در این روزهای طولانی روزه گرفتن کمی سخت است
راستش ضعف کردهام😥
مجبورم کمی استراحت کنم تا افطار
البته اینکه دقیق نمیدانم چه کنم هم بیتاثیر نیست🤐🚶🏻♀️
@hanifa_110
کمی آن طرف تر
درست در روبروی جایی که من رخت خوابم را انداخته ام
چند دختر ۱۸ تا ۲۰ ساله هستند
که باهم آمده اند
@hanifa_110
حال و هوایشان را خیلی دوست دارم🥰
گاهی گعده های دوستانه میگیرند و میگویند و میخندند
@hanifa_110
گاهی هر کدام گوشهای مشغول کاری میشوند
یکی مشغول عبادت..📿
یکی کتاب..📖
آن دیگری به کارهای شخصی اش میرسد..
@hanifa_110
یکیشان مدام سرش درگوشی است
آن دیگری بهش گفت:
چرا انقدر سرت تو گوشیه؟😒
اومدی اینجا با خدا خلوت کنی یا با گوشیت؟
با کی هی اسمس بازی میکنی؟🤨
آخر تنها قابلیت گوشیها پیامک و تماس است
دیگر خیلی پیشرفته باشند، یک عکس تار هم میگیرند.
@hanifa_110
یکیشان معده حساسی دارد، غذایی که برای افطار خوردیم به معده اش نساخت و کمی دچار دلدرد شده است😖
@hanifa_110
عکسالعمل یکیشان نظرم را جلب کرد👀
خیلی اهل عبادت بود
همان که به آنیکی دوستش بخاطر زیاد گوشی دست گرفتن تذکر داده بود
آن شب عبادتش را به واجبات اکتفا کرد و به دوستش رسید😇
چند بار برایش دمنوش دم کرد🍵
دنبال یک قرص خاص بود
از تک تک خانمها پرسید
اما کسی نداشت
نهایت با پدرش تماس گرفت،تا برایش بیاورد...
@hanifa_110
شبِ بعد چندتا از جوانترهای مسجد گعدهای گرفته و دورهم جمع شدیم
حرفهایمان به شوخی و خنده رسید😁
برخی از خانمهای با سن بالاتر خیلی خوششان نیامد و مدام تذکر میدهند که آرامتر🤫
ناچارا گعدهی دوستانه مان را جمع کردیم🙁
@hanifa_110
با صدای پیامک گوشیم از خاطرات گذشته بیرون آمدم
۱۱ سال از آن روزها میگذرد...
چقدر زود گذشت 🥲
@hanifa_110
خیلی خوب میشد اگر آن زمان کُلِ مسجد دخترهای هم سن و سال بودیم 🤗
قطعا حرفهای مشترک بیشتری داشتیم☺️
@hanifa_110