8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدیما حال دلمون بهتر بود
مهربونتر بودیم
دیرتر میرنجیدیم
زودتر میبخشیدیم
زندگیمون تمامش عشق بود
🌱مرتضی_خدام🌱
@Harf_Akhaar
روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود و او را نزد حاکم می برند
تا مجازات را تعیین کند . حاکم برایش حکم مرگ صادر می کند
اما مقداری رافت به خرج می دهد و به وی می گوید
اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزانی
از مجازاتت درمی گذرم .
ملانصرالدین هم قبول می کند و ماموران حاکم رهایش می کنند
عده ای به ملا می گویند مرد حسابی آخر تو چگونه می توانی
به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی ؟
ملانصرالدین می گوید :
ان شاءالله در این سه سال یا حاکم می میرد یا خرم
همیشه امیدوار باشید شاید چیزی به نفع شما تغییر کند
🌱🌱🌱
@Harf_Akhaar
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همیشه حرفی بزن
که بتوانی آنرا بنویسی
چیزی را بنویس
که بتوانی آنرا امضا کنی
و چیزی را امضا کن
که بتوانی پایش بایستی ...
🌱ناپلئون بناپارت🌱
@Harf_Akhaar
🌱🌱🌱
پرسید:
آدم چه زمانی پخته میشود! ؟
جواب دادم:
درست همان جایی که دیگر ازکسی توقع ندارد
@Harf_Akhaar
حریص بودن در دوران پیری احمقانه است: چه چیزی پوچ تر ازمسافری که مدام وسایل خود را زیاد و زیادتر می کند در حالیکه به پایان سفر نزدیک و نزدیکتر می شود.
سیسرو - دولتمرد و سیاستمدار رومی
سخنور، فیلسوف، دانشمند
🌼🤍
@Harf_Akhaar
🌱🌱🌱
زندگی واقعی از چهل سالگی شروع میشود. تا آن زمان شما فقط در حال تحقیق هستید.
@Harf_Akhaar
آورده اند که روزی ابوریحان بیرونی به همراه یکی از شاگردانش برای بررسی ستارگان از شهر محل سکونتش بیرون شد و در بیابان کنار یک آسیاب بیتوته نمود تا اینکه غروب شد.
کمی از شب گذشت که آسیابان بیرون آمد و خطاب به ابوریحان و شاگردش گفت که میخواهد در آسیاب را ببندد اگر میخواهید درون بیایید همین اکنون با من به درون آیید، چون من گوشهایم نمیشنود و امشب هم باران می آید شما خیس میشوید و نیمه شب هم هر چقدر در را بکوبید من نمیشنوم وشما باید زیر باران بمانید!...
ناگهان شاگرد ابوریحان سخنان آسیابان را قطع کرد و گفت: اینکه اینجا نشسته بزرگترین دانشمند و ریاضیدان و همچنین منجم جهان است و طبق برآورد ایشان امشب باران نمی آید!
آسیابان گفت به هر حال من گفتم. من گوشهام نمیشنود و شب اگر شما در را بکوبید من متوجه نمیشوم...
شب از نیمه گذشت باران شدیدی شروع به باریدن کرد و ابوریحان و شاگردش هر چه بر در آسیاب کوفتند آسیابان بیدار نشد که نشد...
تا اینکه صبح شد و آسیابان بیرون آمد و دید که شاگرد و استاد هر دو از شدت سرما به خود میلرزند و هر دو با هم به آسیابان گفتند که تو از کجا میدانستی که دیشب باران می آید؟!
آسیابان پاسخ داد من نمیدانستم، سگ من میدانست!
ابوریحان گفت: آخر چگونه سگ میداند که باران میآید؟
آسیابان گفت: هر شبی که قرار است باران بیاید سگ به درون آسیاب می آید تا خیس نشود!
ناگهان ابوریحان آواز داد و گفت:
خدایا آنقدر میدانم که میدانم به اندازه یک سگ، هنوز نمیدانم!.
@Harf_Akhaar
▫️آرزو نکن که کارها آسانتر شوند
آرزو کن خودت توانمند تر شوی
▪️هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه
نه اینکه هیزمش زیاد بشه
تبر ما انسانها باورهامونه ، نه آرزوهامون
@Harf_Akhaar
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱خوشبختی یعنی؛🌱
قلبی را نشکنی ..
دلی را نرنجانی ..
آبرویی را نریزی ..
چشمی را گریان نکنی ..
امیدی را نا امید نکنی ..
و دیگران از تو آسیبی نبینند ...
حالا برو ببین چقدر خوشبختی !
@Harf_Akhaar
9.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱گفتم خدایا این همه سختی چرا🌱
@Harf_Akhaar
به قول حاج حسین یکتا؛
ما آدما اگه مرام داشتیم گناه نمیکردیم💔
گناه ممکنه توفیقِ عملی رو ازت بگیره
که عمری برایِ رسیدن بهش دست و پا زدی
@Harf_Akhaar
ﻫﯿﭻ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻠﺐ ﻣﻔﯿﺪ ﺗﺮ
ﺍﺯ ﺧﻢ ﺷﺪﻥ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﺳﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ
@Harf_Akhaar