زندگی بوم سفیدیست
من وتو نقاشهای این صفحه ایم
زندگی را میتوان زیبا نگاشت
زندگی را میتوان رنگی کشید
اندکیرنگمحبت، بیشتررنگعشق
سایه روشن هایی هم رنگ صفا
@Harf_Akhaar
✨﷽✨
#داستان_کوتاه_پندآموز_حکایت_عشق_به_مادر
🌼قول دوران کودکی
✍در عالم کودکی به مادرم قول دادم که همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید و گفت: «نمیتوانی عزیزم!» گفتم: «میتوانم، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم.»
مادر گفت: «یکی میآید که نمیتوانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی.» نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم ولی خوب که فکر میکردم مادرم را بیشتر دوست داشتم. معلمی داشتم که شیفتهاش بودم ولی نه به اندازه مادرم. بزرگتر که شدم عاشق شدم. خیال کردم نمیتوانم به قول کودکیام عمل کنم ولی وقتی پیش خودم گفتم: «کدام یک را بیشتر دوست داری؟» باز در ته دلم این مادر بود که انتخاب شد.
سالها گذشت و یکی آمد. یکی که تمام جان من بود. همان روز مادرم با شادمانی خندید و گفت: «دیدی نتوانستی.» من هر چه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر میخواستم. او با آمدنش سلطان قلب من شده بود. من نمیخواستم و نمیتوانستم به قول دوران کودکیام عمل کنم.
📚آخر من خودم مادر شده بودم!
@Harf_Akhaar
از نژاد چشمه باش
بگذار آدم ها تا میتوانند
ســنگ باشند...
مـهـم این است
که تو جاری باشی
و از آنها بگذری
خوشبخت کسی هست
که شکوه رفتارش
آفرینندهی لبخند برلبهای
دیگران باشد...
@Harf_Akhaar
پیاله گر شود خالي، زمين ويرانه ميگردد
به وقت تنگ دستي آشنا بيگانه ميگردد
مَشو هم صحبت نامرد كه كامت تلخ ميگردد
مصيبت ميكشد مردي كه با نامرد ميگردد
@Harf_Akhaar
حکیمی را پرسیدند که سخاوت پسندیده تر است یا شجاعت؟
گفت: آن را که سخاوتست به شجاعت چه حاجت.
نوشته است بر گور بهرام گور
که دست کرم به ز بازوی زور
گلستان سعدی
@Harf_Akhaar
#زنـــدگـــی_را ...
گــر توانستی به کـام یک نفر شیرین کنی ..
یـا تـوانستی زمین تشنه ای را سـرخــــوش
از بــاران کنــی ...
گــر تــوانستی تــو یک مرغ گرفتار از قفس
بیــرون کنــی ...
یاتوانستی که دیوار اسارت ازبنا ویران کنی
گـــر تــوانستــی بـــه خــوان رنگـیات یک
رهگــذر مهمــان کنــی ...
یــا تـوانستی بــدون حـاجتی هــم ذکــر آن
یـزدان کنــی ...
گــر تــوانستی لبــاس بــی ریــای عــاشقــی
بــر تــن کنــی ...
میتوانی آن زمـــان فـــریاد انسان بــودنت را
بـــر ســر هـــر کــوی و هـــر بــرزن زنـــی ...
@Harf_Akhaar
"نفرین ها همانند مرغان،
به خانه شان باز میگردند"
اگر کسی
آرزوی بدبختی فردی را بکند،
مطمئنا بدبختی به سوی خودش جذب خواهد شد.
اگر کسی آرزوی موفقیت کسی را داشته باشد و به او کمک کند،
او آرزوی موفقیت برای خودش کرده است
و به خودش در راه موفقيت
کمک نموده است…
✍“اسکاول شین”
@Harf_Akhaar
🔹روزی و روزگاری درسرزمینی، زنى بود بسیار حسود، همسایه اى داشت به نام خواجه سلمان که مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشک مى برد و مى کوشید که اندکى از نعمت هاى آن مرد شریف را کم کند و نیک نامى او را از میان ببرد؛ ولى کارى از پیش نمى برد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، که خواجه را مسموم کند: حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى که خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است.
🔸خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد که خسته و مانده و گرسنه بودند. خواجه را بر آن دو، شفقت آمد. نان وحلوا را بدیشان داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى الحال در جا مردند. خبر به حاکم شهر رسید، و خواجه را دستگیر کرد، هنگامى که از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاکم کسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر کردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز کرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد که آن دو تن، یکى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یکى دو روز مرد. آرى خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود کند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش کرد؛ تا زنده بود، پیوسته در عذاب بود و سرانجام جان خود را در راه حسد از دست داد و در جهان دیگر به آتش غضب الهى خواهد سوخت !
@Harf_Akhaar
َ
زن آیندهٔ مرد است. این یعنی جهان که زمانی به شکل مرد ساخته میشد، از حالا به بعد به شکل زن تغییر شکل خواهد داد.
هر چه جهان فنیتر و مکانیکیتر، سردتر و فلزیتر میشود به همان نسبت به گرمایی که فقط زن میتواند بدهد نیاز بیشتری پیدا خواهد کرد.
اگر بخواهیم جهان را نجات بدهیم باید با زن منطبق شویم، بگذاریم زن ما را راهبری کند، بگذاریم که جذبه ابدی زن در ما رسوخ کند.
📕 _جاودانگی
✍🏻 _میلان_کوندرا
@Harf_Akhaar
حکایت چوپانی که به وزارت رسید
📄چوپانى به مقام وزارت رسید. هر روز بامداد بر مىخاست و كلید بر مىداشت و درب خانه پیشین خود باز مىكرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مىگذراند. سپس از آنجا بیرون مىآمد و به نزد امیر مىرفت. شاه را خبر دادند كه وزیر هر روز صبح به خلوتى مىرود و هیچ كس را از كار او آگاهى نیست. امیر را میل بر آن شد تا بداند كه در آن خانه چیست. روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید كه پوستین چوپانى بر تن كرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مىخواند. امیر گفت: «اى وزیر! این چیست كه مىبینم؟»
وزیر گفت: «هر روز بدین جا مىآیم تا ابتداى خویش را فراموش نكنم و به غلط نیفتم، كه هر كه روزگار ضعف به یاد آرد، در وقت توانگرى، به غرور نغلتد.»
@Harf_Akhaar
اﮔﻪ ﺗﻮ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ
ﺷﺎﻩ ﻧﺸﺪﯼ ﺍﻭﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺑﺎﺵ
ﮐﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻣﺸﮑﻠﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭ
ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺗﺎ
ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ آﺧﺮ ﻭﺯﯾﺮ ﺷﻪ!
ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺷﺎﻩ ﻭ ﻣﺎﺕ ﮐﻨﻪ!!!
موقع خسته شدن به دو چیز فکر کن؛
آنهایی که منتظر شکست تو هستند
تا به تو بخندند...
آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند
تا با تو بخندند....
@Harf_Akhaar
پدرم عقیده داشت که:
یه زن نیرومند می تونه
از یه مرد هم قوی تر باشه
مخصوصا اگه توی دلش
عشق هم باشه !
فکر می کنم یه زن عاشق
تقریبا نابود نشدنی باشه.
@Harf_Akhaar
معروف است ...
که روزی شخصی به خیام خردمند، که دوران
کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت : شما
به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من ، چه زمانی
درگذشت؟
خیام پرسید : این پرسش برای چیست ؟
آن جوان گفت : من شاید خیری برای اقوام و
دوستان خودم نداشته باشم اما تاریخ درگذشت
همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم
روز وفات آنها بروم گورستان وبرایشان دعا کنم
و خیرات دهم و...
خیام خندید و گفت : آدم بدبختی هستی !
خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست
زندگان ومستمندان را بگیری تا در سختی ومشقت
نمیرند حال تو فقط به دنبال مردگانت هستی ؟!..
بعد پشتش را به او کرد وگفت مرا با مرده پرستان
کاری نیست و از او دور شد ...
ارد بزرگ میگوید :
"کاویدن درغم ها مارا به خوشبختی نمی رساند"
درجایی دیگر نیز میگوید :
"آنکه ترانه زاری کشت میکند ، تباهیدن زندگی اش
را برداشت میکند"
امیدوارم همه ما ارزش زندگی را بدانیم و برای
شادی هم بکوشیم نه اسیر در غم و گریه و عزا...
@Harf_Akhaar
#پندانه
🔴 هرچه به خدا نزدیکتر میشوی، مجازات خطایت هم سنگینتر میشود
✍عارفی در نیشابور بود که هرکس او را کوچکترین آزاری میداد، به بلایی گرفتار میشد. پس مردم شهر همه از او میترسیدند.
روزی جوانی او را دید و گفت:
خوشا به حالت، من هم دوست داشتم مانند تو عارف شوم تا دیگران از من بترسند و در پی آزار من نباشند.
عارف تبسمی کرد و گفت:
مَثَل عارف، مانند کسی است که شیری سوار شده. درست است همه از او میترسند ولی خود او بیشتر از همه میترسد. چون کوچکترین خطای او باعث دریده شدنش به دست شیری خواهد بود که بر پشتش نشسته است.
هر چقدر به خدا نزدیکتر میشوی، مردم از تو میترسند و تو از خودت! چون کوچکترین معصیت و خطای تو خدا را بسیار سنگین میآید و سخت مجازاتت میکند.
@Harf_Akhaar
سادگی شما
گرگ درون دیگران را
بیدار میکند.
رابرت دنیرو
@Harf_Akhaar
جملات طلایی👌
کمک خواستن شرم آور نیست
باختن زندگی شرم آور است...
زندگی یک برد یا یک باخت بزرگ نیست
زندگی برد ها و باخت های کوچک است
افسردگی بیماری نیست
افسردگی آخرین خواهش مغز برای
اصلاح خودتان است
تلاش کردن دردناک نیست
پشیمانی از تلاش نکردن دردناک است
وقت طلا نیست
لذت بردن از آن طلا است
دوست داشتن اشتباه نیست
جلوی آن را گرفتن اشتباه است
@Harf_Akhaar
ما خودمونو ارزون فروختیم
تا بهمون لبخند زدن محبت کردیم...
این روزها
هرکاری برای مردم بکنی
میگذارن پای وظیفه...
کافیه یه بار
خلاف میلشون عمل کنی
دنیاتو رو سرت خراب می کنن...
باید یاد بگیریم
کمی قیمتی باشیم...!
🖊پرویز پرستویی
@Harf_Akhaar
کشاورزي يک مزرعه بزرگ گندم داشت زمين حاصلخيزي که گندم آن زبانزد خاص و عام بود. هنگام برداشت محصول بود شبي از شبها روباهي وارد گندمزار شد و بخش کوچکي از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمي ضررزد. پيرمردکينه روباه را به دل گرفت بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداري پوشال را به روغن آغشته کرده به دم روباه بست و آتش زد. روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف وآن طرف مي دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش، در اين تعقيب و گريز گندمزار به خاکستر تبديل شد.
وقتي کينه به دل گرفته ودر پي انتقام هستيم بايد بدانيم آتش اين انتقام دامن خودمان را هم خواهد گرفت بهتر است ببخشيم وبگذريم.
@Harf_Akhaar
آدمی هرچند عاقل، باز غافل میشود...
تور و ماهیگیر باشد ، آب هم گِل میشود...
ساده می گویم ، نیازی نیست پیغمبر شوی...
تو «خودت» باشی ، به قلبت وحی ، نازل میشود...
کج شده راهت اگر در زندگانی ، غم مخور...
قبله هم ، گاهی به چپ یا راست ، مایل میشود...
تَرکِ خود کردی، شکستی، چاره جز برگشت نیست...
چون نمازی که به شهر خویش ، کامل میشود...
گر زمین هم خورده ای، در کار خِیرت ، حق نخور...
روزه هم با خوردن افطار ، باطل میشود...
خشک بودن ، اقتضای شاخه های مُردنی ست...
گرچه آتش ، چوبِ تَر را نیز ، شامل میشود...
زندگی یا زنده گی؟ اصلا بیا صحبت کنیم...
حرف اگر باقی نماند ، مرگ حاصل میشود...
@Harf_Akhaar
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی
بود ، ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش
فرو رفت .
از شدت درد فریادی زد !!
و سوزن را چند متر دورتر پرت کرد.!!
مردی حکیم که از آن مسیر عبور میکرد
ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش
تحویل داد و شعری را زمزمه کرد:🍂🌸
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن انگه که خارش خوری
حکیم به کفاش گفت :
این سوزن منبع درآمد توست.
این همه از آن فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور میاندازی! 🍂🌸
نتیجه اینکه اگر از کسی رنجیدیم
خوبی هایی که از جانب آن شخص
به ما رسیده را به یاد آوریم،
آن وقت ضمن اینکه نمک نشناس نبوده ایم تحمل آن رنج نیز آسان تر میشود.🍂
@Harf_Akhaar
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود
مثل اینست که گرگی سگ چوپان بشود
هرکجا هُدهُد دانا برَوَد کُنج قفس
جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
سرزمینی که درآن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد خود زندان بشود
باغبانی که به نجار دهد باغش را
فصلهایش همه همرنگ زمستان بشود
ناخدا دلخوش این آبی آرام نباش
وای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشود
@Harf_Akhaar
ذات واقعی
آدمها را...
زمانی میفهمید که دیگر
منفعتی برای آنها نداشته باشید
@Harf_Akhaar
یاد قدیم بخیر؛
پدر حرمت داشت،
کسی جلوش پاشو دراز نمیکرد...
مادر حرمت داشت،
کسی براش صداشو بلند نمی کرد...
همه به پای بزرگترها بلند میشدند.
پول هم کم بود،
ولی برکت داشت...
@Harf_Akhaar
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت
هر کسی غصه اینکه چه میکرد نداشت
چشمه ی سادگی از لطف زمین میجوشید
خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت
@Harf_Akhaar
باز باران...
اما کو ترانه؟؟؟
کو دو دست کودکانه؟؟؟
کو نگاه عاشقانه؟؟؟؟؟؟
کو سلامی بی بهانه؟؟؟
دل شکسته،قد خمیده،آخر دنیا رسیده.
بی کسی تنها رفیق است،
دلخوشی با ما غریب است.
چشم در چشمان باران.
هیچ کس جز او نمانده.
از میان جمع یاران باز باران.
باز هم دستخوش به باران.!!!!!
@Harf_Akhaar