eitaa logo
حسین باکند
244 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
985 ویدیو
8 فایل
یادداشت، اخبار و تحلیل های سیاسی یادداشت نویسان و مدیران کانال: حسن باکند: دبیر و کارشناس علوم سیاسی حسین باکند: دبیر و فعال رسانه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وحید یامین پور
یکی از بچه‌های حزب‌الله بعد از ۴ ماه از جبهه جنوب مرخصی گرفته اومده خونه، مادرش جلوی در بهش گفت سید حسن شهید شده تو برای چی اومدی خونه؟ برگرد برو. در این عقیده، شکست معنا ندارد. 🔆 43 ➕️ @yaminpour
حسین باکند
هر که با حسین علیه السلام پیوند خورد و حسینی زیست جاودانه شد...
هدایت شده از 🇮🇷 بدون مرز 🇮🇷
🔰 اسرائیل هیچ وقت نمی‌تواند انتقام خود را از سنوار بگیرد 🔻 آیت الله سید حسن عاملی: 🔹 اسرائیل هیچ وقت نمی‌تواند انتقام خود را از سنوار به عنوان طراح طوفان الاقصی بگیرد اگر صدها بار دیگر نیز او را شهید کند باز به انتقام خود نمی رسد 🔹 چون سنوار با طراحی طوفان الاقصی چنان ضربه‌ای به اسرائیل زد که هیچ وقت از این زخم کاری بهبودی پیدا نخواهد کرد. 🔹 سنوار با طوفان الاقصی ضعف اطلاعاتی و استخباراتی اسرائیل را برملا کرد و آنها با آن همه جاسوس و اشراف اطلاعاتی نتوانستند این حمله را پیش بینی کنند. 🔹 شهادت او نیز حماسی بود و باعث شد دروغ‌های اسرائیل برملا شود اسرائیل با بوق و کرنا همه جا گفته بود که او در تونل‌ها زندگی می‌کند اما معلوم شد در میدان نبرد بوده است 🔹 اسرائیل می‌گفت او اسرای اسرائیلی را برای خود سپر کرده و لذا آنها را آزاد نمی‌کند اما معلوم شد او احتیاج به سپر ندارد و عاشق شهادت است او می‌توانست در تونل‌ها پنهان شود اما در میدان جنگ تن به تن شهید شد. 🇮🇷 بدون مرز https://eitaa.com/joinchat/1644822562Cb7b89e38ae
هدایت شده از جهت
🔴 سکانس پایانی قهرمان عبدالحمید بیات: 🔹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. @jahat_media
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰قالیباف: تصاویر مبارزه سنوار هزاران سنوار تربیت می‌کند 🔸رئیس مجلس: تصاویر مبارزه او تا پای جان، هزاران سنوار و نصرالله در سراسر جهان تربیت خواهد کرد. 🔸زمانی که عزالدین قسام به شهادت رسید سنوار به دنیا نیامده بود. شاید اهل مقاومت را بکشند ولی فکر مقاومت زنده است. @Kayhan_online
هدایت شده از نظامی نیوز 📡
🔴بریکس پی رونمایی شد. شبکه بانکی بریکس پی که توسط کشور های عضو بریکس به تصویب رسیده بود در روسیه فعال و درحال فروش است. 🔴به زودی با اتصال شبکه بریکس پی به شبکه شتاب و احداث نمایندگی آن در ایران کارت های بریکس پی در ایران به فروش خواهد رسید. 🔴با در اختیار داشتن بریکس پی می توانید به صورت اینترنتی یا حضوری از فروشگاه های عضو بریکس خرید کنید. 🚨کانال رسمی ☑️ @NEZAMI_NEWS_IR
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خداوند راه شکست را به روی ما بسته است... √ @Roshangari_ir | روشنگری
عملیات کنگره فرانسیس استونر ساندرس ترجمه حسین باکند با پایان یافتن کنفرانس افرادی که از واشنگتن آمده و حامیان مالی مراسم بودند جشن گرفتند. ویزنر «صمیمانه‌ترین تبریک‌های» خود را به همه دست اندر‌کاران تقدیم کرد. او نیز به نوبه خود تبریکاتی از سوی طرفداران سیاسی‌اش دریافت کرد. نماینده وزارت دفاع، ژنرال جان ماگرودِر1 از آن به عنوان «یک عملیات مخفی دقیق که در بالاترین سطح نخبگانی انجام شد.... یک جنگ نامتعارف در بهترین حالت خود» تمجید کرد. گزارش شد که خود رئیس جمهور ترومن «بسیار خشنود است». مقامات اشغالگر آمریکایی در آلمان احساس کردند کنفرانس «کمک شایانی در تقویت روحیه برلین غربی کرده است، اما معتقد بودند مهم‌ترین تاثیر آن نهایتا در روشنفکرانی که از سال 1945 از لحاظ سیاسی سرگردان شده بودند احساس خواهد شد». گزارشی ادعا کرد که کنگره آزادی فرهنگی «در واقع تعدادی از رهبران برجسته فرهنگی را وادار کرده است که از زهد عارفانه و پیچیده خود به نفع یک موضع قوی در برابر تمامیت خواهی دست بکشند». این نتیجه‌گیری شاید کمی اغراق آمیز باشد، [اما از همان ابتدا] هدف، فروش کنگره به استراتژیست‌های سطح بالا در دولت بود. مطمئنا هیو ترور-روپر هنوز متقاعد نشده بودند. بلافاصله بعد از بازگشت او به انگلستان اخباری به دست ترور-روپر رسید مبنی بر اینکه مقامات وزارت خارجه [آمریکا] از همتایان خود در وزارت خارجه [بریتانیا] گلایه کردند که: «نماینده شما مراسم ما را خراب کرده است». این [حرف] به تنهایی ثابت می کرد که سوءظن ترور-روپر مبنی بر نقش دولت آمریکا در ماجرای [کنفرانس] برلین بیراه نبوده است. همچنین نشان می داد مقامات آمریکایی از رفتاری که ترور-روپر از خود نشان داده بود خشمگین هستند. جوسلسون- و مافوق‌هایش در سیا- دریافته بودند که برای جلب نظر روشنفکران بریتانیایی به پروژه خود باید تلاش‌های نویی صورت گیرد. فصل ششم ما باید در این کارزار بزرگ حقیقت صدایمان را به گوش جهانیان برسانیم. این وظیفه، جدا و متمایز از سایر عناصر سیاست خارجه ما نیست [بلکه جزوی از سیاست خارجه ماست]. رئیس جمهور هری ترومن، 1950 علی‌رغم سرسختی برخی از اعضای هیئت بریتانیایی، ویزنر راضی بود که کنفرانس دستاوردی بیش از سرمایه‌گذاری او داشته است. گرچه آینده آن هنوز مبهم بود، اما اکنون به «فهرست دارایی‌های تبلیغاتی» سیا اضافه شده بود، فهرستی رسمی که تعداد افراد و کانال‌های روزافزونی که سازمان می توانست بر آن‌ها تکیه کند را مستند می کرد. به طور غیر رسمی به این [ دارایی‌ها که ابزار نفوذ سیا بر افکار عمومی بودند] «ویزنر ورلیتزِر2» می گفتند، این لقب نشان می‌داد چه در ذهن سازمان می‌گذرد و چه انتظاری از این «دارایی‌ها» دارد: ویزنر بتواند با فشار دادن یک دکمه، هر آهنگی را که دوست داشت بشنود. ویزنر دوباره سراغ مسئله ملوین لاسکی می‌رود، شخصی که حضور طاووس‌وارش در سراسر برلین به شدت خشم او را برانگیخته بود. دستور قبلی او مبنی بر حذف لاسکی از صحنه اصلی خیلی آشکار رد شد. او یادداشت شدید اللحنی با عنوان «کنگره برلین برای آزادی فرهنگی: فعالیت‌های ملوین لاسکی» نوشت و بیان داشت که «در چشم بودن لاسکی یک اشتباه بزرگ است و بهترین دوستان ما هم در وزارت خارجه همین نظر را دارند، او الزامات کاری را اصلا رعایت نمی‌کند، آشکارا خیلی ریشه‌دار‌تر از آنی که انتظارش را داشتم تسلیم وسوسه راحتی شده (ساده کار می‌کند) و توجهی به [مسئله] امنیت و سایر ملاحضات فنی که از اهمیت بالایی برخوردارند، ندارد». ویزنر حرف خود را صریح می گوید: بدون حذف لاسکیِ خود‌‌سر از کنگره آزادی فرهنگی، سیا به حمایت خود از تشکیلات ادامه نخواهد داد. یادداشت ویزنر به آلمان ارسال شد. «ماموری که در دفتر هماهنگی سیاست ها این یادداشت را دریافت کرد بسیار خشمگین شد و یادداشت اعتراضی شدیداللحنی برای ویزنر فرستاد، اما [عملا] چیزی اتفاق نیفتاد. لاسکی باید می رفت و دفتر هماهنگی سیاست‌ها به این نتیجه رسید که لاسکی را باید از پروژه کنار بگذارد». دو توضیح ممکن برای این موضوع وجود دارد: یا لاسکی با دفتر هماهنگی سیاست ها رابطه داشته، پس یک تهدید امنیتی واقعی محسوب می‌شده چون او از گفتن کمترین دروغ خودداری کرده بود؛ یا او همان طور که همیشه ادعایش را می‌کرد یک عملگرای خود مختار بوده، بنابراین سیا قاطعانه ورود کرد و او را کنار گذارد. این اولین مورد از موارد بسیاری بود که سیا از قوه قاهره [برای پیشبرد اهداف خود] استفاده کرد. مامور دفتر هماهنگی سیاست‌ها که مسئول حذف لاسکی بود، مایکل جوسلسون نام داشت. هر‌گونه ابراز ناراحتی و خشم [از این تصمیم]، در آینده برای جوسلسون گران تمام می شد. لاسکی و جوسلسون از پیش پیوند مستحکمی با هم داشتند که شاهدان عینی، بعدها آن را ناگسستنی یافتند.
فهم روانشناختی این رابطه دشوار است: نفوذ لاسکی بر جوسلسون، که از هر نظر مافوق او [یعنی لاسکی] محسوب می‌شد، منحصر به فرد بود. یکی از اعضای کنگره می‌نویسد: «جوسلسون گاهی از نشنیدن‌های عمدی لاسکی ناراحت می‌شد. او گاهی اوقات از ناتوانی لاسکی در تصور عواقب حرف ها و اقداماتش به خشم می‌آمد، اما در عین حال هر چه می‌توانست او را تحسین می‌کرد و مات تماشای او می‌شد». پانوشت‌ها: 1- John Magruder 2- Wisner’s Wurlitzer به معنای بازوی رسانه ای ویزنر https://kayhan.ir/001FSW