eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ بیدار شدن انسان توسط فرشتگان در نیمه شب 💠آیت الله بهجت(رہ) : 🔸شب که انسان می خوابد، ملائکه موکل بر انسان، او را برای نماز بیدار می کنند.و بعد چون انسان اعتنا نمی کندو دوباره می خوابد باز او را بیدار می کنند.دوباره می خوابد، باز او را بیدار می کنند… 🔸این بیداری ها تصادفی و از روی اتفاق نیست، بلکه بیداریهای ملکوتی است که به وسیله فرشتگان انجام می گیرد. 🔸اگر انسان استفاده کرد و برخاست، آنها تقویت و تایید می کنند و روحانیت‌می دهند. وگرنه متأثر می شوند و کسل برمی گردند. 🔸اگر از خواب برخاستید آن ملائکه را که نمی بینید، اقلاً به آنها سلام کنید و تشکر نمایید! 📚در خلوت عارفان
🏴 حضرت معصومه سلام الله علیها همه را شفاعت می‌کنند 🔹علامه مصباح یزدی (ره): من مکرر این تعبیر را از مرحوم آیت‌ الله بهجت رضوان‌الله علیه شنیدم؛ ایشان بعضی از مطالب را یک مقداری با ابهام می‌گفتند که اشخاص و ابطال قضیه درست شناخته نشوند، مصلحت می‌دانست می‌فرمودند، سؤال شد، چه کسی سؤال کرد نمی‌فرمودند که چه کسی هست، از چه کسی سؤال کرد، آن را هم نمی‌فرمودند؛ سؤال شد که حضرت معصومه سلام‌الله علیها فقط برای مردم قم شفاعت می‌کنند یا برای همه مسلمان‌ها؟ جواب دادند برای مردم قم میرزای قمی کافی است، حضرت معصومه برای همه شفاعت می‌کنند. گوینده‌ای می‌گفت اگر ما شیعیان برکات این قبر مطهر و این مزار شریف را می دانستیم و درست درک می‌کردیم شاید اطراف صحن حضرت معصومه الان یک خندقی شده بود از بس از خاک این اطراف برای تبرک بر می‌داشتند منتها آن طوری که باید و شاید ما معرفت نداریم که در کجا زندگی می‌کنیم. 📚بیانات علامه مصباح در جمع خادمان حرم امام رضا (ع)
🔴 آقای ! مماشت بس است!!! وحوش آشوبگر بیش از 60 تن از حافظان امنیت و مردم عادی را سرشان را بریدند آتششان زدند چاقو زدند عربا عربا کردند بسیاری حتی فیلم جنایتشان پخش شده، قاتلان دستگیر شدند اما چند نفر اعدام شدن؟ بس کنید مماشات را چه زمانی باید قاتلان و محاربان مسلح را اعدام کنید؟ درست وسط آشوب .. که هزینه محاربه و آشوبگری بالا رود یا وقتی آبها از آسیاب افتاد و قصاص هر کدام از این جنایتکاران، یک هزینه جدید برای نظام شود؟! مماشات را بس کنید.. قاتلان و محاربان را در مقابل مردم اعدام کنید.. با پیوست رسانه ای قدرتمند. این کمترین خواسته مردم برای بازگشت امنیت است
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 به نام آنکه عشق آفرید . . .♥️ رمان عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿 به قلم
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 به نام آنکه عشق آفرید . . .♥️ رمان عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿 به قلم : (میم . ر) پارت هفده ام .... انگار همه چیز رو شنیده بودن چون نمی پرسیدن چی بهت گفت . خودم رو سریع جمع و جور کردم به کمک مریم بلند شدم . احساس ضعیف بودن بدجور در گلوم بغض ایجاد کرده بود . من ناز پروده حاج بابام بودم و مادرم کمتر از گلم و نازم بهم نگفته بود و برادرم کامران اگر خیلی عصبانی بود باز به خودش اجازه نمی داد اینطور حالم را بگیرد . با حال نذار از مژگان جدا شدیم و رفتیم طبقه خودمون . خواستیم در اتاق رو باز کنم که واردبشیم باز هم صدای کیایی میخکوبم کرد . محکم و قاطع گفت : خانوم فرهمند بایستید کارتون دارم . مریم هم کنارم ایستاد . کیایی با چند قدم خودشو به ما نزدیک کرد . لباساش رو با یک شلوار کتان نوک مدادی و یک پلیور مردانه عوض کرده بود . وقتی که رسید به ما گفت : نظرم عوض شد همین امشب تنبیهتون رو میگم . بعد خیلی اروم ادامه داد : فردا که سمینار برگزار میشه میخوام یه نت کامل از تمام سخنرانی های فردا اخر سمینار بهم تحویل بدید . بعد ادامه داد : فقط لطفا کامل و جامع باشه در غیر این صورت سر کلاسای بنده دیگه حاضر نشید . قبل از اینکه من بگم چشم مریم دهن باز کرد و پرید وسط حرفش : جناب کیایی کیانا حالش خوب نیست با ضربه ای که امروز خورد دستش داغونه .... کیایی پرید وسط حرفش و گفت : خانوم رادمنش اولا اینکه استاد کیایی نه جناب . دوما مگه ایشون خودشون زبون ندارن که شما زبونشون میشی؟ مریم دیگه حرفی نزد و ساکت سرشو انداخت زیر . کیایی رو به من کرد و گفت : چشم استاد رو نشنیدم خانوم فرهمند . با درمانده گی از دست این مرد عصا قورت داده گفتم : چشم استاد ...... شنیدم که گفت : خوبه حالا شد . و بعد به سمت اتاق خودش رفت . در اتاق رو باز کردم و خودم رو انداختم رو تخت و به فردا فکر کردم .نباید کم می اوردم . باید جوری حال این استاد جوان رو می گرفتم که فکر تنبیه کردن از سرس بیافته . جوری باید باهاش برخورد می کردم که فکر خیلی چیزا از سرش بیافته و بفهمه نباید با یه خانوم این طور رفتار کنه . البته از دست خودم هم ناراحت بودم . چرا من باید اینقدر ضعیف باشم و نتونم جلوی یه مرد رو بگیرم . شاید به خاطر نوع تربیتم در خانواده بوده که همیشه حجب وحیا در رتبه اول قرار داشت . حاج بابام جوری منو بار اورده بود که جز خودش کسی رو مرد نبینم . مثل یه باغبان از گلش که من باشم مراقبت کرده بود . از روی تخت بلند شدم که دیدم مریم در همان سکوتی که در مقابل کیایی کرده بود با همان سکوت روی تخت به خواب رفته . دلم برایش سوخت به خاطر من از کیایی حرف خورد . قران کوچکم رو از کیف دستیم بیرون اوردم و بازش کردم و شروع کردم به خواندن . انگار دلم سبک شده بود‌ . با خودم به فکر فرو رفتم .کیایی هنوز منو نشناخته چون اگر می شناخت هیچ وقت چنین تنبیه ای برام در نظر نمی گرفت . چون اخلاقم به گونه ای بود که در هر جلسه و همایش و یا حتی سر کلاس درس حتمن نت برداری میکردم اونم جز به جز . فقط مشکلی که بود دستم با ضربه ای که بهش خورده بود زیاد باهام همکاری نمی کرد . در همین فکر ها بودم که یاد حرف کیایی افتادم که گفته بود سمینار فقط فرداست . پس چرا می خواستن ما رو برای پس فردا که روز سوم بود نگه دارن ؟ حتمن برنامه ای داشتن که نخواستن لو بره . کم کم چشمام گرم شد و به خواب رفتم . از درد دست و کتفم حوالی ساعت سه صبح بیدار شدم عمیق درد می کرد . انقدری که اشکم دوباره سرازیر شد . مریم با صدای گریه ام بیدار شد . چیزی شده کیانا ؟ چرا گریه می کنی ؟ گفتم : کتفم خیلی درد میکنه . چیز مهمی نیست و سریع اشکام رو پاک کردم . مریم که انگار پی به بد بیاری من برده بود اومد و بغلم کرد و گفت : الهی بگردم دورت .. رمان زیبای عشق در همین نزدیکی() ۴۰۰ پارت هست و روزانه توی همین کانال پارتگداری داریم . توی کانال وی ای پی همه ی پارت ها گذاشته شده. هزینه عضویت فعلا ۳۰ هزار تومان هست و به زودی به ۴۰ هزار تومان افزایش پیدا میکنه. پس زودتر برای عضویت اقدام بفرمایید🌸 https://eitaa.com/joinchat/3223388388C6388116db8 شرایط وی ای پی 👆👆 🌿 ادامه دارد ... @kashaneh_mehrr 🌿 منتظر فصل دوم این رمان از همین کانال باشید. دوست عزیز : نشر و کپی برداری از این رمان به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد . 🌿 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
37.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ ۲ بازخوانی سرود رفیق شهیدم در رسای شهدای حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ "علیه السلام" 🌷 منم یه آرشامم... منم علی اصغر.... منم محمد رضا.... مدافع این سنگر....
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَابْنَ عَلِيٍّ اَلْمُرْتَضَى... 🌱سلام بر تو ای یادگار امیرالمومنین . سلام بر تو و بر روزی که زمین درد کشیده را، با عدالت علوی التیام خواهی داد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
📸 حجله شهید سید روح الله عجمیان 🔸خواهرش با ناله می‌گفت: - اسمش رو گذاشتیم روح الله و در راه رهبر و روح الله شهید شد. 🔹امام خمینی: و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و استضعاف را چشیده باشند. همین تصویر این حجله و این خانه، خیلی حرفها برای گفتن دارند!
سلام برآن بدنی که لباس هایش به تاراج رفته . . . زیارت ناحیه مقدسه
🌹 آیین وداع و تشییع پیکر مطهر شهید بسیجی مدافع امنیت سید روح الله عجمیان 🌹 ⏪ مراسم وداع : یکشنبه ۱۵ آبان همزمان با نماز مغرب و عشا - مسجد جامع کمالشهر ⏪ مراسم تشییع : دوشنبه ۱۶ آبان ساعت ۹ صبح _ابتدای ۴۵ متری گلشهر ، تقاطع شهید بهشتی به سمت امامزاده محمد(ع)