eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.7هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
نگران حرف مردم نباش... مگه چند بار زندگی میکنی که اونم بخاطر بقیه خرابش میکنی ؟!؟! کسی از اینکه برا خودش زندگی کنه نمرده... بیاین امتحان کنید واسه خودمون زندگی کنیم.. حرف مردم مانند موج دریاست..! اگر مقابلش بایستی،خسته میشوی۸ و اگر با آن همراهی کنی،غرق میشوی...مردم حق دارند نظر دهند و شما حق دارید آن را نادیده بگیرید... هر چقدرکمتر جواب انسان های منفی روبدید از زندگی با آرامش بیشتری برخوردارخواهید بود.به خاطرحرف مردم زندگیتو خراب نکن این مردم‌ اگر پیامبر هم بودند هزار ایراد از کار خدا میگرفتند؛ شما که جای خود دارید... ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
🌱.🌱.🌱 تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم یک و نیم کیلو سبزی خوردن... همسرم آمد بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز می‌کردم سبزی‌ها را دیدم؛ یک و نیم کیلو نبود، از این بسته‌های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی‌داد حسابی جا خوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟ بعد با خودم حرف زدم که بی‌خیال کم‌تر می‌گذارم سر سفره... سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد. تره‌ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون، نایلون خرید را هم خیس کرده بود. در بُهت و عصبانیت ماندم از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است به جای یک و نیم کیلو می‌رود سبزی سوپری می‌خرد و بوی پلاسیدگی‌اش را که نمی‌فهمد از شکل سبزی‌ها هم متوجه نمی‌شود!! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسرم که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟ و یک دعوای بزرگ راه بی‌اندازم. بعد بی‌خیال شدم. توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان طور که با خودم همه نمونه‌های خریدهای مشابه این را مرور می‌کردم فکر کردم شب که آمد یک تذکر درست و حسابی می‌دهم. بعد به خودم گفتم خوب شد زنگ نزدی شب که آمد هم نرم‌تر صحبت کن. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده... ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم، ارزش ندارد غرغر کنم... ارزش ندارد درباره‌اش صحبت کنم حالا! مگر چه شده؟ یک خرید اشتباهی... همین دم غروب همین منی که می‌خواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟ آرام گفتم: راستی ها سبزی‌هاش پلاسیده بود. یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه؛ تمام... همسرم هم در ادامه گفت آره عزیزم می‌خواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری و خسته میشی دیگه نخواد سبزی هم پاک کنی. آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد. چون مکث را تمرین کردم و به همسرم عاشقانه‌تر نگاه می‌کردم و فهمیدم اگر اونموقع زنگ میزدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر.... ربطی نداره متاهلی یا مجرد مکث را تمرین کن. گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت‌ترش می‌کنیم. گاهی آرامش داریم خودمون خرابش می‌کنیم. گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته‌هامون می‌شیم. گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می‌کنیم... گاهی میشه، بخشید اما با انتقام ادامه‌اش میدیم، گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف میدیم... گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدیم. و گاهی...گاهی.....گاهی... تمام عمر اشتباه می‌کنیم و نمی‌دونیم یا نمی‌خوایم بدونیم... کاش بیشتر مراقب خودمون و زندگیمون باشیم... 🌱ماهسو🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدمهای راستگو : خیلی زود و خیلی راحت عاشق میشن خیلی راحت احساسشون رو بروز میدن خیلی راحت بهت میگن که دوستت می دارن خیلی دیر دل میکنن خیلی دیر تنهات میذارن اما؛ وقتی زخمی بشن ساکت میشن چیزی نمی گن خیلی راحت میرن دیگه هم بر نمی گردن!!!!🌱 @Harf_Akhaar
🤍🤍🤍 ماهی به آب گفت: «بی تو می‌میرم.» آب خواست امتحانش کند. گفت: «می‌روم و به حرفایت فکر می‌کنم.» رفت و زود برگشت اما ماهی مرده بود. هیچ وقت با نبودنت کسی را امتحان نکن. @Harf_Akhaar
🔰اولین فراخوان بوشهر حسینیه مقاومت ⭕️ با محوریت تبیین گفتمان مقاومت در آئین های دینی 🔷 قالب آثار 🔹هنر و رسانه 🔹ادبیات 🔹هیات 🔹پژوهش 🔸 مهلت ارسال آثار ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳ 🔺برای ارسال آثار و کسب اطلاعات بیشتر به آدرس www.b2n.ir/u42411 مراجعه نمایید.
باید خودت را مشغول به کار و مشغله‌ای کنی تا فرصت نکنی به مسائل پوچ و بی‌اهمیت فکر کنی یا به رابطه‌های سمی و آزاردهنده و بی‌هدف بپردازی! مشغول که باشی، ذهن و روان منسجم‌تر و افکار آرام‌تری داری و به سخنان بیهوده و بحث‌های بی‌نتیجه فکر نمی‌کنی. مشغول که باشی و هدف که داشته‌باشی، زود نمی‌رنجی از هر اظهار نظری و هر گفتگوی فاقد منطق و کودکانه‌ای را ادامه نمی‌دهی و هر واکنشی را به خودت نمی‌گیری و هر رفتار و اشتباه جزئی و آزاردهنده‌ای را به کل یک انسان تعمیم نمی‌دهی! سعی کن هرجای جهان که هستی و با هر سطح از توانایی و مهارتی که داری، خودت را در مفیدترین شرایط ممکن جهانت مشغول به کاری کنی، تلاش کنی، نگاهت به مقابل باشد و هدفمند باشی. از قدیم درست گفته‌اند که ریشه‌ی تمام اندوه‌های جهان در بی‌هدفی و بی‌کاری‌ست. بیش از حد اهمیت نده، کار کن، وقت نداشته‌باش، خسته‌شو و بدون فکر بخواب... @Harf_Akhaar
📗 روزی خبرنگار جوانی از ادیسون پرسید: آقای ادیسون شنیدم برای اختراع لامپ تلاش‌های زیادی کرده‌ای، اما موفق نشده‌ای، چرا پس از ۹۹۹ بار شکست همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهی؟ ادیسون با خونسردی جواب داد: «ببخشید آقا من ۹۹۹ بار شکست نخورده‌ام، بلکه ۹۹۹ روش یاد گرفته‌ام که لامپ چگونه ساخته نمی‌شود.» @Harf_Akhaar
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚من به عشق اینکه خواب کرببلا ببینیم رو به کربلا میخوابم💚 @Harf_Akhaar
یه آقایی بود سِنی ازش گذشته بود در قم، ایشون میگفت: من بچه که بودم یادم نمیره که پدرم نزدیک های اذان صبح که میخـواست مادرمو بیدار کنه برای نماز مثلا برای چند دیقـه ای قبـل از اذان صبح اینجوری صدا میزد میگفت: خانم پاشو اونقدر تو قبر بخوابیم که کسی دیگه صدامون نمیزنـه، پاشو❗ میگف این جمله پدرم برای صدا زدن مادرم هنوز تو گوشمه🙂 هم پدرم از دنیا رفته هم مادرم، سال ها گذشته از بچگی من... اما من هر وقت شب برا نماز میخوام بلند شم اون جمله یادم میاد اون جمله مثل فنر منو از جا بلند میکنه که انقدر تو قبربخوابیم که کسی نیست صدامون بزنه الان بلند شو 🌱‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌-استادعالی🌱 @Harf_Akhaar
📗 روسری اش را جلو کشید و موهای سیاه و براقش را زیر آن پنهان کرد، رو کرد به جوان و با ذوق گفت:«چه حلقه‌ی قشنگی. نگاه کن، اندازه انگشتمه، فکر نمی‌کردم اینقدر خوش سلیقه باشی!» یکدفعه لحن صدایش عوض شد، انگار چیزی یادش آمده باشد، آرام گفت: «پدرم نامه‌هایت را دید، حالا دیگر همه چیز را می‌داند. اما تو نگران نباش، گفت باید با تو حرف بزند. اگر بتوانی خودت را نشان بدهی و دلش را به دست بیاوری حتما موافقت می‌کند. دل کوچک و مهربانی دارد. من که رفتم، دسته گل را بردار و به دیدنش برو، راحت پیدایش می‌کنی … چند قطعه آن‌طرف تر از تو، کنار درخت نارون، مزارش آنجاست.» @Harf_Akhaar
شب زیباتون معطر بہ بوے مهربانی دلتون غرق عشق و محبت لبتون خندون زندگیتون مملو از آرامش ولحظاتتون شیرین و ناب 🤍شبتون_سرشار_از_عشق🤍 @Harf_Akhaar