👌چقدر زیبا و پرمغز
ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﮔﻮﺷﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﮔﻮﺍﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﻧﺪﯾﺪﻩ،
ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ، ﺯﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﻠﺒﺘﺎﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩﻩ … ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻣﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺧﺎﮐﯽ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﯿﺮﻭﯾﻢ. ﻣﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺳﺮ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯾﻢ …
🌱” دکتر الهی قمشه ای🌱
#
@Harf_Akhaar
🌱🌱🌱
هیچ وقت به آدما نگید "چرا انقدر میخوابی؟" "چرا اینقد جوش میزنی" "چرا اینقدر چاقی" "تا کی میخوای درس بخونی؟!" " چرا برای چندرغاز میری سرکار؟!" "این همه تو خونه میمونی که چی بشه؟!" و..
شاید اون بین پریدن از یه ساختمون 20 طبقه، بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده، درس خوندنی که پر از فشار عصبی و استرسه، فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دست و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیچکی حرفی نمیزنه، تلاش میکنه که پیروز شه و یه حرف شما ممکنه اون لیوانِ صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته لبریز بشه..!
@Harf_Akhaar
بی بی جان…
هزاران کلید هم بیاورند
قفل دلشوره های دلم را باز نمی کنند
شاه کلید دلم ، فقط نگاه توست
🌱یا فــاطمه زهــرا (س)🌱
🖤🖤🖤🖤
@Harf_Akhaar
🌱🌱🌱
با فرزندانت مدام
از ایمان سخن نگو
بگذار از نوری که در چهره داری آن را احساس کنند
از عقیده نگو
بگذار با پایبندی تو؛ آنرا بپذیرند
از عبادت نگو
بگذار آن را جلوی چشمانشان ببینند
از اخلاق نگو
بگذار آن را از طریق مشاهده تو بپذیرند
از تعهد نگو
بگذار با دیدن تو از حقیقت آن لذت ببرند
بگذار با اعمال تو خوب بودن را بشناسند
دوره حرف خوب زدن دیگر تمام شده.l!!
@Harf_Akhaar
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پول حلال در آوردن خیلی سخته ...
🌱دکتر_سعید_عزیزی🌱
@Harf_Akhaar
ادب مدرک نیست!
ادب یعني به همسرت امنیت،
به فرزندانت محبت،
به پدرو مادرت خدمت و به
دوستانت شادی را هدیه کني.
برای جامعه نعمتي باشي و هرکجا و در هر لباسي و هر پستي که هستي انسان باش
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جملات ماندگار:
در مورد هر چه ميگى فکر کن؛
ولى هر چه فکر مى کنى نگو!
احترام مثل لباس میماند …
به بعضى ها مياد….
به بعضى ها نمياد!
زياده از حد,
خود راتحت فشار قرار ندهید ؛
بهترين چيزها زمانى اتفاق مى افتد
که انتظارش راندارى.
هميشه با کسى درد و دل کنید
که دو چيز داشته باشد يکى ”درد” ديگرى”دل”
تنها چيزى که خرجى ندارد,
جارى شدن در ذهنديگران است…
پس آنگونه جارى شويد كه خنده برلبانشان نقش ببندد…نه نفرت در دلشان.
هميشه ميگن سر بى گناه
تا پاى دار ميره اما بالاى دار نميره….
ولى تاحالا كسى به اين فكر
نكرده كه رفتن تا پاى دار براى
بى گناه از صد بار مرگ بدتره !
ما آدم های هستيم كه به راحتى
به هم دروغ مى گوييم ولى
بزرگترين معيارمون براى دوستى صداقته !
@Harf_Akhaar
▫️تلنگر
▪️مارادونا مدتی به خاطر افسردگی پس از ترك اعتياد در تيمارستان بستری بود،
وقتی مرخص شد حرف قشنگی زد:
اونجا ديوانه های زيادی بودند، يكی ميگفت من چگوارا هستم همه باور ميكردن،
يكی ميگفت من گاندی ام همه قبول ميكردن.
▫️ولی وقتی من گفتم مارادونا هستم همه خنديدن و گفتن هيچ كس مارادونا نميشه..
اونجا بود كه من خجالت كشيدم كه چه بر سر خودم آوردم.
▪️مراقب باشین که غرور دمار از روزگار آدم در مياره و دقيقا گرفتار چيزی ميشی كه فكر ميكنی هرگز در دامش نخواهی افتاد.باید خیلی مراقب بود چون برگ ها زمانی ميريزند كه فكر ميكنند طلا شدند
@Harf_Akhaar
#ضربالمثل
« اگر زاغی کنی، زیقی کنی میخورمت» :
میگویند یک روز مردی میخواست مرغی را بگیرد، بکشد و بخورد.
مرغ که بسیار زیرک بود، خواست ادای کلاغ را در بیاورد تا مرد فکر کند یک پرنده حرام گوشت است و از او بگذرد.
مرد وقتی این را دید گفت: ببین من میخواهم تو را بخورم، حتی اگر کلاغ هم باشی تو را خواهم خورد.
این ضرب المثل زمانی به کار میرود که بخواهند بگویند ترفندهایش هیچ فایدهای ندارد و مجبور است به خواسته تن بدهد.
@Harf_Akhaar
"آدم های بزرگ"
خود را دوست دارند و عظمت دیگران را می بینند!
"آدم های متوسط"
به دنبال عظمت خود هستند!
"آدم های کوچک"
عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند ....
@Harf_Akhaar
🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
گویند رستم در نبرد نتوانست بر اسفندیار غالب شود. مجبور شد تا چشمان اسفندیار را کور کند.
در نبرد، دست بر درخت بیدی برد و شاخه آن شکست و در چشم اسفندیار کرد تا چشمش کور شد و رستم پهلوان گشت.
پیرمردی در نبرد حاضر بود و نبرد را می دید، با دیدن این صحنه گفت: پناه بر خدای بزرگ....
پرسیدند چه شد که چنین به هیجان آمدی؟ گفت: 20 سال پیش اسفندیار نوجوانی بود که بچه یتیمی بر او خندید. اسفندیار عصبانی شده و از درخت بیدی که این جا بود، شاخه ای شکست و آن قدر بر سر و صورت او زد که چشمانش کور شد.
طفل یتیم خون چشمش با اشک چشم اش آمیخت و شاخه درخت بید را گرفت و انتهای شکسته شاخه را نزدیک چشمش آورد و خون و اشک چشمش بر آن مالید و بر زمین فرو کرد و گفت: ای شاخه درخت بید، مرا با تو به ناحق و با تکیه بر زور بازوی اش، اسفندیار کور کرد. من تو را به نیت دادخواهی بر زمین زدم، اگر من زنده هم نبودم، تو عمرت بر زمین خواهد بود، انتقام مرا از ظالم بگیر. وگرنه در آن دنیا تو را نخواهم بخشید که مرا با تو کور کرده است.
چند سال بعد آن طفل یتیم با دوستانش صحرا رفت و چند گرگ به آنها حمله کردند. دوستانش فرار نمودند اما او نابینا بود و راه را نتوانست پیدا کند و طعمه گرگ ها شد. و نتوانست انتقام خود را بگیرد ولی این شاخه درخت پیام او را شنید و با او پیمان بست و کنون بعد از سالها پیمان خود را عملی کرد و با هدیه شاخه ای از خود به دست رستم، چشمان ظالم را کور کرد.
@Harf_Akhaar