eitaa logo
˼ پروانہ‌شدن˹
321 دنبال‌کننده
679 عکس
302 ویدیو
5 فایل
یا‌حِرْزَ‌مَن‌لاحِرْزَلَه. . . حُر‌کن‌مرا‌که‌جان‌من‌از‌شرم‌پر‌شده من‌را‌که‌راه‌نیست‌به‌جمع‌حبیب‌ها :) . بکأوید-👇🏿 @ZAHRA128_0 الٰهی‌بہ‌‌رقیه؛
مشاهده در ایتا
دانلود
˼ پروانہ‌شدن˹
تا‌آخرببینید(:
تمام لحظه هایی که سکوت کرده بود با خودم زمزمه میکردم میگفتم بگو امام حسین بگو امام حسین.. واقعا بین امام حسین و یه موتور موندی؟! بعد که تموم شد با خودم گفتم اگه ما تو زندگیامون بین امام حسین و هزار تا چیز دیگه امام حسین رو انتخاب کرده بودیم! اگه عمل سیره ی امام حسین کرده بودیم اگه کاری کرده بودیم که امام حسین دوست داره... اگه بین دنیا و امام حسین، امام حسین رو انتخاب کرده بودیم.. الان وضعیتمون این نبود ... شاید به لفظ گفتن اینکه امام حسین رو دوست دارم خیلی راحت باشه اما خودمونو گول نزنیم ما که مثل این پسر بچه' بچه نیستیم ماا تو زندگیامون امام حسین رو به خیلی لذت‌های کوچک و فانی فروختیم ...
_کتاب‌تاثیر‌نگاه‌شهید🕊
˼ پروانہ‌شدن˹
_کتاب‌تاثیر‌نگاه‌شهید🕊
ما باید کتاب‌هایی بخوانیم که زخمی‌مان کند اگر کتابی که می‌خوانیم ما را با ضربه‌ای محکم از خواب بی‌خبری بیدار نکند، در اصل چرا آن را خوانده‌ایم؟! کتاب باید مانند تبری، یخ درون ما را بشکند!
مستندِ پروازِ یک و بیست ُ دیدید ؟
یجاش پسرکوچیکشون رضا میگه ؛ وقتی خبرِ شهادتِ بابا پخش شد . هممون تهِ دلمون میگفتیم این بار واقعا دیگه راسته . . معلوم بود از رفتنش ولی همش به هم میگفتیم نه بابا ‌شایعه‌ست . . مگه بارِ اوله از این حرفا میشنویم ؟! بعد که تلویزیون ، عکسِ دستِ بابا رو پخش کرد دیگه حرفم نمیتونستیم بزنیم (: دخترش فاطمه میگفت مگه میشد این دستو نشناسیم ؟ این همون دستی بود که سال‌ها مارو نوازش کرده بود . .
بعد زینب میگفت وقتی بابا میرفت ماموریت بهمون گفته بود کسی نفهمه ها . . اگه کسی سراغمو گرفت بگین بابا خونه خوابه ^^ بعد پسرش رضا تعریف میکرد تا زینب دستِ بابارو دید رفت نشست پشتِ درِ اتاقِ بابا . در میزد میگفت بابا توروخدا درو باز کن یکاری بکن میگفت ما به همه گفتیم تو خونه خوابی توروخدا درو باز کن(:
دلم‌رفاقتی‌از‌جنس‌خدا‌میخواد!
˼ پروانہ‌شدن˹
دلم‌رفاقتی‌از‌جنس‌خدا‌میخواد!
چقدرخوبه‌رفاقتامون‌بوی‌شهادت‌بده؛نه؟!
˼ پروانہ‌شدن˹
چقدرخوبه‌رفاقتامون‌بوی‌شهادت‌بده؛نه؟!
رفاقتی‌مثل‌‌حاج‌قاسم‌و‌ابومهدی! رفاقتی‌مثل‌شهید‌رضازاده‌و‌شهید‌زینال‌زاده. . .🙂💔
از‌روزی‌می‌ترسم‌که‌دوستام‌برن‌و‌من‌روسیاه‌بمونم. . .
چی‌و ببینه؟! دل سیاهو یا رو زبون"اللهم ارزقنا شهادت"؟!
غیبت تهمت قضاوت نگاه به نامحرم همه ی اینارو کردیم اما رحمتشو از ما گرفت؟!
ازلحظه‌ی‌تحول‌تاشهادت‌شهید قربانخانی‌چهارماه‌طول‌کشید؛ من‌چی؟! توچی‌رفیق؟!
˼ پروانہ‌شدن˹
وسط‌حرفام‌اینو‌هم‌گوش‌کنید💔"!
یه چیزی بگم؟ میدونی ک محرم نزدیکه دیگه چقد ترک گناه کردی بتونی گریه کنی؟ چقدر توبه کردی تا اشک بریزی پای حسین؟! اشک ها لیاقت میخوادا به هرکی نمیدن.! داری لیاقتشو؟! هنوزم دیر نشده ها.. فرصت داری.. ترک کن گناهتو؛ بدتر از اینکه لایق نباشی پای حسین اشک بریزی نداریم ها.!
طرف نقل میکنه از مخالفین امام رضا بوده...
که‌بعدش‌آدم‌شده. .
میگفت‌دیدم‌امام‌رضاداره‌توبیابون‌راه میره. . .
گفت‌سریع‌رفتیم‌پشت‌سرش‌اَدا‌در‌آوردن ومسخره‌کردن!
میگفت‌بلندبلندمتلک‌مینداختیم مسخره‌میکردیم‌هیچی‌نمیگفت..
گفت‌یهودیدیم‌یه‌آهویی‌ازاون‌طرفِ
اقایه‌اشاره‌ای‌کردبهش سریع‌دویداومد..
گفت‌اقانشست‌بااین‌آهوشروع‌کردصحبت‌کردن. . .
دست‌کشیدروسرش‌نازش‌کردگفت‌برو!
گفتیم‌امام‌رضاداره‌چی‌کارمیکنه مادربه‌دردنبال‌شکارآهوییم‌پیدا نمیکنیم این‌آهوخودش‌اومده‌دم‌دستش..
میگفت‌امام‌رضامیرفت این‌آهوهه‌دنبالش‌بود..
گفت‌تعجب‌کردیم‌یه‌خورده‌ترسیدیم!