#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و نهم
حرفهای حسین مثل سكوتش مرهمی بر قلب سوخته ام بود اما تنها که میشدم تمام گذشته های تلخ و شیرینی که در کنار عمه و آقام بودم از جلوی چشمهایم میگذشت از وقتی که سالار خطابم میکرد و ماجراجویی هایم گل می کرد تا وقتی که حسین را با خودش به سرویس میبرد و وقت ،آمدن برایم سوغات می آورد تا روزی که مادرم جوان مرگ شد و اشک پدر را دیدم و تا...
راستی این مصیبت ها مثل طوفان شده بودند و یکی پس از دیگری عزیزی را از من می ستاند
ایران هم که بعد از مادر و عمه سنگ
صبورم بود حالا دیگر شده بود
فقط
یک جفت چشم باز که هیچ عکس العملی در مقابل دیده هایش نداشت ، حتی دیگر آن گوش شنوایی را که همیشه پذیرای درد دلهایم بود نداشت . فقط حسین برایم مانده بود که وقتی می آمد آرامش را همراهش می آورد و وقتی میرفت بی اختیار آن آرامش را با خودش میبرد. حسین این قبض و بسط روحیه ام را که با رفتن و آمدن او بر من مستولی شده بود ،فهمید دوست داشت همیشه بانشاط و سرزنده باشم حتی در نبودنش و حتی برای آن روزی که من
اصلاً
دوست نداشتم به آن روز فکر
کنم هر دو ذهن هم را میخواندیم گاهی حسین از دری وارد میشد که لال میشدم؛ از در خدا و اهلبیت و چون خدا را در تمام زندگی اش میدیدم دلم نرم میشد و گاهی مثل یک قصه گو از بچگی هایش که برای من محو و کمرنگ شده بود این گونه تعریف میکرد «شاید شنیده باشی که من توی سه سالگی یتیم شدم و همه مسئولیت های خونه توی پنج سالگی روی دوش من افتاد
👇👇👇👇
برای کسی از یتیمی ام نمی گفتم . اما گاهی خیلی دلم میشکست یه روز از
کنار یه مجلس روضه خوانی رد میشدم که آقا سر منبر آیه ای خوند با این مضمون که خدا و رسول
خدا
رو
و کسانی که نماز را به پا می دارند ، صاحب شما هستند. این آیه روح و روانم رو تسخیر کرد با خودم گفتم: «خدایا من که بابا ندارم
تو صاحب من باش»
از همون روزها
قرآن وارد زندگی ام شد و غم یتیمی خیلی زود از دلم بیرون رفت.
تو هم هر وقت دلت گرفت، به این فکر کن که پیامبر اکرم هم از کودکی یتیم شداما شما
حاج خانم عروس و داماد داری و ان شاالله مادربزرگ هم
میشی» نکته آخر حسین لبخند بر
لبم نشاند.
مدتی بعد دم صبح تلفن زنگ زد وهب بود با اضطراب گفت: «مامان
باید خانمم رو ببرم بیمارستان
دخترم داره به دنیا میآد.»
هر چند از پیش میدانستیم اما باورمان نمیشد داشتیم نوه دار میشدیم خدا یک دختر نازنین و
معصوم به وهب داد
و
کانون
زندگیمان دوباره گرم شد.
صحبت از
اسم بچه شد، حسین
گفت: «هرچی که پدر و مادرش بگن همون خوبه.» و دخالت نکرد اسمش را فاطمه گذاشتند .
به دنیا آمدن ،فاطمه دنیا را پیش چشم من قشنگتر کرد. شب
هفتم تولدش همه جمع شدیم.
حسین برایش اذان و اقامه گفت باز هوای خواهرم ایران را کردم اگر می فهمید، خیلی خوشحال میشد
که من نوه دار شدم.
زهرا هم پس از دو سال عقد تصمیم گرفتند به خانه خودشان بروند.
حسین وسایل جهیزیه را بار زد و با دامادم امین و سارا و زهرا به خانه ای که در شهرک باقری بود رفتیم.
همین که وسایل را داخل اتاق گذاشتیم، حسین گفت: «دیر شده
باید برم.
با تعجب پرسیدم: «کجا؟ هنوز وسایل
رو نچیدیم خوب نیست پیش
امین آقا!»
⬅️ ادامه دارد ....
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
عرض سلام و تبریک میلاد منجی عالم بشریت حضرت صاحب العصر و الزمان
شما هم میتوانید با ارسال آثار و ایده های اجرایی خود یا اعضای خانواده برای بهتر شدن جشن نیمه شعبان در این مسابقه شرکت کنید .
به زیباترین آثار جوایز نقدی از طرف هیئت تعلق میگیرد .
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
#زیارت_روز_سه_شنبه
🌳 روز سه شنبه به نام حضرت زین العابدین و حضرت باقر و حضرت صادق علیهم السّلام است.🌳
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا خُزَّانَ عِلْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا تَرَاجِمَةَ وَحْیِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَعْلامَ التُّقَى السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلادَ رَسُولِ اللهِ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِکُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِکُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِیَائِکُمْ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ اللهُمَّ إِنِّی أَتَوَالَى آخِرَهُمْ کَمَا تَوَالَیْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ کُلِّ وَلِیجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَکْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاتِ وَ الْعُزَّى صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ یَا مَوَالِیَّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ سُلالَةَ الْوَصِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَادِقا مُصَدَّقا فِی الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ یَا مَوَالِیَّ هَذَا یَوْمُکُمْ وَ هُوَ یَوْمُ الثُّلاثَاءِ وَ أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَکُمْ وَ آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ 🌸
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
🌸 #دعای_روز_سه_شنبه 🌸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثِيراً وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّي وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي يَزِيدُنِي ذَنْباً إِلَى ذَنْبِي وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ جُنْدِكَ فَإِنَّ جُنْدَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ اجْعَلْنِي مِنْ حِزْبِكَ فَإِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ،
┅┅🍁✿❀🌺❀✿🍁┅┅
وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِيَاءَكَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِي وَ أَصْلِحْ لِي آخِرَتِي فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّي وَ إِلَيْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّي وَ اجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ ،
┅┅🍁✿❀🌺❀✿🍁┅┅
وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ هَبْ لِي فِي الثُّلَثَاءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ لِي ذَنْباً إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً إِلا أَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً إِلّا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِي مِنْكَ بِالْغُفْرَانِ يَا وَلِيَّ الْإِحْسَانِ🌹
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
هدایت شده از هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
عرض سلام و تبریک میلاد منجی عالم بشریت حضرت صاحب العصر و الزمان
شما هم میتوانید با ارسال آثار و ایده های اجرایی خود یا اعضای خانواده برای بهتر شدن جشن نیمه شعبان در این مسابقه شرکت کنید .
به زیباترین آثار جوایز نقدی از طرف هیئت تعلق میگیرد .
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»
سلام امام زمانم...
الھـیعظـمالبلاء(:
نبودنـت،ھمـانبـلایعظیـماسـت؛
کـهزمینراتنـگکـرده!
امـا
جـداافتـادنعیـبنیسـت . !
جـدامانـدنعیـباسـت . !
ســــلام ✋
#عاقبت_تان_شهــ🌹ــدایی
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
#شهدا_و_امام_زمان_عج
در عملیات والفجر8 قرار بود از رودخانه وحشی اروند عبور کنیم رودخانه ای که عرض آن در نقاط مختلف از 500 تا 1200 مترمربع گزارش شده بود! عبور از اروند و انجام عملیات به دلیل موانع طبیعی و نیز موانع مصنوعی ایجادشده توسط دشمن غیرممکن بود. شب عملیات بعد از مدت ها بررسی و طراحی،
قرار شد 10_12 نفر از بچه ها غواصی و از رودخانه عبور کنند اما برای آنکه توسط آب برده و از هم جدا نشوند با طناب به هم وصل شوند و چیزی اضافه همراه نداشته باشند.
مرتضی قربانی تعریف می کند وقتی چک کردم دیدم قسمتی از سر طناب را آزاد گذشته اند، در اعتراض گفتم: مگر قرار نبود طناب اضافه نشود. شهید تازیکه گفت: این رودخانه وحشی است عبور از آن کار ما نیست ... ما صاحب داریم صاحبمان ما را از اروند عبور می دهد سر طناب را آزاد گذاشتم که به دست امام زمان(عج) باشد.
«شهید حبیب رضا آقانظری» در وصیتنامه اش آورده: آقاجان دوست دارم گوشه ای بنشینم و شما هم مقابل من بنشینید آنقدر نگاه تان می کردم و گریه می کردم تا از هوش بروم، وقتی به هوش می آمدم، می دیدم سرم روی پای شما است: «عزيزٌ عَلَيَّ اَنْ اَرَي الْخَلْقَ وَلا تُري» شهدا با این اعتقاد و نگاه در دامان امام زمان(عج) به شهادت می رسیدند.
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید
🚩 ...نمیشکنند چون...
🎙 حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا پاکباز
🏷 #شعبان
🏷 #اعیاد_شعبانیه
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پویش جشن خانگی مهدوی و همدلی برای ظهور🙏❤️ با حضور بچه های پیش دبستانی امین شیفت عصر و اهالی زینبیه🎉🎉
برسد به دست مهدی فاطمه س🙏
نذر سلامتی امام زمان عج
هدیه به امام زمان عج و مادرجانشان نرجس خاتون🙏🌺🌺🌷
مسجد حضرت زینب «س»
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#زیارت_روز_پنجشنیه
🌲 روز پنجشنبه به نام حضرت عسکرى علیه السّلام است🌲
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🌹
🌸اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌸
سلام مولای ما ، مهدی جان
چه دلنشین است صبح را با نام شما آغاز کردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز کردن ...
چه روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشنای حضورتان دل به دریا زدن و در سایه سار لبخند زیبایتان امید یافتن ...
شکر خدا که در پناه شماییم ...
سلام ✋
#عاقبتتون_شه🌹دایی
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
هدایت شده از هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اولین_شرکت_کننده_مسابقه
#نذر_ایده
آقای سید محمد حسین حسینی ۱۹ساله از شهر مقدس قم
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و دهم
حسین گفت: باید برم خونه یه مادر
شهید»
عصبانی شدم اما پیش دامادم
خشمم را پنهان کردم یه گوشه
گیرش انداختم و آهسته گفتم
میخوای دخترت رو بذاری و بری
خونه یه شهید.»
نمیخواست جروبحث کند اما نه
مــن
که زهرا و حتی سارا هم از
دستش عصبانی بودند .
کسی حرفی نزد وسایل را در سکوت معنی داری چیدیم ، زهرا بغض کرد و وقتی برگشتم دور از چشم امین گفت: «گاهی که بابا پیش یه فرزند شهید ما رو میدید یه جور برخورد میکرد که انگار ما رو نمیشناسه یا اصلاً با ما قهره که مبادا اون فرزند شهید دلش بگیره و هوای باباش رو نکنه ما تا این حدش رو تحمل میکردیم اما برای
چیدن جهیزیه....
و بغضش ترکید چاره ای نداشتم جز اینکه از حسین دفاع کنم گفتم : «شهدا و خانواده هایشان خط قرمز بابا هستن ، توی این همه سال ندیدم که هیچ چیز رو به مصالح اونا ترجیح بده .» برای خودش که نمیخواد ما هم باید موقعیتش رو درک کنیم
سارا خواست با زهرا هم داستانی کند
به حمایت از او گفت اگه من و زهرا به بابا می گفتیم توی فلان مغازه یه جفت روسری دیدیم مثل یه راننده دم مغازه ما رو میرسوند خریدمون را میکردیم و میپرسید راضی شدید؟ حالا چی شده که برای امر خیردخترش میذاره و میره خب یه ساعت بعد بره اونجا خونواده شهید که چشم به راهش
نیستن!
گفتم : نه دخترم چشم به راهن یه
روز شاهد بودم که
پسر یه شهید
هرچی از دهنش اومد به بابات ناسزا
گفت، من بریدم و بابات سرش رو پایین انداخت و این پسر شهید
خجالت زده شد
👇👇👇
و کم کم اونقدر با
بابات رفیق شد که هیچ کاری رو
بدون اجازه بابات انجام نمیده
بابات از این بچه ها زیاد داره که
سـعه صدر و تحمل بالای حسین
چشم به راهشن.
برای زهرا ، ناآشنا نبود.
عاشق پدرش بود. از این جهت انتظارش در شرایط رفتن به خانه جدید از او بیشتر بود. چند شب بعد حسین با یک دسته گل و جعبه شیرینی و هدیه برای زهرا ، میهمانش شد .
زهرا بوسیدش و گفت: «بابا میدونی چرا
وقتی مدرسه ازم میخواستن نقاشی کنم از شما میخواستم برام عکس
فرشته بکشی؟!»
حسین گفت: «نه دخترم.»
زهرا جواب داد واسه اینکه شما خود خود فرشته اید.»
حسین که شادی بچه ها را میدید بیشتر هوای بچه های شهدا را میکرد و میگفت: «پروانه، چون ما با شهدا بودیم و زندگی ،کردیم حساب و کتابمون اون ،دنیا نسبت به اونی که
شهدا رو ندیده سخت تره
. سال بعد با یک تیم از دست اندرکاران
ساخت باغ موزه دفاع مقدس استان
همدان برای دیدن موزه های جنگ کشورهای دیگر و کسب تجربه، به
روسیه، چین و کره شمالی رفت وقتی آمد، از تجربه کشورهای دیگر در ساخت موزه تحلیل جالبی کرد اونا در ابزار و تکنیک استفاده از هنر خیلی خوب کار کردن ولی از جهت محتوا و ارزشهای انسانی ما حرف برای گفتن بسیار داریم دیدن ابزارها و روشهای کشورهای دیگه دیدمون رو بازتر میکنه ما رفتیم که این ابزارها و روشها رو شناسایی
کنیم.»
بچه ها گفتند : «موزه که سوغاتی نمیشه برای ما چی آوردی؟»
گفت: یه ساک پر از سوغات خوشگل و دیدنی.»
⬅️ ادامه دارد ...
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠