enc_1629190950466613750817.mp3
9.56M
جای بغل ربـاب ببین ڪجایی؟!
#محرم | #امام_حسین
جوانی داشتم خوش قَد و بالـا ؛
فلك دیدی جوانـم را گرفتند ؟!
#محرم | #امام_حسین
25.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوالای عجیب غریبِ بچگیهامون رو یادتونه؟!
بینهایت این فرصت رو ایجاد کرد که به جواب همهشون برسیم و اطلاعات جدیدتری هم کسب کنیم😍🥺🤍
این دوره، یه هدیهست، از طرف بابارضا، به همههههههی دختر پسرای دهههشتادی(۸۰،۸۸)🌻
کاملااا رایگان برگذار میشه و آخرش هم شما برندهی جایزههای جذابِ بینهایت میشید( نیمست طلا، لبتاب، تلفنهمراه؛ کواد کوپتر، اردوی رایگان مشهدمقدس و..)🥳💛
روشهای شرکت:
- http://Bn.javanan.org
- ارسال عدد 5 به 1000888
با کد معرف 1044443 وارد بشید☺️💙
میگن رفتم حرم قمر بنی هاشم، دیدم یه خانمی نشسته روبروی ضریح، داره تند با آقا صحبت میکنه..
رفتم جلو و قضیه رو ازش پرسیدم .
گفت من به سختی همسرم رو راضی کردم تا با بچههام بیام کربلا . .
. حَنیفـھ☁️ .
رفتم جلو و قضیه رو ازش پرسیدم . گفت من به سختی همسرم رو راضی کردم تا با بچههام بیام کربلا . .
الان بچههامو گم کردم... نمیدونم چجوری برگردم شهرمون!
گفتم این آقا بابالحوائجِ...
تو بخواه؛ میده.. خیلی کَرَم دارن این خاندان :)
#محرم | #امام_حسین
دیدم همون خانوم، با دوتا بچه که گوشههای چادرش رو گرفتن ایستاده جلوی ضریح مطهر قمربنیهاشم
داره از آقا تشکر میکنه...
رفتم جلو گفتم دیدی خانوم چقدر آقا کریمن؟
گفت بیشتر از اونچه که فکرشو بکنی کریمن...
من بچههام زبون نداشتن...
نمیتونستن حرف بزنن...
همینجور که داشتم با آقا صحبت میکردم،
دیدم که..
. حَنیفـھ☁️ .
من بچههام زبون نداشتن... نمیتونستن حرف بزنن... همینجور که داشتم با آقا صحبت میکردم، دیدم که..
دوتا بچههام دارن میدوَن سمتم و میگن
یااُماه :))
این بچهها زبون نداشتن..
آقاشفاشون داد
#محرم | #امام_حسین