پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۲) #فصل_سوم (ساحل دجله ۶) #ابوذیه در سال 1342 در زندان قزل قلعه به گروهی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۳)
#فصل_سوم (ساحل دجله ۷)
#جواهری_شاعر (بخش اول)
ادبیات معاصر عرب در مجموع نتوانسته علاقه ام را جلب کند؛ چون در قسمتهایی از آن چیزهایی یافته ام که منافی ذائقه ی عربی و زبان عربی است. بویژه باید از سبک متاثر از سبک و محتوای ادبیات اروپایی یاد کنم، که نه ادبیات عربی است و نه ادبیات اروپایی بلکه چهره ی مسخ شده ای است که هر طبع سالم و ذوق سلیمی آن را پس میزند.
لذا در جست جوی آن ابیاتی برآمدم که با زبان عربی لذتبخشی که با آن خو گرفته ام، سازگار بوده و از زبان و سبک آن، از اصالت برخوردار باشد.
من آثار نویسندگان و شعرای بزرگ معاصر مصری، شامی و عراقی را خوانده ام؛ اما گمشده ی خود را _از جمله_ در سروده های محمد مهدی جواهری، شاعر عراقی، یافتم.
جواهری به دلیل پرورش ادبی و دینی اصیل خود در خانواده ی معروف جواهری و محیط دینی و ادبی نجف، زبان و بیان عربی اصیلی دارد؛ کمااینکه توجه به رنج ها و ارزوهای مردم و تاثیرپذیری آن، از ویژگی های برجسته ی شعر او است.
ویژگی دیگرش، مواضع شجاعانه ی او در مقابله با حاکمان ستمگر است، که بخاطر آن بارها بازداشت و زندانی شد.
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۳) #فصل_سوم (ساحل دجله ۷) #جواهری_شاعر (بخش اول) ادبیات معاصر عرب در مجمو
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۴)
#فصل_سوم (ساحل دجله ۸)
#جواهری_شاعر(بخش دوم)
وقتی دوست لبنانی ادیب و فاضلم، مرحوم سید جواد فضل الله از انقلابیگری و مواضع باصلابت جواهری برایم گفت، به این شاعر بیشتر علاقه مند شدم.
او همچنین از قصیده ای که جواهری در برابر مرحوم محمد حسین کاشف الغطا انشاد کرده بود، برایم گفت؛ که این قصیده کاشف الغطا را عمیقا تکان داد و از بس از آن خوشش آمد، زمام اختیار از دست داد و فریاد کشید: بخدا قسم تو متنبی این عصری!
و جواهری بلافاصله جواب داد: شیخنا! متنبی شاعر سیف الدوله بود و من شاعر سیف الاسلام! مقصودش از سیف الاسلام(شمشیر اسلام) همان خود کاشف الغطا بود.
از شما چه پنهان، من هنگامی که برخی قصاید جواهری را خواندم، گریسستم. قصیده«لالایی گرسنگان» (تنویمه الجیاع) از آن جمله است:
نامی جیاع الشعب نامی/ حرستک آلهه الطعام
نامی، فان لم تشبعی/ من یقظه فمن المنام
اما وقتی در این قصیده ابیاتی را خواندم که حاکی از برداشت نادرست از دین و وظیفه ی علمای دین است، متاثر شدم. وی میگوید:
نامی علی تلک العظات / الغر من ذاک الامام
یوصیک ان تَدَعی المباهج/ واللذایذ للیام
و تعوضی عن کل ذلک/ بالسجود و بالقیام
من در همان وقت در حاشیه ی صفحه ی کتاب ملاحظه ام را نوشتم و از اینکه حقیقت رسالت انقلابی اسلام از فکر شاعر دور مانده، تعجب خود را ابراز داشتم. ولی به راستی آیا این سخن شاعر درباره ی وعاظ السلاطین است که ماموریت تخدیر مردمان را به نام دین دارند؟!
اگر مقصود او این واعظان بوده، شایسته میبود که آنها را در سخن خود مشخص میکرد.
همچنین از جمله قصاید جواهری که مرا عمیقا تکان داد، "روز شهید" (یوم الشهید) است که در آن میگوید:
تبّاً لدوله عاجزین توهّموا/ انّ «الحکومه» بالسیاط تُدامُ
و اذا تفجّرت الصدور بغیظها/ حَنَقاً، کما تتفجّر الالغامُ
فاذا بهم عصفا اکیلاً یرتمی/ و اذا بما رکنوا الیه رکامُ
خواندن ابیات قصیده ی «ای سیاهی! همه جارا فراگیر!» (اطبق دُجی)
در من طوفانی به پا کرد:
اطبق دجی، اطبق ضباب/ اطبق جهامّا یا سحاب
اطبق علی متلبدیـ/ نَ شکا خمولهم الذباب
اطبق علی المعزی یُرا/ دُ بها علی الجوع احتلاب
اطبق علی هذی الکرو/ شِ یمطّها شحم مذاب
اطبق: فانت لهذه السوءات/ _عاریه_ حجاب
کن سترها لاینبلج صبــ/ ــحٌ و لایخفق شهاب
هرگاه شوق ادبیات معاصر عرب در دلم می افتد، دیوان جواهری را میگشایم و خود به تنهایی، یا به همراه کسانی که علاقه به ادبیات عرب در آنها سراغ دارم، به خواندن اشعار او می پردازم.
شاعر و غربت او را به یاد می آورم و آرزو میکنم تا به میهن خود بازگردد و ببیند _چنان که خواسته است_ سیاهی شب دراز دامن از میهن رخت بربسته است.
در سال ۱۳۷۱ کتابی از جواهری به دستم رسید با عنوان ذکریاتی (خاطرات من) که آن را با شوق بسیار خواندم و با وجود تراکم کار ها و اشتغالات، آن را ظرف چند روز تموم کردم.
بسیاری از صفحات آن را حاشیه نویسی کردم.
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۴) #فصل_سوم (ساحل دجله ۸) #جواهری_شاعر(بخش دوم) وقتی دوست لبنانی ادیب و ف
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۵)
#فصل_سوم (ساحل دجله ۹)
#جواهری_شاعر(بخش سوم)
گاه که میدیدم به رخدادی اشاره دارد، به دیوان مراجعه میکردم تا ببینم آن رخداد را در شعر خود چگونه بیان کرده است.
بعدا شنیدم علاقه مند است به اتفاق همسرش به زیارت امام رضا (علیه السلام) مشرف شود.
من از دوستان خواستم تسهیلات لازم را برای زیارت آنها فراهم کنند. اما همسرش پیش از آنکه به آرزوی خود برای زیارت ثامن الائمه برسد، درگذشت.
البته دستور دادم به احترام خاندان جواهری و شاعر این خانواده، مجلس فاتحه ای برای آن مرحومه در حرم رضوی برگزار شود. سپش فردی از دفترم برای تسلیت گویی به جواهری، و دعوت از او برای سفر به ایران اعزام شد.
وی بلافاصله دعوت را پذیرفت و رهسپار ایران شد. ما دوست داشتیم شاعر، روزهایی را در سایه اسلام و انقلاب اسلامی به سر برد تا وجود امتی سربلند و باعزت و عصیانگر علیه ستم و ستمگران و تلاش برای تحقق پیروزی در عرصه های مختلف سازندگی را _که آرزوی قلبی اش بوده_ به چشم ببیندد؛ دوست داشتیم او اسلام را _همچنان که آرزو میکرد_زنده، پویا، انقلابی و پر تحرک ببیند، تا خاطرش بدان بیاساید و دلش در کنار آن آرام گیرد؛ و بدین سان، مسیر طولانی زندگی خود را با خوشی به پایان برساند.
اما روح متلاطم و نا آرام و ملتهب شاعر _که بیش از هشتاد سال با یک زندگی پر خروش سرشار از کشاکش و دگیری و دشمنی و خصومت خو گرفته_ کجا میتواند آرام و قرار یابد و چگونه میتواند به آرامش برسد؟
او مدتی اینجا ماند، با من دیدار کرد، و نسبت به من و جمهوری اسلامی ایران احساسات خوبی را ابراز داشت.
نسخه ای از کتاب ذکریاتی را نیز به من هدیه کرد، به همراه ابیاتی با مطلع زیر:
سیدی ایها الاعزل الاجل/ انت ذو منه و انت المدل
سپس در روز عید غدیر قصیده ای برایم فرستاد با مطلع زیر:
ابا الحسین تحیات معطره/ فی یوم عید(غدیر) رُحت ترعاء
کان الاولی (امیرالمومنین)به/ والیوم انت"ولی الامر" مولاه
همچنین قصیده دیگری فرستاد با این مطلع:
ایران، عاد الصبح من افراح/ حذر الفوات فاذنی بصباح
در این قصیده، در جواب برخی از برادران که ظاهرا اورا بخاطر سکوتش سرزنش کرده اند، میگوید:
قالوا سکت و انت افظع ملهب/ وعی الجموع لزندها لقداح
اما او سکوت کرده، چون دیده یارانش سکوت کرده اند:
لکن وجدت سلاحهم فی عطله/ فرمیت فی قعر الجحیم سلاحی
مقصودم از یادآوری کوتاه از جواهری این بود که گوشه ای از عشق و علاقه ام را نسبت به نوع خوب شعر معاصرعربی بیان کنم.
امیدوارم این نوع شعر، مسئولیت خود را در بیان صادقانه ی آرمانهای توده های امت در جهت زندگی بهتر ادا کند.
📚 کانال پژوهش های اصولی
https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945