eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
84 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
225 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
🤲🏻 دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز یکشنبه: «اََللّهُم اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمی هَذا فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجاحَاً وَ أَوْسَطَهُ صَلاحَاً، اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،‌ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ أَنابَ إِلَیْکَ فَقَبِلْتَهُ،‌ وَ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ فَکَفَیتَهُ، وَ تَضَرَّعَ إِلَیْکَ فَرَحِمْتَهُ» 📚 بحارالانوار ج۸۷ ص۳۳۸ @ostadelahi
: ✅ آقا شما که اینقدر میگی ظهور نزدیکه، بالاخره امام زمان علیه‌السلام کِی میان ؟
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 ما در انتهایی‌ترین نقطه‌ی «جنگ اراده ‌ها» هستیم. | منبع: جلسه ۱۱ از مبحث وظایف ما در آخرالزمان
هدایت شده از ZR
20.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرزبانان یخ زده در پاسداری از مرز وبوم در شمال‌غرب تقدیم به شما بزرگواران مدیون هستین اگر این کلیپ رو نگاه نکنید و تبلیغ شون نکنید خواهشاً یکم به وجدان مون نگاه کنیم حرف بزنیم🌸🙏🌷😔😔😔 کانال امام حسین علیه السلام👇🏻 @Hfadayat
📸 اولین جلسه هم اندیشی مسئولین بسیج هیئات مذهبی با حضور مسئول هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «سلام الله علیها» امروز یکشنبه ۱۶ دیماه در ساختمان تیپ حفاظت سپاه برگزار گردید . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرار بود ترس و وحشت به جون مردم بندازن ولی حالا دخترهای کاپشن صورتی صف کشیدن برای زیارت عموقاسم. گاهی بودن فقط همینه، زمان‌شناس باشیم مثل دختربچه‌های کاپشن صورتی گلزار کرمان... 👤 اسماعیل معنوی
با سلام و احترام، به مناسبت گرامیداشت ۴۰ سال خدمت و تلاش بی‌وقفه بانوان عزیز جامعه الزهرا، مفتخریم شما را به نمایشگاه « ۴۰ سال بالندگی »دعوت کنیم. این رویداد فرصتی است تا از نزدیک با فعالیت ها و دستاوردهای جامعه الزهرا در این سال‌ها از نزدیک آشنا شویم . حضور شما در این مراسم برای ما بسیار ارزشمند است و امیدواریم با بازدید از این نمایشگاه بتوانیم تجربیات خوبی را با خواهران جامعه الزهرا به اشتراک بگذاریم . درصورت تمایل به بازدید از نمایشگاه جهت هماهنگی 👈 تا ساعت ۱۰ صبح روز سه شنبه تاریخ ۱۸ دیماه با ۰۹۱۲۵۵۳۳۰۱۸ تماس بگیرید.👉 با آرزوی موفقیت و سلامتی برای شما عزیزان مدیریت بسیج زنان پیشکسوت استان قم 🇮🇷مدافع ارزش های انقلاب اسلامی 🚩مروجین فرهنگ ایثار و جهاد 🌹همیار جوانان مومن انقلابی
📸 آئین تجلیل از گروههای جهادی ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت با حضورمسئولین استانی و محلی، حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا اسکندری مدیرکل اوقاف استان قم ،جناب سرهنگ جعفری معاون هماهنگ کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه استان و جناب سرهنگ حافظی مسئول ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت استان ، اعضای فعال استان به ویژه بسیج زنان پیشکسوت امروز چهارشنبه ۱۶ دیماه در تالارغدیر برگزار گردید . در این مراسم ۹ تن از خواهران پیشکسوت بسیجی که در جمع آوری، بسته بندی، هماهنگی با اقشار مختلف مردمی و ... فعالیت چشمگیری داشته اند با اهدای لوح تقدیر و کارت هدیه مورد تشویق قرار گرفتند . مدیریت بسیج زنان پیشکسوت استان قم 🇮🇷مدافع ارزش های انقلاب اسلامی 🚩مروجین فرهنگ ایثار و جهاد 🌹همیار جوانان مومن انقلابی
🌺❤️ ❤️🌺 🇮🇷قسمت چهارم🇮🇷 ✒نقشه بزرگ به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم ... التماس می کردم ... خدایا! تو رو به عزیز ترین هات قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده .. هر خواستگاری که زنگ می زد، مادرم قبول می کرد ... زن صاف و ساده ای بود ... علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه... تا اینکه مادر علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت ... شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد ... طلبه است؟ ... چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ... ترجیح میدم دخترم را آتیش بزنم اما به این جماعت ندم ... عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت ... مادرم هم بهانه های مختلف می آورد ... آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره ... اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون... ولی به همین راحتی ها نبود ... من یه ایده فوق العاده داشتم ... نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم...به خودم گفتم ... خودشه هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده ... علی، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتی بود ... نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت ... کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ... یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ... مادرم پرید وسط حرفش ... حاج خانم، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد ... - ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم ... اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته ... این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق شادی خانواه داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ... پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بود توی چشم های من ... و من در حالی که خنده ی پیروزمندانه ای روی لب هام بود بهش نگاه می کردم ... می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده ... ◀️ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وفادار تر ... از خدا سراغ ندارم به رسم همین وفاداری است که تو را به او میسپارم خونه دلتون گرم 🤍⚘ شبتون درپناه خدا🌙✨ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎    ‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌                         ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠