فصل دوم ...... پارت ۲۲۶ ..... به اینجای حرفم که رسید صورتش از خجالت رنگ گرفته بود و سرش تا حد ممکن پایین که ادامه دادم : داشت همه چیز واسم سخت پیش می رفت .... اونقدر سخت که شبانه روز فقط کار می کردم .... ولی خدا رو شکر گذشت ..... همه چیز اونجا واسم تموم شد .... برگشتم تهران .... همه چیزو از نو شروع کردم ..... توی اولین روز کارم بعدداز برگشتم از مازندران توی دانشگاه دختری رو دیدم که داشت از اخلاقم تعریف می کرد و حسابی حالش رو گرفتم . خواستم ادامه بدم که خوب فهمید منظورم از اون دختر خودشه که اهسته پرید وسط حرفم : استاد واقعا ببخشید .... اصلا منظوری نداشتم بابت اون روز .... فقط از دانشجوهای دیگه شنیده بودم که خیلی اخلاقتون تنده . دهانم خشک شده بود ولی لب باز کردم ادامه دادم : گذشت و گذشت با اینکه هر دفعه می دیدمش و اخلاق تندم رو نصیبش می کردم ولی لحظه به لحظه ازش بیشتر خوشم می اومد . نگاهی روانه صورت زل زده اش به خودم کردم ..... مثل هاج و واج ها نگاهم می کرد ..... دستی تو موهای سرم کشیدم ..... چقدر این دختر ساده بود که هنوز متوجه نشده بود چقدر برای داشتنش استرس دارم و قرار ملاقات امروز فقط واسه اینه که بفهمه چقدر دوستش دارم . سکوت کرده بود که ادامه دادم : خانوم سرمد می تونم یه اعترافی کنم ؟ درمونده نگاه عسلیش رو بهم داد و با لکنت به حرف اومد : من کی باشم ....... که شما بخواین برام اعتراف کنید ؟ ..... واقعا سر در نمیارم چی می خواین بگید . پریدم وسط حرفش : پس خواهشا فقط گوش کن .... برا اولین بار تو عمرم کم اوردم برا اینکه بخوام حرف بزنم .... تا میام بگم در میره از دستم چی می خوام بگم ..... چند سال قبل که می خواستم با اون دختری که انتخاب کرده بودم واسه ازدواج حرف بزنم مثل بلبل زبونم کار می کرد ولی الان از کار افتاده این زبون لامصب ..... کم اوردم پیشتون خانوم سرمد ..... من پیش شما کم اوردم .... نمیدونم سرش چیه .... رمزش چیه .... ولی شما رو می بینم کم میارم . با دهانی باز داشت نگاهم می کرد ..... حتی پلک هم نمیزد ..... انگاری شوکه شده بود و تازه فهمیده هدفم از این قرار چیه . دستم رو جلوش تکون دادم : خوبی خانوم سرمد ؟ ..... میخواین یه لیوان اب بیارم واستون ؟ سرش رو انداخت پایین و با کمترین صدای ممکن لب زد : فکر کنم اشتباه گرفتید استاد ..... من ..... من ...... اون ادمی که می گید نیستم ...... یعنی اشتباه گرفتید . خواست دست ببره کیفش رو برداره و بلند شه که رو بهش گفتم : بشینید لطفا .🌹با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️

فصل دوم ...... پارت ۲۲۷ ...... بدون هیچ تحکمی دوباره نشست رو صندلی که به حرف اومدم : حالا فهمیدی منظورم از قرار امروز چیه ؟ با بهت بهم زل زد : نه ..... باورم نمیشه .... اخه من کجا .... شما کجا ..... اصلا یه جوریه .... میشه بزارید برم ؟ ..... حالم اصلا خوب نیست . کجا برید ..... یعنی اونقدر لایق نیستم باهاتون حرف بزنم ؟ ..... باور کن راه دیگه ای نداشتم ..... گفتم یه قرار ملاقات بزاریم و بهتون بگم بعدش حرفام رو بزنم ..... حرفایی که مدتیه توی دلم مونده . استاد من فکر کردم قرار امروز یه قرار کاریه .‌... نه اینکه اینجوری ..... وگرنه اصلا نمی اومدم ..... چون .... چون .... من به درد شما نمیخورم ..... یعنی چه جوری بگم ..... ما به درد هم نمیخوریم .... این حرفایی هم که شما میگید ازش سر در نمیارم . خانوم سرمد .... من ادم دختر ندیده ای نیستم .... از هرکسی هم خوشم نمیاد .... اخلاق هر کسی هم به دلم نمیشینه .... ولی ببین چیکار کردی که از وقتی اشناییمون بیشتر شده یه لحظه ام از نظرم دور نشدی . نه ..... باورم نمیشه ..... اینایی که میگین در مورد من نیست ..... چون اصلا قصد ازدواج ندارم . اینا رو گفت و سرش رو انداخت پایین : حالام اگر اجازه بدید میخوام برم .... فکر کنم همون حرف اولم درست باشه .... منو با یکی دیگه اشتباه گرفتید . کلافه پفی کشیدم و خیلی محکم به حرف اومدم : مگه نیلوفر سرمد نیستی ؟ ..... مگه تو دانشجوی من نیستی ؟ .... تو دفتر من کار نمیکنی مگه ؟ ..... همونی که اول دلم می خواست حالش رو بگیرم ..... ولی اون بدجوری حالم رو تغییر داد .... نیاز به انکار نیست .... من فقط فرصت میخوام باهاتون حرف بزنم .... قول میدم برات هیچ مزاحمتی نداشته باشم .... فقط به حرفام گوش کن .... به ندای دلم گوش کن .... قول میدم بعد اینکه حرفام رو شنیدی با خانواده رسمی بیام خواستگاری . سکوت کرده بود .... چیزی نمی گفت که به حرف اومدم : بگم ؟ اهسته جواب داد : چیو بگید ؟ بگم داستان زندگیمو .... بگم تا ببینم قبولم میکنی یا نه ؟ درمونده لب زد : استاد .... باور کنید . پریدم وسط حرفش و اجازه ندادم چیزی بگه : پس فقط گوش کن . از بچگی و نوجوانی و جوانی گفتم و گفتم و گفتم تا تحصیلات و قضیه خواستگاریم از کیانا و جواب رد شنیدنمو و عاشق شدن دوباره خودم . درمونده گی با رنگ تعجب توچشمای عسلیش هویدا بود . چند دقیقه ای بود که دیگه هیچی نمی گفتم ..... سکوت بود سکوت و سکوت ..... صدای موسیقی داخل سالن انعکاس صدا رو خیلی نرم می شکست ..... سبک شده بودم از اینکه تموم حرفم رو زده بودم .... حالا واقعا می دونست که میخوامش .... حسم بهش دروغی نیست .... قصدم ازدواجه ....🌹با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️

♥️🍃 پنهان کاری همسر اگر دروغ همسر رو فهمیدم به روی او بیاورم یا ن👌👆👆 🎵دکتر عزیزی #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

. دلبری کردن همیشه کارانسان ها نیست که گاه گاهی استکانی چای هم دل می برد... @ZendegieMan ✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾

منم آن مرغ پروازي کھ مۍبالد 🤍 ؛ بھ بال خویش ..

♥️🍃 خانمها بدانند وقتی مردها احساسی میشن فکر میکنند اورست رو فتح کردن همون لحظه که رمانتیک شد بمبارانش کن بگو: وای عزیزم چقدر تو مهربونی تا موتورشون گرم شه بیشتر مهربون شوند #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 در مورد شریک عاطفیتان برنامه ریزی را کنار بگذارید! اجازه ندهید رابطه تان در یک روتین ثابت بماند. یک هدیه یا یک حرکت ناگهانی تدارک ببینید و سعی کنید او را غافلگیر کنید! #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 بهتر است با شبیه خودمان ازدواج کنیم یا مکمل؟ اکثر روانشناسان معتقدند که هر چقدر انسان ها شبیه تر باشند کمتر دچار چالش میشوند و مسیر رضایت سریعتر به وجود می‌آید. همچنین شبیه بودن دوستی عمیق تری می‌آورد. برخی زندگی بدون دغدغه میخواهند و همسری که این آرامش را ایجاد کند. در این حالت اگر شبیه به هم باشند تعارضات به حداقل می‌رسد. هر کسی برای دیدگاه‌های خودش ارزش قائل است و ترجیح می‌دهد با کسانی زندگی کنند، که به این دیدگاه‌ها معتقد باشند. شما خودتان ترجیح می‌دهید مرتب بروید یک جایی که با یک نفر باشید که نگاهش زمین تا آسمان با شما فرق کند و دیدگاه‌ های شما را قبول نداشته باشد و در نتیجه هی شخصیت‌تان را لگد‌مال کند؟ می‌گویید این‌جوری‌ها هم نیست؟ اما متاسفانه در زندگی طولانی مدت این اتفاق می‌افتد. باید بدانید که هیچ انسانی کاملا شبیه دیگری نیست بنابراین در زندگی دو انسان شبیه یکدیگر هم انقدر تفاوت وجود دارد که زندگی را از کسالت خارج کند اما این تفاوت ها کم و قابل تحمل هستند. #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 عدم امنیت در رابطه متاسفانه امروز تعداد زیادی از زوج ها هستند که «نمی خواهند» یا «نمی توانند» آنچه که موجب سرخوردگی، ناامیدی، رنجش و نگرانی شان است را به همسر خود بگویند. ▫️مهمترین علت این مسأله، وجود ترس و احساس عدم امنیت در رابطه زن و شوهر است .زن یا مرد از رفتار همسر خود ناراحت می شود اما به علت این که نگران است مبادا با طرح مشکل، همسرش واکنش ناخوشایندی نشان دهد و مشکل پیچیده تر و شدیدتر شود، لذا  ترجیح می دهد سکوت کند و موضوع را با طرف مقابل مطرح نکند. تکرار این وضعیت، موجب تخریب جایگاه همسر در ذهن فرد شده و به تدریج همسر به منبع ایجاد احساسات ناخوشایند و آزاردهنده تبدیل می شود. در این شرایط طبیعی است که دوست داشتن کسی که حتی نمی توانیم حرف دلمان را بدون نگرانی به او بزنیم و مرتب از سمت او آزار، آسیب یا ناکامی می بینیم کار راحتی نخواهد بود. ▫️بنابراین همواره به زوجین توصیه می شود مراقب باشند تا در فضای زندگی مشترک شان ترس و اضطراب رشد و گسترش پیدا نکند تا بتوانند دغدغه ها و ناراحتی های خود را صمیمانه با همسر خود در میان بگذارند #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 نگاه محبت آمیز به همسر و آگاه بودن به زبان نگاه همسر بدون اینکه کلامی بین شما رد و بدل شود از مهارت ‌هایی است که به مرور زمان در طول سال ها در شما به وجود خواهد آمد همیشه صحبت کردن و گفت ‌و گو تاثیرگذار نیست گاهی یک نگاه محبت آمیز میتواند جای کلام را تا حد زیادی بگیرد نوع نگاه و کیفیت آن در بالا بردن کیفیت رابطه و عشق بازی با همسر موثر است #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 #همسرانه 💢راه ساده برای کم کردن فاصله بین همسران💑 ♦️این دستور مختص به زوج خاصی نیست ؛ این پیشنهاد جادویی است كه ممکن است  که همسرتان را راضی میکند ♦️به او بگویید كه دوستش دارید : بهترین راه برای تایید همسرتان – كه برایش بسیار مهم است –این است كه خیلی ساده هر روز به او بگوئید:* دوستش دارید* . گاهی دستانش را بفشارید و این جمله را زمانی كه شما را بدرقه می كند ،  بگویید . ♦️فقط خالی كردن برنامه روزانه برای با هم بودن كافی نیست بلكه باید برای این زمان برنامه ریزی كنید و به  همسرتان ثابت كنید كه برای  اوعزیزترین‌های زندگی تان  است وعشق و احترام برای او قائلید. #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 #تلنگر 💢دروغ گویی همسر دروغ گویی واقعا آرامش،و اعتماد طرف مقابل را از بین می برد و او را در مسیر پر چالش استرس و نگرانی می برد. دروغ ظلم در حق دیگران است و در حق نزدیکان بسیار بیشتر است. همسری که دروغ را از همسرش بارها و بارها می شنود احساس بی هویتی و بی شخصیتی می کند ،حس محبوب و با ارزش نبودن در همسری خطرناک است ،و همه بعد از این تفکر یکسان عمل نمی کنند. #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi