💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الفاطمه(سلام الله علیها)💠
دقت کردید وقتی مشکلی در زندگی پیش میاد و توان حلش را ندارید کلی بهش فکر میکنید وقتی به نتیجه نمیرسید دوباره فکررر تا جای میرسه که مشکلات دیگه ای هم یادتون میاد و حتی مشکلاتی که تو گذشته داشتید هم مرور میکنید اینقدر فکر میکنید که ختم میشه به گریه و...
شاید با خودت میگی "خدایا حالا چیکار کنم" حالا چی میشه؟!
خودت را سرزنش میکنی و میگی چرا این بلاها سر من اومده،خلاصه اینکه شاید از آدم و عالم دلت بگیره و بری تو لاک خودت..
اینقدر در افکارت فرو بری که هر کسی بیاد سمتت و ازت بپرسه چیزی شده و...
خب تو شاید دلت نخواد راجبش با دیگری حرف بزنی، شاید یاد گرفتی حرف زدن با هر کسی راجب مشکلات درست نیست و...
به مرور میفهمی به "خدا و اهل بیت(علیه السلام)" نزدیک بشی، یعنی اینکه فکر و دل و هر آنچه داری را بسپاری بهشون قطعا نادیده گرفته نمیشی، یک جای خوندم نوشته بودم با هر کسی دوستی کنی رنگ و رفتار او را میگیری... با "خدا دوستی کن" با "اهل بیت (علیه السلام) دوستی کن" بعد خودت میبینی که نور وارد زندگیت میشه و قسمت های تاریک وجودت را هم روشنی میبخشه، ذهنت و دلت آروم میشه
مشکلات برات قابل حل میشه ، زندگیت یک آرامش خاصی پیدا میکنه که به خودت میگی ای کاش زودتر به سمتشون میومدم، حالا که اومدی قدر بدون، قدربدون و قشنگ بمون (توکل کن، توسل کن، تلاش کن)قطعا پیروزی،بخواه تا به تو داده شود..
الهی به امید تو..
الهی به امید تو..
الهی به امید تو..
جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و قبولی حاجات صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد دانلود👌✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂سلام
🍂صبح زیبایتان بخیر
🍂طلوع روز جدید
🍂بر شما مبارک
🍂قدمهایش پر برکت
🍂حضورش نعمت
🍂هر لحظه اش غنیمت
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍃السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ...✋
🌼سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده.
سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد.
📗صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578.
🍃🌼🍃
#فاطمہ_الزهرا #مولایم_علے
عقیقسرخازآتشنداشتواهمہاے
کسیکہکفوعلےمیشودجگر...دارد
دوقشر از مردم همیشه بدبخت هستند!!!
یکی آنهایی که حرف هیچکس را
گوش نمی دهند. خود رای ها...⛔️
ودیگری آنها که به حرف همه
گوش میدهند. دهن بین ها...⛔️
•
هـروقـتدلـتـونبرای
امامزمانتنگشد...
بهصفحاتقرآننگاهکنید...🌱✨
-آیَتْاللّهْبِهْجَتْ
#امام_زمان
#فلسطین
🍀حکایت انار
روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. علی علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟ گفت: من از شما چیزی نمی خواهم. حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم. فاطمه علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است. حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود؟ آنها گفتند: یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟ گفت: ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است
📚ریاحین الشریعة، ج 1، ص142
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اللهمعجللولیکالفرج
اومیایدتکیہبہدیوارحـرممیزند..
اومیایدقـدمبہچشـمانترممیزند..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
آخرش این طوری باشه قشنگ💔🥺
#باشهدا
ولی ما همیشه آرامشمون بعد از طوفانه:)
قشنگ اونجایی که از همه بریدی، تاریک شدی، یه هاله نور میتابه بهت!💚
و قسم به روزی که استخوان های ظلم ،
زیر چکمه های مهدی موعود خرد میشود !
#امام_زمان