eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.6هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر بزرگم همیشه میگُفت : خوشبختیتو جار نَزن نذار کسی بِگه خوش بحالش همین خوش بحالِشِ گند میزنه به زندگیت! ‌ ‌@Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
"نفرین ها همانند مرغان، به خانه شان باز میگردند" اگر کسی آرزوی بدبختی فردی را بکند، مطمئنا بدبختی به سوی خودش جذب خواهد شد. اگر کسی آرزوی موفقیت کسی را داشته باشد و به او کمک کند، او آرزوی موفقیت برای خودش کرده است و به خودش در راه موفقيت کمک نموده است… ✍“اسکاول شین” @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
از عقابی پرسیدند: آیا ترس به زمین افتادن را نداری؟ عقاب لبخند زد و گفت: من انسان نیستم كه با كمی به بلندی رفتن تكبر كنم! من در اوج بلندی نگاهم همیشه به زمین است. ‌ ‌@Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
زندگی به من آموخت هر چیز قیمتی دارد ، پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود. ‌ ‌@Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
اگر برای ساختن زندگی ای که دوست دارید،وقت نگذارید. در نهایت مجبور خواهید شد، وقت زیادی را صرف رویارویی با زندگی ای کنید که هیچ علاقه ای به آن ندارید. @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
از کوچک‌ترین چیزها در زندگی‌ لذت ببرید... یک روز به گذشته برمی‌گردید و متوجه می‌شوید که چقدر با اهمیت بودن @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
🔵 *روزی جنگل آتش گرفته بود و ساكنين جنگل وحشت‌زده تلاش مي‌كردند فرار كنند!* 🟤 ببر مي‌گفت من قوي هستم. به جاي ديگری مي‌روم و دوباره زندگيی‌ام را می‌سازم! 🟣 فيل خودش را به رودخانه رسانده بود و با ريختن آب روی بدنش خود را خنك می‌كرد و در فكر گريز بود! و و و ... 🟠 اما گنجشکی نفس‌نفس زنان خود را به رودخانه می‌رساند، با نوكش قطره‌يی آب برمی‌داشت، پر می‌كشيد و دوباره برمی‌گشت... 🔴 از او پرسیدند: در اين وانفسا تو داری چه می‌كنی؟ پاسخ داد: آب را می‌برم تا آتش جنگل را خاموش كنم! 🟡 به او گفتند: مگر حجم آتش را نديده‌ای؟ مگر تو با اين منقار كوچكت می‌توانی آتش جنگل را خاموش كنی؟اصلا اين كار تو چه فايده‌ای دارد؟ 🟢 گنجشك گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما وقتی از من پرسيدند زمانی که جنگلی كه وطن تو بود و در آتش می‌سوخت چكار کردی؟ خواهم گفت؛ صحنه را ترك نكردم و هر چه از دستم بر آمد؛ برای نجات جنگل كردم! و به جنگ با آتش رفتم! 📌 مهم نیست که شما چقدر «قدرت» دارید، مهم این است که چقدر «غیرت» دارید. @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
مهم نیست که چقدر در "جاده"" اشتباه پیش رفتی !!! مهم اینکه همین الان میتونی دوربزنی... @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
خالی کن ؛ ذهنت را ؛ از افکارِ منفی ، دلت را ؛ از احساساتِ پوچ ، و اطرافت را ؛ از آدم هایِ بلاتکلیف ... بگذار کمی هم برایِ خودت باشی برای خودت نفس بکشی و برای خودت زندگی کنی ... @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
مراقب زبانت باش زبان وزنش کم و گناهش بیشمار است چه بسا دل ها که شکست! آبروها که ریخت! @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
یکی از آموزگاران بزرگ، تربیتِ شاهزاده اى را بر عهده داشت، اما در تربیت او بسیار جدی بود به حدی که او را کتک میزد و رنج مى داد. شاهزاده تاب نياورد و نزد پدر شكایت كرد. پادشاه آموزگار را طلبيد و به او گفت: پسران مردم عادی را آنقدر تنبیه و توبیخ نمی کنی كه پسرم را، علتش چيست؟ آموزگار گفت: به اين علت كه همه مردم به طور عموم، بايد سنجيده و پخته سخن گويند و كار شايسته كنند، اما در خصوص پادشاهان متفاوت است. رفتار شاهان دهان به دهان گفته مى شود و همه از آن آگاه مى گردند و براى سخن شاهان اعتبار مى دهند و از آن پيروى مى كنند اما در مورد مردم عادی اینگونه نیست و به كار و سخن ساير مردم، اعتبار نمى دهند. @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳
بنده ای خدا را گفت: اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای... پس چرا دعا کنم؟ خداوند🌹فرمود: شاید نوشته باشم هر چه دعا کرد.. @Harf_Akhaar
۱۵ تیر ۱۴۰۳