تو شاید عاشقم هستی و مغروری، نمیگویی
تو مغروری که از دلتنگی و دوری نمی گویی
تو هم دلتنگی و هم بی قراری در خیالاتم
تو من را دوست داری، عاشق این احتمالاتم
نمی گویم که چشمانت فقط دنبال من باشد
ولی ای کاش میشد دست هایت مال من باشد
پس از دست تو، دست دیگری هرگز نمی گیرم
که مردم زنده از عشقند و من با عشق میمیرم
اگرچه من به یادت هستم و همواره می مانم
ولیکن تو مرا از یاد خواهی برد، میدانم...
🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
@Harf_Akhaar
از آدمهای حسود متنفر نباشید
دلیل حسادت آنها این است
که، فکر میکنند
شما از آنها بهتر هستید...
🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
@Harf_Akhaar
🌼 سکوت آدما رو جدی بگیرید...
دوستی که دیگه ازتون ناراحت نمیشه؛
آدمی که دیگه نگرانتون نمیشه؛
فرزندی که دیگه با خانواده حرف نمیزنه؛
اونا دارن شما رو ترک میکنن!!
@Harf_Akhaar
🌼 اگه یه آرایشگر موهاتون رو خراب کنه
دیگه امکان نداره پیشش برین
چطوری پس به کسی که زندگیتون رو خراب میکنه
هی شانس دوباره میدین ؟!
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن قدر عاشق خدا باش...🤍🌼
که غیر خدارو فراموش کنی...🤍🌼
@Harf_Akhaar
14.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شکرگزار باش🌱
#دکتر_الهی_قمشه_ای
🤍🌼
@Harf_Akhaar
.
🌱آرامش خيال
و آسودگي خاطر
شرط دريافت و رسيدن است
و
شرط آرامش خيال
يقين است
يقين به
خدايي كه ما را عاشقانه دوست دارد
خدايي كه هر لحظه با همه قدرت و عشق خدايي اش در كنار ما
و يار و ياور ماست.🤍🌼
@Harf_Akhaar
🤍🌼🤍🌼
#حکایت_پندآموز
دزدی خانهی همسایهی ملانصرالدین را زد. از شبِ روز بعد، مردم از ترس، در محلهی ملّا، شبها در دکّان میخوابیدند و نصفشب بیدار شده و بیرون از خانه را نگاه میکردند. بعد از یک هفته مردم مطمئن شدند، دزد، غریبهای بود که از شهر دیگری آمده، اینک فرار کرده و دیگر در شهر نیست. پس راحت در خانهها خوابیدند.
ده روز بعد یکی از همسایگانِ ملا مرد. ملا نزدیک اذان صبح به کوچهها رفت و در خانه مردم را زد و به همه گفت در مسجد جمع شوند، «خبر مهمی دارم هر کس نیاید پشیمان میشود.»
مردم خوابآلود در مسجد شهر جمع شدند، ملّا گفت: «نمازتان را بخوانید تا من منبر بروم.» مردم نمازشان را خواندند و ملا منبر رفت. گفت: «واقعا متاسفم بر شما که دزدی در گوشهی این شهر مالی از یکی برد، همه شهر شبها بیخواب بودید که مبادا آن دزد، سراغ خانه و مغازه شما هم بیاید و اجناس شما را هم بدزدد.
امروز کسی از جمع ما رفت ولی ما شب را خوابیدیم و هرگز بیدار نماندیم تا عبادتی کنیم که فردا هم نوبت ماست. آن دزد مال همه شما رو نمیدزدید! ولی اجل جان همه ما را خواهد دزدید.»
@Harf_Akhaar
هرگز نگو دنیا به من پشت کرده،
شاید این تویی،
که برعکس نشسته ای…
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انصاف نیست؛
یک بار به دنیا آمدن
و هزاران بار قبل از مرگ
از دنیا رفتن ...
از ترس، از حرص
از بغض، از حسرت
از خشم، از عصبانیت
از نفرت، از پرخاش
از بد دلی، از دنیا رفتن ...
من معتقدم که
سوال اساسی این نیست که
آیا زندگی پس از مرگ وجود دارد...
من معتقدم سوال اساسی اینه که
آیا قبل از مرگ تو زندگی کرده ای ...
دلی رو به دست اوردی
لبی را شاد کردی و به لبخند کشوندی ...؟!
@Harf_Akhaar
لباس راحتي آبيرنگ
مردي با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت: عزيزم از من خواستهشده که با رئيس و چند تا از دوستانش براي ماهيگيري به کانادا برويم.
ما به مدت يک هفته آنجا خواهيم بود.
اين فرصت خوبي است تا ارتقاي شغلي که منتظرش بودم بگيرم.
بنابراين لطفاً لباسهاي کافي براي يک هفته برايم بردار و وسايل ماهيگيري مرا هم آماده کن، ما از اداره حرکت خواهيم کرد و من سر راه وسايلم را از خانه بر خواهم داشت، راستي اون لباسهاي راحتي ابريشمي آبيرنگم را هم بردار.
زن با خودش فکر کرد که اين مسئله يککمي غيرطبيعي است اما به خاطر اينکه نشان دهد همسر خوبي است دقيقاً کارهايي را که همسرش خواسته بود انجام داد.
هفته بعد مرد به خانه آمد.
يککمي خسته به نظر ميرسيد اما ظاهرش خوب و مرتب بود.
همسرش به او خوشآمد گفت و از او پرسيد: که آيا او ماهي گرفته است يا نه؟
مرد گفت: بله تعداد زيادي ماهي قزلآلا، چندتايي ماهي فلس آبي و چند تا هم ارهماهي گرفتيم؛ اما چرا اون لباس راحتيهايي که گفته بودم برايم نگذاشتي؟
اما جواب زن خيلي جالب بود.
زن جواب داد: لباسهاي راحتي رو توي جعبه وسايل ماهيگيريات گذاشته بودم.
🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
@Harf_Akhaar
✨
«كلُّ شيءٍ في يَدِ اللهِ آمن»
همه چیـز در پناهِ خدا امن است..🤍🌼
#آیـــه🦋
@Harf_Akhaar