امام رضا علیه‌السلام: نگران نباش و فرزند بخواه، بدان خداوند روزی ایشان را می دهد... اصول کافی #استوری @Heyate_Majazii

‹ اَنتَ کَهفی › تو امید منی. @Heyate_Majazii

رمضان🌖 #ماه_خدا 🔆دعای روز بیستم و پنجم ماه مبارک رمضان ⏳امروز یکشنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۲ ۲۵ رمضان ۱۴۴۴ ١۶ اوریل ۲۰۲۳ @Heyate_Majazii

🌅بسم الله الرحمن الرحیم🌅 🔆چله دعای نور ✨ #چله_عاشقی #صبح_نو @Heyate_Majazii

مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ در حالی که به (پیشگاه) او بازمی‌گردید، (پایبند دین الهی باشید) و خود را از (خشم) او حفظ کنید و نماز را کامل و بی‌نقص به‌جای آورید و از مشرکان نباشید؛ روم - ۳۱ @Heyate_Majazii

كُلُّ مستحيلٍ بقُدْرَةِ اللّهِ يكون همه ی ناممکن ها باقدرت خدا ممکن میشوند. @Heyate_Majazii

‏«أتمنى أن تكون كُل الطرقات التي أسلكها من اليوم ولآخر حياتي آمِنة وصالحة لي، وأن ترضى صاحب الزمان عنّی» کاش همه راه‌هایی که میروم از این روز تا آخر عمرم برایم امن و خوب، و اینکه امام زمان از من راضی باشد ... @Heyate_Majazii

هر شاهدی که در نَظر آمد به دلبری در دل نیافت راه که آنجا مکانِ توست ... #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ˹ @Heyate_Majazii

و پیامبر اکرم(ص) همیشه اولین #عامل به آیات قرآن بوده است. به محض امر خدا که « حق خویشاوند را بده» ، #فدک را به تو بخشید. و با حق شما از فدک، همان شد که با حق ولایت امیرالمومنین علی (ع) !! #جزء_بیست_و_یک #آیه_۳۸_سوره_روم @Heyate_Majazii

🔆 داستان کوتاه ‍ در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند: فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند! عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند... ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت: ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت: نه، بریدن درخت اولویت دارد... مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است... عابد با خود گفت: راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم، و برگشت... بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت، روز دوم دو دینار دید و برگرفت، روز سوم هیچ پولی نبود! خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت... باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟! عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم! ابلیس گفت: زهی خیال باطل، به خدا هرگز نتوانی کند! باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: دست بدار تا برگردم! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟! ابلیس گفت: آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی... @Heyate_Majazii

وَ لا مِنْ بابِکَ مَطْرودین خداوندا ما را از درگاهت دور مکن! @Heyate_Majazii

خودتان‌ را به خوش‌ اخلاقی تمرین‌ و ریاضت‌ دهید زیرا که‌ بنده‌‌‌ی‌ مسلمان‌ با خوش‌ اخلاقی‌ِ خود، به‌ درجه‌‌ روزه‌‌گیرِ شب‌ زنده‌‌دار می‌‌‌رسد. 🔸-امام‌علی‌علیه‌السلام- #حدیث_گرافی @Heyate_Majazii