#نشر_خوبی‌ها ☑️ویزیت رایگان در قم | دو روز خدمات درمانی برای همشهریان 🔸متخصص داخلی، متخصص اطفال و کودکان، متخصص زنان و زایمان، متخصص چشم، پزشک عمومی، مشاوره عمومی، مشاوره تغذیه، مشاوره نوزادان، ماما، اپتومتریست (تعیین نمره چشم)، تست قندخون، کنترل قد و وزن، پرستار... در روزهای پنجشنبه و جمعه ⏰ زمان ویزیت روز اول: پنج شنبه ٢٧ اردیبهشت از ساعت ۸ تا ۱۴ در مدرسه شهید حسین افسر به آدرس نیروگاه خیابان سواران۲۶ و یا ازسمت بنی فضل بنی فضل ۳۱ مدرسه پسرانه شهید حسین افسر ⏰ زمان ویزیت روز دوم: روز جمعه ٢٨ اردیبهشت از ساعت ۸ تا ۱۴ در امامزاده سیدمعصوم(ع) به آدرس نیروگاه انتهای خیابان توحید بعداز میدان نبوت 💡توضیح: 🔸نوبت دهی یک ساعت قبل از برنامه انجام می‌شود. 🔸حتما کارت ملی و شماره تماس همراه داشته باشید.

در ون‌های پلیس چه می‌گذرد؟ 🔹برای اولین‌بار می‌بینید؛ گفت‌وگوی آزاد با دختران در خودرو ون پلیس

🌸 #سبک_زندگی 🌹#استاد_تراشیون ❇️ "عوامل ایجاد خلاء عاطفی(۴)" #فرزندان_موفق #خـانـواده_بـانـشـاط #توجه_به_علایق_مفید ک#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

حضرت رضا و حضرت معصومه با هم اتحاد و اتصال دارند، بلکه همه نور واحدند؛ لذا انسان به هرکدام که متوسل شود از دیگری جواب می‌گیرد. + آیت‌اللّٰه‌ بهجت فرمودن!

روحت شاد که منطق عزیز زیستن را در این جنگل مدرن به ما آموختی... یادش بخوانیم #فاتحه با ذکر#صلوات

#کاربرد_هوش_مصنوعی_در_آموزش 7 مورد از مهم‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی در آموزش

📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز 💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر 🍂قسمت نود و دو 📝آلبوم تصــــاویر♡ 🔹️بار آخری که محمّد مسافر جبهه بود، یک آلبوم بزرگ به دستم داد و گفت. این آلبوم تمامی عکس هایی است که تا کنون داشته ام 🌷 نگهش دار، شاید روزی به دردتان بخورد، هر وقت داداش دل تنگم شود با عکس ها آرامش پیدا می کند. گفتم می روی و ان شاءالله مثل دفعات قبل بر می گردی. 🔹️بغض راه گلویش را گرفت و گفت. این بار برگشتی در کار نیست از گفتار و رفتارش می توان فهمید که حقایقی به او الهام شده است. با دستپاچگی گفتم. حالا چرا دم در ایستاده ای؟ 🌷 خندید و گفت. سفارشم را کردم و امانتی هایم را که تحویلتان دادم فقط دوست داشتم داداش را از نزدیک ببینم که نشد، سلامم را به او برسان و مراقب بچه ها باش، حلالم کنید 🔹️ مطمئنّ باشید این تصاویر روزی به دردتان می.خورد به محض اینکه محمد به منزل مادرش رفت تا ساکش را بردارد همسرم از راه رسید.گفتم:آقاجان... محمدرفت. 🌷همسرم باخستگی و با همان لباسهای خاک آلود مزرعه خود را به محمد رسانید و خوشبختانه تا ثانیه آخر حرکت کاروان جبهه همراهش بود. محمد راست میگفت:هر وقت همسرم دلش میگیرد جز عکس و مزار محمد چیز دیگری او را آرام نمی کند. 🔹️از شهید سپاسگذارم که مرا لایق و امانتدار چنین هدایای باارزشی نمود... ادامه دارد .... #هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠