‼️⚫️ فوری‼️ فوری ⚫️‼️
🚨 به دلیل استقبال کمنظیر هموطنان عزیز از مسابقه عظیم فرهنگی «شعور عاشورایی»، علاوه بر #افزایش_جوایز، مهلت ثبتنام و زمان برگزاری مسابقه نیز #تمدید_شد‼️
✍️ برای ثبتنام فقط تا #پایان_همین_هفته فرصت دارید!!
🎁 ۴۰ کارت هدیه پانصد هزار تومانی برای نفرات برتر
🎁 ۴۰ کارت هدیه ۱۵۰ هزار تومانی به قید قرعه برای کسانی که حداقل نصف نمره آزمون را کسب نمایند
📆 تاریخ برگزاری مسابقه: ۲۹ و ۳۰ مهر ماه
✅ ثبتنام در مسابقه، دانلود نسخه PDF پیامهای مکتب عاشورا و عضویت در کانال اطلاعرسانی:
🆔 zil.ink/ashoora_test
"استادیوعکسآۍدلبر 📷"
کانال باسلیقههایایتا‹🌸💜›
-https://eitaa.com/joinchat/1908146247C967a40cc06
#دعوتـےبہیھجمـعدخترونھ
محفلۍ مختص
دختراۍ خوش سلیقھ ایتا🦋🎨
https://eitaa.com/joinchat/1908146247C967a40cc06
کانالۍباطعم انگیزھ و اُمید🙂🌱
#عضونشۍضررکردۍ🚶♀..
#ازجذآبـےجآتِایتا🤤🧡!
صندوقچھ اے مملوء از عکساۍ دخترونھ👐😻
براے چادرۍ ها🧕💜
https://eitaa.com/joinchat/1908146247C967a40cc06
اتوبوس دختراے دهھ هشتادۍ ها در حال رفتنھ🚌💨
#بدوجانمونۍ🖖🏼🏃♀
چند تا دختر دهھ هشتادۍ جمع شدن دور هم با پستاشون ترکوندن🍒😎
استورے هاۍ دلربا🎥!
پروفایل هاے خفن دخترونھ🍊:)
عکسنوشتهـ هاے ناب دست ساز🖇^^
از پستاش بهتر مگھ هست اصلا🌱🎈
https://eitaa.com/joinchat/1908146247C967a40cc06
از معرکھ ترین کانالاۍ دخترونھ در تاریخ ایتا🤤🌸
اکیپ⁵⁰⁰نفریدخترایگلمنگولۍ🧕:/
#بآنوهاڪلیڪرنجھفرمایند😻
اگہ دنبال رمان هیجان انگیز و مذهبی میگردی وقت و از دست نده و
زود عضو شو
کلی رمان اینجا انتظارتو میکشه😍😍🍃🍃
https://eitaa.com/joinchat/2309619856Cc74545a947
وقت و از دست نده و زود بیا⇧⇧
منتظر حضور گرمتون هستیم😌↻
بِسّْمِرَبِّالحُسِین(؏)
♧بانامحسینزندگیمࢪاآغازڪࢪدموبانامحسینبہ اڪنونرسیدهام♧
•تلگرانه، پروفایل های مذهبی، و اگہ خدا بخواد کلی مطالب مفید اینجا داریم🙂
↯♡و از همه مهتر
رمان های هیجان انگیز و جذاب داریم~''
↻پس یک بِسْمِ اللّٰـہ بگۅ و وارد شو↯↯
https://eitaa.com/joinchat/2309619856Cc74545a947
عضو شدی؟
به پاتوق بچه مذهبیا خوش اومدی😊🖤
♡مَڪتَبُالحُسِین♡
هدایت شده از Hediye
ــــــــــــــــــــــــــ🍂🌱🍂ــــــــــــــــــــــــــــ
#راز_تنهایی
#نرجس_شکوریان_فرد
#قسمت_پنجاه_و_یکم
.
.
🏝
.
.
سختترین بخش زندگیاش، موقع خواب بود که یک حجم سنگینی مینشست روی ذهنش و جانش را به تلاطم در میآورد.
خانواده نداشتن دردی بود که درمانی برایش نداشت، بیهدفی درد بزرگتری بود که نمیتوانست برایش درمانی پیدا کند، غصۀ حماقت بچههایی که سیر بودند از داشتن خانواده و با تمام امکاناتی که داشتند باز هم دلشان هوسهای زودگذر را میطلبید هم بود.
گاهی که نه، همیشه برای خودش در خیال خانوادهای تصور میکرد، که پدری داشت اهل کار و مادری که برایشان غذا میپخت و سر سه چهار پنج تا بچه را گرم میکرد، با قصههایی که میگفت و میخواند،
از آشپزخانه صدای خواندن مادرش همراه با بوی غذا و کیک خانه را شیرین میکرد و بچهها را آرام.
خودش یک اتاق داشت با دو برادرش و دو تا خواهرش هم اتاق زیر شیروانی را تزیین کرده بودند برای خودشان.
دور میز که مینشستند اول غذا را برای او میگذاشتند که پسر بزرگتر بود و بعد به بقیه!
اگر هجده ساله هم میشد، حاضر نبود که خانه را ترک کند و سر کار نمیرفت و از پدرش خواهش میکرد، تا درس بخواند و یک کار پارهوقت بردارد، اما حاضر نمیشد، خانهای جداگانه بگیرد.
پسرهای دبیرستانهایی که میدیدشان، همه برنامه داشتند برای جدا شدن و حتی همخانههایشان را هم انتخاب کرده بودند،
# ادامه_دارد...
# کپی_ممنوع❌
📚
https://eitaa.com/joinchat/3277717555Cfd81cd49e3
هدایت شده از Hediye