eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
69.8هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محاله کسی بتونه بدون حضور خدا از زندگی لذت ببره....🌱 🤍🌼🤍 ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌@Harf_Akhaar
🤍  شعرهای بــــــ🌧ـــــاران خورده🤍 .در ڪنارت بودم و حال ِ پریشان داشتم در دلم حس ِ عجیبے مثل ِ طوفان داشتم🤍 مثل ِ پاییزے ترین عصر ِ خیابان هاے ِ شهر بے بهانہ هر دقیقہ میل ِ باران داشتم🤍 شُرشُر چشمان ِ من بے دغدغہ اثبات ڪرد نسبتے دیرینہ با اقلیم ِ گیلان داشتم🤍 قبل ِ تو سرسبز بودم از صنوبرها بپرس بر لب ِ ایوان ِ خود ڪم باغ ِ ریحان داشتم؟🤍 آتشے انداختے بر قلب ِ من از جنسِ غم روزگارے سخت در آغوشِ شیطان داشتم🤍 وقت ِ رفتن میزدے لبخند....یادت ماندہ است غرق ِ در سیلاب ِ غم سردرگریبان داشتم🤍 گر چہ مغرورم...بہ روے ِ خود نیاوردم، ولی در نگاهِ آخرم صد ارگ ِ ویران داشتم🤍 شاعرانہ عشق ورزیدم پشیمان نیستم چون بہ فتواے غزل بسیار ایمان داشتم🤍 @Harf_Akhaar
🌼🤍🌼🤍 زمان زود میگذرد ⏳ بی بی ها هم یک روز نی نی بودند فقط گذر زمان نقطه هایشان را جا به جا کرده است! پس از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید🤍 ‌‌‌@Harf_Akhaar
مادر می تواند جای همه افراد را در زندگی بگیرد ولی هیچ شخص دیگری نمی تواند جای او را بگیرد، هر چه بیشتر بزرگ می شوم، بیشتر می فهمم که مادرم بهترین دوستی  است که تا به حال داشته ام... 🌱 🤍 @Harf_Akhaar
🌱پدری پسرش را برای تعلیمات مذهبی به صومعه‌ای فرستاد. پس از چند سال که پسر به روستای خود بازگشته بود، روزی پدرش از او پرسید: «پس از این همه تعلیمات مذهبی، آیا می‌توانی بگویی چگونه می‌توان درک کرد که خدا در همه چیز وجود دارد؟» پسر شروع کرد به نقل از متون کتاب مقدس، اما پدرش گفت: «این‌هایی که می‌گویی خیلی پیچیده است، راه ساده‌تری نمی‌دانی؟» پسر گفت: «پدر من فرد دانشمندی هستم و برای توضیح هر چیزی باید از آموخته‌هایم استفاده کنم.» 🌱پدر آهی کشید و گفت: «من تو را به صومعه فرستادم و فقط پولم را هدر دادم.» پدر دست پسر را گرفت و او را به آشپزخانه برد. ظرفی را پر از آب کرد و در آن مقداری نمک ریخت. از پسر پرسید که آیا نمک را در آب می بیند؟ پسر هم گفت که بله، نمک‌ها ته ظرف جمع شده است. سپس پدر قاشقی برداشت و آب را هم زد تا نمک‌ها در آب حل شدند. از پسر پرسید: «نمک‌ها را می‌بینی؟» پسر گفت: «نه، دیگر دیده نمی‌شوند!» پدر گفت: «کمی از آب بچش.» پسر گفت: «شور است.» 🌱پدر گفت: «سال‌ها درس خواندی و نمی‌توانی خیلی ساده توضیح بدهی خدا در همه چیز وجود دارد. من ظرف آبی برداشتم و اسم خدا را گذاشتم نمک، و به راحتی این را توضیح دادم که خدا چگونه رد همه چیز وجود دارد طوری که یک بی‌سواد هم بفهمد. پسرم دانشی که تو را از مردم دور می‌کند کنار بگذار و به دنبال دانشی برو که تو را به مردم نزدیک کند.» ‹🤍🌼›  @Harf_Akhaar
چطور خودمون حالمون رو بهتر کنیم .... خشم = ورزش کن ( برقص ) حسادت = روی منحصر به فرد بودنت تمرکز کن. اضطراب = ذهن آگاهی رو تمرین کن. دلخوری = دیدگاه منطقیت رو گسترش بده. خستگی = گوشی رو خاموش کن و بخواب. بی انگیزگی = دوش بگیر؛ تمام حواست رو درگیر کن. شک به خود = بنویس؛ بذار احساست بیاد روی کاغذ. افسردگی = در طبیعت قدم بزن و با دوستان وقت بگذرون. •••🌱•🌱•🌱••• @Harf_Akhaar
هر انسانی که سه شرط زیر را داشته باشد عزت نفس دارد: خودش را دوست داشته باشد! برای خودش ارزش و احترام قائل باشد! خودش را هر چه که هست پذیرفته باشد! عزت نفس کامل تنها در صورتی که هر سه شرط برقرار باشد اتفاق می افتد. هرچه میزان این سه مورد در فردی بیشتر باشد عزت نفس او هم بالاتر خواهد بود. این سه شرط را برای همیشه بخاطر بسپارید. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
3.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"هرگز های بی نظیر" دکتر انوشه؛ هرگز سه نفر را در زندگیت فراموش نکن ! 🌱🌱🌱 @Harf_Akhaar
2.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ قشنگ🙏🙏🙏 🤍عااااالیه👌 این کلیپ فوق‌العاده‌رو بفرستین برای عزیزترین دوستان زندگیتون🤍🙏🤍 @Harf_Akhaar
🌱فرزند و آتش 🌼پيغمبر داشت از جايي رد مي‌شد رسيد به خانمي که تنور خانه‌اش رو روشن کرده بود. گفت: يا رسول‌الله چند دقيقه بيا کاري دارم. عرضي دارم خدمت شما. 🌼پيامبر اکرم (ص) آمد وارد خانه شد، ديد تنورخانه اين خانم داره آتش ازش زبانه مي کشه، تازه زير تنور رو روشن کرده. بچه‌اش رو هم کنار تنور گذاشته. گفت: يا رسول‌الله سؤالي دارم ازتون. آقا فرمود: بگو سؤالت رو من گوش مي دهم. عرضه داشت يا رسول‌الله از شما شنيدم فرموديد: ان الله ارحم بعبدني من الوالدة بولدها، يعني خدا از مادري که به بچه‌اش مهربونه، مهربان تره. درسته اين حرف؟‌ آقا فرمود: بله من گفتم. به‌واقع که خدا از مادر نسبت به بچه‌اش مهربان تره. 🌼زن گفت: آقا اگه بند از بندم هم الآن جدا کنند مني که مهرباني اون خدا رو ندارم دلم نمياد اين بچه رو تو آتش بندازم. 🌼اوني که از مادر مهربان تره ما رو مي خواد تو آتش بندازه؟‌ ديدند پيامبر داره اشک مي ريزه گريه مي کنه. فرمود: ان الله لايعذب بالنار الا من ... خيال همه رو راحت کرد. 🌼فرمود خدا کسي رو در آتش نمي سوزونه، مگر کسي که اين‌قدر تکبر کنه بر زبانش لااله‌الاالله رو جاري نکنه.🌱 @Harf_Akhaar
اگر دو عبارت خسته ام و حالم خوب نیست را از زندگی خود پاک کنید نیمی از بیحالی و بیماری خود را درمان کرده اید. 🌱 وین دایر🌱 @Harf_Akhaar