eitaa logo
📚 حکایت و داستان های شنیدنی 📚
3.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
2 فایل
حکایت و داستان های شنیدنی و جذاب😍 #فرهنگی #آموزشی #مذهبی #طنز #اجتماعی و.... کپی: آزاد ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✍💎 ✍️ حواسمان به چروک هایِ دور چشم مادرانمان و لرزش دست های پدرانمان باشد حواسمان به ترشدن های گاه و بیگـاهِ چشم هایِ کم سو و دلتنگیِ شان باشد حواسمان باشد آن ها خیلی زود پیــر می شوند و خیلی زودتر از آنـچه فکـرش را می کنیـم از کنارمان می رونـد.... حواسمان باشد به دلگیـریِ غروب هایِ تنهاییِ شان... حواسمـان باشد که آن ها تمامِ عمـر حواسشان به مـا، به آرام قد کشیدنمان، نیاز ها وناز هایمان بوده است.... آن ها یک روز آنقدر پیـر میشوند که حتی اسم هایمان را هم فراموش می کنند.... حواسمان به گرانترین و بی همتا ترین عشق هایِ زندگیمان به "بابا" به "مامان" ها خیلی باشـد خیلی لطفـا.... •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔴 💠 آیت الله احمدی میانجی مي‌فرمودند در اطراف آذربایجان شخصی به نام شیخ محمد طاها زندگی می‌کرد. آدم فوق‌العاده‌ای بود. آیت الله محل بود خانمی هم داشت که به او محبت و خدمت می‌کرد. شیخ محمد طاها معمولاً مشغول درس و بحث و عبادت و کارهای دیگر بود. یک روز مشکلی در خانه پیش آمد. سابق معمولاً از چاه آب می‌کشیدند. خانم شیخ محمد طاها از دست آقا ناراحت شده بود و دلو و ریسمان را مخفی کرده بود. شیخ محمد طاها سحر برای نماز شب بلند شد. همیشه آفتابه پر از آب برای او آماده بود ولی آن شب می‌بیند نه از آفتابه‌ی آب خبری است نه از دلو و ریسمان. اطراف را می‌گردد و دلو ریسمان را پیدا می‌کند. دلو را در چاه مي‌اندازد و می‌بیند خیلی مشکل است. پیرمرد است و توان ندارد از چاه آب بکشد. به‌سختی دلو آب را از چاه بالا می‌کشد ولی از دستش مي‌افتد. زار زار شروع می‌کند گریه کردن. خانم دلش به حالش مي‌سوزد می‌گوید این‌که گریه ندارد من برایت آب می‌کشم. می‌گوید من برای آب گریه نمی‌کنم؛ گریه من برای این است که تو چهل سال برای من آب كشيدي و من قدر تو را نمي‌دانستم و اصلاً توجهی به این کارت نداشتم. 📙محبت به زنان و کودکان در سیره پیامبر اکرم، حجت‌الاسلام فرحزاد،‌ص ۹۲ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای مناظره استاد قرائتی با مولوی عبدالحمید در سیستان و بلوچستان؛ وقتی که عبدالحمید توان پاسخی سوال حاج آقا قرائتی را ندارد و بین علمای اهل سنت ساکت میماند! •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 صحنه‌ای نادر از افرادی که برای اولین بار دوربین فلیمبرداری را در سال 1901 در منچستر انگلیس مشاهده می‌کنند. 📌 به حجاب خانمها دقت کنید! و ببینید چطور بعد ۱۲۰ سال بنیان خانواده در انگلیس از هم پاشیده شده است. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید. آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است. ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟ استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.» بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد! مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است.!. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | جواد الأوصیاء ◾️ رهبر معظم انقلاب: زندگی امام جواد علیه‌السّلام هم الگوست. امام جواد علیه‌السّلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت در بیست‌وپنج سالگی از دنیا رفت... •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
چین با 1,412,000,000 نفر جمعیت رفته سراغ افزایش جمعیت بله، جمعیت یعنی قدرت! •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت. و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیرمرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود. قدر هر کسی رو بدونیم تا یه روزی پشیمون نشیم... 📚 مجموعه شهرحکایات •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
❤️امام صادق علیه السَّلام : چون معرفت به خداوند پیدا کردی هر چند کم یا زیاد، از عمل صالح که انجام دهی، انجام ده که از تو پذیرفته خواهد شد. 📚 برگرفته از اصول کافی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا هر وقت دین به میدان می‌آید جنگ می‌شود؟ ⭕️ چرا اهلبیت اینقدر با قدرت‌ها درگیر می‌شدند؟ اصلاً چرا دین اینقدر سیاسی است؟ 🔰 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
27.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انتقاد از هیچ کس در جمهوری اسلامی مساوی با ضد انقلابی نیست! 🎥 امام جمعه چهاردانگه : من پسر کارگرم ؛ من انقلاب نیستم . با انتقاد از پسر حمید نقاش به هیج جای نظام برنمیخورد! •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•