✅🔺نابسمان مجازی را بسمان کنید.
حالا که برخی مسئولین خوابند یا خواب زده ،شما این فضای رها را مدیریت کنید.
#مراقب_دسیسههای_فضای_مجازی_باشیم
#سواد_رسانه
سلام بر غیرت حسینی و درود بر این شکوه همیشه خروشان
درود خدا به روان پاک شهیدان و شما بسیحیان مومن و همیشه در صحنه که بار دیگر با ایثار و فداکاری حماسه ای دیگر آفریدید .
بدینوسیله بر خود لازم میدانم که از تلاشهای تک تک شما برادارن و خواهران بزرگوار تقدیر وتشکر بنمایم و امیدوارم که در رزمایش اصلی هم بتوانیم با همین شکوه خروشان عماران رهبر عزیزمان باشیم.
هوشنگ نوابی فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سمیرم
💫💢💫
✍ روزی بهلول داشت از کوچه ای میگذشت شنید که استادی به شاگردهایش میگوید: من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم.
1⃣ یک اینکه می گوید خدا دیده نمیشود. پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
2⃣ دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
3⃣ سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
💫⭕
بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد.
اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد.
استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
👈خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد می کند.
👈بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟ گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد.
ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
👌استاد اینها را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت.
📚 مجموعه شهرحکایات
💫💢💫🧡
جهت شرکت در مسابقه پاسخ سوال را همراه نام ونام خانوادگی خود
در پیامرسان ایتا به شماره
۰۹۱۳۸۲۲۱۹۸۶ارسال نمایید