eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« بیست و هشتم» آمبولانس ا
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« بیست و نهم» همـه گردانهـا ایـن رسـم را داشـتند. فقـط مـا نبودیـم. اصـلاً در کل جبهه‌ها ایـن رسـم بودکـه شـبها قبـل از خـواب، سـوره "واقعـه"را دسـت جمعـی میخواندنـد. صفایـی هـم داشـت. همـه دورتـادور چـادر می‌نشستیم و باهـم شروع میکردیـم بـه خواندن:"اعـوذ باللـه مـن الشـیطان الرجیـم ... بسـم اللـه الرحمـن الرحیـم ... اذا وقعـت الواقعـه ... لیـس لوقعتهـا کاذبـه ..." میـان دار چـادر مـا "فریبـرز" بـود. سـوره را میخواندیـم، تـا میرسـیدیم بـه ُ :"و حـور العیـن ... کامثـال اللولـؤ المکنـون ..." فریبـرز شـیطنتش گل می ُ کـرد و "حـور العیـن" را چنـد دقیقـهای کـش مـیداد و "به‌به"میگفــت... هـمان شــد کــه تصمیــم گرفتیــم کاری کنیــم تــا ایــن عــادت از سرش بپــرد. علــت فقــط ایــن نبــود، بعضــی وقت‌هــا بحث‌های کــشدار و طولانـی ایدئولوژیــک او، سر همــه را درد می‌آورد و تـا نیمه‌های شـب مزاحـم خـواب دیگـران میشـد. تصمیـم گرفتیـم تـا دهـان فریبرز بـه صحبـت بـاز میشـود، همـه باهـم صلـوات بفرسـتیم و ایـنکار را کردیـم. فریبـرز سـلام میکــرد، صلــوات می‌فرســتادیم. خداحافظــی میکــرد، صلــوات می‌فرســتادیم. خلاصـه تـا لبانـش می‌جنبیـد، همـه صلـوات میفرسـتادند یـک هفته‌ای ایـن وضـع ادامــه داشــت تــا اینکــه سرانجام فریبرز تســلیم شــد و گفــت: باشــه ... باشــه ... دیگـه "حـور العیـن" رو کـش نمیدم ... چشـم ... فهمیـدم دیگـه بحـث هـای طولانی راه نمی‌اندازم... باشــه، دیگــه از ســاعت 9 شــب خاموشــی بزنیــد، منــم ســاکت میشـم قبـول؟...و سرانجـام بالاخـره در یـک مـورد فریبرز تسـلیم شـد... ********** یـك بـار فرمانـده گروهـان همـه را جمـع کردنـد و گفـت: بچه‌هـا کسـی آشـپزی بلـد هســت؟امروز یــه حالــی بــه بچه‌هــا بــده محمــد ابراهیمــی دســت پــر مــوى خــود را بـالا آورد و گفـت: هـا مـن بلـدم، بـه شرطی کـه فریبـرز کمـک آشـپز مـن بشـه! محمـد بیشـتر از همـه بـا مـن دوسـت بـود و اخلاقـش بیشتر بـا مـن سـازگار بـود... بـا محمـد رفتیـم داخـل آشـپزخانه، دیـگ هـای کوچـک و بـزرگ روی میزهـا منظـم چیــده شــده بودنــد. کنــج آشــپزخانه پــر بــود از کپســول هــای بــزرگ گاز، بعضــی خالـی، بعضـی هـا هـم پـر بـود. گفتـم: محمـد واقعـاً آشـپزی بلـدی!؟... پوزخنـدی زد و گفـت: هـا بابـا! مـن آشـپز وزارت راه شـاه بـودم، تـو کاریـت نباشـه، بسـپار بـه مـن! قـرار شـد بـرای صـد نفـر ناهـار بپزیـم، محمـد بـا صـدای خـش دارش گفـت: فریبرز بـدو بـرو تـدارکات یـک پاکـت نمک بگیـر. رفتـم وقتـی برگشـتم دیـدم برنـج را ریختـه تـوی قابلمـه بـزرگ و گذاشـته روی گاز، بسـته نمک 5 کیلویـی را از دسـت مـن گرفـت و خالـی کـرد تـوی قابلمـه!... بـا کـف گیـر روحـی برنـج هـا را بـه هـم زد و مـزه کرد...گفـت فریبرز خیلـی شـور شـده، چـکار کنیـم. گفتـم خـوب شـکر بریـز داخلـش گفـت پـس بـدو بـرو شـکر بگیـر بیـار! .... رفتـم و بـا یـک بسـته پنـج كیلویــى شــکر برگشــتم. محمــد پاکــت زرد رنــگ شــکر را گرفــت و خــم کــرد تــوی قابلمـه!... ناهـار بـه همیـن سـادگی آمـاده شـد؛ امـا ظهـر هیـچ کـس نتوانسـت از آن برنـج شـور و شـیرین بخـورد. بـه نصـف روز نکشـید کـه مـن و محمـد از منصـب خطیـر آشـپز باشـی عـزل شـدیم.!... و سـپس بـرای قدردانـی از زحمات مـان، یـک جشـن پتـوی مفصلـی هـم برایمان گرفتنـد... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🪴᯽• . . •• •• 🔻اگر انسان در هر ٢۴ ساعت یک تذکر به خودش بده بد نیست! بهترین موقع برای تذکر لحظه های بعد از نماز و وقتیه که سر به سجده گذاشتی! 🔺همون وقت اعمال خودمون رو طی صبح تا شب اون روز رو مرور کنیم از خودمون بپرسیم، در این ٢۴ ساعتی که گذروندیم، گناهی نکردیم؟ ثواب‌هامون چی؟ برای خدا بوده یا نه...! . . ᯽خوب‌شد‌شمارا‌ دارم...خدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪴᯽•
•᯽📞᯽• . . •• ✨•• "آری، هر کس به عهد خود وفا کند و خدا ترس و پرهیزکار باشد، بداند که خدا یقیناً پرهیزکاران را دوست دارد!" °{ســوره آل عـمـران،آیـه 76}°🦋 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یڪے از راھ های نجاتِ انسان از گناه، پناھ بردن بہ امام زمان "عجل الله" است..(: . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•᯽🌍᯽• . . •• •• ✋🏻∫سـھـمـ تــو∫ 🗓∫از تمامـ هفتھ شدھ∫ 🍃∫جمـعھ و ایـن خـودش∫ 💔∫نـشـانگـر غـریبے توسـت...∫ 💚∫ 😞∫ . . ᯽همهـ‌جامےبینم‌رخ‌زیباےتـورا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌍᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• ٺو جان و جہانی❤️ . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
مداحی_آنلاین_جمعه_هایی_که_نبودید_به_تفریح_زدیم_صابر_خراسانی.mp3
6.38M
•᯽🎺᯽• . . •• •• جمعه هايی که نبوديد به تفريح زديم ما فقط در غم هجران تو تسبيح زديم . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدای سراسر نور، شکرت بابت نور!✨ بابت نور امیدِ توی قلب‌هامون💛 نورِ مشتاق بصیرت و آگاهیِ توی مغز‌هامون و نورِ انتظار برای ظهور، توی وجودمون! :)🌤 - یھ صلوات بفرستیم؟ . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
•᯽📞᯽• . . •• 😇•• " این کتابی است که آن را بر تو نازل کردیم تا مردم را به اجازه ۍ‌ پروردگارشان از تاریکی هایِ جهل به سوی روشناییِ معرفت، به سوۍ‌ راهِ خداے تواناے شکست ناپذیر و ستوده بیرون آورۍ!✨ " 💛•{ســوره إبـراهـیـم،آیـه1 }•🌼 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• میگن؛ همش دنبالِ این‌ نباش ڪہ چی ثواب داره اول دنبالِ این باش؛ چے دارھ! تا بویِ گناه رو نشناسے؛ ڪیسہ‌ی ثواب‌هات سوراخ‌مےمونه!.. . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽📚᯽• . . •• •• •ڪتاب: آب‌نبات پسته ای •به‌قلم: مهرداد صدقی ماجراهای این کتاب از نگاه پسربچه‌ای بازیگوش به نام محسن روایت می‌شود. داستان‌های کتاب آبنبات پسته‌ای در ابتدای دهه ۷۰ رخ می‌دهد و بسیار خاطره‌انگیز هستند.📝👀 . . ᯽فوق‌العاده‌فوق‌العاده‌،آخرین‌کتاب᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📚᯽•
•᯽🧪᯽• . . •• •• 💠 گوش دادن به صحبت‌های افرادی که همیشه از زندگی ناراضی و گله‌مند هستند😞😩 می‌‌تواند شما را افسرده کرده😔 و باعث نارضایتی شما از زندگی‌تان نیز بشود.😣😤 . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• من غیر تو کسی رو ندارم(: . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
13-aban128.mp3
4.34M
•᯽🎺᯽• . . •• •• مرگ بر آمریکا ✊ . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• 🌱یادمان ‌باشــد . گناه‌🥀ڪھ ‌ڪردیمــ. آن‌را بھ حسابِــ جوانے‌🍁 نگذاریمـ.. مےشود جوانے‌🌱ڪرد ‌بھ عشق ‌مھدے "عج" بھ ‌ شھادتــ.. ‌رسید فداےِ مھدے "عج . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• 📌تند تند نماز نخون . . ! 💠نماز رو شمرده شمرده و با دقت می خوند، بهمون می‌گفت اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میزاریم، جز برای خدا نماز مون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم، زرنگی کردیم، اما یادمون میره، اونی که به وقت ها برکت میده، فقط خود خداست. 🍃شهید علیرضا کریمی . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
هیئت مجازی 🚩
•᯽📖᯽• . . •• #قصّه_بشنو •• •ڪتاب: #طنزِفریبرز •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« بیست و نهم» همـه گردانه
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم: ناصرکاوه •قسمت‌:« سیم» دســتور از طــرف لشــگر آمــده بــود کــه هیــچ کــس حــق نــدارد بــالای 80 کیلومــر سرعــت رانندگــی کند!یــک شــب بــا رانندگــی فریــبرز داشــتیم میآمدیــم كــه یکــی کنـار جـاده دسـت تـکان داد نگـه داشـتیم، تـا طـرف سـوار شـود. فریبـرز گاز داد و راه افتـاد... مـن هـم بـا او شروع کـردم بـه صحبـت کـردن. فریبـرز هـم بـا سرعـت زیـاد میرانـد و مـن هـم بـا اوحـرف مـیزدم!... اون بنـده خـدا گفـت، شـنیدم کـه فرمانـده لشـگرتون دسـتور داده تنـد نریـد! راسـت میگـن؟! گفتـم: فرمانـده گفتـه! فریبـرز زد دنـده چهـار و ادامـه داد اینـم بـه سـلامتی فرمانـده باحـال مـان!!! مســیرمان تــا نزدیکــی واحــد مــا، طــرف پیــاده کــه شــد، دیــدم همــه ریختنــد دور ورش و خیلـی تحویلـش میگیرنـد! فریـبرز بـا دسـتپاچگی پرسـید عمـو کـی هسـتی تـو مگـه؟! اون بنـده خـدا هـم گفـت، همـون کـه بـه افتخـارش زدی دنـده چهـار... **** آتیـش توپخانـه عـراق در منطقـه بـی سـابقه بـودو بـه حـدی زیـاد شـده کـه در عقبـه منطقـه هـم اتوبـوس هـا سرو تـه مـی کردنـد... و داشـتند بـه سرعـت منطقـه رو تـرک مـی کردنـد، مـن و فریبـرز هـم بـا یـه ماشـین بودیـم و همیـن کـه ایـن صحنـه را دیدیـم دور زده و پشـت سر بقیـه خودروهـا قرارگرفتیـم. آتیـش هـر لحظـه سـنگین تـر مـی شـد. راننـده اول وقتـی دژبانـی رسـید در حالـی کـه جلـوی او را گرفتـه بـود و طنـاب را در دسـت داشـت گفـت: اخـوی کجـا... گفـت:«شـهید دارم.» دژبـان راه رو بـاز کـرد و رو بـه دومی گفـت:«شـما کجـا بـرادر» او هــم بالفاصلــه گفــت:« مجــروح دارم» و دوبــاره دژبــان راھــرو بــاز کــرد. و سرانجـام رو بـه سـومی کـه مـا بودیـم و فـوق العـاده هـم دسـت و پایـان را گـم کـرده بودیـم گفـت:«شـا دیگـه کجـا» و فریبـرز کـه دیگـه نمیی دونسـت تـو اون موقعیـت چـی بگـه و فقـط بـرای اینکـه چیـزی گفتـه باشـه بـا عجلـه گفـت: »مفقــود الاثــر دارم» و ایــن جملــه تاریخــی فریـبـرز بــرای خــودش و دیگــران سالهاســت کــه موجــب خنــده و شــادی شــده اســت... **** مـن آن روز تصادفـاً پـای بـی سـیم بـودم. هرچـه میگفتنـد، مـی شـنیدم. در یکـی از محورهــا کــه بچه هــا ظاهــراً نتوانســته بودنــد درســت و بــه موقــع عمــل کننــد، دشـمن داشـت بـه سـمت نیروهـای مـا پیـروی مـی کـرد. اگـر اشـتباه نکنـم یـال المهـدی در شـاخ شـمیران (از ارتفاعـات بلنـد اسـتان سـلیامنیه عـراق) بـود. فریــبرز بــی ســیم چــی لحظــه بــه لحظــه اعــلان وضعیــت مــی کــرد.«از خیــر بــه خنـدق از خیـر بـه خنـدق!!»... و از ایـن طرف:«بگوشـم خیـر». و او ادامـه می داد: «دشـمن فـوق العـاده بـه مـا نزدیـک شـده، نمیتوانیـم از خجالـت شـان دربیاییـم، چـکار کنیـم؟» کـه جـواب مثـل همیشـه «مقاومـت کنیـد» بـود. پیـدا بـود او مرتبـاً سـعی میکنـد بـا ارتباطـی کـه مـی گیـرد نشـان بدهـد کـه تـا لحظـه ای دیگـر همـه چیـز تمـام میشـود، همـه قلـع و قمـع مـی شـویم و فرمانـده دوبـاره بـا خونسـردی آنهـا را دعـوت بـه صبـر و بردبـاری مـی کـرد. فریـبرز بـی سـیم چـی دیگـر گریـ هاش گرفتـه بـود. هـر چـه مـی دیـد میگفـت:«آمدنـد، گرفتنـد، زدنـد، بردنـد، کشـتند... و از ایـن حرفـا کـه هیـچ تاثیـری در جـواب فرماندهـی نداشـت. دسـته آخـر، بـا یـک حـال عصبـی و تنـدی گفِـت:« دلامصـب! اگـه حـرف منـو بـاور نـداری مـی خـوای گوشـی رو بـدم بـا خودشـون صحبـت کـن. اگـه عربـی بلـدی!» مـن هـم بیـن خنـده و گریـه اسـیر شـده بـودم و بـه سـختى خـودم را کنـترل مـی کـردم. آخریـن حرفـی کـه او زد و بعـد از آن ارتبـاط قطـع شـد ایـن بـود کـه: «مـا الان اسـیر مـی شـویم.» و مسـئول مـان بـا هـان طمأنینـه خـاص خـودش گفـت: «نـام شـا در تاریـخ ثبـت میشـود و جاودانـه مـی گردیـد!!» معلـوم بـود بـا شـنیدن ایـن حـرف بـی سـیم چـی گوشـی بـی سـیم را محکـم کوبیـده اســت روی زمیــن و دســتگاه را پاییــن آورده و هــر چــه دل تنگــش میخواســته بــه فرمانــده گفتــه اســت، چیزهایــی کــه میدانــد او را راضــی اســت و از شــیر مــادر حــلال تــرش میشــود!!!... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽📞᯽• . . •• 🌖•• «گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام می‌دهند، غافل است! بلکه کیفر آنها را برای روزی تأخیر انداخته است که چشمها در آن روز به خاطر ترس و وحشت از حرکت باز می‌ایستد...👀✨» •﴿سـوره إبـراهـیـم،آیـه 42 ﴾• . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• 🔆 باور داشته باش پیروزی این نیست که هیچ وقت زمین نخوری…🙂 پیروزی اینه که بعد از هر زمین خوردنی بلند بشی …😌 . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽🍊᯽• . . •• •• سلااام دوستان عزیز طبیب😍✨ حالتون چه‌طوره!؟ امروز قراره کمی در مورد یکی از آداب غذا خوردن با هم حرف بزنیم!😃 آیا می‌دانستید که غذا خوردن روی زمین مزایای بسیاری دارد!؟😍🌿 برای مثال: 🌸کمک به هضم آسان غذا تمرکز خون در قسمت شکم در حالت نشستن باعث می‌شه تا عصاره های هضم غذا در معده با سرعت بیشتری تولید بشه.👀✨ 🌸احساس سیر شدن سریعتر نشستن باعث نزدیکی بیشتر پاها به شکم می‌شه و در این حالت به‌طور طبیعی ، احساس سیر شدن می‌کنید! 🌸ماهیچه ها فعال باقی می‌مونن. نشستن روی صندلی باعث می‌شه تا بیشتر وزن به یک قسمت صندلی تکیه داده بشه.در این حالت بدن تحرک بسیار کمی داره ؛ اما در نشستن روی زمین عضلات شکم ، ساق پا ، کمر و ران فعال باقی می‌مونن!💚 🌸جلوگیری از ابتلا به واریس (که شایع‌ترین بیماری عروقی انسانه). همچنین پیامبر گرامی اسلام ﷺ همیشه برای جلوگیری از گردن فرازی روی زمین غذا می‌خوردند.🌿 خدانگهدار!😉 . . ᯽اےآنکه‌طبیب‌دردِمایے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍊᯽•
یکشنبه‌زیارت‌امام‌علی(ع)وفاطمه(س)۩صدقی1.mp3
2.16M
•᯽🎺᯽• . . •• •• زیارت امام علی (ع) و حضرت زهرا سلام الله در روز یکشنبه . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• بعضی وقتا، مخصوصاً موقع سختیا و اذیتا، این‌قدر بہ خدا غر می‌زنیم کہ انگار یادمون می‌ره هر چی داریم، از خدا داریم...✨ و باید واسه‌ی همین کہ داریم نفس می‌کشیم، خدا رو شکر کنیم! :)🤍 یادمون می‌ره کہ بگیم؛ خدایا شکرت کہ می‌تونم بگم خدایا شکرت...🕊 + حواسمون باشہ کہ دیگہ یادمون نرھ ! . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• معلم پرسید: +ڪے غایبه؟!🧐 بچه ها گفتن: -هیچڪس🤷🏽‍♂ اما...هیچڪس یادش نبود کہ مهدیِ فاطمه(سلام الله علیه)، هر زنگ غایبھ..(:💔🥀 . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•