eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
69.7هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
2.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط خداست كه … میشود با دهان بسته صدایش كرد… میشود با پای شكسته هم به سراغش رفت… تنها خریداریست كه اجناس شكسته را بهتر برمیدارد… تنهاكسی است كه وقتی همه رفتند میماند… وقتی همه پشت كردند آغوش میگشاید… وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود… و تنها سلطانیست كه … دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه كردن…! همیشه و همه جا … 💚فقط خدا..💚 @Harf_Akhaar
1.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوشتن برنامه روی کاغذ چه سودی داره 🌱دکتر 🌱 @Harf_Akhaar
این متن بسیار زیباست👌 چوب و هیزم در برابر طلا هیچ ارزشی ندارد اما هنگام غرق شدن نجات جان ما به همان تکه چوب بی ارزش وابسته است و آنجا حاضریم طلاهایمان را به دریا بریزیم اما آن تکه چوب را دو دستی می چسبیم و به طلاهایمان توجهی هم نمیکنیم. هیچوقت دوستان خود را از دست ندهید حتی اگر شده مانند تکه چوبی باشند... @Harf_Akhaar
انسان با سه چیز مغرور میشود 1- نام بزرگ 2- خانه بزرگ 3- لباس فاخر بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است مغرور مشو که زندگی چند روز است در زیرِ زمین شاه و گدا یک رقم است @Harf_Akhaar
غیبت می‌ڪنی و میگی: دیدم که میگم رفیق من اگه ندیده بودی که تهمت بود. مثل خــدا ستّار العیوب باش اگه چیزی هم می‌دونی نگو @Harf_Akhaar
802K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حق بدهیم ! یک وقت هایی آدم ها حوصله ی خودشان را هم ندارند . نباید توقعی داشت ، وگرنه دیوارِ حرمت ها فرو می ریزد ... کاری به کارِ بی حوصلگیِ آدم ها نداشته باشیم ، بابتِ حالِ بدشان توضیح نخواهیم ... هر آدمی حق دارد گاهی از قوی بودن انصراف دهد و خلوتی بی واسطه بخواهد ، جایی که خبری از هیاهویِ هیچ کس نباشد ، جایی که در سکوت و تنهایی بنشیند و خودش را پیدا کند ! صبرِ آدم ها که لبریز شد ؛ نسبت به همه چیز ، بی حس می شوند ، دنبالِ غارِ ساکتِ تنهاییِشان می گردند ... آدم است دیگر ! یک وقت هایی کم می آورد ... کم آوردنِ آدم ها را جدی بگیریم ، درک کنیم ، دورتر بایستیم ، گاهی همین به حالِ خود رها کردن ؛ همین سکوت و حق دادن ؛ بهترین حالتِ دوست داشتن است ... @Harf_Akhaar
از بهترین خواب‌هایی که داشتم، اونایی بود که خسته دراز کشیده بودم و مادرم چادرش رو می‌کشید روم تا بخوابم. از عطر چادرش مست می‌شدم. انگار یه واحد مورفین! به آدم تزریق کردن؛ کاش "ادکلن بوی مادر" داشتیم! مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که تخت دونفره نداشتن اما شب سرشون رو با شریک زندگی‌شون، روی یک متکا می‌ذاشتن. عاشقانه‌هاشون رو تو اینستا و واتساپ جار نمی‌زدن. مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که به تدریج، قناعت و قانع بودن افتخار می‌کردند. مادرهای ما یک میز پر از عطر ولاک و سرخاب وماتیک نداشتن اما بعد از حمام لپهاشون گل می‌انداخت و لباسهاشون بوی عطرِ حنا و گلاب می‌داد. مادرهای ما با کم وزیادِ زندگی ساختن و دَم نزدن؛ صبور بودن. کیک تولد، کادو، ولنتاین و یا سالگرد ازدواج نداشتن، اما خنده‌هاشون عمیق و از ته دل بود. مادرهای ما هود و ماکروفر و ظرف‌شویی نداشتن، اما خونه‌هاشون همیشه بوی تمیزی می‌داد. عطر ِغذاشون تا سر کوچه میومد‌. سبزی و نون تازشون همیشه تو سفره بود. شیشه‌های ترشی‌شون روی طاقچه چیده بود. نگران مانیکور، پدیکور ناخن‌هاشون نبودند. با دستهاشون کتلت درست می‌کردند، اونقدر خوشمزه که انگشتامون رو هم باهاش می‌خوردیم. مادرهای ما واقعی بودند. ❤️زنده‌هاشون موندگار!❤️ 🤍رفته‌هاشون بهشتی !🤍 @Harf_Akhaar
‏من هنوزم مثل بچه ها رو قول آدما حساب میکنم. این شکلی ام که اگه فلانی قول داد اوکیه دیگه. حتما بهش عمل میکنه(: همیشم چوبشو میخورم:-( @Harf_Akhaar
‏در زندگی اکثر ما کسانی بوده‌اند که هرگز آنها را به معنای واقعی نداشته‌ایم. کسانی که بی‌تفاوتی‌شان مدت‌ها آزارمان داده و برای به دست آوردن محبت و توجهشان بسیار تلاش کرده‌ایم. این فرد می‌تواند پدر، مادر، پارتنر و یا یک دوست باشد. زمانی که بپذیریم حقیقت این آدم‌ها با آن تصویری که ما در ذهنمان داریم بسیار متفاوت است، کم‌کم می‌توانیم شروع به خداحافظی کنیم. خداحافظی‌ای که می‌تواند سرآغاز سلامی به خودمان و دیگرانی باشد که ما را می‌بینند. @Harf_Akhaar
هدایت شده از تبلیغات موقت پر بازده👇
✅هشدار جدی برای تمام آقایان ایران✅ 🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧 __ 1️⃣ مشکلات بهداشتی آقایان 2️⃣ عفونت مجاری ادراری/ پروستات ✅آقایون برای بهبود ناتوانی‌های (مشکلات آقایان) حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4220453542Cdc09caec7d ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با پر کردن فرم ویزیت زیر میتوانید درعرض ۴۸ ساعت مشکل خود را مطرح نمایید👇🏻 https://digiform.ir/w74074b76
📗آقای قرائتی نقل کرد: روزی به مسجدی رفتیم امام مسجد، که دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد: ▫️ روزی شخص ثروتمندی یک من انگور خرید و به خدمتکار خود گفت انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و خود به سرکاری که داشت رفت. ▪️ عصر که به خانه برگشت به اهل و عیالش گفت لطفا انگور را بیاورید تا با بچه ها انگور بخوریم، همسرش با خنده گفت: ▫️ من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم، خیلی هم خوش مزه و شیرین بود…! ▪️ مرد، با تعجب گفت تمامش را خوردید!؟ زن لبخند دیگری زد و گفت بله تمامش را! مرد، ناراحت شد و گفت: یک من انگور خریدم یک حبۀ اون رو هم برای من نگذاشته اید!!! ▫️ الان هم داری می خندی، جالب است…!خیلی ناراحت شد و بعد از اندکی که به فکر فرو رفت ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج شد. ▪️ همسرش که از  رفتار خودش شرمنده شده بود او را صدا زد ولی جوابی نشنید، مرد، ناراحت اما متفکر رفت سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشت. ▫️ به او گفت: یک قطعه زمین می خواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آن را نقدا خریداری کرد. ▪️ سپس نزد معمار شهر رفته و از او جهت ساخت مسجد دعوت بکار کرد و او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برد و به او گفت: ▫️ می خواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلوی چشمانم ساخت آن شروع شود. ▪️ معمار هم وقتی عجله مرد را دید تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع به کار ساخت و مسجد کرد. ▫️ مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن شد به خانه اش  برگشت. همسرش به او گفت: کجا رفتی مرد!؟ چرا بی جواب و بی خبر!؟ ▪️ مرد در جواب همسرش گفت: هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم. ▫️ همسرش گفت چطور؟ مگر چه شده!؟ اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق با شما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت می خواهم. ▪️ در جواب زن، مرد با ناراحتی گفت: شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم به یاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست! جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده ام چگونه انتظار▫️ داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید!؟ و بعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف کرد. ▪️ امام جماعت تعریف می کرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر، الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده ۴۰۰ سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد می باشد، چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت. ▫️ ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد، محبوب ترین مردم، تو را فراموش می کنند حتی اگر فرزندانت باشند. ✅از الان بفکر فردای مان باشیم. @Harf_Akhaar