رفتارهایی که باعث سردی روابط می شود
گاهی مردان با برخی عادات و اعمالشان باعث میشوند همسرشان نسبت به رابطه با آنها سرد شود و شور و شوق رابطه زناشویی را از دست بدهد. اگر شما هم جزو این گروهید، بهتر است در برخی عادات و رفتارهایتان تجدید نظر کنید.
خصوصیات مردانی که از چنین عاداتی رنج میبرند به شرح زیر است:
← مردانی كه بلافاصله پس از اتمام فعالیت زناشویی، به لحاظ احساسی و عاطفی از همسرشان دور میشوند.
← مردانی كه عادات شخصی ناپسند دارند؛ مانند دست كردن در بینی و…
← مردانی كه دوست ندارند به همسر خودشان عشقورزی و محبتی نشان بدهند.
← مردانی كه اشتغال ذهنی وسواس گونه و بیش از حدی به بدن خود دارند.
← مردانی كه تندخو و پرخاشگرند و اهل خوشرفتاری نیستند.
← مردانی كه همسرشان را دوست ندارند و نسبت به او هیچ احساسی ندارند.
← مردانی که در رابطه زناشویی خود از فیلمهای مبتذل الگوبرداری میکنند.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
❤️🍃❤️
#همسرداری
آن لحظاتی که مرد
دستهای زنش را در دست میگیرد
و او را لمس میکند ،
لحظاتی هستند
👈 که زن به آنها عشق میورزد
هنگام صحبت کردن ،
تماشای تلویزیون و یا در هر فرصت دیگری ،
👈 دست همسرتان را ، عاشقانه بگیرید .
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگترین نصیحتی که شنیده بودم...
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
❤️🍃❤️
خصوصيات #خانواده_موفق
١- در بین اعضای خانواده جمله " به من چه یا به تو چه " رد و بدل نمی شود،
چرا که اعضا به #گفتگو و #مشورت منطقی اعتقاد دارند
و احساس مسئولیت می کنند.👌
٢- افراد به یکدیگر #اعتماد دارند
👈❌ و از این اعتماد سوء استفاده نمی کنند
✅و اعتماد را یکی از پایدارترین ویژگی ازدواج موفق و خانواده موفق می دانند.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
🌹در مقابل #همسر خود، از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنید و زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنید
👈 از یاد نبریم زندگی هر کسی
مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره میشود
#نکته :
🌹هیچ کس نمیتونه توی #زندگی شما و همسرتون سرک بکشه!
مگر اینکه شما یا همسرتون از قبل #چراغ سبز رو بهش نشون داده باشید..
در این موارد قاطع باشید
و اجازه دخالت ندهید
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
تفاوتهای زنان و مردان
💫زنها وقتے احساسے درونشان فوران ڪند باید حرف بزنند
حالا فرقے ندارد فوران غم باشد یا شادی؛ خوشے یا ناخوشی...
آنها باید آنقدر از تمام جزییات ریز تا ڪلیات را بگویند تا حس ڪنند آرام گرفته اند!
مردها اما...
چه در اوج شادے باشند چه اوج غم ترجیحشان این است ڪه در گوشهاے خلوت به اتفاقاتے ڪه افتاد فڪر ڪنند و نهایتا لبخندے بزنند
لبخندے گاه تلخ و گاه شیرین...
تفاوتهای همدیگر را بفهمیم تا رنجش و تنش بیجا پیش نیاید
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
وقتی به کودک قولی را می دهید و
زیر قولتان میزنید، با این کار در واقع اعتماد فرزندتان را از بین میبرید!
بنابراین اگر احتمالاً خواسته كودك از توان شما خارج است، به جای کلمه «قول میدهم» بگویید؛ «سعی میکنم»
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
شب رفیقی بی ادعاست ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دعا معجزه گر برای ازدواج با همسر مناسب
بفرستید برای جوانان ☺️
👤استاد رفیعی
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ..... پارت ۲۸۴...... لبخندی کوچک روی لباش نقش بست و منم حرف دیگری نزدم ..... یه ساعت بعد ج
فصل دوم .....
پارت ۲۸۵ .......
اون روز رو به خاطر رفتار سست خودم مقابلش .... از اینکه نتونسته بودم غیبت هام رو توجیه کنم تا حذفم نکنه ..... عصبی بودم و گریه کردم ... اونقدر که شبش از سردرد خوابم برد ..... حتی برگه پذیرش بیمارستان پدرم رو به همراه کلاسورم داخل دفترش از ترس جا گذاشته بودم .... اولش فکر می کردم برخورد دوباره با این مرد از خود راضی خودش مصیبتی هست که به بقیه اندوه هام اضافه شده .... ولی نمی دونستم که این اندوه نیست ...... بلکه قراره تبدیل بشه به بهترین خاطره از دوست داشته شدنم توسط مردی که پای همه چیزم قرار بود بایسته .
چند روز بعدش دیگه تصمیم گرفتم کلا نرم سر کلاساش .... چون چیزی برای من جز مسخره شدن توسطش نداشت .... نرفتم سر کلاسا از یه طرف .... پیدا شدن یه شماره جدید روی گوشیم از یه طرف .... چون می ترسیدم نکنه ارسلان از زندان ازاد شده باشه و با یه شماره ناشناس داره زنگ میزنه جواب نمی دادم .
هر جور شده باید خودم رو یه جوری قانع می کردم تا برم و کلاسورم رو از دفتر این استاد از خود راضی بگیرم .... چون برگه بیمارستان بابام داخلش بود و موقع ترخیص بهش احتیاج داشتم .... هر طور شده یه روز رفتم دانشکده ...... از مسئول حراست خواستم تا بره دفتر کیایی و کلاسورم که اونجا جا مونده بود رو برام بیاره .... ولی چه فایده دست خالی برگشت و گفت که هیچ چیزی پیدا نکرده ..... توی بد موقعیتی گیر کرده بودم ..... من به اون برگه نیاز داشتم .
فکرم خیلی درگیر بود ..... تا اینکه اون روز بعد از ظهر کیانا فرهمند .... دوستی که به تازگی باهاش اشنا شده بودم برام زنگ زد و دعوتم کرد برم دفتر وکالتی که داره داخلش کار اموزی می بینه .
رفتنم همانا و دیدن استاد مغرور از خود راضی و خوش تیپ درس حقوق همانا ..... حتی به ذهنم هم خطور نکرده بود که شاید دوباره این فرد از خود راضی رو ملاقات کنم .
برخورد اولش از دیدنم خیلی خشک و جدی بود ... ولی کم کم مهربون شد .... برام شرط گذاشت که به شرط کلاسورم رو بهم پس میده و غیبت هام رو موجه میکنه اونم اینکه توی دفترش به عنوان منشی شروع به کار کنم .
از پیشنهادی که داده بود کم مونده بود شاخ در بیارم .... ولی واقعا شاید نمی تونستم قبول کنم ... هرچه گفتم قبول نکرد و روی حرف اولش ایستاد .... بالاخره مجبور شدم قبول کنم که اونم کلاسورم رو پس داد و در واقع حذف نشدم .... البته ناگفته نمونه که خودم هم نسبت به این پیشنهاد کاری بی میل نبودم .... فقط از دست استادم به خاطر برخورد هاش دل گیر بود .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
❤️