💞هوای عاشقی💞
۴ نگو بلد نیستم که باور کردنی نیست! سرزده قرآن باز کن! بیمقدمه ذکر بگو! خارج از وقت نماز، به سجد
۵
این ناز و نیاز
خیلی عیارش فرق دارد
با راز و نیازهای همیشگی...
برایمان از تجربههایت بگو:
https://harfeto.timefriend.net/16782945139707
هـــــوای عاشقیـــــــــــ ❣️
دلتنگی
برای شیدایی...
اگر دلت برای شیدایی خودت تنگ شده،
دوست را بیش از این منتظر نگذار...
ببین او چقدر دلش برایت پر میکشد و تو غافلی...!
#پیام_شما
#پرسش_و_پاسخ
#انتظارکشیدنِ_خدا | هوای عاشــقی❣️
محبوب ما که آغوشش همیشه باز است...
باور نداری؟!
امتحان کن...
#پیام_شما
#پرسش_و_پاسخ
#محبـــــوب_ازلی | هـــوای عاشــقی❣️
عزیز دل؛
اگر در همهجا
و در همهکس
او را ببینی، مَردی...
#پیام_شما
#پرسش_و_پاسخ
#عشق_فطری | هـــوای عاشــقی❣️
میان گریه میخندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد
دل پاکان را با قلم سیاهان چهکار..
#پیام_شما
#پرسش_و_پاسخ
#توصیه_عاشقانه | هـــوای عاشــقی❣️
1⃣
ساعات
یکی از همین شبها
بود که تعجب و بغض از نگاه کودکانهام میچکید
و نگران حال خراب محرابنشینِ پرمهر مادر شده بودم...
با خود میگفتم:
آخر چه اصراری است
دست مجروح را بلند کردن
و لب به دعا گشودن
برای کسانی که دیدند و چشمهایشان بستند؛
کسانی که شنیدند و گوشهایشان را گرفتند؛
همانها که راه کج کردند تا رودررو نشوند با تمام نور عظمت الهی...
و مثل هر شب،
صدای دعای مادر برای همسایهها
حتی چهل خانه آنطرفتر را هم روشن میکرد...
#داستانهمینشبها۲
#ایام_فاطمیه
#خانواده_عشق | هوای عاشقیــــــ ❣️
2⃣
ساعات
یکی از همین شبها
بود که ترس از
تاریکیِ روزهای بعد از او،
بر دلم سایه انداخت...
و سایهٔ این دلتنگی را
بیش از همه
در چهرهٔ بابا میدیدم.
سالیانی است که مردم عادت کردهاند،
هر روز
نوری زرد و سفید و سرخ
از محراب خانهٔ ما،
درست از سجادهٔ مادرم،
صبح و ظهر و عصرشان را منور کند.
اما
گویی همه
یادشان رفته که چطور
آن اوائل حیرتزده بودند و
پیامبر، جوابشان میداد که این نور،
نور فاطمه است...
از بعد رحلت جدّ ما،
دیگر کسی به منبع آن نورها،
توجه نمیکند...!
مردم، نور را فراموش کردهاند.
و مادرم
هنوز هم
مثل هر شب
بر همه نور میپاشد
و بیمنت،
همه را متوجه نور علیّ اعلی میکند.
ولی چندیست که مادرم کمفروغ شده...
#داستانهمینشبها۲
#ایام_فاطمیه
#خانواده_عشق | هوای عاشقیــــــ ❣️