12.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات
شعرخوانی حسن معارف وند در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
پخش از شبکه قرآن و معارف سیما
سحر جمعه ١٠ فروردین ١۴٠٣
١٨ رمضان ١۴۴۵
متن شعر:
گاه گاهی عتاب خواهد کرد
بیشتر فتحِباب خواهد کرد
بعدِ هر بار گفتنِ «یارب»
بنده را «جان» خطاب خواهد کرد
او دعاهای توبه کاران را
زودتر مستجاب خواهد کرد
و فقط ناامید از خود را
در جهنم عذاب خواهد کرد
بین دلهای مُرده و غمگین
«یا حسین» انقلاب خواهد کرد
ره صد ساله را خلاصه کند
غورهها را شراب خواهد کرد
گریه کردیم، یا کمک کردیم
همهاش را حساب خواهد کرد
واگذارم نکن به شهر و دیار
شهر، دل را خراب خواهد کرد
آری آقا به غیرِ تو مارا
چه کسی انتخاب خواهد کرد؟
چه کسی جز حسین با داغش
هر دلی را کباب خواهد کرد؟
چه کسی جز حسین با خونش
موی خود را خضاب خواهد کرد؟
::
فکر طفل رباب افتادم
طفل او را که خواب خواهد کرد؟
حسن معارف وند
@HassanMaarefvand
هدایت شده از استیصال
روضه امیرالمؤمنین علیه السلام
باید چه کرد سُبحهی از هم گسسته را
در جانماز خونی، مُهر شکسته را؟
آن نخل ها دهند گواهی که دست او
با مِهر کاشت، در دل این خاک هسته را
جز مرتضی چه کس بکَنَد درب قلعه را؟
جز مرتضی که باز کند راهِ بسته را؟
قبل از سفر نماز امامم شکسته شد
آه ای خدا بلند کن این مرد خسته را
قطعا خدا به حشر مجازات میکند
با بد عقوبتی، به تماشا نشسته را
با خود، شبیه دختر او، فکر میکنم
باید چه کرد، این سرِ از هم گسسته را؟
حسن_معارف_وند
@HassanMaarefvand
هدایت شده از استیصال
38.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوای: #حاج_محمود_کریمی
شعر: حسن معارف وند
اجرا شده در شب بیستم ماه رمضان 1402
حرم امام رضا علیه السلام
.
یه حاجتی داشتم که آخر هم رَوا شد
آخر خدا به رفتن حیدر رضا شد
فزت و رب الکعبه رو گفتم بدونید
زخم سرم زخم دلم بوده که وا شد
زخم زبون میزد به من دنیا همیشه
زخم بدن راحت تر از زخمای نیشه
جوری زدن خانوممو که هی میگفتن
زهرا دیگه واسه علی زهرا نمیشه
گفتم چرا به رفتنت اصرار داری
گفتی میخوام ثابت کنم تو یار داری
یادم نمیره با سراپای وجودم
گفتم نرو زهرای من! تو بارداری...
این غصههای کهنه جا کرده تو سینه
آره دیگه... دنیای بی زهرا همینه
این زینبم غصه زیاد داره، بذارید
حداقل دیگه منو اینجور نبینه
سنگه خلاصه دشمن اصلی شیشه
شد وقت رفتن دمدمای گرگ و میشه
خون خیلی از من رفته و خشکیده لبهام
آدم که زخمی باشه دائم تشنه میشه
از تشنگی هر آدمی از حال میره
با حالت زخمی شکسته بال میره
فکر حسینم دردمو از یاد برده
وقتی تک و تنها ته گودال میره
باید دلیل کشتنو از دست پرسید
حالات وحشی بودنو از مست پرسید
هیچی از اعضای تنت جای خودش نیست
باید اینو از اون سنانِ پست پرسید
@HassanMaarefvand
#مناجات
اینجا نشستهایم سرِ سفرهی وجود
اینجا نشستهایم کنارِ خدای جود
پیچیده عطر و بوی عجیبی که بهتر است
از بوی مُشک و عنبر و اسفند و بوی عود
ایام روزه داری و ایام برکت است
از سر رکود رفته به دل ها رسیده سود
جمعیم خوب و بد، همه در محضر کریم
آزُرده باد یارب از این جمع ما حسود
پروندهی سیاه مرا وا نکرده بست
پروندهی سیاهِ مرا داد دست رود
برگشتهایم پیش نگاهش، چقدر دیر!
حل کرده است مشکلمان را چقدر زود
این گریه ارزش است، ولو با ادا اصول
چه دستها گرفته همین اشکِ وانمود
::
آه از قیام او که به یکباره شد قعود
آه از رکوع او که به یکباره شد سجود
این تشنه بودن است، نه والله، تشنگی
یعنی زبانِ او که چنان چوب خشک بود
از تشنگی چقدر بگویم، نگاه او
یک هالهی سیاه گرفته شبیه دود
حسن معارف وند
غروبجمعه١٩فروردین١۴٠١
۶رمضان١۴۴٣
@HassanMaarefvand
هدایت شده از حرم حضرت فاطمه معصومه س
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دشمن از بالا و پایین تاخته
هرکه غفلت کرده باشد، باخته
روزگاری تیغها...، اما کنون
میشود دیگر قلمها آخته
با سلاحِ کاغذ و خودکاریاش
مرتضی، فتح الفتوحی ساخته
سوژه گرچه دور بوده، او به آن
با نگاهِ نقطه زن پرداخته
الغرض، طوری قلم زد، دشمنش
بین این میدان، قلم انداخته
::
گفتهاند از او زیاد اما هنوز
مانده سید مرتضی نشناخته
حسن معارف وند
جمعه٢٠فروردین١۴٠٠
١۶:۵٣عصر
.
#غزل #شعر
#سید_مرتضی_آوینی
@HassanMaarefvand