عشق ینے بگی داره گریم میگیره بگه بیخود،مگه دسته خودته؟ عشق ینے اشکاتوببینه،زبونش بندبیاد. عشق ینے الکی بگی قهرم،جـدی بغض کنه. عشق ینے باهاش دعواکنی آخرش بگه دوستت دارم. عشق ینے اون "م" مالکیت آخره اسمت عشق ینے بعداز چند ماه نه توبتـونی فراموشـش کنی نه اون...عشق ینے بعداز یه عالمه دعوا بگه،بیام پیشت؟ عشق ینے وقتی پیشه توام آرومم عشق ینے بهترین ساعتای عمرم وقتیه ک پیشتم. عشق ینے دستشو بگیری دلت بلرزه عشق ینے توچشماش نگاه کنی مطمئن بشی دوست داره/عشق ینے بگه همه ی دنیاهم جمع بشن نمیتونن جدامون کنن/عشق ینی ی ساعت نگذشته ازاون موقع ک دیدیش ولی دلت براش تنگه #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

🍁شبـی رویـایـی ✨خوابـی شیـرین 🍁همـراه با آرامش ✨و یـاد خـدا 🧡 🍁براتـون آرزومنــدم شبتـون زیبـا و در پنـاه خـدا 🍁

🌿 میانِ اینهمه گرفتاری و روزمرگی مگر آدم چه میخواهد جز یک “دلِ” گرم ❤️ و فنجان چایی شیرین که☕️ بدونِ فکروخیال نوشید و آرام گرفت.... #بفرماچاااااۍ‌عصرونه

🌿 -وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لاَ رَيْبَ فِيهَا +و گواهی می دهم که تو حجت خدایی، شما آغاز و انجام هستید و بازگشت شما حق است‌..♥️ ،زیارت‌آل‌یاسین- #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌻 سلام امام زمانم🪴

فصل دوم ...... پارت ۳۴۳ ...... صدای موزیکش یکمی بالا بود .... همشون از ماشین پیاده شدن و اقا فرهاد و مریم با ذوق دست می زدن .... اقا امیر و نیلوفر دست در دست هم ... سرشون هم پایین یه کناره ایستاده بودن : مثل من ماهم شده مجنون تو لیلی طرح خندت دلربایی میکند خیلی معماری چشمانت ظریف و قاجاریست در سرای قلبم شاهانه جا داری دلبر خوش مهارت دلم را به غارت بردی ای عشق شدی چلچراغ این عمارت دلم مبتلایت شد و با نیم نگاهت قلب ما را چه شیرین کشیدی به اسارت دلبر خوش‌ مهارت دلم را به غارت بردی ای عشق شدی چلچراغ این عمارت دلم مبتلایت شد و با نیم نگاهت قلب ما را چه شیرین کشیدی به اسارت بعد از چند دقیقه اقا امیر خم شد داخل ماشین و صدای موزیک رو کم کرد و رو کرد سمت اقا فرهاد : فرهاد تو رو خدا بسه .... نیمه شبه ..... همسایه ها میگن چه خبر شده حتمن . اقا فرهاد با خنده به حرف اومد : از این خبر مهم تر امیرعلی زن گرفته ..... بابا مثلا عروس داریم میاریما ..... باید یه دستی بزنیم .... چهارتا فشفشه روشن کنیم .... پنج تا کِل بکشیم پشت عروس .... نزن تو ذوقمون دیگه جان مادرت . دیگه پشت پنجره نموندم و پرده رو انداختم و اومدم لبه تخت نشستم . شب عروسیم با ارین یادم اومد ..... سوپرایزم کرده بود با خرید یه خونه ..... انداخته بودمش داخل اب استخر .... فکرشم نمی کرد با لباس دامادی پرتش کنم تو اب .... فردایی صبحش خیلی قشنگ تلافی کرده بود و منو انداخته بود تو اب استخر . از یاد اوری خاطرات گذشته ام با ارین خنده روی لبم نقش بست و با صدای باز شدن در به خودم اومدم . صدای اقا فرهاد که داشت به مریم می گفت : کی میشه ما هم عروسی بگیرم و خیالمون راحت بشه ..... مریم من دیگه طاغت ندارم یه لحظه ام ازم دور بمونی . مریم هم با صدایی اروم جوابش داد : تو که اینقدر عجول نبودی ..... نوبت ما هم میشه .... بعدشم ما که همیشه پیش هم هستیم ..... دیگه این دلتنگی چه معنی میده . اقا فرهاد جواب داد : مریم .... اینی که تو این سینه لامصبم می تپه قلبه .... جنابعالی هم داخلشی ....‌ یه لحظه نباشی دیگه نمی زنه . بعد دوباره فرهاد رو مخاطب قرار داد : برق پذیرایی روشنه .... نگاه کن کفشای کیانا هم هست .... کیانا که اصلا نگفته بود میاد .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️

فصل دوم ..... پارت ۳۴۴ .......‌ مانتوم رو پوشیدم .... داشتم شالم رو سر می کردم که صدای مریم بلند شد : کیانا ..... کیانا اومدی از مشهد ؟ شالم رو سرم میزون کردم و اروم از درب اتاق رفتم بیرون .... اقا فرهاد سر به زیر و خجالت زده سلام کرد : زیارتتون قبول باشه .... ایشالله دفعه بعد با مریم خانوم بریم مشهد زیارت ..... اونجا هی می گفت ای کاش منم با کیانا می رفتم مشهد . لبخندی زدم که مریم چند قدم رو با سرعت طی کرد و خودشو انداخت تو بغلم : تو چرا خبر نکردی که داری میای ؟ .... کی برگشتی ؟ سلام مریم جون ..... اجازه بده سلام علیک کنم . بعد رومو کردم سمت اقا فرهاد : سلام .... خیلی خوش اومدید .... ایشالله دفعه بعد قسمت بشه باهم بریم . بعد رومو کردم سمت مریم : همین امروز اومدم مریم ..... حتی هنوز چمدونم رو درست و حسابی جمع و جور نکردم . مریم کیفش رو روی مبل رها کرد و رفت سمت فرهاد : میشه امشب پیش کیانا بمونم ..... اینم کلید طبقه بالا . اقا فرهاد کلید رو گرفت : اره .... اجازه نمیخواد که ..... بمون .... با اجازه ..... منم زودتر برم بالا .... همه خسته هستیم ‌.... مریم جان شب بخیر خانوم . مریم جوابش رو داد : شب بخیر عزیزم . با رفتن اقا فرهاد شال و مانتوم رو در اوردم و یه نگاه به مریم کردم : این چه کاری بود کردی ؟ با تعجب زل زد بهم : مگه چیکار کردم ؟ اخر سفر قشنگتون رو بهش کوفت کردی ..... مریم برا بار هزارم دارم میگم .... شوهرت اومده اینجا خونده خریده فقط واسه خاطر تو ....‌ اون وقت تو خیلی راحت بر می گردی کلید خونه رو بهش میدی و میگی می تونم امشب پیش کیانا بمونم .... اخه دختر عاقل ..... کدوم مردیه که جلو یه نفر دیگه رو حرف زنش حرف بیاره ....‌ اون بیچاره ام تو رو در بایستی بر میگرده میگه بمون . دیدم در سکوت داره نگام میکنه که ادامه دادم : کارت خیلی اشتباهه . اروم اومد سمتم : کیانا دلم واست تنگ شده بود .... یکم بمونم میرم پیشش ... باور کن فرهاد اونجوری نیست . روی مبل تک نفره لم دادم : تو هنوز مردا رو نشناختی مریم ..... مردا وقتی به یه چیز دل ببندن محاله عقله ازش دل بکنن حتی شده واسه یه لحظه .... اینقدر با دل اون بدبخت بازی نکن . بعد رومو کردم سمتش : بیا یه چایی واست بریزم .... یه نیم ساعت بشین پیشم بعد برو پیشش .... خدا رو خوش نمیاد هی جلوش دوستم دوستم می کنی ..... بابا طرف زن گرفته کنارش باشه نه کنار دوستش .با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ ❤️

مُحبّت همه چيز را شكست ميدهد و خود شكست نمي خورد... به اين جمله اعتقاد داشته باشید، محبت بر همه چيز غالب است، بالاترين قدرت را دارد، سنگ را آب ميكند و كوه را جابجا... اگر روزي به كسي محبت كرديد باور داشته باشيد هرگز نخواهد توانست از ياد ببرد. ماندگارترين اثر هنري انسان محبت است. هرگز وسعت محبتمان را كم نکنیم.🌹 #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

♥️🍃 ازبس‌کهِ دوستَت‌دارم فکرمیکنم؛دیگرهیچ دوست‌داشتنی همرنگ دوست‌داشتن‏‌های‌ِمن نیست...! تو معنیِ‌تمامِ‌رنگ‌های‌دنیایی.. 🥰♥💍 ‌‌  ‌‌‌ ‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

🪴🌼🪴🌼🪴🌼 در هنگام غر زدن خانوم‌ها چه کنیم؟! 1️⃣اولین قدم اینه که، مرد با کلام خودش حس‌های منفی خانوم را کم کنه. جملاتی ساده مثل؛ 👈«منم متاسفم» 👈«حق با توئه» 👈«من حرفت را میفهمم عزیزم» 👈«از من چه کاری برمیاد تا انجام بدم» این جملات از سمت آقا میتونه اوضاع را تغییر بده، چون در کاهش احساسات منفی خانم خیلی موثره. 2️⃣دومین قدم این که میتونید در طولانی مدت علت‌های احساسات منفی خانم را متوجه بشید و اونو رفع کنید.💜💜 ‌‌‌ ‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

😎 تا وقتی باور دارید از همسرتان بهترید؛ او قلباً از شما متنفر خواهد بود! ‌‌‌ ‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

🌸اینجا وقت سختی‌ها میشه پناه آورد اگه زندگی‌ باب دلت نبوده و خیلی سختی کشیدی ولی هنوز ناامید نشدی و ادامه میدی؛ بدون نگاه این امام رئوف همراه زندگیته و حواسش بهت هست 😍 #امام_رضایی🤍 •━━━━•|•♡•|•━━━━• ⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅