. حَنیفـھ☁️ .
به نام الله:) - زیـارت 🍂 📻 - . رمانے بر اثر خـاطرات و کاملا واقعے، هَمراھ با چاشنۍ طنز ! . . بہقل
به نام الله:)
- زیـارت 🍂 📻 -
. رمانے بر اثر خـاطرات و کاملا واقعے، هَمراھ با چاشنۍ طنز ! .
. بہقلمِ بانوۍبےنشـان .
#پارتچهارم
آخر مگر جای قحط است که عزرائیل روی اتوبوسِ ما لانه کند؟! اینهمه مردم به سفر رفتند و سالم برگشتند! حال باید من بمیرم؟!
اینها دلایلی بود که میآوردم تا رضایت بدهند برای سفر. اما هربار، یککلمه میشد جوابم:
- نه!
- خب... خب چرا نه؟! دلیل منطقی میخوام!
- مگه همهچیز باید دلیل منطقی داشته باشه دختر؟! میگم نه، یعنی نه.
- آره خب. همهچیز یه دلیل منطقی میخواد، بیارین راضی شم!
نفسی عمیق از سر عصبانیت میکشد:
- نه یعنی نه. همینجوری نه. به قول خودت عشقم میکشه بگم نه.
وای بر من! یکدرصد هم فکر نمیکردم حرفِ خودم را به خودم پس دهند. اما من کم نمیآورم و میگویم:
- منم همینجوری عشقی میخوام برم. شما نُه روز رفتین سفرکربلا، کسی چیزی نگفت. حالا من میخوام برم دو روز قم نمیشه؟!
اینبار مادر پاسخ میدهد:
- اونوقت کسی نیست دیگه روز و شب با خواهرت وَر بره و صدای جیغشو در بیاره. من دلم تنگ میشه برای سروصداهاتون.
- والا شما یادمه وقتی گفتم میخوام برم چشماتون برق زد، حالا دلتون تنگ میشه؟! جلالخالق!
با دمپای ابریایی که به سمتم پرتاب میشود، به سمت اتاق میروم و با صدایی رسا و بلند میگویم:
- خلاصه که تا امشب، ساعت دوازده فرصت دارید تا یا یه دلیل منطقی بیارید، یا رضایتنامهی منو امضا کنین.
در اتاق را که میبندم، بیحس و حال روی تخت میافتم. خسته بودم. میانِ آنهمه درس و مشق و تکلیف و امتحان، تنها یکچیز میتوانست خستگیِ مرا به در کند؛ و آن چیزی نبود جز زیارتعاشورا...!
بعد از زیارتعاشورا و دعایعلقمه و دورکعت نمازی که خواندم، به کتاب و جزوههای عربی روی میآورم تا فردا رُفوزه نشوم.
مےشنوم نظرات را:
. https://abzarek.ir/service-p/msg/838393 .🎙♥️ .
هدایت شده از •|کانالرسمیشهیدحاجحمید سیاهکالی مرادی |•
تنها واکنشی که فعلا در قبال هرچیزی میتونم نشون بدم نگاه کردنه :)
@modafehh
. حَنیفـھ☁️ .
_
اگه یه همچین معلمایی رو ندیده بودم،
هیچ وقت این ویدئو رو منتشر نمیکردم🙃🌱
واقعا چرا توی جامعه اسلامی،
حتی مدارس مذهبی طرف بیاد به جای تدریس هزار دلیل به ظاهر منطقی بیاره که بچه های مردم رو گمراه کنه؟!🚶🏻♂️