eitaa logo
پژوهش های اصولی
284 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
705 ویدیو
119 فایل
﷽ 📌نکات اخلاقی واعتقادی 📌تحلیل های سیاسی وبصیرت افزا در راستای آشنایی با مقتضیات زمان 📌آرشیوی از اهم علوم مقدماتی اجتهاد 📌آموزش اصول وفنون پژوهش از طریق ارائه سلسله مباحث علمی از اینکه بدلیل مشغله، توفیق پاسخگویی ندارم، عذر خواهم @HosseinMehrali
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۳) #فصل_هفتم (حماسه اشک ۸) #آشیخ_ریشت_را_تراشیدند؟! در آنجا بیش از یک هف
(خون دلی که لعل شد ۶۴) (حماسه اشک ۹) سه روز پس از بازداشت، یکی از افسران زندان آمد و گفت: فردا آزاد میشوی. از این خبر تعجب کردم و به خود گفتم: شاید یکی از دوستان نزد فردی که با رژیم مرتبط است، برای ازادی من وساطت کرده است. درحالی که به این موضوع فکر میکردم، به قرآن تفال زدم و این آیه کریمه آمد:« فلایستطیعون توصیه ولا الی اهلهم یرجعون». روز بعد و روزهای بعد فرارسید، ولی من آزاد نشدم. ایام این زندان اگرچه به درازا نکشید، اما فوق العاده وحشتناک بود؛ زیرا نخستین تجربه ی من بود. وانگهی، این ایام با روزهایی هم زمانی داشت که کشور در یک گیرو دار عظیم و کشمکش خونین به سر میبرد. نهضت اسلامی و مبلغان مسلمان را از هر سو خطراتی احاطه کرده بود. رژیم بی رحمانه میتاخت و میکوبید. خداوند خواست که پس از سختی و تنگی، گشایشی فراهم آید. ایام زندان، هشت نه روزی به درازا کشیز و پس از آن من و سایر بازداشتی های آنجا آزاد شدیم. روز آزادی را فراموش نمیکنم. در عصرگاه یکی از آخرین روزهای ماه خرداد_که بلند ترین روزهای سال است_ یکی از افسران زندان آمد و خبر آزادی را به ما داد. هر یک از ما وسایل اندک خود را جمع کردیم و در اتاقهایمان به انتظار نشستیم؛ بعد مارا در راهرویی که بین اتاقها امتداد یافته بود، جمع کردند و سپس در زندان را گشوند و گفتند بروید! به همین صورت، و بدون ثبت اسامی یا پر کردن فرمهایی که هنگام آزادی از زندان معمول است. با همدیگر خداحافظی کردیم. من به سوی خیابان رفتم و آن مسیر را با گام هایب تند به سوی منزلمان_که خیلی از پادگان دور نبود_ طی کردم. درحالی که عازم خانه بودم، احساس خاصی بر من مستولی شده بود، که آمیزه ای بود از شوق و بیم و شرم. شرمگین بودم از اینکه محاسنم را تراشیده بودند، و بیم هم از این داشتم که والدینم شاید بگویند: چرا در مسائلی دخالت کردی که به زندان بیوفتی؟ وقتی به خانه رسیدم، خانواده به گرم ترین وجهی از من استقبال کردند. از دیدن من، خوشحالی کردند. وقتی برای صرف چای نشستم، نخستین حرفی که مادرم به من زد، این بود: من به پسری مانند تو افتخار میکنم که چنین کاری را در راه خدا انجام میدهد. نفسی به راحتی کشیدم و خدا را شکر کردم. این سخن مادرم در فعالیتهایی که من در این راه داشتم، تاثیری بسزا داشت. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
هدایت شده از پژوهش های اصولی
29.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 چرا اولین فرمانده ارتش توسط فرزندان مهندس بازرگان ترور شد؟ ⚠️ سخنان تکان‌دهنده‌ی استاد پناهیان درباره قهرمانی که ایران را از تجزیه نجات داد، و با وجود مخالفت امام، توسط بازرگان برکنار و سپس توسط فرزندان عزیز او ترور شد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۴) #فصل_هفتم (حماسه اشک ۹) #پسرم_به_تو_افتخار_میکنم سه روز پس از بازداشت
(خون دلی که لعل شد ۶۵) (قعله سرخ ۱) نخستین بازداشت من در اواخر بهار سال ۱۳۴۲ بود. در اواخر زمستان همان سال دوباره بازداشت شدم. (بخش اول) پس از تصمیم گیری برای رفتن به زاهدان که قبلا گفتم با قرآن استخاره کردم و این آیه ی کریمه آمد:« لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ» صفحه ای را از قرآن که باز کرده بودم با کلمه «وقلبوالک» شروع میشد. از این آیه دریافتم من وظیفه من در برابر زاهدان دشوار خواهد بود. اما ان شاالله با موفقیت همراه خواهد شد. و همین گونه شد که تصور میکردم. درزاهدان هیچ کسی را نمیشناختم. میدانستم که آقای کفعمی در آنجا است. ایشان روحانی برجسته منطقه بود. در نامه ایی به آقای میلانی گفتم تا نامه بنویسد و مرا به آقای کفعمی معرفی کند و از او بخواهد در مسائلی که ممکن است برایم پیش بیاید کمکم کند. آیت الله میلانی در آن زمان از علمای بزرگ و رده ی اول و از مراجع تقلید ایران بود. ایشان ساکن مشهد بود ،نسبت به من هم محبت بسیار داشت؛ و میدانست که هدف از سفر به زاهدان انجام یک وظیفه ی مبارزانی است. قم را در یک روز سخت و بحرانی ترک کردم. من و تعدادی از دوستان به خاطر اتفاقی که دقیقا به یاد ندارم تحت تعقیب بودیم. ما از در مخفی پشت مدرسه ی خان مه در زیر زمین رختشوی خانه بود بیرون رفتیم. من سوار اتوبوسی شدم که بیشتر مسافران آن از طلاب و علمایی بودند که برای تبلیغ سفر می‌کردند. اتوبوس از قم به مقصد کرمان حرکت کرد. کرمان، آخرین مقصد اتوبوس حدود هزار کیلومتر تا قم فاصله دارد. بیش از سی مبلغ دینی که تدریجا در شهر ها و روستاهای بین راه پیاده میشدند. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۹۱ #مقاصد_شریعت ۹ #مثال ۵ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه بقره
۹۲ ۱۰ ۶ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه نساء، آیه شریفه 105: 🔆إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ وَ لاَ تَکُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيماً ». 🔅ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم؛ تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در میان مردم قضاوت کنی؛ و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی. 🔆 بر اساس این آیه شریفه، هدف و مقصد از نزول قرآن کریم، تشکیل حکومت اسلامی می باشد. لازم به ذکر است، برخی از اهداف و مقاصدی که پیش از این بر شمردیم، در سایه تشکیل حکومت اسلامی محقق می شود. به عنوان مثال، تا زمانی که حکومت اسلامی وجود نداشته باشد، تعقل و تفکر صورت نمی گیرد؛ زیرا حکومت های طاغوتی، همیشه برای رسیدن به اهداف باطل و پلید خویش، در تلاش برای جلوگیری از تعقل و تفکر مردم هستند تا در سایه جهالت انسان ها، دوام و استمرار سلطه خویش را تضمین نمایند. هم چنین، تعلیم و تربیت، بدون تشکیل حکومت اسلامی، امکان پذیر نیست، زیرا حکومت طاغوتی، نتیجه تعلیم و تربیت انسان ها را حریت و آزادگی آنان، و در نتیجه، به خطر افتادن خودکامگی و استبداد خویش می دانند. به همین دلیل، نه تنها خود به تعلیم و تربیت نمی پردازند، بلکه با آن، مقابله نیز می نمایند. روشن است که مراد، تعلیم و تربیت بر اساس اسلام ناب است، و گرنه چه بسیارند حکومت هایی که نه تنها با اسلام تحریف شده مشکلی ندارند، بلکه مروج آن نیز هستند. از سوی دیگر، چنان چه در انتهای آیه شریفه مذکور، آمده است، تشکیل حکومت اسلامی نیز به غایت مقابله با خیانت و ظلم و به دیگر سخن، برقراری عدالت است. ✨نتیجه آن است که برخی از مقاصد شریعت، جنبه میانی دارند و برخی دیگر، جنبه نهایی. ولی به هر حال، تمامی احکام شریعت، هم سو با این مقاصد، جعل و تشریع شده اند. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 دفتر قمِ مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار می‌کند: 🔻 نخستین نشست از سلسله‌نشست‌های با موضوع: 💢 "راهکارهای مردمیِ تسهیل فرزندآوری" 🔰 با حضور فعّالان عرصه‌ی جمعیّت: 1⃣ حجّت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر علی ابوترابی 2⃣ حجّت‌الاسلام‌والمسلمین محمدحسین ندیمی 3⃣ سرکار خانم دکتر اردبیلی 🌐 مکان: قم؛ خیابان شهدا؛ کوچه ۲۸ ؛ پلاک ۱۲۰ ⏱ زمان: چهارشنبه ۹۹/۶/۱۹ - ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۲:۳۰ ⛔️ با توجه به محدودیتی که جهت رعایت شیوه‌نامه‌ی بهداشتی وجود دارد، لطفاً جهت ثبت‌نام حداکثر تا ساعت ۱۵ روز سه‌شنبه ۹۹/۶/۱۸ مشخصات خود را به شماره زیر پیامک دهید: 📞 09927738189 📹 جهت حضورِ مجازی و مشاهده‌ی برخطِ این نشست بر روی پیوند زیر بزنید و به عنوان «مهمان» وارد شوید: 🆔 https://bit.ly/3j2Sja1 @qom_khamenei_ir
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۵) #فصل_هشتم (قعله سرخ ۱) #فعالیتهای_تشکیلاتی نخستین بازداشت من در اواخ
(خون دلی که لعل شد ۶۶) (قلعه سرخ ۲) (بخش دوم) تا آنجا که به یاد دارم، در میان مسافران، آیت الله سبحانی هم بود. وقتی اتوبوس به اصفهان رسید، شب شده بود و میبایستی راننده و مسافران استراحت کنند. ما برای کل این مجموعه، یک خانه ی کوچک را در بست اجاره کردیم و شب خوبی را در آنجا گذراندیم و درباره ی مسائل مختلفی گفت و گو کردیم، که آمیزه ای از حرف زدن و بیان گرفتاری ها، امیدها و آرزوها، و امور تبلیغی بود. چنین جلساتی برای ما جزو بهترین ساعتها و لحظه ها بود. وقتی به یزد رسیدیم، به طور اتفاقی آقای صدوقی (رضوان الله علیه) را دیدیم. ایشان در آن زمان از علمای معروف یزد بود، و بعدا یکی از چهره های برجسته انقلاب اسلامی شد. امام خمینی اورا بسیار دوست میداشت. او در سال ۱۳۶۱، در هشتمین دهه ی عمر خود، در محراب نماز به دست گروه جنایتکار منافقین به شهادت رسید. بعد از آن به کرمان رسیدیم و همه از اتوبوس پیاده شدند. من میبایستی با یک اتوبوس دیگر، سفر خود را از کرمان تا زهدان_در یک مسیر پانصد کیلومتری_ ادامه میدادم. من در کرمان دوستان عزیزی داشتم مانند آقای محمد جواد حجتی کرمانی_که باهم نزد مرحوم علامه طباطبایی شفای بوعلی میخواندیم_ و همچنین آقا سید کمال شیرازی. آنها با اصرار از من خواستند چند روزی نزدشان بمانم. این دوتن، به دنبال حوادث دردناک قم، از قم برگشته بودند. آقای حجتی که اهل کرمان بود، اما آقای سید کمال شیرازی دو ماه پیش از رسیدن من به کرمان، در این شهر سکونت اختیار کرده بود و همان جا هم ازدواج کرده بود. من با این دوستان سه روز را در کرمان گذراندم. آن روزها از بهترین ایام زندگی من بود که در مصاحبت با یاران علمی و مبارزاتی میگذشت. ولی در روز چهارم، ناگزیر بودم برای انجام وظیفه در زاهدان، کرمان را ترک کنم؛ زیرا دیر شده بود. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۹۲ #مقاصد_شریعت ۱۰ #مثال ۶ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه نسا
۹۳ ۱۱ ۷ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه 157: 🔆الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلاَلَ الَّتِي کَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌. 🔅ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ « ﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺩﺭﺱ » ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ [ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻭﺻﺎﻓﺶ ] ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭﺍﻧﺠﻴﻞ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﻣﻰ ﻳﺎﺑﻨﺪ ، ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ; ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺯﺷﺖ ﺑﺎﺯﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ ، ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﻠﺎﻝ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﻭ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺣﺮﺍم ﻣﻰ ﻛﻨﺪ و آنها را و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند. 🔆 بر اساس این آیه شریفه، هدف و مقصد از رسالت، «آزادی و رهایی از زنجیر های اسارت» می باشد. ✨نتیجه آن است که، هیچ یک از احکام شریعت، معارض و ناسازگار با این هدف، جعل و تشریع نشده است. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۶) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۲) #ایستگاه_های_مسیر_زاهدان (بخش دوم) تا آنجا که
(خون دلی که لعل شد ۶۷) (قلعه سرخ ۳) (بخش سوم) بسیار سخت است که انسان دیدار و مصاحبتی را که چند روز با آن انس گرفته و لذت جان و آسایش تن خود را در آن یافته، ترک کند؛ بویژه که من تنها، کرمان را ترک میکردم و برای رویارویی با سرنوشتی نامعلوم_که از عواقب آن بی خبر بودم_ رهسپار جایی میشدم که هیچ سابقه و آشنایی قبلی با آن نداشتم. هنگام خداحافظی با برادران، دلم را اندوهی سخت میفشرد. هنوز هم وقتی آن لحظه های غم انگیز را به یاد می آورم، دلم میگیرد. اتوبوس، شب به سوی زاهدان حرکت کرد، و من سپیده دم به مقصد رسیدم. از یکی از رهگذران سراغ مسجد شهر را گرفتم. او مرا به مسجد آقای کفعمی راهنمایی کرد و من عازم آنجا شدم. در حیاط مسجد اتاقهایی بود که آقای کفعمی آنها را برای اقامت مبلغانی که به شهر می آمدند، ساخته بود. من ساک خود را در یکی از آن اتاقها گذاشتم و سراغ خانه ی آقای کفعمی را گرفتم و به آنجا رفتم. در زدم. برای نخستین بار با روحانی پر هیبت و متین پنجاه ساله ای روبرو شدم؛ بلند قامت و تنومند، با محاسنی بلند، که عمامه ی بزرگ و کاملا سفیدی به سر داشت. با خوش رویی و لبخند، و با زیباترین عبارات، زبان به خوشامدگویی گشود. بعدا فهمیدم که این مرد در زاهدان نفوذ و جایگاه مهمی دارد. به من گفت: آقای میلانی برایم نامه ای فرستاده و در آن سفارش شمارا کرده، و داخل نامه نیز نامه ای خصوصی برای شما گذاشته است. نامه آقای میلانی به من، معنای خاصی داشت؛ چون نشانگر عنایت و اهتمام ایشان به کار من و مسئله ی ماموریتم بود، و ایشان بدین وسیله میخواست آقای کفعمی را نیز متوجه این عنایت و اهتمام کند. آقای میلانی از جهت تلاشها و جدو جهدهای اجتماعی، شخصیت بزرگی بشمار می آمد؛ و افزون بر آن، مردی عالم، عارف و شاعر بود. اقای کفعمی هم از جهت اخلاق اجتماعی، شخصیتی شریف و بزرگ منش و در مدیریت امور اسلامی زاهدان، قدرتمند بود. من نامه آقای میلانی را گرفتم و دیدم در ضمن مطالبی که با خط زیبای خود نوشته، همچنین نوشته: برای شما اقامت خوشی در زاهدان آرزو میکنم. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
هدایت شده از KHAMENEI.IR
رهبر انقلاب در پیامی در پی اهانت یک نشریه فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اعظم 🔰 سخن‌نگاشت | محکوم نکردن این جرم بزرگ به بهانه آزادی بیان، عوام فریبی است 🔻رهبر انقلاب: گناه بزرگ و نابخشودنی یک نشریّه‌ی فرانسوی در اهانت به چهر‌ه‌ی نورانی و قدسی حضرت رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله) بار دیگر عناد و کینه‌ی شرارت‌بار دستگاه‌های سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام و جامعه‌ی مسلمانان را آشکار ساخت. بهانه‌ی آزادی بیان برای محکوم نکردن این جرم بزرگ که از سوی برخی سیاستمداران فرانسوی گفته شده کاملاً مردود و غلط و عوام‌فریبانه است. ۹۹/۶/۱۷ 💻 @khamenei_ir
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۷) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۳) #ایستگاه_های_مسیر_زاهدان (بخش سوم) بسیار سخت ا
(خون دلی که لعل شد ۶۸) (قلعه سرخ ۴) آقای کفعمی از من به خاطر تاخیر در ورود، گلایه کرد؛ چون معمول این بود که صاحب منبر پیش از ماه رمضان بیاید تا برنامه های خود را از قبل تنظیم کند؛ درحالی که من روزاول ماه رسیده بودم. ایشان گفت: مسجد، شب و روز در اختیار شماست؛ اما از مشهد کس دیگری هم _که فلان شیخ باشد_ آمده تا او هم منبر برود. من آن شیخ را میشناختم. او مزدور رژیم بود؛ در تایید لوایح شش گانه که شاه اعلام کرد، موضع موافق گرفته و مخالفین آن را مورد حمله قرار داده بود. این خبر برایم غیر منتظره بود. به اقای کفعمی گفتم: باید یه او بی توجهی کنید و به او میدان منبر رفتن ندهید. در همان حال که ما در این موضوع باهم مشغول بحث و گفت و گو بودیم، شیخ وارد شد. چهره آقای کفعمی تغییر کرد و نشامه اضطراب و تشویش در او ظاهر شد. ولی من به او اعتنا نکردم و تغییری در من پیدا نشد. بعدها آقای کفعمی بی اعتنایی مرا نسبت به آن شیخ، یاد آوری میکرد و می ستود. شیخ مورد بحث، متملق و مجیزگو بود. همین که وارد شد، با مهربانی و ملاطفت و لبخند مصنوعی کشدار، و باحرکاتی که از یک چاپلوسی تصنعی حکایت میکرد، با من سلام و علیک کرد. به او با سردی پاسخ دادم و از جایم برنخاستم و به او نگاه هم نکردم. فورا رشته گفت و گو با آقای کفعمی را به دست گرفتم و به فضا مسلط شدم. شایان ذکر است که من در آن هنگام در آغاز جوانی بودم، و آن شیخ هم معلم سرود ما در دوران ابتدایی بود. بعدا اقای کفعمی به من گفت مجبور بوده این مرد را دعوت کند، زیرا در زاهدان طرفدارانی در وابستگان دستگاه حاکمه دارد. و همانها آقای کفعمی را تحت فشار قرار داده بودند که پس از آمدن به زاهدان، وی را به مسجد دعوت کند. مسجد آقای کفعمی، تنها مسجد شیعیان در شهر زاهدان بود. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پاکسازی سموم ♻️ همه روزه ممکن است بطور ناخواسته در معرض سموم قرار گیریم، با معرفی راهکار معجزه آسا برای پاکسازی بدن ازین سموم مانند همیشه به کمک ما آمده اند.. عضـویت در کــانال👇 📡 @www_irismed_ir
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۸) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۴) #شیخ_مزدور آقای کفعمی از من به خاطر تاخیر در و
(خون دلی که لعل شد ۶۹) (قلعه سرخ ۵) ! آقای کفعمی اصرار کرد که در خانه اش اقامت کنم. بعدا فهمیدم او دو همسر دارد که هر یک در خانه ی جداگانه ای ساکنند. خانه ها هم به هم چسبیده و کاملا شبیه هم بود. ایشان در رفتار با هر دو، عدالت کامل را مراعات میکرد و بایک نظم دقیق، به هردوخانه رفت و آمد میکرد. در ساعتی معین وارد یکی از خانه ها میشد و روز بعد در همان ساعت بیرون می آمد تا وارد خانه ی دوم شود. با خانه دوم نیز به همین ترتیب رفتار میکرد. مبلغی که خرج خانه میکرد، کاملا برای هر دو یکسان بود. خداوند متعال هم خواسته بود با او همانگونه رفتار کند که او با این دو همسر رفتار میکرد؛ لذا به او از همسر اول چهار پسر و سه دختر داده بود، و از همسر دوم نیز دقیقا چهار پسر و سه دختر؛ نه بیشتر و نه کمتر! آقای کفعمی هر کدام از این خانه ها را به نام پسر بزرگ آن خانه نامید؛ یعنی یکی خانه ی «مادر هاشم» بود و دیگری خانه «مادر قاسم». ما هم به ساکنان خانه اول «طایفه ی هاشم» میگفتیم، و به ساکنان خانه دوم «طایفه قاسم». دامادها هم بر اساس ارتباطشان با این دو خانه معروف بودند. مثلا آقای عبادی که امروز امام جمعه ی موفق و برجسته ی مشهد است، از طایفه ی قاسم است؛ و شهید مزاری که در سال ۱۳۶۹ در بلوچستان به شهادت رسید، از طایفه هاشم است. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 1⃣2⃣ 💠 دو بال و زره ای که حافظ شیعه است 💠 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 Eitaa.com/Adibi_Larijani
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۶۹) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۵) #مادر_هاشم_ومادر_قاسم! آقای کفعمی اصرار کرد که
(خون دلی که لعل شد ۷۰) (قلعه سرخ ۶) درخانه ی آقای کفعمی اقامت کردم. قرار شد منبر، یک روز از آن من باشد و یک روز از آن شیخ اعزامی. از این تقسیم دلگیر شدم، اما راهی جز پذیرفتن نداشتم. بعدا شیخ وقت بیشتری برای سخنرانی خواست، زیرا خود را خطیبی حرفه ای میدانست. گفت: اجازه دهید کمی پس از منبر سید (یعنی من) به منبر بروم. درخواست او رد نشد و وضع به همین منوال پیش رفت. تا اینکه ظهر روز نیمه ی ماه رمضان فرا رسید. آن روز جمعه بود و مسجد لبریز از نمازگزاران شد. بعد از نماز، منبر رفتم و درباره ی علمای دین صحبت کردم. گفتم اینان بر دو قسمند: یکی عالمی که به وظیفه عمل میکند، و دیگری عالمی که وظیفه خود را انجام نمیدهد. خواستم با این مجلس، زمینه را برای موضوع اصلی_که بخاطر آن آمده بودم_ آماده کنم. قصد داشتم روز بیست و یکم که بیشترین جمعیت در مساجد حضور دارند، این موضوع را مطرح کنم؛ چون این روز به مناسبت شهادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) تعطیل است همه در این روز در مساجد جمع میشوند. در سخنرانی روز پانزدهم، علمایی را که به مسئولیتهای خود عمل میکنند، مورد ستایش قرار دادم، و به علمایی که بادستگاه حاکمه ی ستمگر سازش میکنند و به نفع آن فعالیت میکنند، حمله کردم. شیوه ی بحث من، مخاطب قرار دادن یک آخوند درباری فرضی بود که مثلا در برابر من شسته است. با این شخص فرضی با لحن ملامتگرانه و سرزنش آمیز حرف زدم و او را بخاطر جنایتی که با عمل نکردن به وظایفش و تسلیم بودن در برابر ستمگران، نسبت به اسلام و مسلمین مرتکب میشود، به باد ملامت گرفتم. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۹۳ #مقاصد_شریعت ۱۱ #مثال ۷ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه اع
۹۴ ۱۲ ۸ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه نوح آیه شریفه 2 و 3: 🔆 قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ. أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ. ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍی آﺷﻜﺎﺭم. ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ. 🔆 بر اساس دو آیه کریمه، «عبادت و پرستش، تقوا و پرهیزگاری و اطاعت از پروردگار »، از دیگر اهداف و مقاصد شریعت (ارسال رسل) می باشد. 🔆 البته به تقوا و پرهیزگاری، در آیات فراوانی امر شده است، مانند آیه 119 سوره مبارکه توبه: 🔆يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ. 🔅ﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺎﺩﻗﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ [ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻞ ﺗﺮﻳﻨﺸﺎﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺳﻠﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ]. ولی با دقت در کلمات این آیه شریفه روشن می شود که مفاد و لسان این آیه کریمه، بیان مقاصد شریعت نیست، بله بیان اوامر الهی است، در حالی که ما به دنبال تبیین نصوص بیان گر مقاصد شریعت هستیم، نه نصوص بیان گر اوامر الهی. ✨نتیجه آن است که، هیچ یک از احکام شریعت، معارض و ناسازگار با این هدف، جعل و تشریع نشده است. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شرح حدیثی از امام سجاد علیه‌السلام در ابتدای درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ٨٢/١١/٢۶ 💠چهار چیزی که موجب کمال اسلام انسان میشود 💻 @khamenei_maaref
Shahadat_EmamSajjad_1394_b.mp3
7.91M
💠 مداحی و روضه های جانسوز امام سجاد(علیه السلام) از شام ✅ حاج مهدی 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
هدایت شده از رفیق شفیق
❇️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ❇️ 🔰 آن چهره‌ی مظلوم بی صدای سربه‌زیرِ منفعلی که از امام سجاد علیه السلام درست کردند به کلی برخلاف واقع است؛ چهره‌ی حقیقی امام سجاد علیه‌السّلام چهره‌ی یک مبارزِ قهرمانِ خستگی ناپذیرِ آشتی ناپذیرِ پیگیری است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راه‌ها را می شناسد و انتخاب می کند و به سمت هدف‌ها این راه‌ها را می پیماید، خودش خسته نمی شود و دشمن را خسته می کند. و بالاخره دشمن وقتی هیچ کاری نتوانست بکند ، آن حضرت را مسموم کرد و آن امام بزرگوار بعد از یک عمر پر برکت و پر مبارزه به رضوان الهی پرواز کرد . این خلاصه زندگی امام سجاد علیه السلام است. » ۱۳۶۵/۷/۴ 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani
💠 یک از استاد انصاریان ✅ گاهی لازم است باد آدم بخوابد...🌱 ✍ حدود بیست سال پیش، در یکی از شهرهای استان شیراز برای منبر دعوتم کردند، آن وقت خیلی سرحال بودم. منبرشان بعد از ظهر بود، گفتند شب اینجا نمی‌آیند منبر. یک حسینیه داشتند دو هزار متر پر هم می‌شد، یک روز نیم ساعت مانده به اذان مغرب، منبر که تمام شد آمدم بیرون که کسی با لباس‌ها و کفش معمولی آمد و جلویم را گرفت و گفت نمی‌گذارم بروی منزل آقایی که دعوتت کرده و باید با من بیایی تا یک جا، یک چیزی را نشانت بدهم بعد برو، گفتم فردا گفت نه، فردا و پس فردا نمی‌شود. خیلی هم عادی برخورد می‌کرد فکر می‌کرد که من برادرش یا شاگردش یا کارگرش هستم. من هم لذت می‌بردم که با این برخورد هی دارد سوزن می‌زند و بادم را خالی می‌کند، خدا کند همیشه بغل دست آدم تا آخر عمر یکی باشد که مدام باد آدم را خالی کند وگرنه آدم می‌ترکد و نابود می‌شود. معطلش کردم که مدام با من همانند یک انسان معمولی صحبت کند، گفتم نمی‌آیم، گفت مگر دست خودت است؟ مچ دستت را می‌گیرم و می‌برمت، تو کی هستی که نیایی، هی ادامه داد. چه لذتی دارد که خدا یکی را کنار آدم قرار بدهد که غرور انسان را از بین ببرد. این نعمت خداست. این خوب نیست که مدام کنار ما بیایند و با عناوینی همانند استاد و... ما را خطاب کنند؛ چراکه این باد هم باد ابلیسی است. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۷۰) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۶) #آخوند_های_درباری درخانه ی آقای کفعمی اقامت ک
(خون دلی که لعل شد ۷۱) (قلعه سرخ ۷) (بخش دوم) شیخ یادشده، در مجلس نشسته بود. آقای کفعمی هم روی سجاده آش در محراب نشسته بود. من با نهایت جرئت و شهامت سخن گفتم، و این یکی از بهترین منبر هایم بود. بعد هم ذکر مصیبت امام حسین (علیه السلام) کردم و از منبر پایین آمدم. مردم معمولا در روزهای قبل پس از منبر من باز هم مینشستند تا به سخنرانی شیخ مذهبی گوش دهند؛ اما این بار برخاستند و با تحسین و تبریک و تایید، به سوی من آمدند. من از شبستان خارج شده و مردم نیز با من خارج شدند. و طبق معمول به سوی یکی از اتاق‌های مسجد رفتم تا استراحت کنم. پیش از آنکه بیرون بروم، دیدم شیخ روی پله‌ی اول منبر ایستاده و از مردم خواهش می‌کند تا به اندازه ده دقیقه هم که شده_فقط ده دقیقه!_ بماند. او همچنان میکوشید نظر مردم را جلب کند. اما مردم به درخواست او توجه نکردند و از مسجد خارج شدند، و شاید فقط پنجاه نفر ماندند. پس از حدود یک ربع، درحالی که در اتاق مسجد نشسته بودم، یکباره صدای فردی را شنیدم که خروش بر آورده و حمله می‌کرد و سرزنش می‌کرد و دشنام میداد. از جا برخاستم و از پنجره به بیرون نگاه کردم، دیدم آقای کفعمی است که همچون شیر میغرد؛ هنوز تحت الحنکش بر گردن آویزان است و مردم هم به دنبالش هستند. از این صحنه شگفت زده شدم، دقایقی بعد هم دیدم آن شیخ مورد بحث، سرخورده و شکست خورده، از شبستان مسجد بیرون میرود. بعد از آن، مردی نجار از دوستان این شیخ نزد من آمد و گفت: شیخ روی منبر سخنانی گفت که آقای کفعمی را به خشم آورد؛ لذا آقای کفعمی هم برخاست و به مردم گفت: مردم! حرام است که پای سخنان این شخص بنشینید. بعد هم رفت بیرون، و مردم نیز با او بیرون رفتند. بعد ها فهمیدم که این مرد بدنهاد، پس از من به منبر رفته و به آن قسم علمایی که من مورد ستایش قرار دادم، حمله کرده و دشنام گفته. لذا راهی در مقابل آقای کفعمی نبوده جز اینکه در برابر این وضعیت، طبق وظیفه‌ی شرعی خود عمل کند. و همین کار را هم کرده بود. من یقین دارم که شیخ کذایی پس از این حادثه، دیگر در زاهدان کارش تمام است. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۹۴ #مقاصد_شریعت ۱۲ #مثال ۸ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه نوح
۹۵ ۱۳ ۹ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ نصوص روایی: تبیین مقاصد شریعت، منحصر در نصوص قرآنی نیست، بلکه نصوص روایی فراوانی به بیان مقاصد شریعت پرداخته اند که به عنوان نمونه، از روایت ذیل می توان یاد کرد: 🔆 عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. 🔅پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): من برای تتمیم مکارم اخلاقی، مبعوث شده ام. 📚 بحار الانوار، ج 16، ص 260. ✨نتیجه آن است که، هیچ یک از احکام شریعت، معارض و ناسازگار با این هدف، جعل و تشریع نشده است. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۷۱) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۷) #آخوند_های_درباری (بخش دوم) شیخ یادشده، در مجل
(خون دلی که لعل شد ۷۲) (قلعه سرخ ۸) ؟! (بخش اول) غروب آن روز به منزل یکی از مومنین برای افطار دعوت شده بودم. بعد از افطار، به اتاق خود در مسجد بازگشتم تا برای سخنرانی آن شب آماده شوم. دیدم کسی مرا از پشت در صدا میزند. در را باز کردم، جوانی شیک و خوش لباس را دیدم ، به من سلام کرد و گفت: _شما فلانی هستید؟ _بله. _رئیس پلیس شمارا خواسته. _برای چه؟ _چیزی نیست. میخواید باشما درمورد مسائلی حرف بزند. _من معنای این احضار را میدانم، این کار به مصلحت شما نیست. من دعوت شده ام که امشب منبر بروم، اگر بدانند که من بازداشت هستم _بویژه با توجه به آنچه امروز در مسجد واقع شد_ عاقبت بدی برای شما خواهد داشت. اما آن جوان برایم توضیح داد که چاره‌ای جز ملاقات با رئیس پلیس نیست، و من در این قضیه اختیار ندارم. از مسجد که خارج شدم، دیدم پلیس و ارتش آن را در محاصره گرفته اند؛ دانستم که رژیم در اتخاذ یک موضع بازدارنده، جدی است. ناگزیر همراه با آن جوان به نزد رئیس پلیس رفتم. مردی تنومند بود با درجه‌ی سرهنگی_در انتهای یک سالن بزرگ و مجلل_که با آنچه در بیرجند دیده بودم، شباهتی نداشت_و پشت میری بزرگ تکیه زده بود. وقتی وارد شدم، مشغول نوشتن چیزی بود. البته این معمولا یک ژست مصنوعی است که به وارد شونده القا کنند به او اهمیتی نمیدهند. بنابر این هدف از این کار، تضعیف روحیه‌ی وارد شونده است. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
هدایت شده از فقه و معارف
🌼 شیعه حق ندارد مأیوس و ناامید بشود 🔸 رهبرانقلاب: مسئله‌ى انتظار ظهور صاحب‌الزّمان (علیه الصّلاة و السّلام) یکى از آن مسائل پُرمغز و پُرمعنا و داراى مضامین عالى در مجموعه‌ى تفکّرات شیعه است. این امیدى که در دل یک انسان به‌ وجود مى‌آید، به برکت ایمان و اعتقاد و یقین به وجود منجى و به حضور منجى، این امید خیلى داراى ارزش و قیمت است. یقیناً مایه‌ى حرکتهاى بزرگ در جوامع اسلامى و در جوامع شیعى و مایه‌ى اصلى حرکت عظیم انقلاب اسلامى، همین عقیده و همین انتظار فرج است. 🔹 شیعه یاد گرفته است که با فضیلت‌ترین اعمال، انتظار فرج است. معناى این جمله آن است که در هر شرایطى - ولو سخت‌ترین شرایط باشد - شیعه حق ندارد مأیوس بشود و ناامید بشود؛ [چون] منتظر است، منتظر فرج، منتظر گشایش، منتظر بازشدن افق و نَفْس این انتظار به او نیرو میدهد و او را قدرتمند میکند و به او نشاط میدهد؛ و نیرو و نشاط و امید هر جا بود، زندگى به طرف سامان پیش میرود؛ به‌ طرف اصلاح حرکت میکند. ۱۳۷۲/۱۱/۰۸ 💻 @khamenei_maaref
پژوهش های اصولی
#کتاب1 (خون دلی که لعل شد ۷۲) #فصل_هشتم (قلعه سرخ ۸) #مرا_از_چه_میترسانی؟! (بخش اول) غروب آن روز به
(خون دلی که لعل شد ۷۳) (قلعه سرخ ۹) ؟! (بخش دوم) به او سلام کردم. نه جواب سلام داد و نه سرش را بلند کرد. من نیز چاره ای ندیدم جز اینکه به همین شکل با او برخورد کنم. بدون اینکه از او اجازه بگیرم، روی شیک ترین مبل اتاق نشستم، سپس خود را به چیزهایی مشغول کردم که کاملا حاکی از بی توجهی به او بود. افسر که فهمید نتوانسته مرا دچار شکست روحی کند سرش را بلند کرد و گفت: _شما فلانی هستی؟ _بله. _چرا مردم را تحریک میکنی؟ _شمایید که مردم را تحریک میکنید! معتدل تر نشست؛ گویی انتظار چنین پاسخی را نداشت. گفت: _چطور؟ _ من مسائل دینی و احکام شرعی را برای مردم بیان میکنم. کجای اینکار، تحریک است؟ اما شما با این کارتان مردم را تحریک میکنید. در خطوط چهره اش نشانه های آرامش پدیدار شد و گفت: _ ما نمیخواهیم مردم را تحریک کنیم. شما در سخنانت به اصلاحات شاه اهانت کردی. _اطلاعاتی که به شما رسیده، دروغ است. لحن سرهنگ عوض شد. از جمله مطالبی که در خلال سخنانش گفت، این بود: ما هم مانند شما مسلمانیم و اقای خمینی را دوست داریم! شکی نیست که این حرف را راست نمیگفت، بلکه قصد فریب و ظاهرسازی داشت. در دل گفتم: خدایا تورا شکر که این نظامی مغرور را واداشتی ناچار شود با یک طلبه ی جوان فقیر که در چنگ اوست، ظاهر سازی و چاپلوسی کند! ملایمت و مهربانی نشان داد و شروع کرد به نصیحت من: شما در آغاز زندگی و عنفوان جوانی هستی؛ چرا خودت را به دردسر می اندازی و برای خودت مشکلات درست میکنی؟! چنین نصایحی معمولا مخاطب را نرم میکند، و وقتی نرم شد، با او تندی میکنند و هرچه بخواهند، به او دیکته میکنند. لذا باید در چنین موقعیتی طوری قاطعانه سخن گفت که نصیحت کننده را ناامید سازد. به او گفتم: قبلا مرا در بیرجند دستگیر کردند و به نزد رئیس پلیس بردند. حرفی را که آنجا زدم، برای شما هم تکرار میکنم. به او گفتم: شما مامورید و من هم مامورم. من موظفم رسالت دینی خود را انجام دهم، شما هم میتوانید وظیفه ای را که برعهده دارید، انجام دهید. شما کاری بیش از کشتن من از دستتان برنمی آید، و من خود را برای کشته شدن آماده کرده ام؛ پس را از چی میترسانید؟! تاثیر چنین سخنی روی اهل دنیا، مانند تاثیر صاعقه است. آنها از کلمه ی «مرگ» وحشت دارند. این افسر که جوانی خود را هم گذرانده بود، از مرگ میترسید؛ و اینک میدید جوانی در سر آغاز راه زندگی، به او میگوید: من خود را برای مرگ آماده کرده ام و از آن نمیترسم! سرش را برگرداند، حیرت زده شد و فرو ریخت. بعد خونسردی و آرامش خود را بازیافت و دوباره با مهربانی به من گفت: ان شاءالله مسئله ای برایت پیش نمی آید. فقط باید تعهد بدهی که دوباره دست به چنین کارهایی نزنی. حالا برای پاسخ دادن به چند سوال، به اتاق کنار برو. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۹۵ #مقاصد_شریعت ۱۳ #مثال ۹ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ نصوص روایی: تبی
۹۶ ۱۴ ۱۰ 🖋 نمونه هایی از نصوص بیان گر مقاصد شریعت: ✅ سوره مبارکه نحل آیه شریفه 36: 🔆وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ. 🔅ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺍﻣﺘﻲ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻛﻪ [ ﺍﻋﻠﺎم ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ] ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ [ ﭘﺮﺳﺘﺶ ] ﻃﺎﻏﻮﺕ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ . ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﻟﻴﺎﻗﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻧﺪ ] ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻲ [ ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭ ﻋﻨﺎﺩﺷﺎﻥ ] ﮔﻤﺮﺍﻫﻲ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻘﺮّﺭ ﺷﺪ . ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﮕﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ . 🔆 بر اساس آیه کریمه، « دعوت به توحید و دوری از طاغوت »، از دیگر اهداف و مقاصد شریعت (بعث رسل) می باشد. ✅دعوت به توحید به معنای دعوت به ولایت الهی است و دوری از طاغوت نیز به معنای دوری از پذیرش ولایت غیر خداوند متعال است. ✅ در حقیقت، جان کلام این آیه شریفه این است که هدف از بعث رسل، حاکمیت ولایت الهی و ابطال و سرنگونی تمامی ولایت های دیگر است. ✨نتیجه آن است که، هیچ یک از احکام شریعت، معارض و ناسازگار با این هدف، جعل و تشریع نشده است. ادامه دارد... 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945