حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
فصل دوم ........ پارت ۴۷۲ ....... اقا امیر سر به زیر و ناراحت رفت توی فکر که مریم بهش اشاره زد که ت
فصل دوم ......
پارت ۴۷۳ .......
نمی دونستم با این دلم باید چیکار کنم که همش منتظر پیامش بود و حالا که پیامش رو خونده بودم خواب از سرم پریده بود و نمی تونستم از استرس اروم بگیرم .
فردا صبح زود بعد از نماز راهی شدم سمت مازندران .... از بس مسافرین زیادی داشتن به شمال می رفتن که جاده کندوان ترافیک بود و این رانندگی رو واسم سخت می کرد .
بالاخره حوالی ظهر رسیدم منزل اقاجونم اینا که با استقبال گرم کتایون و خواهر زاده نقلی خودم مواجه شدم : به خواهر کوچیکه ..... دلم برات یه ذره شده بود کیانا ..... خیلی بی معرفتی که یه سری نمیای پیش ما شیراز .
سلام کتایون جون ..... الهی بگردم دور این مروارید خاله .... باور کن اینقدر این چند وقت درگیری کاری داشتم حتی نشد بیام مازندران به اقاجون و مامان سر بزنم ..... بده بغلش کنم این جیگر خاله رو .
بچه رو از بغل کتایون گرفتم و در حالی که داشتم می چلوندمش و بوسه پشت بوسه روی گردنش می ذاشتم راهی داخل شدیم .
غروب سال تحویل میشد ...... سفره هفت سین قشنگ مامان ملیحه بر پا شده بود و عطر سبزی پلو با ماهی گرد بیج (یه نوع غذای شمالی که با ماهی سفید درست میشه ) واسه شام کل خونه رو پر کرده بود .
اقاجونم طبق عادت هر ساله اش قرآن تلاوت می کرد ..... کامران و اقا میثم گرم صحبت بودن ..... اروم قرآن جیبی توی دستم رو باز کردم و مشغول تلاوت شدم تا سال تحویل بشه ..... صدای دعای تحویل سال از تلوزیون داشت پخش میشد و حرم امام رضا رو نشون می داد .... مامان ملیحه زیر لب اروم ذکر می گفت ..... اقاجونم همچنان مشغول تلاوت بود ...... قرآنم رو به ارومی بستم و به قلبم چسبوندم ..... حالم اون لحظه دست خودم نبود ..... از خدا حال خوب خواستم .... اینده روشن خواستم ..... عاقبت بخیری خواستم ...... سال تحویل شد .
بازار عیدی دادن و عیدی گرفتن حسابی گرم بود ...... اقاجونم نوه ی خوشگلش رو بغل گرفته بود و حسابی نازش می داد ..... کامران هم حسابی سر به سر من و کتایون می ذاشت که مثلا با اومدن این نوه دیگه از چشم اقاجون افتادیم و این نوه نو رسیده قند عسل اقاجون شده .
شام در محیطی گرم و صمیمی خورده شد و بعد شام بازدید مهمون ها اغاز شد ..... اخر شب خسته از یه شب قشنگ و به یاد موندنی راهی اتاقم شدم ..... اتاقی که سراسر خاطره بود واسم .... خاطراتی که هرگز از جلو چشمم کنار نمی رفتن و نمی تونستم فراموششون کنم .تخفیف عیدانه داریم قشنگا،
به مناسبت اعیاد شعبانیه تا روز عید عضویت در وی آی پی فقط با۴۰هزار تومن هست پس جا نمونی😍 یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
لینک قسمت اول
https://eitaa.com/Hesszendegi/61558
❤️❤️❤️
عشق در همین نزدیکی / فصل دوم 🌿
به قلم : (میم . ر)
🌿 ادامه دارد...
دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد .**** 🌿
🌼
🍃🌼
🌼🍃🌼🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
تخفیف عیدانه داریم قشنگا،
به مناسبت اعیاد شعبانیه تا روز عید عضویت در وی آی پی فقط با۴۰هزار تومن هست پس جا نمونی😍 یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍
به ازاده جون پیام بدید
@AdminAzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃
💕 تمـام خنـدههایم را
نـذر کردهام
تا تـو همان باشی
کہ صبـحِ یکی از روزهاے خدا
عطـر دسـتهایت
دلتنگیام را بہ باد میسپـارد...💕
#صبحت_بخیر_دلبر💖
♥️🍃
◹وقتی با تمامِوجودت عاشق کسی میشی ،
وقتی دوستش داری :⤥
میشه یه بخشی از دعاهات ،
میشه یه قسمت از پسوردات ،
میشه دلیل خندههات ،
میشه دلیل بیدار شدنت ،
میشه دلیل آنلاین شدنت ،
میشه تنها امیدت ...
تنها چیزی که :⤥
واسه خوب بودن بهش نیاز داری،
تنها کسی که :⤥
حال دلت رو خوب میکنه ،
همه دلخوشیت ، همه زندگیت ، همه ...
و تو جانان من ؛
◿همه این همههای غیرتکراری منی
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
💞محترمانه هم می شود اختلافات زناشویی را حل کرد
🌸می توانیم با همسرمان اختلاف داشته باشیم
بدون اینکه دعوا کنیم
💞آرامش در گفتگو درباره مشکلات تنها کلید حل اختلافات است
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
از همسرتان صادقانه تعریف کنید.
این احساس خوب را با او به اشتراک
بگذاریدقدردانی حسی خوب می آورد
و البته رنگ تازه ای هم به روابطتان
میدهد
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
💠 #کف_زدن_شیطان
🔴 #پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله
💠اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فیالبَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی!
💠 زمانی که زن با همسرش در منزل #دعوا و مشاجره میکند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک #شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و #خوشحال کرده است!
📙 لئالیالأخبار،ج ۲،ص ۲۱۷
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi