eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
75.9هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات موقت پر بازده👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قدمی برای عزیزِ فوت شده ات بردار🛤 دلت برای امواتت تنگ شده؟🥺😢 عزیز از دست دادیُ نماز وروزه قضا داشته 😭 بزرگترین و معتبرترین کانال عبادات اســـــتیــــجاری 🟢کمترین زمان انجام عبادت 🟢هدیه مناسب با اقساط ۲۰ ماهه با گروه ۱۰۰ نفره طلاب مورد اطمینان دیدار حضوری در قم و تهران تنــها کاری که برای شـادیُ روحش از دسـتت برمیاد 👇🏼👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/4154196290Cea0e771aec نگران آخرت عزیزِ فوت شده ات نباش 🌱 استـخـاره رایگان برای مشکلاتت بشرط عضویت .
صبح، آغاز حیات است و امید دستهایت پرگل شادیت پاینده🤍 خنده ارزانے چشمان پرازعاطفه ات🌼 نور،همسایه ی دیواربه دیوار دل پاڪت باد🌼 سلام صبحتون بخیر وشادی 🤍
🤍🌼 برای یک دستمال قیصریه را به آتش کشیدن وقتی شخصی برای بدست آوردن کالایی یا موفقیتی یا هر چیزی، کارهایی را انجام می‌دهد که در نهایت، خسارات اعمالش بسیار بیشتر از منافع و موارد به‌دست آمده باشد، از این ضرب‌المثل استفاده می‌کنند و می‌گویند: "برای یک دستمال قیصریه را به آتش کشیدی". هر گاه در نتیجه دست یافتن به موردی بی‌ارزش، موارد بسیار باارزش‌تر را از دست بدهند، از این مثل استفاده می‌شود. می‌گویند در شهر قیصریه مرد جوانی شاگرد مغازه پارچه‌فروشی بود. یکی از روزها دختر زیبایی به دیدن او آمد. پس از سلام و احوال پرسی چشمش به دستمال گران‌قیمتی افتاد که در یکی از قفسه‌ها آویزان شده بود. از مرد جوان خواست که دستمال را به او هدیه دهد، اما مرد قبول نکرد و گفت: این دستمال‌ها مال من نیست و من اجازه ندارم آن را به کسی هدیه دهم. باید بهایش را بپردازم که البته پولی در بساطم نیست. دختر بسیار ناراحت شد ولی آنقدر اصرار کرد تا اینکه توانست مرد را راضی کند. بالاخره دستمال را گرفت و خداحافظی کرد. چند دقیقه ای از رفتن دختر نگذشته بود که مرد به خودش آمد و از کاری که کرده بود به شدت پشیمان شد. از ترس اینکه صاحبکارش مجازاتش کند، تصمیم گرفت که مغازه را آتش بزند تا کسی از جای خالی دستمال گران‌قیمت بویی نبرد. گوشه‌ای از مغازه آتش کوچکی روشن کرد و از مغازه بیرون رفت. آتش کم‌کم از پارچه‌ای به پارچه دیگر منتقل شد و کل مغازه آتش گرفت و در نهایت به مغازه‌های دیگر هم نفوذ کرد و در نتیجه آتش‌سوزی بزرگی در شهر قیصریه رخ داد.🌱 @Harf_Akhaar
خداروشکر ڪن کہ خدا به همه حرفات و به همه دعاهات و آرزوهات گوش نمیده .. گاهے تونمےدونے ولے توی چیزی که تومیخوای چیزخوبی نیست ...🤍🌼 @Harf_Akhaar
ولی‌فکرڪن،اربعین‌شده یہ‌کولہ‌پشتی‌،یہ‌چفیہ باسربند -یاابالفضل‌العباس- پرچمِ-یابقیة‌اللہ-به‌دوشت صدای‌مداحی‌-قدم‌قدم‌بایه‌علم... - اشڪ‌شوق،جاده:نجف-ڪربلا +اللهم‌الرزقنا‌یه‌همچین‌حالی:)) @Harf_Akhaar
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه عمر دسته بندی کردن آدم خوب ها آدم بد ها @Harf_Akhaar
🤍🌼 روزهای خوب خواهند آمد هر سر بالایی یک سرازیری دارد ... نفس عمیق بکش، بیخیال همه اتفاقای عجیب و غریب. هم اکنون زندگی کن!!🌱 @Harf_Akhaar
🤍🌼 «نه سیخ بسوزه نه کباب» می گویند شجاع ‌السلطنه پسر فتحعلی ‌شاه، زمانى حاکم کرمان بود. او در آنجا متوجه شده بود که ترکه‌‌های نازک انار می‌توانند نقش سیخ کباب را ایفا کنند. و کباب روی سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه ‌تر هم می‌شود. بدین جهت پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد؛ و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها می‌گفت: طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزد نه کباب. این جمله او بعدها ضرب‌المثل شد و در واقع مصداق همان اعتدال است که پس از آن رواج یافت. بنابراین هر گاه بخواهند به کسی بگویند در هر موضوعی طوری رفتار کند که عدالت برقرار شود و حق طرفین عادلانه داده شود، می‌گویند: کاری کن که نه سیخ بسوزه نه کباب.🌱 @Harf_Akhaar
میگفت: «آدمِ خودتون باشید.» اینکه آدم برای خودش باشه خیلی مهمه، بخاطر خودش لبخند بزنه؛ برای خودش کار کنه، برای خودش بخوابه و برای خودش زندگی کنه.🤍🌼 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماها عادت می کنیم فکر میکنیم که عاشقیم... 🎙"امیرآقایی @Harf_Akhaar ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎