فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقِيم
خدایا بہ راہ راسٺ هدایٺمان کن
#يا_بن_الحسن..
🌼روزے ڪہ بہ چشمان تو، ﭼﺸﻤﻢ بشود باز
اے جان دﻟﻢ ،صبح من آن روز ﺑﻪ خیر است
#صَباحُ_الخَیر
#صبحتون_مھدوے
🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
خـدایا تو زیـباترین
حـضور زنـدگی من 🌼🤍
#حسبی_الله ✨
@Harf_Akhaar
🤍🌼🤍🌼
شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با یکی از دانایان شهرش در این باره مشورت کرد.
دستور دادند که همه ی دختران شهر به میهمانی شاهزاده دعوتند.
شاهزاده در این جشن همسر خود را انتخاب می کند.
دختر خدمتکار قصر از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شد چرا که عاشق شاهزاده بود.اما تصمیم گرفت که در میهمانی شرکت کند تا حداقل یکبار شاهزاده را از نزدیک ببیند.
روز جشن همه در تالار کاخ جمع بودند. شاهزاده به هر یک از دختران دانه ای داد و گفت کسی که بهترین گل را پرورش دهد و برایم بیاورد همسر آینده ی من خواهد بود.
شش ماه گذشت و با اینکه دختر خدمتکار با باغبانان مشورت کرد و از گل بسیار مراقبت کرد ولی گلی در گلدان نرویید.
روز موعود همه ی دختران شهر با گلهایی زیبا و رنگارنگ در گلدان هایشان به کاخ آمدند.
شاهزاده بعد از اینکه گلدان ها را نگاه کرد اعلام کرد که دختر خدکمتکار همسر اوست.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش گلی نبوده. شاهزاده گفت این دختر گلی را برایم پرورش داده که او را شایسته ی همسری من می کند، گل صداقت.
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند و ممکن نبود گلی از آنها بروید.
@Harf_Akhaar
💎 ﻗﻠﻤﯽ ﺍﺯ ﻗﻠﻤﺪﺍﻥ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ :
ﺟﻨﺎﺏ ﻗﺎﺿﯽ کلنگﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ
ﻗﺎﺿﯽ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
ﻣﺮﺩﮎ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﮐﻠﻨﮓ
ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻠﻨﮓ ﻭ ﻗﻠﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﻫﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ؟!
✨ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪ ی ﻣﺮﺍ
ﺑﺎ ﺁﻥ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﯼ ..
مراقب قضاوتهاي خود باشيم ...
🤍🌼
@Harf_Akhaar
پادشاهی صبح زود برای شکار بیرون رفت. مردی زشت برابر او ظاهر شد، آن را به فال بد گرفت و
دستور داد تا او را حسابی بزنند. اتفاقاً شکار خوبی داشت و حیوانات زیادی شکار کرد و خوشحال
بازگشت. یادش آمد که آن مرد فقیر را بدون دلیل اذیت کرده است به همین خاطر تصمیم گرفت
او را صدا کند و از او عذرخواهی کند. دستور داد او را حاضر کنند، وقتی آمد، پادشاه از او عذر خواست
و خلعتی همراه با هزار درهم به او داد. مرد گفت: ای پادشاه من خلعت و انعام نمیخواهم اما اجازه
بده یک سخن بگویم، گفت:
بگو. گفت صبح اولین کسی را که تو دیدی من بودم و اولین کسی را که
من دیدم تو بودی، امروز تو همه به شادی و طرب گذشت و روز من به رنج و سختی،
خودت انصاف
بده، بین ما دو تا کدام شومتر هستیم
🤍🌼
@Harf_Akhaar
🌱 پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان درحال مرگ به فرزندش:
منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشکهایت را با دستان خود پاک کن (همه رهگذرند)🤍🌼
زبان استخوانی ندارد ولی اینقدر قوی هست که بتواند به راحتی قلبی را بشکند (مراقب حرفهایت باش)🤍🌼
به کسانی که پشت سرت حرف میزنند بی اعتنا باش آنها جایشان همانجاست دقیقا پشت سرت (گذشت داشته باش)🤍🌼
گاهی خداوند برای حفاظت از تو کسی یا چیزی را از تو میگیرد اصرار به برگشتنش نکن پشیمان خواهی شد (خداوند وجود دارد پس حکمتش را قبول کن)🤍🌼
عمر من 80 ساله ولی مثل 8 دقیقه گذشت و داره به پایان میرسه (تو این دقیقه های کم کسی را از دست خودت ناراحت نکن)🤍🌼
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.
اگرصدای بلند نشانگر مردانگی بود سگ سرور مردان بود.🤍🌼
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش.🤍🌼
انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فكرش...
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موقع دعا کردن از مشکلاتت نگو...🌱
قدرت خدارو کوچیک میکنی...🌱
🤍🌼
@Harf_Akhaar
#پندانه
🌱ملتِ بیسواد، زاده نمیشود، ساخته میشود!
بی سوادی ربطی به معلومات و تحصیلات ندارد!
بی سوادی یعنی: شبکهی محبوب اجتماعی را که باز میکنی، تمام صفحات پر باشد از روزمرگی آدم معروفها، مسخره بازی معروف نماها، قضاوتهای بی سرو ته، و توهینهای شرمآور!
نه از مطالب آموزشی خبری باشد، نه از چهار کلام حرف حساب!
بی سوادی یعنی: توی صفحه و روی پروفایلت بنویسی "به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد" و کمی آن طرفتر ، مادرت از بی توجهیات بغض کرده باشد!
بی سوادی یعنی: مسیر تمام لباس فروشی و
آرایشگاههای شهر را از حفظ باشی،
اما حتی یکبار هم گذرت به کتابفروشی نیفتاده باشد ...
این بی سوادی مدرن دارد فرهنگمان را از ریشه میخشکاند،
حواستان هست؟!
🤍🌼
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از یک چیز مطمئنم و آن اینکه نباید اجازه دهی
زندگی ات، تو را زندگی کند.
@Harf_Akhaar
تو شاید عاشقم هستی و مغروری، نمیگویی
تو مغروری که از دلتنگی و دوری نمی گویی
تو هم دلتنگی و هم بی قراری در خیالاتم
تو من را دوست داری، عاشق این احتمالاتم
نمی گویم که چشمانت فقط دنبال من باشد
ولی ای کاش میشد دست هایت مال من باشد
پس از دست تو، دست دیگری هرگز نمی گیرم
که مردم زنده از عشقند و من با عشق میمیرم
اگرچه من به یادت هستم و همواره می مانم
ولیکن تو مرا از یاد خواهی برد، میدانم...
🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
@Harf_Akhaar
از آدمهای حسود متنفر نباشید
دلیل حسادت آنها این است
که، فکر میکنند
شما از آنها بهتر هستید...
🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
@Harf_Akhaar
🌼 سکوت آدما رو جدی بگیرید...
دوستی که دیگه ازتون ناراحت نمیشه؛
آدمی که دیگه نگرانتون نمیشه؛
فرزندی که دیگه با خانواده حرف نمیزنه؛
اونا دارن شما رو ترک میکنن!!
@Harf_Akhaar
🌼 اگه یه آرایشگر موهاتون رو خراب کنه
دیگه امکان نداره پیشش برین
چطوری پس به کسی که زندگیتون رو خراب میکنه
هی شانس دوباره میدین ؟!
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن قدر عاشق خدا باش...🤍🌼
که غیر خدارو فراموش کنی...🤍🌼
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکرگزار باش🌱
#دکتر_الهی_قمشه_ای
🤍🌼
@Harf_Akhaar
.
🌱آرامش خيال
و آسودگي خاطر
شرط دريافت و رسيدن است
و
شرط آرامش خيال
يقين است
يقين به
خدايي كه ما را عاشقانه دوست دارد
خدايي كه هر لحظه با همه قدرت و عشق خدايي اش در كنار ما
و يار و ياور ماست.🤍🌼
@Harf_Akhaar
🤍🌼🤍🌼
#حکایت_پندآموز
دزدی خانهی همسایهی ملانصرالدین را زد. از شبِ روز بعد، مردم از ترس، در محلهی ملّا، شبها در دکّان میخوابیدند و نصفشب بیدار شده و بیرون از خانه را نگاه میکردند. بعد از یک هفته مردم مطمئن شدند، دزد، غریبهای بود که از شهر دیگری آمده، اینک فرار کرده و دیگر در شهر نیست. پس راحت در خانهها خوابیدند.
ده روز بعد یکی از همسایگانِ ملا مرد. ملا نزدیک اذان صبح به کوچهها رفت و در خانه مردم را زد و به همه گفت در مسجد جمع شوند، «خبر مهمی دارم هر کس نیاید پشیمان میشود.»
مردم خوابآلود در مسجد شهر جمع شدند، ملّا گفت: «نمازتان را بخوانید تا من منبر بروم.» مردم نمازشان را خواندند و ملا منبر رفت. گفت: «واقعا متاسفم بر شما که دزدی در گوشهی این شهر مالی از یکی برد، همه شهر شبها بیخواب بودید که مبادا آن دزد، سراغ خانه و مغازه شما هم بیاید و اجناس شما را هم بدزدد.
امروز کسی از جمع ما رفت ولی ما شب را خوابیدیم و هرگز بیدار نماندیم تا عبادتی کنیم که فردا هم نوبت ماست. آن دزد مال همه شما رو نمیدزدید! ولی اجل جان همه ما را خواهد دزدید.»
@Harf_Akhaar
هرگز نگو دنیا به من پشت کرده،
شاید این تویی،
که برعکس نشسته ای…
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انصاف نیست؛
یک بار به دنیا آمدن
و هزاران بار قبل از مرگ
از دنیا رفتن ...
از ترس، از حرص
از بغض، از حسرت
از خشم، از عصبانیت
از نفرت، از پرخاش
از بد دلی، از دنیا رفتن ...
من معتقدم که
سوال اساسی این نیست که
آیا زندگی پس از مرگ وجود دارد...
من معتقدم سوال اساسی اینه که
آیا قبل از مرگ تو زندگی کرده ای ...
دلی رو به دست اوردی
لبی را شاد کردی و به لبخند کشوندی ...؟!
@Harf_Akhaar
لباس راحتي آبيرنگ
مردي با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت: عزيزم از من خواستهشده که با رئيس و چند تا از دوستانش براي ماهيگيري به کانادا برويم.
ما به مدت يک هفته آنجا خواهيم بود.
اين فرصت خوبي است تا ارتقاي شغلي که منتظرش بودم بگيرم.
بنابراين لطفاً لباسهاي کافي براي يک هفته برايم بردار و وسايل ماهيگيري مرا هم آماده کن، ما از اداره حرکت خواهيم کرد و من سر راه وسايلم را از خانه بر خواهم داشت، راستي اون لباسهاي راحتي ابريشمي آبيرنگم را هم بردار.
زن با خودش فکر کرد که اين مسئله يککمي غيرطبيعي است اما به خاطر اينکه نشان دهد همسر خوبي است دقيقاً کارهايي را که همسرش خواسته بود انجام داد.
هفته بعد مرد به خانه آمد.
يککمي خسته به نظر ميرسيد اما ظاهرش خوب و مرتب بود.
همسرش به او خوشآمد گفت و از او پرسيد: که آيا او ماهي گرفته است يا نه؟
مرد گفت: بله تعداد زيادي ماهي قزلآلا، چندتايي ماهي فلس آبي و چند تا هم ارهماهي گرفتيم؛ اما چرا اون لباس راحتيهايي که گفته بودم برايم نگذاشتي؟
اما جواب زن خيلي جالب بود.
زن جواب داد: لباسهاي راحتي رو توي جعبه وسايل ماهيگيريات گذاشته بودم.
🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼🤍🌼
@Harf_Akhaar
✨
«كلُّ شيءٍ في يَدِ اللهِ آمن»
همه چیـز در پناهِ خدا امن است..🤍🌼
#آیـــه🦋
@Harf_Akhaar
دنیا
در
گذر
زمان
✍هفتاد سال پیش همه اسب داشتند
اما آدم های پولدار ماشین داشتن
الان همه ماشین دارند اما پولدارها اسب دارند
سی سال پیش هر کی شهرنشین بود پولدار بود
سی سال پیش هر کی روستانشین بود، فقیر بود
اما الان آدم های پولدار باغ و باغچه می خرند و بهش می گویند ویلا
یک زمانی بود هر کس خونه اش رو لوله کشی گاز می کرد به همه فخر می فروخت .
الان هر کی میتونه یک چای ذغالی پیدا کنه بخوره زود عکسشو رو استوری می کند .
یک زمانی بود هرکس با لباس محلی در جامعه می گشت بهش می گفتیم اُمُل
الان اجاره یک شب همان لباس محلی چند میلیون است
یک زمانی بود اگر یک پدری برای دخترش تو باغ خودش عروسی می گرفت .
می گفتن با گدایی داره دخترش رو شوهر میده
اما الان لاکچری ترین عروسی ها تو باغچه ها برگزار میشود.
*دنیا به همین سرعت رنگ عوض میکنه . مواظب رنگهای دنیا باشیم👌
🤍🌼
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بله غم هست، اما امید هم هست...
🤍🌼
@Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه دعای قشنگی
خدایا سرنوشتمو اونقدر قشنگ بنویس
که مادرم از ته دل بخنده
@Harf_Akhaar