حسادت می کنند
حرص می خورند
به جایی می رسد که چشم دیدنت را هم ندارند ...
اشتباه نکن ، این بخاطر بد بودنِ تو نیست !
مردم به چیزها و آدم های بد ، که حسودی نمی کنند !!
حتما خوب بوده ای ...
حتما کارت درست بوده ...
آنقدر خوب .. و آنقدر درست .. که خودشان را در حدّ رقابت با تو ندیده اند ...
رسم آدم ها همین است !!
برای حل و تجزیه و تحلیل که کم آوردند ؛
صورت مسئله را پاک می کنند ...
به خودت ببال ...
همیشه دور از دسترس ترین و سخت ترین معادله ی زندگیشان باش ...
بگذار یاد بگیرند "لیاقت" ، هرگز با "زور" به دست نمی آید ...
خریدنی هم نیست ... !
لیاقتِ هرکس ، درونِ قلب و مغزش جای دارد !
تو درست رفته ای ...
آدم های اشتباه ؛
تابِ دیدن موفقیت دیگران را ندارند ...
راهت را ادامه بده ...
باور کن ؛
موردِ حسادت واقع شدن خیلی خوب است🌱
@Harf_Akhaar
🤍 عشق و محبت 🤍
میوه تمام فصل هاست
و دست همه كس
به شاخسارش می رسد ...🤍
🤍در این جهان نیاز به،
دوست داشتن و ستایش،
بیش از نیاز نان است ...🤍
🤍زندگیتون
سرشار از عشق و محبت 🤍
@Harf_Akhaar
2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قهر خدا رو نخر !
#استاد_مهدی_دانشمند
@Harf_Akhaar
آیا دلیل تاکید بر نماز صبح را میدانید ؟
با خواب غلظت خون بالا میرود
وهرچه به صبح نزدیک میشویم خون غلیظ تر میشود.
و درست لحظات نزدیک شدن به اذان به حداعلا می رسد
حالا دانستید که چرا اکثر سکته ها ، سحر اتفاق میفتد؟
کسانی که بیدار میشوند با وضو گرفتن قدری خون تنظیم میشود
و با خواندن نماز ، بدن کاملا بالانس شده و به حالت نرمال باز میگردد.
بیخود نیست میگوییم خدا از مادر هم مهربانتر است.
‹‹ ولله الحمد ››
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
‹🤍🌼›
نسبت به خیلی چیزا مطمئن نیستم
فقط مطمئنم خدا کسی رو که همه چیز رو رها کرده و اومده طرفش رو تنها نمیزاره...!
#حسبی_الله🌱
@Harf_Akhaar
گاهی خدا از طریق آدمهایی که سر راهت قرار میده بهت میگه: من کنارتم
شب خوش ... 🌙🤍
@Harf_Akhaar
1.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍🌼
سلام صبح بخیر ☕️
صبحی پر از لبخند خدا🌱
به جمعه خوش آمدید امروز🌼
شعاع مهربانیت را زیادترکن🌱
انقدرکه روزی بتوانی همه را درآن🌼
جای دهی آن وقت تاخدا ....🌱
فاصله ای نیست دلتون خوش🌼
عاقبتون بخیر... 🌱
🤍آدینه تون بخیر وشادی🤍
@Harf_Akhaar
🌱سلام امام زمانم
🌱آفتاب؛ شعاع مهربانی شما بر کوچک و بزرگ این شهر است
🌱و نسیم؛ لطافت دستان تان است،
🌱آن هنگام که برای مان، دست به دعا می بردارید!...
🌱مهربان تر از پدر و دل سوزتر از مادر؛ امام زمان!...
🌱امروز را هم بعد از بردن نام خدا،
🌱با یاد شما شروع می کنم!...
🌱سلام بر تو ای سرچشمه ی زندگانی!
🌱السلام علیک یا صاحب الزمان
به نیت سلامتی و فرج امام زمان پنج صلوات...🌱
‹‹ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ››
@Harf_Akhaar
1.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا خیلی بزرگه ... !
‹🤍🌼›
@Harf_Akhaar
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🌱🌱
کسی که تنها به عقلش اعتماد کند،
گمراه میشود !
کسی که تنها به مالش اعتماد کند،
کم می آورد !
کسی که تنها به منصبش اعتماد کند،
خوار میشود !
کسیکه تنها به مردم اعتماد کند،
خسته می شود !
امّا کسی که تنها بر خدا اعتماد کند؛
نه گمراه میشود
نه کم می آورد
نه خوار میشود و
نه خسته ميشود ...!
@Harf_Akhaar
نه کم بیار؛
نه ناراحت شو...
وقتش که برسه؛
خدا خودش دستتو میگیره...🌱
@Harf_Akhaar
بهلول در خرابهای مسکن داشت و جنب آن خرابه کفشدوزی دکان داشت که پنجرهای از کفشدوزی به خرابه بود. بهلول چند درهمی ذخیره نموده بود و آنها را در زیر خاک پنهان کرده و گهگاه پولها را بیرون آورده و به قدر احتیاج از آنها بر میداشت. از قضا روزی به پول احتیاج داشت؛ رفت و جای پولها را زیر و رو نمود، اثری از پولها ندید. فهمید که پولها را همان کفشدوز که پنجره دکان او رو به خرابه است برده است.
بدون آنکه سر و صدایی کند نزد او رفت و کنار او نشست و بنا نمود از هر دری سخن گفتن و خوب که سر کفشدوز را گرم کرد، آنگاه گفت: رفیق عزیز برای من حسابی بنما.
کفشدوز گفت: بگو تا حساب کنم.
بهلول اسم چند خرابه و محل را برد و اسم هر محل را که میبرد مبلغی هم ذکر مینمود تا آخر و آخرین مرتبه گفت: در این خرابه هم که من منزل دارم فلان مبلغ. بعد جمع حسابها را از کفشدوز پرسید که دو هزار دینار میشد.
بهلول تأملی نمود و بعد گفت: رفیق عزیز الحال میخواهم یک مشورت هم از تو بنمایم.
کفشدوز گفت: بکن.
بهلول گفت: میخواهم این پولها را که در جاهای دیگر پنهان نمودهام تمامی را در همین خرابه که منزل دارم پنهان نمایم آیا صلاح است یا خیر؟
کفشدوز گفت: بسیار فکر خوب و عالی است و تمام پولهایی را که در جاهای دیگر داری در این منزل پنهان نما.
بهلول گفت: پس فرمایش تو را قبول مینمایم و میروم تا تمام پولها را بردارم و بیاورم و در همین خرابه پنهان نمایم و این را بگفت و فوراً از نزد کفشدوز دور شد.
کفشدوز با خود گفت: خوب است این مختصر پولی را که از زیر خاک بیرون آوردهام سرجای خود بگذارم؛ بعد که بهلول تمامی پولها را آورد به یکباره محل آنها را پیدا نمایم و تمام پولهای او را بردارم. با این فکر تمام پولهایی را که از بهلول ربوده بود سر جایش گذاشت. پس از چند ساعتی که بهلول به آن خرابه آمد و محل پولها را نگاه کرد دید که کفشدوز پولها را باز آورده و سر جای خود گذارده است. پولها را برداشت و شکر خدای را به جای آورد و آن خرابه را ترک نمود و به محل دیگری رفت ولی کفشدوز هرچه انتظار بهلول را میکشید اثری از او نمیدید.
@Harf_Akhaar