🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#رمان
#فراتراز_عشق
پارت³⁰
گفتم: یا حضرت معصومه قربون کرمت الهی فدات بشم، کمکم کن در این راه من هیچی از این راه نمیدونم، نمیدونم کار درستی کردم یا نه آقا مهدی پسر خوبیه ولی نمیدونم من میتونم براش خوب باشم یانه من میتونم اونطوری که میخواد باشم یانه..
به خودم گفتم: اون به من اعتماد کرده زندگیشو باهام شریک شده نشه کاری کنم که دوست نداره..
همینطور با خودم حرف میزدم که متوجه صدای زنگ گوشیم شدم..
نرجس بود، گوشی رو جواب دادم
من: سلام نرجس، جونم کاری داشتی؟
نرجس با صدای گریون
گفت: سلام، تو راه برگشت بودیم ماشین زد به مهلا منو یکی از دوستای آقا مهدی بردیمش بیمارستان بقیه دوستاشم بچهارو بردن هتل زنگ زدم بگم تو هم بیای!
با خودم گفتم یا حضرت معصومه خودت به داد مهلام برس و زنگ زدم به مهدی..
مهدی گوشی رو برداشت..
مهدی: سلام بانو
من: آقا مهدی مهلام
مهدی: چیشده
من: ماشین زده بهش
مهدی: کجایی شما؟
من: روبهرو ضریح.
مهدی بیا بیرون باهم بریم بیمارستان من بیرون ضریح می ایستم
باشهای گفتم و گوشی و قط کردم و راه افتادم...
ادامه دارد....
نویسنده: زینب بانو🍃
ھَمْ نَفَسْ :)!
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
غایبۍازنظراماشدہاۍساکندل
بنمارخبہ مناۍغایبمشهودبیا..
نیستخوشترزشمیمتنفسِباغبهشت
گلخوشبوۍاۍجنت موعودبیا..
[الهمعجلولیکمالفرج]
#امام_زمان
و به دنبال طناب [محکم] نوری بود
که به آن متصل شود...
و آیا آنکه دنبالش میگردد کسی است
غیر از حسین!!🌱
#امام_حسین
اگر بی قرار #امام_زمان هستید ...
این نشانهی سلامتیِ روحیِ شماست !
-استادپناهیان-
کربلا را خواستم، اما چه کنم قسمت نیست
باز هم پنجره فولاد، مرا یادش رفت💔
#امام_حسین
هدایت شده از أبناءالحیـ¹¹⁰ـدر
میشهچندتابامعرفتبدید...🙃
تگمیزارم(:
#فورمَشتی