هدایت شده از هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اولین_شرکت_کننده_مسابقه
#نذر_ایده
آقای سید محمد حسین حسینی ۱۹ساله از شهر مقدس قم
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی
«سلام الله علیها»
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و دهم
حسین گفت: باید برم خونه یه مادر
شهید»
عصبانی شدم اما پیش دامادم
خشمم را پنهان کردم یه گوشه
گیرش انداختم و آهسته گفتم
میخوای دخترت رو بذاری و بری
خونه یه شهید.»
نمیخواست جروبحث کند اما نه
مــن
که زهرا و حتی سارا هم از
دستش عصبانی بودند .
کسی حرفی نزد وسایل را در سکوت معنی داری چیدیم ، زهرا بغض کرد و وقتی برگشتم دور از چشم امین گفت: «گاهی که بابا پیش یه فرزند شهید ما رو میدید یه جور برخورد میکرد که انگار ما رو نمیشناسه یا اصلاً با ما قهره که مبادا اون فرزند شهید دلش بگیره و هوای باباش رو نکنه ما تا این حدش رو تحمل میکردیم اما برای
چیدن جهیزیه....
و بغضش ترکید چاره ای نداشتم جز اینکه از حسین دفاع کنم گفتم : «شهدا و خانواده هایشان خط قرمز بابا هستن ، توی این همه سال ندیدم که هیچ چیز رو به مصالح اونا ترجیح بده .» برای خودش که نمیخواد ما هم باید موقعیتش رو درک کنیم
سارا خواست با زهرا هم داستانی کند
به حمایت از او گفت اگه من و زهرا به بابا می گفتیم توی فلان مغازه یه جفت روسری دیدیم مثل یه راننده دم مغازه ما رو میرسوند خریدمون را میکردیم و میپرسید راضی شدید؟ حالا چی شده که برای امر خیردخترش میذاره و میره خب یه ساعت بعد بره اونجا خونواده شهید که چشم به راهش
نیستن!
گفتم : نه دخترم چشم به راهن یه
روز شاهد بودم که
پسر یه شهید
هرچی از دهنش اومد به بابات ناسزا
گفت، من بریدم و بابات سرش رو پایین انداخت و این پسر شهید
خجالت زده شد
👇👇👇
و کم کم اونقدر با
بابات رفیق شد که هیچ کاری رو
بدون اجازه بابات انجام نمیده
بابات از این بچه ها زیاد داره که
سـعه صدر و تحمل بالای حسین
چشم به راهشن.
برای زهرا ، ناآشنا نبود.
عاشق پدرش بود. از این جهت انتظارش در شرایط رفتن به خانه جدید از او بیشتر بود. چند شب بعد حسین با یک دسته گل و جعبه شیرینی و هدیه برای زهرا ، میهمانش شد .
زهرا بوسیدش و گفت: «بابا میدونی چرا
وقتی مدرسه ازم میخواستن نقاشی کنم از شما میخواستم برام عکس
فرشته بکشی؟!»
حسین گفت: «نه دخترم.»
زهرا جواب داد واسه اینکه شما خود خود فرشته اید.»
حسین که شادی بچه ها را میدید بیشتر هوای بچه های شهدا را میکرد و میگفت: «پروانه، چون ما با شهدا بودیم و زندگی ،کردیم حساب و کتابمون اون ،دنیا نسبت به اونی که
شهدا رو ندیده سخت تره
. سال بعد با یک تیم از دست اندرکاران
ساخت باغ موزه دفاع مقدس استان
همدان برای دیدن موزه های جنگ کشورهای دیگر و کسب تجربه، به
روسیه، چین و کره شمالی رفت وقتی آمد، از تجربه کشورهای دیگر در ساخت موزه تحلیل جالبی کرد اونا در ابزار و تکنیک استفاده از هنر خیلی خوب کار کردن ولی از جهت محتوا و ارزشهای انسانی ما حرف برای گفتن بسیار داریم دیدن ابزارها و روشهای کشورهای دیگه دیدمون رو بازتر میکنه ما رفتیم که این ابزارها و روشها رو شناسایی
کنیم.»
بچه ها گفتند : «موزه که سوغاتی نمیشه برای ما چی آوردی؟»
گفت: یه ساک پر از سوغات خوشگل و دیدنی.»
⬅️ ادامه دارد ...
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
1333_radio_iranseda_ir_8080-.mp3
253.3K
#صوت👆
🌸 زیارت امام حسن عسکری(علیهالسلام)
🌹 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
🌹 يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍ أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
🌹 سلام بر تو اى ولى خدا (اى حسن عسكرى «ع») سلام بر تو اى حجت خدا و بنده خاص و خالص خدا سلام بر تو اى پيشواى اهل ايمان و وارث علم پيغمبران و حجت پروردگار عالميان درود خدا بر تو و بر خاندان تو كه خوبان و پاكان عالمند
🌹اى امام من اى حضرت امام حسن عسكرى من دوست شما و خاندان شما هستم و در اين روز پنجشنبه مهمان و پناهنده به شما هستم پس از من به لطف مهمان نوازى كن و مرا در جوارت پناه ده به حق خاندان تو كه خوبان و پاكان عالمند.
#پنجشنبه
🔻«زیارت اهل قبور»
🔸السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ...
🌺با قرائت یک #فاتحه روحشان را شاد کنیم.
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
.
يادمان باشد
اين جاده را چراغ خون شهدا
روشن نگاه داشته تا ما به سلامت بگذريم!
سلام✋
#عاقبتتون_شهدایی🌸
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
✡ 🕎 #تحقیقی_در_مورد_هولوکاست(۴)
✡ #آشویتس_قلب_هولوکاست ✡
نویسنده: دیوید دیوک
مترجم: محمدحسین خدّامی
قسمت دوم؛
✡ در برابر مدارک و اسناد فزایندهای که دروغهای فاحش آشویتس را فاش مینمود، ترویجکنندگان هولوکاست به حقایقی اعتراف کردند که امثال دیوید ایروینگ به خاطر ابراز آن محکوم شده بودند!
جالب توجّه آنکه در کتاب «آشویتس: از ۱۲۷۰ تا به امروز» (۱) نوشتهی رابرت جان ون پلت و دبورا دورک از انتشارات دانشگاه ييل، که شاید معتبرترین و جامعترین کتاب منتشر شده در مورد آشویتس باشد، این دو نویسندهی یهودی اعتراف کردهاند اتاق گاز موجود در اردوگاه اصلی آشویتس که در معرض دید توریستها قرار داده میشود، ساختگی است و مدّتها پس از پایان جنگ توسط کمونیستهای لهستانی ساخته شده است.
البته در هر حال دو نویسنده ادعا کردهاند که اتاقهای گازی در اردوگاه دیگری از آشویتس وجود دارد!
✡ سرنگونی کمونیسم در روسیه باعث آشکار شدن مدارک و اسنادی شد که تا آن روز از دسترس محققین غربی خارج بود.
اسناد بسیار قابل توجّهی اخیراً در آرشیو دولتی یافت شده است.
هنگامی که نیروهای شوروی آشویتس را آزاد کردند، آلمانیها با عجله آنجا را ترک کرده بودند و مدارک بسیار فراوانی را بهجا گذاشته بودند.
✡ در میان اسنادی که توسط گروههای نظامی کمونیست کشف شد، «دفتر ثبت مرگ و میر» آشویتس به چشم میخورد.
این دفتر متشکل از چندین جلد صحافیشده از گواهیهای مرگ ساکنین اردوگاه به ترتیب تاریخ زمانی بود.
به مدت ۴۵ سال این اسناد حیاتی و بسیار مهم در پروندههای سرّی کا. گ. ب ناپدید شده بود.
رئیسجمهور روسیه میخائیل گورباچف اجازهی پخش و آزاد کردن ۴۶ جلد سندی که محقّقین جای آنها را یافته بودند، صادر کرد.
✡ بر اساس این اسناد، پزشکان و سایر پرسنل پزشکی اردوگاه هرگونه مرگ و میر را با دقت بسیار ثبت کردهاند.
در گزارش مرگ و میر، علت مرگ نیز که شامل اعدام (غالباً از طریق تیر باران یا به دار آویختن)، بیماری، حمله قلبی و علل مشابه است، توضیح داده شده است.
غالباً مرگ و میرها در اثر بیماری رخ داده بود.
دفاتر ناقص «ثبت مرگ و میر» تقریباً ۷۴،۰۰۰ مورد مرگ را گزارش کرده بود که از میان آنها حدود ۳۰،۰۰۰ نفر یهودی بودند.
سایر افراد را لهستانیها، روسیها و سایر ملیتها تشکیل میدادند.
✡ دفتر ثبت مرگ و میر بلافاصله سؤالاتی را به وجود آورد.
اگر مقامات آلمانی موارد تیرباران یا به دار آویختن را ثبت میکردند پس چرا اعدامهای بوسیله گاز را ثبت نکردهاند؟!
از این مهمتر آن که چرا این دفاتر برای سالیان متمادی مخفی نگهداشته شده بود؟!
آیا مقامات شوروی به خاطر ناهماهنگی این اسناد با اظهارات رسمی کا. گ. ب نسبت به آشویتس آنها را پنهان نکرده بودند؟!
✡ مدارک متقن و قوای متفقین نیز با آمار تلفات بسیار بالای آشویتس ناسازگار است.
در اواسط دهه هفتاد دولت امریکا عکسهای هوایی دوران جنگ از اردوگاه آشویتس را منتشر کرد.
مورخ یهودی، رائول هیلبرگ در مقالهی خود در دائرةالمعارف انکارتا مینویسد:
«در سال ۱۹۴۴ هواپیمای شناسایی نیروهای متفقین به دنبال اهداف صنعتی از اردوگاه عکسبرداری کرد.
کارخانهها و البته نه اتاقهای گاز مورد بمباران قرار گرفتند».
✡ نیروی هوایی ارتش آمریکا این عکسها را طی مدتی طولانی تهیه کرد.
این تصاویر از وضوح قابل توجهی برخوردارند بهطوریکه وسایل نقلیه و حتی انسانهای موجود در آنها قابل تشخیص هستند.
بسیاری از این عکسها در زمان اوج کشتارهای ادعا شده تهیه شدهاند.
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشنایی با منتظر خستگی ناپذیری که در روز نیمه شعبان، عروجی شهادت گونه داشت و بزرگترین جریان فرهنگی در حوزه مهدویت را با سخنرانی ها و فعالیت هایش سامان داد.
#شیخ_احمد_کافی
#شهید_شعبان
✅ وصیت شیخ احمد کافی چه بود و چرا به آن عمل نشد؟
✅ ساخت ۷۲ مهدیه در سراسر کشور چگونه ممکن شد؟
✅ رابطه امام خمینی با شیخ احمد کافی چگونه بود؟
🔰در ویدیوی بالا به آنچه نمیدانید خواهید رسید ...
🔊 در ثواب انتشار این ویدیو و ذکر صلوات و فاتحه به روح این بزرگمرد شریک باشید.
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
🌸زیارت روز جمعه🌸
🌸 زیارت امام زمان علیه السلام درروز جمعه 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَا مَوْلاَكَ عَارِفٌ بِأُولاَكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلاَيَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلاَيَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلاَدِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
-
هر شَهیدۍ..!
نِشانیستازیِڪ راهِناتَمام..
یِڪفانوس
ڪهدارَدخاموشمےشَود
وحالا توماندهاۍ
یِڪشَهیدویِڪراهِناتَمام..(:
فانوسرابَردار
وراهِخونینِشُهدارا
ادامهبده . .🌿!"
#شھیدمحمدمهدۍلطفےنیاسر
سلام✋
#هدفتان_شه🌹دایی
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
💠 نصف بیشترشان شهید شده اند.
آن پشت نوشته: اشجع الناس، من غلب هواه!
شجاع ترین مردم، کسی است که به هوای نفسش غلبه کند.
محور عملیات اخیر دشمن هم ترویج و توسعه هوای نفس است؛ کوچ جامعه از خدا محوری به نفس محوری!
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥همخوانی بسیار خوشمزه گروه سرود رزمندگان دوران دفاع مقدس
🔹به چپ چپ، به راست راست، ازجلو نظام خبردار 😂
⏪قدر آش ننه مو حالا میدونم 😢
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و یازدهم
با اشتیاق پرسیدند: «پس کو؟» :گفت: «توی فرودگاه مسکو جا
موند.
دید که همه پکر شدیم و اخم کردیم ،با ادبیات خاص خودش گفت : هدیه شما یه سفره به یادموندنیه».
و چون عروسی دختر ایران در پیش بود .
گفت :
«بعد از عروسی
ساک هاتون رو ببندید.»
این نگفتن ها و در هول و ولا گذاشتن ها شگرد حسین بود که آدم را تشنه می کرد . زهرا گفت «بابا می بردمون چین و سارا کودکانه جواب داد شایدم مالزی یا به یه کشور اسلامی که بشه خرید کنیم
و من که میدانستم هیچ کدام از این گزینه ها به مخیله حسین خطور نکرده سکوت میکردم تا بچه ها با حدس های خود سرگرم شوند.
موعد عقد دختر ایران رسید همه
برای مراسم به دفترخانه رفتیم ایران
که همچنان چشم به آسمان دوخته بود توی خانه ماند و دل من پیش او. توی دفترخانه چند بار به جای ایران اشک شادی ریختم وقتی به خانه برگشتم ، دستان سردش را میان دستانم گره زدم و برایش گفتم که دختر او عروس شده و گفتم که جایاو چقدر خالی بود و گفتم و داشتم می گفتم که دیدم اشک میان چشمانش حلقه زد و از گوشه چشم روی گونه غلتید. خواب میدیدیم یا
بیدار بودم درست میدیدم ایران پس از شش سال سکوت برای اولین بار پاسخ درددلهای مرا با اشکش داد . فریاد شادی، اتاق را پر کرد همه گریه کنان در آغوش هم افتادیم. اشک دیرهنگام ایران نشانه جوششی درونی بود که امید به خوب
شدنش را در ما زنده کرد.
👇👇👇
دکتر برخلاف ما چندان
متعجب و شگفت زده نشد و آب سردی بر امید ما ریخت و گفت: «این پاسخ مادرانه یه مورد استثناء بوده
بعیده که دوباره تکرار بشه.»
تشخیص دکتر درست از آب درآمد بعد از آن هرچه با ایران صحبت کردیم عکس العملی نداشت ایران همان شد که قبلاً بود. حسین
که
اوضاع روحی بهم ریخته خانواده را
میخواست دوباره بازسازی کند
گفت: «ساکهاتون رو بستید برا
سفر؟»
نگاه پرسان بچه ها را که دید گفت
نه
چین نه مالزی یه جایی میریم
که سالار میدونه کجاس زورکی لبخند زدم سارا جنبشی گرفت و کف
دستانش را به هم مالید با خوشحالی
گفت: «آخ جون میریم کربلا
چشم حسین به دهن من بود از
نحوه ی کلامش فهمیده بودم که سفر
پیش رو بازدید از مناطق عملیاتی سالهای دفاع مقدس است
.گفتم :«ساراجان همون روز که بابا گفت: ساک هاتون رو ببندید فهمیدم که میخواد همه رو ببره سفر راهیان نور و نگفتم که حسین وقتی مرا سالار خطاب میکنه این را
فهمیدم.
قرار شد یک گروه از فامیل ها به
سرپرستی برادرانم آقارضا و علی آقا از
همدان راه بیفتند و گروه ما از تهران
عازم مناطق عملیاتی شویم و شب عید نوروز همدیگر را در پادگان
دوکوهه دزفول ببینیم.
حسین گفت: «سفر راهیان نور آدابی داره .» ما وقتی به زیارت یه امامزاده میریم اول نیت میکنیم بعد اذن دخول میگیریم و زیارت نامه و نماز میخونیم حالا میخوایم به زیارت چند هزار امامزاده بریم با نیت قصد قربت سفر را از غرب آغاز کردیم تا سر قرار دوکوهه در شب عید
برسیم.
برای حسین سرپل ذهاب و جبهه ،قراویز اوج معنویت و غربت جنگ در
سالهای نخست بود به قصد آنجا از
تهران حرکت کردیم و از کرمانشاه رد
شدیم و در مسیر جاده به سمت
اسلام آباد ، کنار تنگه چارزبر ایستادیم.
حسین مختصری از اتفاقات آخرین روزهای جنگ در سال ۱۳۶۷ را بازگو کرد و گفت: «بعد از پذیرش قطعنامه سازمان ملل از سوی ایران اعضای سازمان منافقین که تا اون موقع تو عراق ،بودن هوس رسیدن سه روزه به تهران زد به سرشون یه مشت دختر و پسر با تانک و توپ و پشتیبانی هواپیماهای صدام از عراق حرکت ،کردن اما توی این تنگه افتادن تو کمین رزمندگان نصفشون اینجا
کشته شدن بقیه هم فرار کردن
رفتن عراق.
حسین هیچ حرفی از نقش خودش در هدایت نیروها برای مقابله با منافقین نزد، اما من از این و آن شنیده بودم که او و شهید صیاد شیرازی ،اولین فرماندهانی بودند که در این معرکه حاضر شدند او طوری خاطره میگفت که اگر کسی در دوران دفاع مقدس او را ندیده بود و بازندگی اش آشنا نبود گمان میکرد که در تمام سالهای جنگ توی خانه نشسته بوده و اصلاً هیچ نقشی در دفاع از این مرزوبوم نداشته است. یاد حرفهای صبحش در مورد آداب زیارت افتادم یقین داشتم که این
تعریف از خود نکردن از نظر او جزء
آداب زیارت است زیارتی که باید
خود را ندید. اما گویی که او نه اینجا که همه جا و پیوسته در حال زیارت بوده چرا که از روزی که او را میشناختم هیچ جا خودش را ندیده بود.
بعد از ظهر به سرپل ذهاب رسیدیم زمین برخلاف همدان ، سرسبز و با
طراوت بود و بوی بهار میآمد مردم
سرپل ذهاب به خانه و کاشانه شان بازگشته بودند. یاد روزی افتادم که در سال ۱۳۶۳ وارد این شهر شدم شهر سوت و کور و خالی از سکنه ای که انفجار توپ و خمپاره جای جای شهر را زخمی کرده بود فکر کردم که اول به پادگان ابوذر میرویم اما قبه «احمد بن اسحاق» رفتیم.
حسین گفت:«باوجود اینکه شهر زیر آتیش بعثی ها بود با محمود شهبازی
به خودمونو میرسوندیم زیر این سقف. محمود با صوت زیبایی قرآن می.خوند احساس میکردم که این حرم رو بال ملائکه خداس و توپ و
خمپاره زخمیش نمیکنه
حرکت کردیم و به تنگه قراویز زیر ارتفاع قراویز در جاده قصرشیرین
رسیدیم. در تمام سالهایی که با
حسین زندگی کردم، به هیچ جبهه ای به اندازه قراویز اشاره نکرده بود. میگفت «قراویز اولین جبهه در اولین روزهای جنگ بود که با دوستام روی اون جنگیدیم بیشتر بچه های سپاه همدان تو سال اول،جنگ روی این ارتفاع شهید شدن اما نذاشتن پای دشمن به
سرپل ذهاب برسه .بیشتر از همه با بغض و حسرت از محمود شهبازی یاد کرد و گفت : باشهبازی از جبهه قراویز به جبهه تنگه کورک رفتیم تنگه کورک دقیقاً پشت اون «کوهه و سلسله ارتفاعات بلندی به نام بازی دراز را نشانمان داد و تعریف کرد: «۵۰۰۰ نفر رزمنده ایرانی در عملیات مطلع الفجر در محاصره عراقیا بودن ،با شهبازی تمام نیروهای داوطلب سپاه همدان را روی ارتفاع تنگ کورک بردیم تا بعثیا رو به خودمون مشغول .کنیم سه شبانه،روز گرسنه و تشنه روی ارتفاعات کورک ..جنگیدیم خیلی شهید و مجروح دادیم اما موفق شدیم فشار رو از اون جبهه محاصره
شده برداریم و حلقه محاصره رو بشکنیم . بعد از این عملیات با محمود
شهبازی حاج احمد متوسلیان و
ابراهیم همت به دو کوهه رفتیم و
تیپ ۲۷ محمد رسول الله «ص»رو تشکیل
دادیم.
⬅️ ادامه دارد.....
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠