eitaa logo
حیدر علی مولا
5.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1 فایل
بی‌علےهرگز نشاید دم‌ ز دینداری‌ زدن ! کل‌ِ ایمان‌ راڪسےدارد‌ ڪہ‌ ایمانش"علی"ست ارتباط با ادمین جهت تبلیغ و تبادل و ارسال فایل های مرتبط با آقا امیرالمؤمنین جهت نمایش در کانال @ali_moola
مشاهده در ایتا
دانلود
35.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم @Heydar_ali_moola
CQACAgQAAx0CVc35HwACtJ9kigvO-rahEM-zBLYfG9UAAfSWIZ8AAvURAAK_AVBQB6uwnpef4FgvBA.mp3
1.84M
🎵فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام از کتب اهل سنت کانال محبین آقا امیرالمومنین👇 https://eitaa.com/joinchat/3215786309Cc640a826b3
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•💛🌱• حضرت مهدی(عج): ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست.. @Heydar_ali_moola
♻️ چرا روز جمعه را جمعه نامیدند ⁉️ ⬇️ مردی از امام باقر علیه السلام پرسید: چرا جمعه را جمعه نامیدند؟ حضرت فرمودند: 💞 همانا خداوند متعال، در روز جمعه٬ مخلوقاتش را جمع نمود برای میثاق گرفتن بر ولایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و وصی او امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام. 💓 پس این روز را جمعه نامیدند زیرا کل خلق ، در آن جمع شدند‌. 📗 الکافی: ج۳،ص۴۱۵.   💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖 @Heydar_ali_moola
هدایت شده از نُقطه تَهِ خَط 🖋
انا لله و انا الیه راجعون ۱. طبق بیان رجال و مراکز مرتبط ، این حمله یکی از بزرگترین و وسیع ترین جنایات بعد انقلاب بوده و تعداد شهدای این جانسوزه! ۲. تمام کشور ها و حاکمان ممالک مختلف با الفاظ و ادبیات خاص این حمله رو محکوم کردن ، از آلمان بگیر تا که رسما ببانیه داده و گفته ما دخالتی نداشتیم ، اما امثال بر طبل شادی می کوبن و طعن میزنن! واقعا یعنی چی!!! مردم کشته شدن! می فهمین ؟! واقعا از کشته شدن مردم بیگناه خوشحالی و می خواهی در پیشبرد افکار خودت ازشون استفاده کنی! هر چی هم اختلاف نظر و باشه ، کشته شدن مردم و درد داره! ۳. بیجا کرده محکوم کرده چون هر آتیشی هست از گور اون بلند میشه ، شک نکنین ۴. پیج های اهل سنت مثل شبکه و و پیج و و امثالهم رو ببینید ، می فهمین این جنایات از کجا آب می خوره! می فهمید پیروان همان پس ماندگان دودمان ملعون هستن با همون عقیده و تفکر ۵. دلمون از مردم بی گناه و هموطنانمون درد و غصه داره اما در این فضای داغدار بودن که تنور احساسات دااااغ است ، مراقب باشین ی عده نون خودشون رو به قلب و فکر ما نچسبونن ... نقدهای بسیار جدی و سوالات بسیار مهم به ارگان های و وارده که در وقتش باید مطرح و بررسی بشه. مراقب باشین از خون مردم بیگناه ، موج حق بجانب بودن و مظلوم نمایی و قبولوندن اغراض سیاسی و حزبی سیاسیون داخلی رخ نده .. ✔حادثه تروریستی حرم امام رضا علیه السلام و شهادت رو دو روحانی به دست دودمان سقیفه ✔ حادثه حرم شاهچراغ به دست دودمان سقیفه ✔دوباره شاهچراغ به دست دودمان سقیفه ✔شهدای ناجا راسک به دست دودمان سقیفه ✔کرمان به دست دودمان سقیفه و ...... با صرفا شعار ، انتقامی گرفته نمیشه اولویت انتقام باید از جریانی ک اینکار رو کردن گرفته بشه بعد کذا و کذا صدها خانواده امشب عزیزانشون هستن خدا کنه بفهمن .. بفهمن این آه هایی که از جگر سوخته بلنده ، رو می گیره 🌺🌼 نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🌼🌺 ⚜️ کانال نقطه تَهِ خط ⚜️ [پراکنده‌نویسی شیخ محسن امامی] لینک کانال👇 https://eitaa.com/noghte_tahe_khat
🛑 اقرار به جایگاه خودش و در جهنم و لعن عمر توسط وی 🖇 ۲۲ جمادی‌الثانی سالمرگ ابوبکر بن ابی‌قحافه متخلف اول اهل‌بدعت (عیدالزهرا الثانی)🥳🥳 👤 محمد بن ابی‌بکر می گوید وقتی با پدرم تنها شدم به او گفتم: ✅ يا أبه ، قل : « لا إله إلا الله » . قال : « لا أقولها أبداً ولا أقدر عليها حتى أرد النار فأدخل التابوت . فلما ذكر التابوت ظننت أنه يهجر.... 🔰 اى پدر! بگو لا اله الاّ اللّٰه گفت: هرگز نگويم و توان گفتن آن را ندارم تا كه در آتش جهنم بیفتم و وارد تابوت شوم. وقتى اسم تابوت را شنيدم گمان كردم دارد هذيان مى‌گويد، به او گفتم: چه تابوتى‌؟ گفت: تابوتى از آتش كه با قفلى آتشين بسته است. در آن تابوت دوازده نفر هستند از جمله من و اين رفيقم،😳 گفتم: عمر؟ گفت: آرى! پس چه كسى را مى‌گويم! (من و عمر)و ده نفر ديگر که در چاهى در دوزخ‌اند كه بر آن چاه صخره‌اى است كه هر گاه خدا بخواهد اتش جهنم را زیادتر و سوزان‌تر کند آن صخره از روی چاه برداشته شود.(که حرارت و آتش چاه موجب میشود کل جهنم سوزان تر شود)😱 گفتم: دارى هذيان مى‌گويى‌؟ گفت: نه به خدا هذيان نمى‌گويم، خدا لعنت كند پسر صَهاك (نام مادر عمر است)را، همان او است كه پس از اينكه نزد من آيد مرا از گفتن ذكر توحيد بازدارد، چه بد رفيقى است، خداى لعنتش كند‼️ 📚کتاب سلیم بن قیس هلالی، ج۱ ص۳۴۹
عبدالله بن بکر می‌گوید: با امام صادق علیه السلام در مسیر مکه به کوهی رسیدیم بسیار مهیب و ترسناک! من از مشاهدۀ آن کوه اظهار تعجب کردم؛ حضرت فرمود: آیا می‌دانی چیست؟ این کوه بر روی درّه‌ای از درّه‌های جهنم واقع شده است که قاتلانِ جدّم سیدالشهدا در درون آن به شکنجه‌های بیحساب مبتلایند.. هرگاه در مسیرم از کنار این کوه می‌گذرم، ابوبکر و عمر را مشاهده می‌کنم که التماس‌کنان از من تمنای خلاصی دارند. و من ابتدا نگاهی به قاتلان جدم حسین افکنده و سپس رو به آن دو نفر کرده می‌گویم: هر بلایی که اینان بر سر ما آوردند، پایه‌گذارش شما بودید شما بودید که ما را کشتید و از حقّمان محروم ساختید و به جای ما متولی امور شدید... خدا رحم نکند به حال هر کس که دلش به حال شما به رحم آید!! و در این میان، خواهش و التماسِ دومی، بیشتر و عاجزانه‌تر از اولی است! گاهی بعد از این اتفاق، می‌ایستم و شکنجۀ آن دو را نظاره می‌کنم تا اندکی تسلّی خاطر یابم... 📚کامل الزیارات (ط دارالحجه) ص585 باب 108 (نوادر الزیارات) بحارالانوار ج25 ص372 اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما @Heydar_ali_moola
با یه عکس هم میشه کلی گریه کرد... 😭
📚در كتاب تحفة المجالس روايت شده كه روزى فاطمه بنت اسد سلام اللّه عليها مادر اميرالمؤمنين على (ع) درايام طفوليت با چند نفر از دختران عرب به صحرا رفتند و بازى مى كردند كه ناگاه شيرى پيدا شد و همه دختران فرار كردند. ولى فاطمه (س) نتوانست فرار كند در اين حال بود كه سوارى نزديك شده و شمشير خود را كشيده آن شير را دو نيم كرد، همينكه فاطمه (س) اين حالت را ديد، خود را به قدوم آن سواره انداخته و گردنبندى كه در گردن داشت گشوده به رسم هديه به آن سواره داد و دعاى خير نمود و به سلامت متوجّه مكه گرديد چون اين خبر به پدر و مادر فاطمه (س) رسيد گريان و نالان متوجه صحرا گرديدند و فاطمه (س) را صحيح و سالم ملاقات كردند و از احوالاتش پرسيدند ، فاطمه (س) كيفيت آمدن سواره را گفت ، پس ايشان به عقب سواره روان شدند كه او را به مكه آورده احسانى در حق او نمايند، به جايى رسيدند كه شير را كشته ديدند و هر چه جستجو كردند از سواره اثرى نيافتند، باز به مكه مراجعت نمودند . مدت مديدى گذشت ، تا اينكه روزى حضرت امير عليه السلام در ايام طفوليت با مادر خود مزاح و شوخى مى كرد ، مادرش فاطمه عليها السلام به او گفت : اى فرزند تو كودكى ، با من مزاح مى كنى ؟ حضرت فرمود: اى مادر مگر قصه شير و سواره را فراموش كرده اى ؟ آن سواره كه بود كه تو را از چنگ شير نجات داد و خلاص كرد؟مادرش گفت : ميان من و آن سواره نشانى هست پس حضرت دست به آستين خود كرده و گردنبند مادرش را بيرون آورد و گفت : اى مادر ملاحظه كن ببين كه اين همان گردنبند تو است يا نه ؟ مادرش گفت آرى . حضرت فرمود: 👈آن سواره من بودم كه شير را كشته و تو را نجات دادم . 📚تحفه المجالس :باب امیرالمؤمنین علی علیه السلام @Heydar_ali_moola