#اسم_تو_مصطفاست #قسمت: ۱٠٠ بار اول که رفتی سوریه، ۴۵ روز ماندی، اما همان یک دفعه که نبود. بار دوم از عراق با جمعی همراه شدی و رفتی. دلواپسی ها و دلشوره ها و دلتنگی خودم یک طرف، حال بد فاطمه یک طرف. خیلی بی قراری می کرد و این بیشتر نگرانم می کرد. سعی می کردم خودم را با پختن آش پشت پا و دعوت از در و همسایه و انداختن سفره حضرت رقیه (س) و دعای توسل مشغول کنم. هروقت هم که تنهایی زیاد فشار می آورد فاطمه را بر می داشتم و میرفتم منزل پدرم. چند روز آنجا می ماندم و برمی گشتم و فاطمه را می بردم کلاس قرآن. معلمش می گفت: «خیلی بی قراره.» . چون پدرش مأموریته. - پس هم باید براش پدر باشین و هم مادر. یکی باید به خودم می رسید. من که آن طور بی قرار بودم، چطور می توانستم به او قرار بدهم؟ - مامان، بابا کجاست؟ - رفته با آدم بدا بجنگه. - من بابام رو میخوام، نمی خوام بجنگه! های خودم یک طرف، حال بد فاطمه یک طرف. خیلی بی قراری می کرد و این بیشتر نگرانم - بابات قهرمانه و قهرمانا تو خونه نمی مونن! . نمی خوام قهرمان باشه، می خوام مثل باباهای دیگه، مثل بابای سارا پیشم باشه! گوله گوله اشک هایش می آمد و مثل موج مرا به ساحل ناامیدی می کوباند. یک بار زنگ زدی، روز تولد دخترعمه اش بود: «بابا خوش به حال سارا که باباش براش تولد گرفته!» - مگه مامان برات تولد نگرفت؟ - اینکه بابای آدم بگیره خوبه! | من که گوشی را گرفتم، گفتی: «چقدر دخترمون زبون درازه!» | - دختر توه دیگه! - نه اینکه مامانش بی زبونه! راست میگفتی، زبان من دراز بود ولی . ادامه دارد 🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

زمیـن حقیـر بود بـرای داشتنـت آسمــــان به تو بیشتر می ‌آید. در این هیاهوی وانفسا چقدرجای توخالیست .....💔 🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠

‍ 🌸«من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»🌸 پیامبر گرامی فرمود:تشکر از مخلوق همانا تشکر از خالق است؛ سلام وعرض ادب ! بر خود لازم میدانم ازخانم امینی عزیزودیگردوستان بزرگوارکه قدم؛رنجه کردیدودرمجلس مراثی آل الله علیهم صلوات الله حضورپیداکردیدتشکرکنم. منت دار همه الطاف پیدا و پنهان همگان بوده، هستم و خواهم بود همواره. پایداری، برقراری، سرافرازی و زندگی سرشار ازایمان به پروردگار و تعظیم شعائر حق برای شما کمترین آرزوی من است... خادم القرآن آمیغی

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام، از صمیم قلب از شما خواهر گرامی تشکر می‌کنم. برگزاری مراسم نه تنها یادآور محبت و ارادت ما به اهل بیت (علیهم‌السلام) است، بلکه فرصتی برای نزدیکی دل‌ها و تقویت ایمان ما به شمار می‌آید. زحمات شما در این مراسم بی‌نظیر و ارزشمند بود و امیدوارم که این تلاش‌ها در پیشگاه خداوند متعال مقبول واقع شود. با آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما و خانواده‌ گرامی . «التماس دعا»