eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
75.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بزرگی پرسیدند؛ بهترین دین کدام است؟ کمی درنگ کرد لبخندی زد آنگاه گفت: بهترین دین آن است که از تو آدم بهتری بسازد ... دینی که این کار را برای شما بکند بهترین دین است @Harf_Akhaar
ذهن تو مثل یڪ باغه🌱 و افڪارت شبیه بذر. تو میتونی انتخاب ڪنی توی باغت گل پرورش بدی یا علفِ هرز @Harf_Akhaar
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچوقت زندگی خودت رو وقف دیگری نکن! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Harf_Akhaar
🌼 اگر آرامش می‌خواهی... ▫️آرامش می‌خواهی؟ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ! ▪️آرامش می‌خواهی؟ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ، فقط به او گوش کن! ▫️آرامش می‌خواهی؟ خودت را با کسی مقایسه نکن! ▪️آرامش می‌خواهی؟ به دیگران کمک کن؛ تو توانایی. شاید همه توانایی روحی و جسمی برای یاری کردن نداشته باشند! ▫️آرامش می‌خواهی؟ با همه بی‌هیچ چشم‌داشتی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ! ▪️آرامش می‌خواهی؟ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ‌اﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ‌ﺭﯾﺰﯼ ﮐﻦ، هدف داشته باش! ▫️آرامش می‌خواهی؟ ﺳﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ! ▪️آرامش می‌خواهی؟ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ وابسته نباش! ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﺪ. @Harf_Akhaar
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای گریه‌هام بچه‌هارو از خواب می‌پروند.😢 همه‌جام ورم کرده بود... 🩹 آرزوی مرگ می‌کردم! 💔 اما بعدش چی شد؟ 🤔 🌀 کو اون ورم‌هایی که داشتی؟ 🎥 می‌خوای بدونی ته این داستان چی شد؟ 🔗 فیلم کامل تجربه عجیب این خانم رو تو کانال ببین! لینک پایین 👇 https://eitaa.com/joinchat/3654287785C479d5adaf6 ✨ تا تهش ببین و شوکه شو! 🤯
✨ وقتی فکر می‌کنی هیچ راهی نیست، یه جایی یه نور می‌تابه... 🌟 🎥 فیلم کامل این تجربه بی‌نظیر رو تو کانال ببین حتما ! لینک فیلم مستند 👇 https://eitaa.com/tebjameislamic/1092
‏بزرگترین دشمن آرامش انسان مقایسه خود با دیگران است، غافل از اینکه هرکسی در مسیری کاملا متفاوت از دیگری در حال سفر و یادگیری است... 🌼🤍 @Harf_Akhaar
📗 حضرت سلیمان ومورچه روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه ی گندمی را با خود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت. سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت. سلیمان (ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید. مورچه گفت: «ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد. من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج می شوم». سلیمان به مورچه گفت: «وقتی که دانه گندم را برای آن کرم می بری آیا سخنی از او شنیده ای؟» مورچه گفت آری او می گوید: ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن. @Harf_Akhaar
قلب شما نرمترین مکان 🤍❤️ روی کره زمین است 🤍❤️ مراقبش باشید 🤍❤️ @Harf_Akhaar
📗 خربزه قاطل آقا محمدخان قاجار سرسلسله پادشاهان قجری است که زندگی‌اش با حوادث عجیب و جالبی گره خورده است، او که با بر انداختن سلسله زندیه به قدرت رسید، سرانجام در جریان لشگر کشی بیرون راندن سپاه روس ها از ایران کشته شد.عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من که یکی از منابع مهم در مطالعه دوران قاجاریه محسوب می‌شود، دلیل به قتل رسدن او را این‌گونه شرح می‌دهد:« در ایام محاصره شوشا، مقداری خربزه برای شاه آورده بودند که تحویل آبدار خود نموده و امر داده بود که هر وعده مثلا نصف یک دانه از آن‌ها را که یک ظرف می‌شود در سفره غذای او بگذارند. خربزه‌ها زودتر از حسابی که شاه داشته است تمام می‌شود. شاه تاریخ روز آوردن خربزه‌ها و این‌که چند دانه آن به مصرف رسیده و چند دانه آن باید باقی باشد دقیقا تعیین می‌کند و از آبدار باقیمانده را مطالبه می‌نماید. آبدار هم نجات را در حقیقت‌گویی می‌پندارد و اعتراف می‌کند که با دو نفر از پیشخدمت‌ها آن‌ها را خورده‌اند. شاه برای همین جرم، امر به کشتن هر سه نفر می‌دهد. بعد از آن که به خاطر او می‌آورند که شب جمعه است، اعدام آن‌ها را به صبح شنبه محول می‌نماید و چون محکومین به تجربه می‌دانستند که حکم شاه استیناف‌پذیر نیست، شب شنبه سه نفری وارد اتاق خواب او شده کارش را می‌سازند و جواهرهای سلطنتی را برداشته فرار می‌کنند.» @Harf_Akhaar
🌼 داداش جون! اگر زندگیت آتش می‌گیرد، چند شب سوره یس بخوان و به عج هدیه کن، خوب می‌شود. ‏وقتی شب شما، افق شما، تاریک شد به قرآن پناه ببرید، قبل از خواب سوره واقعه را بخوانید تا دنیایتان آباد شود. ‏هم‌چنین قبل از خواب سوره مبارک ملک را بخوانید تا شب اول قبرتان نورانی شود. @Harf_Akhaar