eitaa logo
سلام فرمانده ( عاشقان امام زمان ) مطالب ناب مهدوی، امام زمانی، مناجات غروب جمعه
14.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
9.2هزار ویدیو
19 فایل
تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
› کمربندها رو محکم‌تر ببنديد ؛ هرچه به نوک قلّه نزديک‌تر می‌شيم؛ هوا کمتر مي‌شه... و امتحان‌ها سخت‌تر💔🚶‍♂! هرچه به رؤيت امام زمان "عج" نزديک‌تر می‌شيم؛ افتادن‌ها سنگين‌تر ميشه! قلب‌هامون رو زودتر تعمير کنيم وگرنه🙂... شايد تا دمِ خيمه برسيم، اما داخل راهمون ندن.. عجله کن رفيق🖐🏻 برادر! خواهر! جا نمونی‌ها!! ♥️ 🌱
صآحب‌جآنــمღ دَرعِشق‌ِتو‌ازبَس‌کِہ‌خُروش‌آوَردیم؛ دَریآۍِسِپَھْرر‌ا‌بِہ‌جوش‌آوَردیم...!🖐🏻•• - ...ツ!💙 ‌‌『اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』 ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸آثار 🎤آیت الله سید فرید موسوی از امیرالمؤمنین امام علی «ع» روایت شده است که فرمودند: از وقتی که از رسول خدا شنیدم که فرمود: نمازشب نور است هرگز نماز شب را ترک نکردم.
🔹 پاسخ قوی به شبهات🔊 🔸 بررسی مطالب سیاسی♨️ 🔹ارائه ی تحلیل های فنی💯 🔸ارائه ی مطالب ناب مذهبی🎬 🔹ارائه محتوای مناسبتی🖼 🔴به جمع10 هزار نفر مذهبی بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/271908868Cfa339de8a5 🔴👆
🔴 مرد صابونی خدمت آقا امام زمان عج ✍شخص عطّاری از اهل بصره می‌گوید:روزی در مغازه عطّاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکّان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره‌هایشان دقّت کردم، متوجّه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم، ولی جوابی ندادند. من اصرار می‌کردم، ولی جوابی نمی‌دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آنکه آنها را به رسول(صلی الله علیه و آله) و آل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: ما از ملازمان درگاه حضرت حجّت(عج) هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است، لذا حضرت ما را مأمور فرموده‌اند که سدر و کافورش را از تو بخریم. همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرّع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید گفتند: این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده‌اند، جرئت این جسارت را نداریم. گفتم: مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید. اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می‌شوم وگرنه از همان جا برمی‌گردم. و در این صورت، همین که درخواست مرا اجابت کرده‌اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد. بالاخره وقتی تضرّع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحّم نموده و منّت گذاشتند و قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکّان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آنکه به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند، ولی من ایستادم. متوجّه من شدند و گفتند: نترس، خدا را به حقّ حضرت حجّت(عج) قسم بده که تو را حفظ کند. بسم اللّه بگو و روانه شو. این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حقّ حضرت حجّت ـ ارواحنا فداه ـ قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد. اتّفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم. وقتی باران را دیدم، به یاد صابون‌ها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت، لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم، ولی با همه این احوال از همراهان دور می‌ماندم. آنها وقتی متوجّه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدّداً خدای تعالی را به حضرت حجّت(عج) قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حقّ حضرت حجّت(عج) قسم دادم و بر روی آب راهی شدم. بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آنجا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می‌خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: تمام مقصود، در این خیمه است. و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان جا توقّف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد. به طوری که سخن مولایم را شنیدم، ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی‌دیدم. حضرت فرمودند: «او را به جای خود برگردانید؛ زیرا او مردی است صابونی». این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود،یعنی هنوز دل را از وابستگی‌های دنیوی خالی نکرده است تا محبّت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد... 📚 العبقری الحسان جلد ۲ ص ۱۳۴ ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
اگر چه روز من و روزگار می گذرد دلم خوش است که با یاد یار می گذرد چه قدر خاطره انگیز و شاد رؤیایی است قطارعمر که در انتظار می گذرد به ناگهان یک لحظه عبورسپید خیال می کنم آن تک سوار می گذرد کسی که آمدنی بود و هست، می آید بدین امید، زمستان، بهار می گذرد نشسته ایم به راهی که از بهشت امید نسیم رحمت پروردگار می گذرد به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم دوباره زیستنم زین قرار می گذرد محمد تقی جمالی ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
2⃣: آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده‌ام، خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده‌ای؟! و آن شخص به شرح ماجرا پرداخت. پس از اتمام سخن، امام صادق(ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می‌بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی. از امام صادق(ع) پرسیدند: چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می‌کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ 💭 فرمودند : به این دلیل که غالبا است. 📗 رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث ‌‌ ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
امیرالمومنین، یارانشونو که، می‌دیدند، لذت می بردند... شده،امام زمانت، نگاهت بکنه و لذت ببره....؟؟؟؟؟ کجای کاریم!؟ ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
9.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حجت الاسلام والمسلمین عالی: چقدر تو کسب و کارت به امام زمان اهمیت میدی؟؟ ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
مداحی_آنلاین_امام_زمان_عج_رو_برا_چی_میخوایی؟_استاد_رفیعی.mp3
3.58M
‍ °•••🚩 ♨️امام زمان عجل‌الله رو برا چی میخوایی..؟! ❤️ 💡 یا فاطر بحق فاطمه عجل لولیک الفرج ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸ویژگی عجیب دعای ندبه 🎤استاد رائفی پور 🔅 کسی که عصاره تمام انبیا و اولیاست، باید خوشحال باشیم که در این دوره‌ایم... ✨اللّهمَ‌عَجِلْ‌لِوَلِیِڪ‌الفَـ♡ــࢪَج✨ ✍ ســـلام فرمــانده (عاشقان امام زمان ) 🆔 @Hi_farmande