eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ...... پارت ۴۶۸ ....... بدون حرف سوییچ رو گذاشتم کف دستش و نشستم داخل ماشین .... اونقدری نگ
فصل دوم ...... پارت ۴۶۹....... اقا فرهاد کلافه دستی توی موهاش کشید و روی پله نشست : ای خدا .... نمی دونم کی قراره این بدبختی تموم بشه ..‌‌‌‌... به جای اینکه بیاد بریم دنبال زنش بگردیم رفته داخل خونه افتاده به جون وسایل ..‌‌‌‌.... رسما خودشو روانی اعلام کرده ‌. کاری نمیشد کرد ..‌‌.... اون شب تا پاسی از شب هر جا که به فکرمون می رسید رو گشتیم ...... ولی انگاری نیلوفر اب شده بود رفته بود توی زمین ...... اقا امیر دیگه رو در بایستی و همه چیز رو گذاشته بود کنار و علنا گریه می کرد ..... پدر و مادر نیلوفر هم ازش بی خبر بودن و اونام با فهمیدن قضیه رفتن حالشون خراب شد . نیلوفر باردار بود و حالش مساعد نبود ..... دلش شکسته بود ولی کجا می تونست رفته باشه با اون حال خرابش ....‌ همه نگران حالش بودیم ..... هیچ بیمارستانی اسمی ازش ثبت نکرده بود . خسته و کوفته ساعت ۴ صبح همگی برگشتیم خونه ..... اونقدری پاهام درد می کرد که نمی تونستم راه برم ..... مریم اونشب اومد پیش من ..... اقا فرهاد رو فرستادیم بره پیش اقا امیر تا تنها نباشه . حتی فرصت نکرده بودم گوشیم رو چک کنم .... مامان ملیحه کلی برام پیام گذاشته بود .‌‌‌‌‌... ترجیح دادم فردا اول وقت بهش زنگ بزنم ..... از شرکت چندباری تا وقت اداری باهام تماس گرفته بودن که جواب نداده بودم ....‌ چون کارم رو نیمه کاره رها کرده بودم ..... یه پیام از یه شماره ناشناس هم واسم اومده بود : صبح دل انگیز شما بخیر ..‌‌.. شمارتون رو از خانوم نوجبایی گرفتم .... ببخشید می خواستم از خودتون بگیرم ولی نشد .... خواستم بگم از امروز تا عید نوروز تمام وقت سر تایم پرواز هستم و نمیام شرکت .... فرصت خوبیه بدون اینکه منو ببینید رو حرفام فکر کنید . گوشی رو خاموش کردم .... چشمم خورد به گل خشک شده ای که روی درب ماشینم گرفته بودم ....‌ واقعا چی میخواد بشه ..‌... نمی تونم از فکرش بیام بیرون ..‌‌.. ولی گذشته ام چی میشه .‌‌‌‌.... من قبلا عاشق بودم ....‌ عاشق کسی که تموم وجودش عشق و محبت بود ..‌‌‌... اگر حالا که نیست و من شدیدا احساس تنهایی و انزوا می کنم ....‌ اگر یکی پیدا بشه که تنهایی و انزوای درونم رو خریدار باشه باید چیکار کنم ...‌‌.. چه جوابی باید بدم که هم دل خودم راضی باشه و هم به گناه نکرده خودمم رو از همه چیز محروم نکنم ‌..... فکر و خیال امون نمی داد بخوابم . دو روز مونده تا عید ...... همه چیز در حال نو شدن و تازگیه ..... شکوفه های نورس امسال زودتر از سال قبل جوونه زدن ..... هوا همچنان سرد هست و این سردی به جون ادمی می شینه . فردا دارم میرم مازندران پیش خانواده ام ......****با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ عشق در همین نزدیکی / فصل دوم 🌿 به قلم : (میم . ر) 🌿 ادامه دارد... دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد .**** 🌿 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
قهرمان كودكي ده ساله كه دست چپش در يك حادثه رانندگي از بازو قطع شده بود ، براي تعليم فنون رزمي جودو به يك استاد سپرده شد. پدر كودك اصرار داشت استاد از فرزندش يك قهرمان جودو بسازد استاد پذيرفت و به پدر كودك قول داد كه يك سال بعد مي تواند فرزندش را در مقام قهرماني كل باشگاه ها ببيند. در طول شش ماه استاد فقط روي بدن سازي كودك كار كرد و در عرض اين شش ماه حتي يك فن جودو را به او تعليم نداد. بعد از 6 ماه خبررسيد كه يك ماه بعد مسابقات محلي در شهر برگزار مي شود.استاد به كودك ده ساله فقط يك فن آموزش داد و تا زمان برگزاري مسابقات فقط روی آن تك فن كار كرد.سر انجام مسابقات انجام شد و كودك توانست در ميان اعجاب همگان با آن تك فن همه حريفان خود را شكست دهد! سه ماه بعد كودك توانست در مسابقات بين باشگاه ها نيز با استفاده از همان تك فن برنده شود و سال بعد نيز در مسابقات كشوري، آن كودك يك دست موفق شد تمام حريفان را زمين بزند و به عنوان قهرمان سراسري كشورانتخاب گردد. وقتي مسابقات به پايان رسيد، در راه بازگشت به منزل، كودك از استاد رازپيروزي اش را پرسيد. استاد گفت: "دليل پيروزي تو اين بود كه اولاً به همان يك فن به خوبي مسلط بودي، ثانياً تنها اميدت همان يك فن بود، و سوم اينكه راه شناخته شده مقابله با اين فن ، گرفتن دست چپ حريف بود كه تو چنين دست نداشتي! ياد بگير كه در زندگي ، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده كني.راز موفقيت در زندگي ، داشتن امكانات نيست ، بلكه استفاده از "بي امكاني" به عنوان نقطه قوت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من که دلداده‌ی آل پیغمبرم من غلام‌زاده‌ی زاده‌ی حیدرم واله بی دلم عاشق بی سرم پر ندارم ولی بی‌پرم می‌پرم (ع🎊 |💙🤍 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طمع روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست. برای همین کار وزیرش را مامور میکند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت وتاجش را به او بدهد.وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد. عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم شاید جواب تازه ای داشت بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش. خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید: ” کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری"
پُست گل مردی مقابل گلفروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی بخرد برای مادرش و سفارش دهد تا پست شود وقتی از گلفروشی بیرون آمد دختر کوچکی را دیدکه کنار خیابان نشسته و هق هق گریه میکرد مرد از او پرسید دختر کوچولو چرا گریه میکنی؟ کودک گفت میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم اما فقط 32 سنت پول دارم گل رز 5دلار است. مرد لبخندی زد و گفت با من بیا من برای تو یک شاخه گل رز میخرم تا به مادرت هدیه دهی..مادرت کجاست؟؟؟ دختر دست مرد را گرفت و گفت آنجا... آن قبرستان. مرد به همراه دختر و یک شاخه گل رز به قبرستان رفتند کنار یک قبر تازه.... مرد دلش گرفت به گلفروشی باز گشت و گفت ... دسته گلم را پست نمیکنم خودم میبرم و 950 مایل رانندگی کرد... تا به مادرش برسد.
عشق یعنی در میان غصه های زندگی یک نفر باشد که ارامت کند... ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
♥️🍃 دوست داشتن حساب و کتاب ندارد باید همه‌ی وجودت دل شود و همه‌ی فکرت دوست داشتن ...❤️ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃 عشق یعنی: نفست بند یکی باشد و بس نگهت جز به یکی مات به هرجا نشود❤️ ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
♥️🍃 میدونـی قشنگیش کجاست⁉️ با هم ادامه دادن ، با هم تلاش کردن ، با هم درستش کردن ، با هم جـلو رفـتـن ، با هم رسیدن ، با هم موندن ، وگـرنه چشـم هر روز یکـی بـهتـرشو میبینه! ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃 ✍حقوق بزرگسال‌ها نه تنها رعایت نمی‌شه پرداخت هم نمی‌شه! دست‌کم حقوق بچه‌ها رو رعایت کنیم! ‌‌‌ ‌ ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi