eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
84 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
226 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان شناسی 129.mp3
11.06M
۱۲۹ ♨️ خطرناک‌ترین و حساس‌ترین لحظه‌ی زندگی هر انسان، دقیقاً لحظه‌ی بعد از خروج او از بدن، و قبل از شروع ماجرای زندگی ابدی‌اش است! ✦ لحظه‌ای که به ملاقات خصوصی با خدا نائل می‌شود! ☜ کیفیت این ملاقات نه در گِرو عبادات ماست، و نه اعمال ما... پس در گِرو چیست؟ 🚩 👇👇 〰💠〰🌹〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌹〰💠
1638670082_1994738971.mp3
5.4M
👈 از کتاب 📚 🔊 «قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» ⏳ مدت: ۱۱ دقیقه ۱۴ ثانیه 💾 حجم: ۴ مگابایت ✅اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب 🎙گویندگان: 🔸 علیرضا سمیع زاده 🔹 سید علی حسینی زاده 💻میکس و مسترینگ: 🔸حسین سنچولی‌ 📝به قلم: روح الله ولی ابرقوئی ناشر: انتشارات شهید کاظمی 2⃣4⃣ 🚩 👇👇 〰💠〰🌹〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌹〰💠
﴿پنج شنبه‌ها بوی گمنامی میدهد﴾ پنجشنبه ها ،درمحضربانوی‌بی‌نشان سلام الله علیها ادای احترام میکنیم به که همه گمنامی خودرااز حضرت زهراسلام الله علیها خواسته اند. وامروزثواب کارهای خیرراازطرف شهدای_گمنام هدیه میکنیم به ساحت مقدس و ارواحنافداه‌به امیدآنکه به واسطه ی این مورد شفاعت و هدایت بی بی دوعالم حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها قرار گیریم.
قرار هر پنجشنبه ی دلمان ، در ساعتی که آسمانش تو را در بر گرفت ... ساعت ۱:۲۰ به وقت هدیه به روح مطهر #امام_شهداء بخوانیم همراه با ذکر 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
🔸دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا یُؤْذِیکَ وَ أَسْأَلُکَ التَّوْفِیقَ فِیهِ لِأَنْ أُطِیعَکَ وَ لا أَعْصِیَکَ یَا جَوَادَ السَّائِلِینَ خدایا! امروز آنچه که خشنودی توست از تو مسئلت دارم و از آنچه موجب آزار توست به تو پناه می برم و امروز توفیق اطاعت و گناه نکردن را از تو می خواهم ای بخشنده درخواست کنندگان 🤲 «اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🤲 ►┅═۞﴾📖﴿۞═┅◄ «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze24.mp3
3.94M
📖تند خوانی جزء ۲۴ قرآن کریم 💌 به نیابت از شهیدان عزیزمان و همه اموات، تلاوت امروز رو به حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء تقدیم میکنیم. ⚜اللّٰهُمَ عَجِلْ في فَرَجِ مولٰانا صٰاحِبَ اَلزَمانْ واَحْفِظْ نائِبْ اَلْمَهدي اِماٰمَناٰ اَلْخامِنه ای «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
♦️انتشار برای نخستین بار دست خط شهید حاج قاسم سلیمانی بسم الله الرحمن الرحیم دفاع از فلسطین برای ما شرف و عزت است و ما این را با هیچ متاعی در دنیا معامله نخواهیم کرد.
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبرنگار غزه: این بدترین ماه رمضانی نیست که بر امت مسلمان می‌گذرد بلکه بدترین امت مسلمان است که ماه رمضان بر او می گذرد، دو میلیارد مسلمان چیزی جز دعاء برای نوار غزه ندارند. نمی‌دانیم خداوند چطور دعا و نماز و روزه و قیامشان را قبول می‌کند؟! در حالیکه مردم مسلمان غزه گرسنه هستند.
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت پنجاه و هفتم 📝پنکـــــــه سقفی♡ 🌷فصل تابستان و تعطیلاتش از راه رسید و محمّد ما را به مسافرت برد. به محض رسیدن به مقصد به مسافرخانه رفتیم و اتاقی را اجاره کردیم 🔸️ پس از اینکه گلویی تازه کردیم، محمّد گفت: زن داداش! تا شما خستگی بگیرید، من و داداش برویم مقداری موادّ غذایی تهیّه کنیم، منتظر بمانید بر میگردیم 🌷 سپس با همسرم رفتند. من و بچه ها  به همراه مادرِ شوهرم در مسافرخانه ماندیم. هوا خیلی گرم بود خوشبختانه در اتاق مان یک پنکه سقفی وجود داشت که حسابی خنک مان می کرد. 🔸️همین که محمّد و شوهرم از مسافرخانه بیرون رفتند پنکه سقفی از حرکت ایستاد و پس از نیم ساعت اتاق مثل کوره ای داغ شد، بچه هایم به خصوص دختر دو ساله ام از شدّت گرما بسیار بی‌تابی می کرد، 🌷با خود میگفتم شاید مشکل از قطعی برق باشد ولی هر چه منتظر شدیم متأسّفانه پنکه روشن نشد، مجبور شدیم خود را بپوشانیم و برای رفع بیقراری فرزندم درِ اتاق را باز کنم 🔸️ یک ساعت گذشت و محمّد و همسرم با دست پر برگشتند. محمّد با تعجّب سلامی داد و گفت: زن داداش! چرا درِ اتاق را باز گذاشته اید؟ گفتم: هوا گرم بود، مجبور شدیم. محمّد نگاهی به پنکۀ سقف انداخت و گفت: این چرا و کی خاموش شد؟ 🌷جواب دادم: دلیلش را نمی دانم ولی به محض رفتن شما خاموش شد  محمّد با ناراحتی سراغ مهماندار رفت و به او گفت: برادر! چرا پنکۀ اتاق مان خاموش است؟ مهماندار با خونسردی گفت: حالا مگر چه شده؟ 🔸️محمّد گفت: خانواده ام از گرما و پنکه ای که شما خاموش کرده ای در عذابند، ا ین رسم مهمان نوازیست؟ مهماندار با نیشخندی پاسخ داد: البته برق رفته. 🌷 محمّد با ناراحتی یقۀ مرد را گرفت و گفت: چرا دروغ می گویی؟ مرد! یعنی فقط برق اتاق ما رفته، نگاهی به اتاق ها بینداز. مهمان .دار با دستپاچگی گفت: هان! پس شاید عیب فنّی پیدا کرده ، 🔸️محمّد با غضب ًنگاه تند و معناداری به او انداخت و با صدایی رسا گفت: هر مشکلی دارد سریعا باید بر طرف شود، فکر کردی چون از شهرستان آمده ایم چیزی از قوانین نمیدانیم، مرد! مسلمانی ات کجا رفته؟ 🌷 مهماندار سکوت کرد و از محمّد عذرخواهی کرد و همین که به اتاق وارد شد پنکۀ سقفی هم با سرعت شروع به چرخیدن کرد 🔸️ در پایان سفر اتاق را که تحویل مهماندار می دادیم، محمّد رو به ایشان کرد و گفت: قصد  داشتم گزارش کار اشتباهت را بدهم ولی به احترام و خواستِ برادرم منصرف شدم 🌷ولی اخوی همیشه خدا را شاهد و ناظر به اعمالت بدان و او را از عمق جان خویش ببین، به عهد خود وفادار بمان و  رزق را از او بخواه و تنها به او توکّل کن. 🌷این سخنم را هرگز فراموش نکن که خدا به هر چیز آگاه است  مسافرت تمام شد و محمّد ما را به روستا آورد و خودش دوباره راهی شهرستان کاشان شد... ادامه دارد .... 🚩 👇👇 〰💠〰🌹〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌹〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا