eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
77هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
هر گـاه مـایـل به انجـام گنـاهـی شدیـم این سـه اصـل را فـرامـوش نکنیـم 1⃣خــــدا شمـــا را مـــی بینـــد 2⃣مـلائـکه مینـویسند 3⃣مرگ در هـر حال میـاید @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آیا میشه خطای محاسباتی دشمن به هم بخوره!؟ 🔘کار‌ برای ایرانی جماعت نشد نداره… @Harf_Akhaar
📗 حضرت عیسی علیه السلام و حریصان به دنیا (حضرت عيسى ) عليه السلام به همراهى مردى سياحت مى كرد، پس ‍ از مدتى راه رفتن گرسنه شدند و به دهكده اى رسيدند. عيسى عليه السلام به آن مرد گفت : برو نانى تهيه كن و خود مشغول نماز شد. آن مرد رفت و سه عدد نان تهيه كرد و بازگشت ، اما مقدارى صبر كرد تا نماز عيسى عليه السلام پايان پذيرد. چون نماز طول كشيد يك دانه نان را خورد. حضرت عيسى عليه السلام سوال كرد نان سه عدد بوده ؟ گفت : نه همين دو عدد بوده است . مقدارى بعد از غذا راه پيمودند و به دسته آهوئى برخوردند، عيسى عليه السلام يكى از آهوان را نزد خود خواند و آن را ذبح كرده و خوردند. بعد از خوردن عيسى فرمود: به اذن خدا اى آهو حركت كن ، آهو زنده شد و حركت كرد. آن مرد در شگفت شد و سبحان الله گفت : عيسى عليه السلام فرمود: ترا سوگند مى دهم به حق آن كسى كه اين نشانه قدرت را براى تو آشكار كرد بگو نان سوم چه شد؟ گفت : دو عدد بيشتر نبوده است ! دو مرتبه به راه افتادند و نزديك دهكده بزرگى رسيدند و به سه خشت طلا كه افتاده بود برخورد كردند. آن مرد گفت : اينجا ثروت زيادى است ! فرمود: آرى يك خشت از تو، يكى از من ، خشت سوم را اختصاص مى دهم به كسى كه نان سوم را برداشته ، آن مرد حريص گفت : من نان سومى را خوردم . عيسى عليه السلام از او جدا گرديد و فرمود: هر سه خشت طلا مال تو باشد. آن مرد كنار خشت طلا نشسته بود و به فكر استفاده و بردن آنها بود كه سه نفر از آنها عبور نمودند و او را با خشت طلا ديدند. همسفر عيسى را كشته و طلاها را برداشتند، چون گرسنه بودند قرار بر اين گذاشتند يكى از آن سه نفر از دهكده مجاور نانى تهيه كند تا بخورند. شخصى كه براى آن آوردن رفت با خود گفت : نان ها را مسموم كنم ، تا آن دو نفر رفيقش پس از خوردن بميرند و طلاها را تصاحب كند. آن دو نفر هم عهد شدند كه رفيق خود را پس از برگشتن بكشند و خشت طلا را بين خود تقسيم كنند. هنگامى كه نان را آورد آن دو نفر او را كشته و خود با خاطرى آسوده به خوردن نانها مشغول شدند. چيزى نگذشت كه آنها بر اثر مسموم بودن نان مردند. حضرت عيسى عليه السلام در مراجعت چهار نفر را بر سر همان سه خشت طلا مرده ديد و فرمود:(1) (اين طور دنيا با اهلش رفتار مى كند @Harf_Akhaar
احترام از هر چیزی مهم‌تر است مهم‌تر از دوستی و خویشاوندی‌ حتی از عشق هم مهم‌تر است... ‹‹🌱›› @Harf_Akhaar
📗پندانه ▫️حضرت عيسى (ع) فرمودند: من بيماران را معالجه كردم و آنان را شفا دادم كور مادرزاد و مرض پيسى را به اذن خدا مداوا نموده و مردگان را زنده كردم ولى آدم احمق را نتوانستم اصلاح و معالجه كنم . ▪️پرسيدند: يا روح الله ! احمق كيست ؟ فرمود: شخصى خودپسند و خودخواه است كه هر فضيلت و امتيازى را از آن خود مى داند و هر گونه حق را در همه جا به خود نسبت مى دهد و براى ديگران هيچ گونه احترامى قائل نمى شود و اين گونه آدم احمق هرگز قابل مداوا و اصلاح نيست. @Harf_Akhaar
ما هیچ گاه به امروز بر نمی گردیم، هرچه را لازم است بردارید! "موفقیت، توفیق بندگی خداست" ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
ـ🌱🌱🌱 ‌کلمات انسان سرنوشت او را به وجود می‌آورند. اندیشه‌ها زندگی سازند. آنچه به خود می‌گویی همان را از زندگی خواهی شنید از کلام تو بر تو حکم می‌شود تو همانی هستی که در موردش می‌اندیشی. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
📗 ▫️روزی روبرت دوونسنزو، گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چك قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختگن می شود تا آماده رفتن شود. ▪️پس از ساعتی، او داخل پاركینگ تك وتنها به طرف ماشینش می رفت كه زنی به وی نزدیك می شود. زن پیروزیش را تبریك می گوید و سپس عاجزانه می افزاید كه پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دكتر و هزینه بالای بیمارستان نیست. ▫️دوونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چك مسابقه را امضا نمود و در حالی كه آن را توی دست زن می فشارد گفت : برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می كنم. ▪️یك هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یك باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود كه یكی از مدیران عالیرتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیك می شود و می گوید : هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پاركینگ به من اطلاع دادند كه شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت كرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم كه آن زن یك كلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلكه ازدواج هم نكرده. او شما را فریب داده، دوست عزیز ... ▪️دوونسنزو می پرسد : منظورتان این است كه مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟ بله كاملا همینطور است. ▫️دوونسنزو می گوید : در این هفته، این بهترین خبری است كه شنیدم ... نتیجه اخلاقی : خوش بینی به همنوعان، خود بوجود آورنده ی عواطف والای انسانیست! @Harf_Akhaar
برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: ١. بیمارستان ٢. زندان ٣. قبرستان در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود. پس چه بهتر كه برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم...🌱 @Harf_Akhaar
📗 المثل مگه سر آوردی در زمان جنگهای روس و ایران در دوره فتحعلی شاه قاجار که شکست لشکر ایران نزدیک شد یکی از دراویش بنام “حاج میرزا محمد اخباری” نزد شاه رفت و متعهد شد که تا چهل روز سر سردار روسی بنام “اشپختر”را تحویل دهد همزمان پیشگوئی کرد که ممکن است بر سر این کار سر خود را نیز از دست بدهد. به همین منظور در زاویه حرم شاه عبدالعظیم به چله نشست و در روز موعود خبر کشته شدن سردار روسی را به اطلاع شاه رسانیدند و چون خبری از سر نشد شاه او را احضار و پرسید: پس سر چه شد ؟ درویش گفت: اسب آورنده در گودالی افتاده و دستش شکسته است او مقصر نمیباشد. که همینطور هم شده بود و چون سر برسید درویش با سرعت راه عتبات (‌عراق ) را پیش گرفت. از آن طرف اطرافیان شاه به او گفتند که میرزا محمد اخباری همانطور که از راه دور سردار روسی را کشت شما را هم میتواند از میان بردارد و شاه را وادار نمودند تا کسی را به عتبات فرستاده و وی را تلف بکند. این ضرب المثل « مگر سر را آوردی» تا اوایل دهه ۲۰ در بین مردم معمول بوده و به کسانی میگفتند که ادعای انجام کاری شاق و بزرگ میکردند. @Harf_Akhaar
🔴 به نیابت از مادر سادات، شیر خشک هزاران کودک لبنانی را تهیه کنیم 🔹اقدامات شباب‌المقاومة در لبنان با هماهنگی دفاتر رسمی حزب‌الله در بیروت و قم صورت می‌گیرد و کمک‌های شما در کمتر از ۲۴ ساعت مطمئن و مستقیم به دست مردم بی‌پناه لبنان می‌رسد. 🔹جهت کمک به مردم بی‌پناه لبنان و امور اجتماعی مربوطه کمک‌های خود را بنام "جبهه جهانی شباب‌المقاومة" به این شماره کارت واریز نمایید.👇👇
6037997750004344
🔸 کانال رسمی شباب المقاومة👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗 روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است گنجشک  از او پرسید برای چه گریه میکنی؟ گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم... گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید... وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد.. به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی....؟ گفت خودم هم ناراحتم ولی چکار کنم ذاتم اینه... حکایت بعضی از ما آدمهاست... از دست رفیقان عقرب صفت... هـم نشینی با مـارم آرزوسـت @Harf_Akhaar
🌱خوشبختی را تعقیب نکنید و در جدال برای رسیدن بـه خوشبختی نباشید. 🌱زنـدگی را زنـدگی کنید خوشبختی پاداش مهربانی و گذشت شمـاست... ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
📗 ▫️مرد با عجله سوار اتومبیلش شد و راه افتاد. سرعتش تقریبا زیاد بود. باید سریع به فرودگاه می رسید. ▪️در یکی از خیابان ها هنگام دور زدن، به خاطر سرعت زیادش نزدیک بود که با یک اتومبیل دیگر تصادف کند. راننده ی آن اتومبیل فورا توقف کرد و با توقفش باعث شد که راه برای مرد بسته شود و ناگزیر، وی هم متوقف شد. راننده ی آن اتومبیل سرش را از پنجره آورد بیرون و مرد را با صدای بلند به باد ناسزا گرفت. ▫️مرد از او پوزش خواست اما آن راننده همینطور به ناسزاگویی و عصبانیت ادامه می داد، سپس از اتومبیلش پیاده شد و به سمت اتومبیل مرد آمد و سرش را از پنجره داخل کرد و باز هم ناسزا گفت. ▪️مرد بار دیگر عذر خواهی کرد، اما راننده گفت که قصد دارد درسی به مرد بدهد! مرد سعی کرد که از درب سمت شاگرد پیاده شود و از او فاصله بگیرد. تصمیم داشت که با آن راننده کاری نداشته باشد مگر اینکه او وارد "دایره" وی بشود! راننده با کمی فاصله از مرد ایستاد و او را برانداز کرد. ▫️مرد گفت: "من به شما گفتم که متاسفم." راننده گفت: "می خواهی زبانت را از دهانت بیرون بیاورم و در حلقومت فرو کنم؟!" مرد به آرامی پرسید: "حال با این کار چه چیزی گیرت می آید؟! من تقریبا دو برابر سن تو را دارم و مجادله بین ما صحیح نیست." راننده به آرامی شروع به نزدیک شدن کرد. ▪️مرد به بدنش یک تغییر مکان جزیی داد، به طوری که پای راستش را به آرامی پیش گذاشت و وزن بدنش را متمرکز کرد و دستانش را به صورت متقاطع روی سینه اش قرار داد، چنان که نوک انگشتان دست راستش، تماس اندکی با چانه اش داشتند. مرد به راننده خیره شده بود و بر تمامی بدنش کنترل داشت. یک حالت کلاسیک "آماده باش" به خود گرفته بود که به سرعت قادر به حرکت و واکنش باشد. ذهنش آرام بود و از تمامی قابلیت هایش برای رویارویی با هر اتفاقی مطمئن بود. ▪️راننده با حالتی که کمتر حاکی از حالت تهاجمی بود گفت: "من مجبور بودم برای اینکه به شما برخورد نکنم، محکم ترمز کنم!" مرد حرفش را تصدیق کرده و گفت: "اشتباه از من بود." راننده گفت: "بَعله که بود." همین را گفت و به سوی اتومبیلش حرکت کرد. ▫️مرد از این بابت خوشحال بود. چرا که توانسته بود با نشان دادن رفتاری ملایم از خود، عصبانیت آن راننده را فرو بنشاند و این رفتار او باعث شده بود که راننده نخواهد با حمله به مرد چیزی را ثابت کند. در حقیقت، پیروزی ِ مرد در اعتراف به باخت ِ او بود! شاید جالب باشد دانستن اینکه آن مرد یک استاد ماهر کونگ فو بود! نتیجه اخلاقی : دستیابی به صد پیروزی در طی صد مبارزه مهارت خارق العاده ای نیست اما مغلوب ساختن حریف بدون کوچکترین مبارزه ی فیزیکی بالاترین مهارت هاست! @Harf_Akhaar
ـ🌱🌱🌱 دوستی می گفت؛ بچه که بودم، یه جوجه داشتم. خیلی دوستش داشتم. یه روز گرفتمش جلو صورتم باهاش حرف بزنم که یهو نوک زد توی چشمم. خیلی دردم اومد. تو عالم بچگی کلی بهش فحش دادم. اما الان میفهمم که تقصیر اون نبود! تقصیر خودم بود! هر وقت کسی که شعور و فهم درستی نداره رو به خودت نزدیک کنی حتما بهت آسیب میزنه! این یه قانونه...!! ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
ـ🌱🌱🌱 سعی نکن ارام باشی سعی کن به مسائلی که نمیخواهی توجه نکن کینه ونفرتهاورنجشها را پاک کن به چیزهایی که نمیخواهی توجه نکن تا اززندگیت بره بیرون خودبه خود ارامش جایگزین خواهد شد. ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
انسان‌ها در هنگام تولد از هیچ چیز نفرت ندارند. ما نفرت داشتن و متنفر بودن از یکدیگر را یاد می‌گیریم. همان‌طور که می‌توان نفرت داشتن را آموخت، می‌توان دوست داشتن را هم آموخت. عشق در درون ماست. شاید روزگار کاری کند که شعله‌هایش پنهان شود، اما خاموش نخواهد شد.🌱 @Harf_Akhaar
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانون شما به هر موضوعی که باش ریشه ی همون موضوع وارد زندگی شما میشه 🌱عباسمنش🌱 @Harf_Akhaar
نه فانوسی کنار لحظه‌های تارمان مانده نه دیگر زلفِ تاکی بر سر دیوارمان مانده🌱 فقط اندوه می‌گیرد سراغی از غریبی‌مان همان که یارمان بوده، کماکان یارمان مانده🌱 بپرس از پیشگوهای محلی این معما را چقدر از روزهای مثل زهرمارمان مانده؟🌱 چقدر از دلخوشی‌های کم و کوتاه‌مان رفته؟ چقدر از زخمهای بر جگر بسیارمان مانده؟🌱 سزای خواندن از عشق است در گوش کر جنگل اگرکه قطره خونی گوشه‌ی منقارمان مانده🌱 تو تقدیر منی ای عشق! اما عقل می‌گوید: بیا بگذر ز تقدیرت! همین یک کارمان مانده🌱 @Harf_Akhaar
🌱🌱🌱 ‍وقتی نانوا خمیر نان را پهن می‌کند و درون تنور می‌گذارد را دیدی که چه اتفاقی می‌افتد؟ خمیر به سنگها می‌چسبد اما نان هر چه پخته‌تر می‌شود از سنگ‌ها جدا می‌شود حکایت آدم‌ها همین است...! سختی‌های دنیا ، حرارت تنور است و این سختی‌هاست که انسان را پخته‌تر می‌کنند و هر چه انسان پخته‌تر می‌شود سنگ کمتری بخود می گیرد سنگها تعلقات دنیایی هستند ماشین من.. خانه‌ی من..من... من ...! آن‌ وقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگها را از آن می‌گیرند خوشا بحال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می‌شود که به هیچ سنگی نمی‌چسبد ما در زندگی به چه چسبیده‌ایم ؟ سنگ ما کدام است ؟ ‹🤍🌼› @Harf_Akhaar
وﻗﺘﯽ "ﻣﻬﺮﺑﻮﻧــــــﯽ" ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ ﻭﺟـﻮﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ... "ﻫﯿـﭻ ﻭﻗﺖ" ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧـﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨـﯽ... ﺣﺘـﯽ ﺍﮔﻪ "ﻫـــﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ" ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ خـﺎﻃﺮﺵﺩﺳﺖ ﺑﯽ ﻧﻤــکت ﺭﻭ "ﺩﺍﻍ" ﮐﻨــﯽ!!!🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی زیبا..🌱 💚 چرا فکر میکنید که خدا صدای شما رونمیشنوه... ببینید عااااااالیه @Harf_Akhaar
از آقای بهجت سؤال شد چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟ فرمود کسیکه باقی نمازهایش را اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد🌱 @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱از خـدا میخوام 🌱با یـه حس خـوب 🌱با نوری از جنس امید 🌱با دلی غـرق شـادی 🌱و با قلبی سرشار از آرامش 🌱امشب بخوابیـد تا فردا با 🌱کلی انرژی از خواب بیدار بشید با آرزوی شبی سرشار از آرامش و رویاهای شیرین...🌙🤍 @Harf_Akhaar
هدایت شده از تبلیغات موقت پر بازده👇
.....🔸️اگه دانش آموز کلاس اول و دوم داری .....🔸️ اگه نگران آموزش و یادگیریش هستی .. 🔻دیگه نگران نباشید 🔻 .. 🌹 با انتخاب بسته آموزشی یار مهربان یادگیری را برای بچه ها آسان ، شیرین ، جذاب و پایدار کنید . 🌹 آی دی و شماره جهت سفارش : 🔻 @Asjo_yamehr ☎️۰۹۱۷۱۳۸۶۴۳۰