eitaa logo
پژوهش های اصولی
281 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
692 ویدیو
118 فایل
﷽ 📌نکات اخلاقی واعتقادی 📌تحلیل های سیاسی وبصیرت افزا در راستای آشنایی با مقتضیات زمان 📌آرشیوی از اهم علوم مقدماتی اجتهاد 📌آموزش اصول وفنون پژوهش از طریق ارائه سلسله مباحث علمی از اینکه بدلیل مشغله، توفیق پاسخگویی ندارم، عذر خواهم @HosseinMehrali
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۷ ۱ ۲ ✅ تحلیل دلالی ۲: 🖋 نکتۀ قابل توجهی که در این چند روایتی که بررسی کردیم، و ان‌شاءالله در آینده در بیان موضوع غناء ممکن است از این نکته، استنتاج بکنیم، این است که: همۀ این هشت روایت، از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است. حتی آن روایتی که از حضرت هادی (علیه السلام) نقل شده بود، آن بزرگوار از پدران خودش نقل می‌کند، تا در نهایت به حضرت صادق (علیه السلام) می رسد. این، یک امرِ سؤال برانگیزی است. همۀ این روایات از حضرت صادق (علیه السلام) است. این تقویت خواهد کرد آن چیزی را که ما در ادامه بیان خواهیم کرد، که مسألۀ عصری بودن این موضوع در زمان امام صادق(علیه السلام) در این همه تأکید مؤثر بوده است. عصر امام صادق(علیه السلام)، عصری بوده است که غناء در بین آحاد و طبقات مردم، به شکلهای مختلف، ترویج می‌شده، مخصوص خلفا و دربارها هم نبود. بنابراین، این‌ تأکیدی که از طرف ائمۀ معصومین (علیهم السلام) شده است، به خصوص حضرت صادق (علیه‌ السلام) در این روایات، از این جهت است. این یک مطلب است که همۀ اینها از امام صادق (علیه السلام) است. نکتۀ دیگر در این روایات این است که: رواتی که بعضی از آنها از بزرگان روات هستند، مثل ابی بصیر و عبدالاعلی ابن اعین و ...، اینها از حضرت می‌پرسند که قول الزور چیست؟ این قول الزور مگر جزو متشابهات است؟ زور یعنی باطل. و اجتنبوا قول الزور، یعنی از قول باطل اجتناب کنید و این را هر کسی که عربی بداند، معنای این را می‌فهمد. باطل هم یک معنایی است وسیع، و مصادیق گوناگونی دارد. پس چرا از حضرت می‌پرسند؟ این سؤالی که از حضرت می‌شود و این روایاتی که شما دیدید، هشت روایتی که ذکر کردیم، در چند روایت این‌طوری بود: سألته ...، می‌گویند از حضرت سؤال کردم که مراد از قول زور چیست؟ حضرت می‌فرمایند: الغناء. قول الزور یعنی قول الباطل. قول باطل یک امر مشتبهی نیست. معلوم است قولِ باطل، هر باطلی را شامل می‌شود. سؤال کردن برای چیست؟ این که می‌آید سؤال می‌کند، انسان این‌طور حدس می‌زند که چیزی از قول حضرت منتشر شده بوده است که باطل و زور را، به غنا تفسیر کرده است. در آن عصر بعضی از علمای مدینه غناء را مکروه می‌دانستند، بعضی مکروه هم نمی‌دانستند، حضرت در این قول منفرد بودند و به قرآن استناد می‌کردند. این فرمایش حضرت، به گوش اصحاب رسیده بود و می‌خواستند خودشان بشنوند، لذا می‌آمدند و می‌گفتند آقا! مراد از قول زور چیست؟ حضرت می‌فرمود: مراد، غناست. البته بدیهی است این که مراد غناست، معنایش این نیست که قول زور، دروغ را شامل نمی‌شود، هر حرف باطلی را شامل نمی‌شود، غیبت را شامل نمی‌شود؛ خیر، اتفاقا شامل می شود، زیرا آن ها هم باطل است. تعیین یکی از مصادق قول زور و اینکه می‌فرمایند: که این غناست، نکته‌اش این است. نتیجه این که یک سؤالی در ذهن بزرگان شیعه پدید آمده بود، و با قطع نظر از این نکته، سؤال کردن ندارد. قول زور یعنی قول الباطل. این چه سؤالی است؟ معلوم می‌شود که یک حرفی از قول حضرت نقل شده بود که آن عبارت است از اینکه قول زور شامل غناء هم می‌شود. اینها می‌خواستند یقین کنند، مطمئن بشوند. می‌آمدند از حضرت سؤال می‌کردند، می‌گفتند: آقا! مراد از قول زور چیست؟ حضرت هم متوجّه مراد آنها بودند. می‌فرمودند: قول الزور الغناء. نکته‌ای که در ذیل این روایات عرض کردیم، برای ما کمک خواهد کرد در فهم معنای غناء که بعد ان‌شاءالله در تفسیر معنای غناء این را عرض خواهیم کرد. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
* 🔻«همسایگی شب نیمه شعبان با لیلة القدر» یکی از امتیازاتی که در مسیر انسان‌ها وجود دارد، زمان است. شب نیمه شعبان یکی از لیالی اربعه طول سال است که همسایه لیلة القدر است و برکات زیادی دارد. سرنوشت انسان‌ها در آن شب بسته می‌شود. اگر ما به این کلیدها توجه داشته باشیم دریچه‌ ای به فضل و رحمت الهی باز می‌ شود. 🔸شب نیمه شعبان خیلی می ‌تواند پر برکت باشد، شبی بود که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم استراحت کرده بودند و بلند شدند رفتند و همسر حضرت به دنبال آن حضرت رفت و دید که حضرت مثل یک پارچه ‌ای که بر زمین افتاده باشد به سجده افتاده ‌اند و دعا می‌ خوانند. 🔹نیمه شعبان بهاری دیگر است و صفایی دیگر دارد. شب و روز نیمه‌ شعبان برکات معنوی زیادی دارد. ‌@nasery_ir 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945‌
🔻چطور ما این ‌قدر از توجه به امام زمان علیه‌السلام غافل شدیم؟! چطور این همه دور شدیم و توانستیم بدون توسل به آن حضرت زندگی کنیم؟! ما باید بدانیم چه چیزی از ما می‌خواهند؟ آیا این سفره‌ای که برای ما پهن کرده ‌اند کم است؟ چه کسی بهره می‌ برد؟ چرا حتی برای این ارتباط هم آمدیم حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم؟ نصیب خودمان چه شد؟ چطور روزگار ما را به غفلت انداخت و از این بخش غافل شدیم؟ 🔸روزانه باید متوسل بود، گرچه افق این فکر خیلی بلند است و افق این ارتباط خیلی راقی است، اما دائم باید ملتزم به توسل بود. 🔹تجربه بین علما نشان داده است که توسل و توجه به حضرت بقیه الله علیه‌السلام، خیر دنیا و آخرت می‌آورد که فقط ثبات قدم و مراعات می‌خواهد، ادب و گذشت می‌خواهد، سحر می‌خواهد، نماز اول وقت و قرائت قرآن می‌خواهد. آن وقت است که انسان احساس می‌ کند یک باب دیگر هم در زندگی او باز شد که نسل‌های آینده او هم بهره می‌برند. 🔸شب نیمه شعبان شب این ارتباط و این توسل و شب شروع این توجه است. ما خیلی غافل هستیم و حیف است که سر این سفره، غافل از حضرت باشیم. مواظب باشیم که شب نیمه شعبان از دست نرود. در این شب فقط استغفار و بیداری و درک شب نیمه شعبان... ‌ 👉 @nasery_ir 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945‌
delo-deldaram.mp3
5.29M
🔆 میلاد با سعادت حضرت حجت بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مبارک باد. ✅ مولودی با صدای سید مجید بنی فاطمه. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔆 میلاد حجت بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مبارک باد. ✅ موعظه و ارشاد، به کلام مرجع عالیقدر حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله تعالی) 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
073 (18.12.68) B.mp3
6.32M
🔆 میلاد حضرت حجت بن الحسن المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مبارک باد. ✅ سخنرانی عالم ربانی حضرت آیت الله حق شناس (رضوان الله تعالی علیه) 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
در شب نيمۀ شعبان سه مرتبه سوره‌ ياسين را بخواند، □مرتبه‌ اوّل به نيّت «طول عمر» □مرتبه‌ دوّم به نيّت «توانگری» □مرتبه‌ سوّم به نيّت «دفع بليّات» □و پس از تمام كردن سوره در هر مرتبه دعای زير را با تضرّع بخواند: بسم الله الرحمن الرحيم الّلهمَّ يا ذَالمنِّ لا يُمَنُّ عَليك يا ذَالطَّولِ لا إله إلا أنت، ظَهرُ اللَّاجّين و جارُ المُستَجِيرين و اَمانُ الخَائفين اِن كُنتُ شَقيّاً مَحرُوماً فِی الرِّزق، فَامحُ في امِّ الكتاب شِقاوَتِی و حِرمَانی و اقتارِ رِزقِی و ثَبِّتنی عِندَك مَرزُوقاً موفِّقاً لِلخَيراتِ، فَاِنَّك قُلتَ فِی كتابكَ المُنزَل يَمحُواللهُ ما يَشاءُ و یُثبِت و عِندَهُ اَمُّ الكِتابِ. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔅 نقطه مشترک سه سپهبد شهید... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید |در غیاب جلسات عمومی دعا و توسل در ماه رمضان از عبادت و تضرع در تنهایی و محیط خانواده غفلت نشود 🔺 گزیده سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج) 💻 @Khamenei_ir
🔅 آیت الله جاودان: میزان مراعات امام به میزان پیروی ما بستگی دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔅 آثار مناجات با خدای سبحان 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
۵۱ ۶ 🖋 یکی از مهم ترین مراحل هر پژوهش، گسست مفاهیم همسو از یکدیگر است تا از آمیخت کاربرد آن ها با یک دیگر، پیشگیری به عمل آید. یکی از مفاهیم همسو با تنقیح مناط، الغاء خصوصیت است و البته با دقت و تفکر در تعریفی که نسبت به تنقیح مناط، ذکر شد، تفاوت این دو نیز مشخص خواهد شد. ✅ تفاوت اول: طبق تعریف مذکور، ابتدا مناط را در اصل به دست می آوریم و سپس حکم را به فرع، سرایت می دهیم، بدون آن که موضوع در اصل یا فرع، تغییری داشته باشد. به عنوان نمونه، از روایات ناهی از شرب خمر، تنقیح مناط می کنیم و ثابت می کنیم که اسکار، علت حکم است؛ در نتیجه، هر آن چه که موجب اسکار شود، حرام است. مثال دیگر آن که از روایات حرمت نظر به نا محرم، به دست آوریم که مناط حکم حرمت، تحریک نشدن شهوت مرد ها است؛ در نتیجه، حرمت «تبرج» و «آشکار کردن زینت» و ... از چیز هایی که موجب تحریک شهوت مرد می شود، اثبات می گردد. لکن در الغاء خصوصیت، گاهی موضوع در آن، تغییر می یابد و کشف می شود که موضوع در واقع، اعم از آن چیزی است که در لسان دلیل واقع شده است؛ و این حالت، در مواقعی است که یک جامع عرفی بین موضوعی که در لسان دلیل واقع شده است، و بین غیر آن، وجود داشته باشد. گاهی نیز این چنین نیست که موضوع تغییر کند، بلکه ثابت می شود که موضوع حکم، منحصر در آن چیزی که در موضوع دلیل ذکر شده است، نمی باشد، بلکه غیر آن نیز، موضوع است؛ و این، در مواقعی است که هیچ گونه جامع عرفی، بین آن دو وجود ندارد. ✅ تفاوت دوم: تفاوت دیگری که می توان ذکر کرد آن است که در تنقیح مناط، بعد از یافتن مناط، به وجود آن در فرع استدلال می شود تا تعدی صورت گیرد، ولی در الغاء خصوصیت، به هیچ وجه، مناط را ملاحظه نمی کنند، و اگر هم گاهی مناط را ملاحظه کنند، برای تعدی، به آن استدلال نمی کنند. 📌 تنظیر: برای تقریب به ذهن و روشن شدن تفاوت دوم، می توان به یک نظیر برای آن، اشاره کرد، که عبارت است از تفاوتی که در علم منطق، میان فکر و حدس گفته شده است. حاجی سبزواری در تعریف فکر می گوید: الفکر حرکت الی المبادی و من المبادی الی المراد فکر عبارت است از حرکت به سمت مبادی و مقدماتی که در ذهن از پیش معلوم است، و سپس تردد بین آن ها و بررسی و تجزیه و تحلیل آن ها و سپس حرکت به سمت مجهولات. بر خلاف حدس که بدون طی این مراحل، با سرعت تمام، از معلومات، به مجهولات، دسترسی حاصل می شود، بدون تردد و تجزیه و تحلیل معلومات و ترکیب آن ها با یکدیگر و بدون تنظیم صغری و کبری و نتیجه و رعایت شروط انتاج و ایجاب صغری و کلیت کبری و اتحاد حد وسط و ... . ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد! مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت ضربدر قرمز بزنند! غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد و متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که: ” اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید ” غروب برگشتند و دیدند تابلو دست نخورده مانده! استاد به شاگرد گفت: ” همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه…" 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
۱۸ ۱ ۳ 🖋 یک شبهه‌ای در دلالت این روایات وجود دارد که شیخ اعظم در کتاب مکاسب محرمه، این شبهه را ذکر کردند. این تصور که ُمبدِع این شبهه، خودِ شیخ اعظم (رضوان‌الله تعالی‌علیه) است، اشتباه است، زیرا قبل از شیخ اعظم، افراد متعدّدی متعرّض آن شدند و بعضی نیز آن را قبول کردند، لذا دلالت آیات را بر اطلاق حرمت غناء، به خاطر همین شبهه قبول نکردند. بعضی هم به نحوی از انحاء از این شبهه جواب دادند، که اتفاقاً هم جوابی که شیخ (رضوان الله تعالی علیه) می‌دهند و هم جوابی که امام (رضوان‌الله‌ تعالی عليه) می دهند، در بین جواب های قدما نمونه‌اش را می‌‌شود پیدا کرد. این شبهه این است که: در ظاهر این آیه که می‌فرماید: «اجتناب از قول زور بکنید»، قول، کلام است. از این معلوم می‌شود که غنای محرّم آن چیزی است که در آن قول زور باشد؛ یعنی مشتمل بر کلام باطل باشد. مرحوم شیخ، در ابتدا، شبهه را نسبت به طائفه اول، مطرح می کند. سپس با «بل» ترقیه، شبهه را به طائفه دوم (والدین لا یشهدون الزور)، سرایت می دهد. سپس سه شاهد برای آن می آورد: 1. صحیحه حماد (که در غناء ۸ ذکر کردیم) را به عنوان موید این شبهه مطرح می کند. وجه تایید آن است که در روایت آمده است، این که مغنّی را، با کلام «احسنت» تشویق کنی، این غنا است؛ پس غنا از مقوله کلام است. 2. فرمایش حضرت امام سجاد علیه السلام را که در مرسله فقیه خواهد آمد، را نیز شاهد می داند، آن جا که حضرت فرموده است: «لا باس لو اشتریتها فذکرتک الجنه». شیخ اعظم از این کلام این چنین نتیجه می گیرد: مفهوم این کلام آن است که غنا با کلام مشتمل بر قرآن کریم و فضائل و ...، هیچ باس و اشکالی ندارد. 3. عبارت «لهو الحدیث» نیز، بنابراین که از قبیل اضافه صفت به موصوف باشد، شاهد دیگری بر شبهه فوق است، زیرا فقط غناهایی که این چنین صفت دارد که از قبیل حدیث و کلام لهوی است، حرام است. در ادامه، طائفه سوم از روایات را نیز به همین دلیل، مخدوش می داند، زیرا مشاهد زوری که ندیدن آن ممدوح است، عبا ت است از: «مجالسی که در آن، تغنی با کلام باطل می شود». سپس این چنین نتیجه می گیرد: «انّ ظاهر الآیۀ انّ الغناء من مقولۀ الکلام لتفسیر قول الزور به، فالغناءُ المحرّم ما اشتمل علی کلامٍ باطلٍ ؛ فلاتدلّ علی حرمۀ نفس الکیفیّۀ ولو لم‌یکن فی کلامٍ باطلٍ». بنابراین، اگر آوازی که خوانده می‌شود، غنایی که اجرا می‌شود، متضمن کلام باطلی بود، مثلاً دروغی بود، یا مسایل شهوانی و عشق‌های شهوانی در آن بود، یا مسایل مخالف با احکام الهی در این شعر که می‌خواند، در این غناء وجود داشت، فقط همین قسم، حرام است. پس این آیه دلالت نمی‌کند بر اینکه کیفیّت خواندن (که متبادر از غناء کیفیّت خواندن است) حرام باشد، زیرا از این آیه به قرینۀ این تفسیر استفاده می‌شود که آنچه حرام است، آن غنایی است که مشتمل بر یک کلام باطلی باشد. پس اگر ما این شبهه را به این صورت قبول بکنیم، لازمه‌اش این است که بگوییم: غناء آن وقتی حرام است که متضمّن بر یک کلام باطل باشد، امّا اگر غنایی و آوازی است، که متضمن بر کلام باطلی نیست، مثل اینکه آیات قرآن را به سبک غناء می‌خواند، یا اشعار حَقّه‌ای را می‌خواند، چنانچه یکی از بزرگواران می‌گوید: اشعار عاشقانه‌ای را بخواند، لکن مرادش معانی عرفانی باشد، مثل اشعار حافظ که بعضی ‌خوانندگان از خواندن آن، ارادۀ معانی عرفانی می‌کنند، غناء نخواهد بود. بعضی از بزرگانی که قبل از شیخ(رضوان الله تعالی علیه) بودند و بعضی از بزرگان بعد از شیخ(رضوان الله تعالی علیه)، این شبهه را قبول کردند. بعضی از آنها البته استنتاجی که کردند این است که: این آیه و روایات در ذیل آن، دلالت بر حرمت مطلق غناء نمی‌کنند، بلکه تنها بر حرمت غنای مشتمل بر کلام باطل دلالت می‌کنند. امّا روایات دیگری وجود دارد که آنها بر حرمت مطلق غناء دلالت می‌کند، لکن بعضی هم به قرینۀ این روایات، سایر روایات باب غناء را هم حمل بر این معنا یعنی غنای کلامی کردند. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
🔅 اهمیت نماز شب 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
90.mp3
32.2M
🔅 دشمن شناسی 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
۵۲ ۷ 🔵 بخش نخست: 🖋 یکی از مهم ترین مراحل هر پژوهش، گسست مفاهیم همسو از یکدیگر است تا از آمیخت کاربرد آن ها با یک دیگر، پیشگیری به عمل آید. یکی از مفاهیم همسو با تنقیح مناط، استصلاح است. تنقیح مناط که به صورت کامل، از مباحث قبلی روشن شد. بنابراین، با تعریف و توضیح استصلاح، تفاوت این دو نیز روشن خواهد شد. از استصلاح، گاهی به مصالح مرسله نیز تعبیر می کنند و عبارت است از: این که در جایی که هیچ نص خاصی وجود ندارد و هیچ اجماعی که آن را نفی یا اثبات کند نیز موجود نمی باشد، فقیه بر اساس آن چه که موجب جلب منفعت و دفع مفسده خواهد شد، فتوا دهد. مصالح مرسله، از دو کلمه تشکیل شده است که هر دو با دقت انتخاب شده است؛ زیرا مصالح، اشاره به جلب منفعت و دفع ضرر دارد و مرسله، اشاره به رها بودن از اعتبارات شارع دارد؛ زیرا چنان چه در تعریف گذشت، در جایی به کار می رود که در آن، هیچ جعل و اعتباری از سوی شارع مقدس، وجود نداشته باشد. لغویون «مصلحت» را مترادف «صلاح» می دانند و «صلاح» را نیز به وسیله ضد آن (فساد) ترجمه کرده اند و در مقام بیان مثال برای آن، فرموده اند: «این که عرب می گوید: « فِى الْأَمْرِ مَصْلَحَةٌ » بدین معناست که درآن کار، «خیر» وجود دارد». علامه مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»، معتقد است که اصل واحدی که واژه «مصلحت» به آن باز می گردد، عبارت است از «هر چیزی که سلامت از فساد داشته باشد» و کاربرد آن اعم از «ذات» و «رای» و «عمل» است؛ اگر چه استعمال غالبی آن در «عمل» است، چنان چه استعمال غالبی واژه «صحت»، در «اجسام» است. نتیجه آن که در کلام عرب، هرگاه بخواهند جسمی را متصف به «سلامت از فساد» نمایند، از واژه «صحت» استفاده می نمایند و هرگاه بخواهند فعلی را متصف به «سلامت از فساد» نمایند، آن فعل را به «مصلحت دار» بودن، توصیف می نمایند؛ لذا در قرآن کریم، تعبیر «عمل صالح»، به وفور یافت می شود و معنای اصطلاحی «مصلحت» که رایج در علم فقه و اصول است نیز دقیقا منطبق بر همین معنای لغوی آن است، زیرا در اصطلاح بدین معناست که فقیه حق دارد در موارد فقدان نص، به مصلحت سنجی بپردازد و بر اساس تشخیص خویش، به افتا بپردازد. غزالی در تعریف مصلحت می نویسد: «المصلحة هي عبارة في الأصل عن جلب منفعة أو دفع مضرة- و قال-: ولسنا نعني به ذلك، فانّ جلب المنفعة ودفع المضرة مقاصد الخلق وصلاح الخلق في تحصيل مقاصدهم، لكنّا نعني بالمصلحة المحافظة على مقصود الشرع؛ ومقصود الشرع من الخلق خمسة: وهو أن يحفظ عليهم دينَهم، ونفسَهم، وعقلَهم، ونسلهم، ومالهم؛ فكلّ ما يتضمن هذه الأُصول الخمسة فهو مصلحة، وكلّ ما يفوِّت هذه الأُصول فهو مفسدة ودفعها مصلحة». [مصلحت از حیث ریشه و لغت، عبارت است از «جلب منفعت یا دفع مضرت». ولی مراد از این اصطلاح در علم فقه، معنای لغوی آن نیست، زیرا جلب منفعت و دفع مضرت، مقاصد خلق است و صلاح خلق در تحصیل مقاصدشان، بدین گونه است، ولی مقصود شارع از خلق، پنج چیز است که عبارت است از: «حفظ دین»، «حفظ نفس»، «حفظ عقل»، «حفظ نسل» و «حفظ مال»؛ پس هر چیزی که متضمن حفظ این اصول پنج گانه باشد، مصلحت است و هر چیزی که این اصول را نابود کند، مفسده است و دفع آن، مصلحت است.] ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
۵۳ ۸ 🔵 بخش دوم: حضور «مصلحت» در فقه عامه سابقه و جدیت بیشتری نسبت به فقه امامیه داشته و دارد و دلایل متعددی هم دارد که اهم آن ادله، عبارت است از: 1. بعد از شهادت پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، نقل حدیث توسط خلفای اهل سنت ممنوع اعلام شد و این ممنوعیت تا حدود صد سال ادامه یافت. علت این ممنوعیت آن بود که کلمات نورانی نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)، مملو از فضائل و مناقب امیرالمومنین علی (علیه السلام) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بود و نقل این روایات، پایه های خلافت ایشان را متزلزل و به تدریج متلاشی می کرد. نتیجه این شد که بسیاری از روایات نبوی، به دست نسل های بعدی نرسید و فقهای اهل سنت در بسیاری از موضوعات، با فقدان نص، مواجه شدند و باید برای جبران این امر، روش های اجتهادی جدیدی تاسیس می کردند و فقه مصالح محور فقط یکی از این تاسیسات بود. 2. اهل سنت، امامت و عصمت ائمه اطهار (علیهم السلام) را نپذیرفتند و در نتیجه از به کار گیری انبوه روایات ایشان، محروم شدند؛ در حالی که غیبت کبری در سال 321 هجری قمری آغاز گردید و شیعیان در تمام این مدت، از روایات ایشان بهره می بردند و نیازی به تاسیس روش های اجتهادی دیگر نداشتند. 3. معمولا در طول تاریخ اسلام و به خصوص در صدر اسلام، خلافت و حاکمیت به عهده اهل تسنن بوده است و به همین دلیل ایشان برای موفقیت در این امر، به استفاده از روش های اجتهادی متعدد دست می زدند؛ به ویژه آن که قدرت و مهارت کافی نداشتند که پاسخ معضلات حکومتی نو پیدا را از قرآن کریم و روایات محدود در دسترس خویش، استنباط کنند. 4. اصول فقه عامه در بخش «اصول عملیه» معمولا با ضعف جدی کیفی و کمی مواجه بوده است و در نتیجه در موارد فقدان نص، اصول عملیه خویش را کفایت کننده حل مسائل نمی دیدند. در نقطه مقابل اصول عملیه ی اصولیون امامیه بسیار پر رنگ تر و کیفی تر بوده است و تنظیم آن نیز به گونه ای است که تمام حالات فقدان نص را پوشش می دهد. 5. ائمه اطهار (علیهم السلام) از قیاس و استصلاح و ... و به طور کلی از اجتهاد در مقابل نص نهی کرده بودند و این امر باعث شد که شیعیان، به روش های اجتهادی مشابه این امور، دیر تر اعتماد کنند. فقهای عامه، علاوه بر «کتاب» و «سنت» و «اجماع» و «عقل»، قائل به منابع متعدد دیگری نیز جهت استکشاف احکام می باشند که یکی از آن ها «مصلحت سنجی» است و با توجه به فقر شدید نصوصشان و توسعه قلمروی حکومتشان، چاره ای جز این گونه سند سازی ها برای خود نمی دیدند، تا جایی که استدلال به «مصالح مرسله» از ارکان و ستون های فقهی ایشان بوده است و حتی برخی سران مذاهب عامه مانند مالک، در حالی که جایگاه ویژه ای برای «عرف» و «عادت» قائل اند، ولی آن را نیز به «مصلحت» باز می گرداند و می نویسد: «ان العرف له سلطان علی النفوس فمراعاته من باب التسهیل علیهم و رفع الحرج عنهم ما دام العرف صالحا لا فاسدا». [عرف، سلطنت ویژه ای بر نفوس دارد و مراعات آن لازم است و این وجوب مراعات، از باب مصلحت تسهیل و رفع عسر و حرج از نفوس است، بنابراین اعتبار آن در مواردی است که «مصلحت» داشته باشد و خالی از مفسده باشد] ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
۵۴ ۹ 🔵 بخش سوم (پایانی): 🖋 اهل سنت «مصلحت» را به سه قسم تقسیم کرده اند: 1. مصالح معتبر: به مصالح منصوصی گویند که شارع مقدس، اعتبار آن را بیان نموده است؛ مانند تصریح به وجوب حد سرقت جهت حفظ مال و بازدارندگی از سرقت. نا گفته پیدا است که این قسم، زیر مجموعه کتاب یا سنت است و به همین دلیل، شکی در حجیت آن نیست. 2. مصالح غیر معتبر: به مصالح متوهمی گویند که شارع مقدس، به عدم اعتبار آن ها تصریح نموده است؛ مانند توهم باطل جاهلیت نسبت به مصالح رباخواری که با نص صریح قرآن کریم، عدم اعتبار و حرمت آن اعلام گردید. این قسم نیز از مصادیق کتاب و سنت است و لذا در این قسم نیز، بحثی وجود ندارد و تمام نزاع، در قسم بعدی است. 3. مصالح مرسله: به مصالحی که جزو هیچکدام از دو قسم قبلی نباشد، مصالح مرسله می گویند؛ یعنی مصالحی که هیچ نصی نسبت به آن وجود ندارد، نه در جهت نفی و نه در جهت اثبات. فقهای اهل تسنن، مصالح مرسله را از حیث درجه اهمیت، به سه قسم تقسیم نموده اند: 1. ضروریات: مصالحی که اگر فقیه در افتاء، آن را لحاظ نکند، نتیجه اش اختلال نظام و هرج و مرج است. 2. حاجیات: مصالحی که اگر فقیه در افتاء، آن را لحاظ نکند، منجر به اختلال نظام و هرج و مرج نمی شود، ولی عسر و حرج و بی نظمی به وجود می آید. 3. تحسینیات: مصالحی که اگر فقیه در افتاء، آن را لحاظ نکند، نه منجر به اختلال نظام و هرج و مرج می شود و نه عسر و حرج و بی نظمی به وجود می آید، بلکه صرفا در راستای حفظ مکارم اخلاقی و آداب پسندیده، بهتر است رعایت شود. نکته جالب توجه آن است که عامه، مصلحت سنجی های فقیه را در تمام اقسام سه گانه مصالح مرسله، حجت می داند، در حالی که قائل شدن به حجیت مصلحت در تحسینیات، از مصادیق مثل معروف «مما یضحک به الثکلی» است؛ چرا که طبق این نظر، فتوا و اجتهاد، مقوله ای ذوقی و کاملا سلیقه ای خواهد شد و خروجی آن، احکام شرعی سلیقه ای و متغیر و بی ضابطه خواهد بود. بدیهی است که در فقه امامیه، حجیت مصلحت در حاجیات و حتی در ضروریات نیز پذیرفته نشده است؛ زیرا در میان انبوه نصوص صادره از اهل بیت (علیهم السلام)، برای پیشگیری از اختلال نظام و عسر و حرج، نصوص و قواعد عام معتبر و راهگشایی وجود دارد که فقیه را از این گونه دست و پا زدن ها بی نیاز می کند؛ افسوس که عامه، خود از این نصوص محروم کرده اند. البته منظور ما این نیست که حضور «مصلحت» در فقه شیعه، کاملا منتفی است، بلکه مراد آن است که «مصلحت» به هیچ وجه به عنوان یک سند مستقل، در کنار «ادله اربعه» در فقه شیعه مطرح نبوده است و این نکته منافات ندارد با این که گاهی فقها در کنار سندی قطعی از ادله اربعه، به عنوان «موید» و «قرینه» و «شاهد» و «مقرب»، مصلحت را نیز ذکر نمایند؛ چنان چه فقهای شیعه، در پذیرش اجماع و عقل نیز اختلافاتی دارند و برخی صرفا با تفسیر و توضیح خاصی، آن دو را پذیرفته اند، چرا که رکن رکین استنادات ایشان در فقه، کتاب و سنت است و اجماع را در صورت کاشفیت از قول معصوم (علیه السلام) و عقل را نیز به صورت بسیار محدود و صرفا بر اساس «قانون ملازمه» پذیرفته اند. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دیدار یا فرج؟ 🔻دوست‌داری امام زمان را در چه حالتی ببینی؟ ملاقات خصوصی؟ یا ... @Panahian_ir
🔅 نقد دو تصور باطل در زمینه مهدویت در این دو کلیپ صورت گرفته است. حتما گوش بدید...
🔴 روح‌الله مؤمن‌نسب در گفت و گو با خبرگزاری حوزه: 🔹بودجه‌های میلیاردی که باید صرف حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی می‌شد اما... 🔸فعالیت پیام رسان های داخلی همچون ایتا باعث شده که تا حدود زیادی جلوی نفوذ دشمن در عرصه فضای مجازی و نیز خروج اطلاعات از کشور گرفته شود و از سویی همین مساله مانع از خروج قابل توجه ارز از کشور به جهت فروش پهنای باند شده است. از سویی تا حدودی بزه و جرم های مربوط به فضای مجازی کاهش یافته و همین این برکات و فواید می طلبد که برای تقویت امنیت فکری و روانی مردم، از این پیام رسان ها حمایت شود. 👇👇 https://www.hawzahnews.com/news/895104 💢 کانال خبری طلاب تهران https://eitaa.com/hawzahtehran
۵۵ ۱۰ 🖋 یکی از مهم ترین مراحل هر پژوهش، گسست مفاهیم همسو از یکدیگر است تا از آمیخت کاربرد آن ها با یک دیگر، پیشگیری به عمل آید. یکی از مفاهیم همسو با تنقیح مناط، استحسان است. تنقیح مناط که به صورت کامل، از مباحث قبلی روشن شد. بنابراین، با تعریف و توضیح استحسان، تفاوت این دو نیز روشن خواهد شد. ✅ تعریف لغوی: استحسان در لغت، عبارت است از «عد الشیء حسنا»؛ یعنی چیزی را نیکو دانستن. ✅ تعریف اصطلاحی: انه دلیل ینقدح فی نفس المجتهد تعسر عبارته عنه. (دلیلی که در اندیشه مجتهد خطور می‌کند و تعبیر از آن ممکن نیست) ✅ تعریف دیگر: العدول من حکم الدلیل الی العاده لمصلحه الناس. (عدول کردن از حکم دلیل به خاطر رعایت مصلحت مردم) بنابراین، مراد از استحسان، آن است که فقیه به صرف آن که حکمی به نظرش نیکو برسد، طبق آن فتوا دهد (و به همین دلیل است که اکثر مذاهب، به غیر از حنفیه و حنابله، منکر حجیت آن هستند)، بر خلاف تنقیح مناط که پس از استکشاف مناط و احراز وجود آن در فرع، فتوا صادر می گردد. البته استحسان اصطلاحی در فقه اهل سنت است که تعریف آن در کلمات اصولیان اهل سنّت مختلف است و براى استحسان تعريف‌هاي متعددی شده است و در بعضى قيد «مجتهد» موضوعيّت دارد؛ مانند تعريف استحسان به: ۱. عدول از حکم قیاس به قیاسی قوی تر  یا تخصیص قیاس به دلیلی قوی‌تر از آن؛ كه انگيزه عدول را وجود وجهى قوى‌تر، مانند وجود نص (کتاب و سنت )، آسانى، مصلحت، ضرورت، اجماع، عرف، عادت و قیاس قوى‌تر يا مخفى دانسته‌اند. ۲. عمل به یکی از دو دلیل که قوی‌تر است. ۳.عدول در یک مساله از حکم کردن به مانند نظایر آن (قیاس) به سبب دلیل خاصی که در کتاب یا سنت موجود است. و در بعضى ديگر، قيد مجتهد، موضوعيّت ندارد؛ مانند تعريف: ۱. دلیلی که مجتهد به عقل خود، آن را نیکو و درست می‌شمرد. ۲. دلیلی که در اندیشه مجتهد خطور می‌کند و تعبیر از آن ممکن نیست. سرخسى مى‌گويد: استحسان، عمل به رأى غالب است در جايى كه شرع، موضوع حكمش را مشخص نكرده و تشخيص آن را به عرف واگذاشته است؛ مانند مقدار غذا و پوشش در آيه شریفه ۲۳۳ سوره مبارکه بقره، كه بر عهده شوهر است.  ادامه دارد.. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ «وقت لازم برای مسائل علمی، عملی و خانواده چقدر است؟» ✅ پاسخ مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945