🔺تصویب رشته «فلسفه اسلامی» در حوزه علمیه فلسفه ستیز!
⚡️جلسه کمیسیون تخصصی آموزش شورای عالی حوزه علمیه خراسان چندی قبل با حضور اکثر اعضا برگزار شد و در این جلسه رشته «فلسفه اسلامی» در مقطع عالی، بعد از بررسی در کارگروه و ارسال مجدد به کمیسیون مورد بررسی قرار گرفت و اعضای کمیسیون این رشته را تصویب و جهت تایید نهایی به شورای عالی ارسال کردند.
#خبر
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
حوزویات
📍آیا باز هم مرجعیت موروثی میشود؟ پس از فوت مرحوم آیتالله گلپایگانی نماز میت را داماد بر بدن ابوال
🔺پسر جانشین پدر!
شرح عکس: دیدار، گفتگو و تسلیت رحیم حیات قریشی، سفیر جمهوری اسلامی پاکستان و هیئت همراه به فرزند مرجع فقید آیتالله صافی، صبح امروز
پ ن ۱: آنچه در تصویر مشاهده میشود حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن صافی بر جایگاه پدر نشسته و با همان آداب بر آن تکیه زده است!
پ ن ۲: سنت زیبا و نانوشتهای وجود دارد که بلافاصله پس از رحلت هر مرجع تقلید در حضور برخی بزرگان حوزه و شاهدان مُهر ایشان شکسته میشود.
این اقدام علاوه بر عظمت مرجعیت شیعه در حقیقت برای پیشگیری از هر گونه سوءاستفاده احتمالی بازماندگان و اعضای دفتر بوده و بدین ترتیب به مومنین این اطمینان داده میشود که دیگر زمینهای برای سوءاستفاده از جایگاه مرجعِ درگذشته وجود ندارد.
با شکستن مهر مرجع فقید، پایان دریافت وجوهات و هر آنچه از نظر شرعی، منوط به اجازه مرجع تقلید است، اعلام میگردد.
این سنت شکستن مهر مرجع تقلید از قرنها پیش وجود داشته و تاکنون ادامه دارد و در دوران اخیر مهرهای آیات سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، سید عبدالأعلی سبزواری، سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد روحانی، سید عبدالکریم اردبیلی و سید محمد سعید حکیم در مراسمی شکسته شده است.
پ ن ۳: این سنت حوزوی از سوی بیت و فرزندان آیتالله صافی تاکنون صورت نگرفته و توجیه میشود بیت شریف ایشان درگیر مراسمات هستند!
آیا این آیتالله زاده که از محبوبیت برخوردار است (همانند برخی از آقازادهها) بنا دارد ادامه دهنده مکتب پدر باشد و شخصاً امور دفتر مرجعیت را اداره نماید؟
#تحلیل
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
🔺به اسم آخوند میخواهند ولایت فقیه و رهبری را بزنند
🗯حجتالاسلام مهدی ابوطالبی: سال ۱۳۸۸ خدمت آیتالله صافی گلپایگانی رسیدیم، ایشان نامهای را که به عنوان «گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی» معروف شده بود نشان دادند و به این مضمون فرمودند: «پاسخ این نوشته را بدهید، اینها میخواهند با این نوشتجات، ولایت فقیه و رهبری را بزنند.»
(گفتگوی مورد نظر نامهای مجعول است و به ادعای آقای اکبر ثبوت منتشر شده است)
نقد نامه به قلم دکتر حسین ناصری: https://b2n.ir/u68436
#مقاله
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⚡️مسأله شفافیت مالی در بیوت مراجع
✍️حجتالاسلام وحید نجفی، نویسنده کتاب نظام اقتصادی سازمان روحانیت:
درباره شفافیت گردش وجوه مالی که در اختیار بیوت قرار دارد میتوان گفت، اولا در منابع متولی مطالعات آیندهپژوهی این مسأله مهم مطرح شده است که به زودی روحانیت مجبور به ارائه بیلان کاری خود است، یعنی بیوت حتما باید این کار را انجام دهند.
البته هماکنون نیز تا حدودی این اتفاق رخ داده است تا جایی که شخصا و در همین اواخر شاهد تهیه یک گزارش اینفوگرافیک توسط بیت یکی از مراجع بودهام مشتمل بر اینکه در فلان قضیه چه مبالغی هزینه و این پولها صرف چه کارهایی شدهاند.
البته بحث شفافیت چندان مسأله جدیدی نیست مثلا در یک اظهارنظر ـ البته بسیار اعجابآور- که بسیاری از ما در مورد صفهای شهریه شنیدهایم یکی از بزرگان در دفاع از وضعیت موجودگفته بود: «بگذارید بازاریهایی که وجوهات میدهند ببینند که صفهایی شکل گرفته و پولهایی که آنها دادهاند در حال توزیع بین طلبهها است.» یعنی روحانیت در گذشته هم تلاشهایی برای نشان دادن مسیر خرج شدن وجوهات انجام دادهاند.
نکته قابل توجه دیگر در بحث شفافیت این است که پولی که در اختیار بیوت قرار میگیرد عموما توسط مردم پرداخت میشود و اگر از اعتماد مردم کاسته شود دیگر این پرداختها انجام نخواهد شد و در نتیجه آن بیوت ناگزیر از پذیرش کامل شفافیت خواهند بود.
در کنار تمام اینمسائل باید به این نکته توجه شود که اگر جایی و بنابر مصالحی خرج و هزینه صورت میگیرد که درک اهمیت آن برای عموم ممکن نیست، یا باید قدری مردم را رشد داد که مصالح واقعی را درک کنند یا یک بسته جامع از انواع منابع مالی در اختیار بزرگان حوزه قرار داشته باشد که حداقل در آن بخشی که از مردم تأمین شده است یا واقف و یا بانی خاصی دارد بتوان شفافیت را به نحو کامل و جامعی ارائه کرد.
در مجموع میتوان گفت، یکی از دلائلی که امروز باعث شده که وقف یا بانی خیر از کمک به مسائل مالی حوزه تا حدی دور باشد همین عدم شفافیت است و اگر تصویریر واضح و صحیحی از محل مصرف وجوه خیر یا وجوه تبرعی ارائه شود، حتما اغراض برای پرداخت این وجوه بیشتر خواهد شد.
#تحلیل
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
🎥 50 مستند درباره مسائل جهان اسلام
🔺پایگاه اینترنتی شعوبا پس از حدود ۲ سال از شروع کار خود ۵۰ مستند درباره مسائل گوناگون جهان اسلام را ترجمه و زیرنویس کرده است. این مستندها را میتوانید در لینکهای زیر مشاهده و دانلود نمایید.
🔹«داعش در اسارت»، مستندی درباره اوضاع آوارگان داعش
🔹 «اسرائیل، شکاف از درون»، روایت درگیری افراطیون یهودی با مردم و دولت اسرائیل
🔹جمال عبدالناصر و اخوان المسلمین، از رفیق گرمابه و گلستان تا دشمنی خونین
🔹آمریکا و القاعده در یمن
🔹 راز شهر نیوم
🔹صوفیان مصر
🔹«روزهایی در اردوگاه»؛ نگاهی به زندگی فلسطینیان در اردوگاههای لبنان
🔹ارتش مصر، از جنگ تا بیزینس
🔹نجم الدین اربکان، پدر اسلامگرایی ترکیه
🔹ادوارد سعید
🔹اسلامِ اماراتی!
🔹بلندپروازیهای قطر
🔹طه عبدالرحمن
🔹فتح الله گولن
🔹رابطه «وهابیت» و «آل سعود»
🔹حماس در عربستان سعودی
🔹سلاح مقاومت فلسطین
🔹داستان سلفیت جهادی
🔹محمد مرسی
🔹یاسر عرفات
🔹طالبان و داعش از درون
🔹بحرین؛ حکومت، معارضه و القاعده
🔹 «سفر آخر»، روایت چگونگی شهادت حاج قاسم سلیمانی (قسمت اول)
🔹«سفر آخر»، روایت چگونگی شهادت حاج قاسم سلیمانی (قسمت دوم)
🔹تاریخ روابط اخوانالمسلمین و ارتش مصر
🔹 انقلاب تونس
🔹جنبش فتح فلسطین
🔹حزبالتحریر و تقیالدین نبهانی
🔹دره اردن
🔹جنگ شش روزه
🔹ترور دانشمندان هستهای عرب
🔹 سلفیت جامی – مدخلی
🔹 یگانهای افغانستانی وابسته به سازمان سیا
🔹آموزش و پرورش در جهان عرب
🔹مسلمانان انگلستان
🔹جماعت اسلامی و ابوالاعلی مودودی
🔹مسلمانان فرانسه
🔹 شیخ عمر عبدالرحمن
🔹طالبان از غار تا قصر
🔹افغانستان، کشور زخم خورده
🔹تصوف در ترکیه
🔹تاریخ کودتاها در ترکیه
🔹فتحی شقاقی
🔹 تحصیل در میان بمبها!
🔹فلسطینیان داخل سرزمینهای اشغالی
🔹سیاست خارجی ترکیه
🔹جنگ قدرت در خاندان آلسعود
🔹شهر سبته، نماد همزیستی مسالمتآمیز ادیان
🔹 دیپلماسی مذهبی ترکیه در بوسنی و هرزگوین
🔹 انتفاضه شعبانیه
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⚡️وارونهسازی شریعت؛ آفت حکومتهای دینی
🗯حجتالاسلام مرتضی واعظ جوادی، رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء:
🔻علامه طباطبایی نظرشان این بود که باید جامعه را به حدی با دین آشنا کرد که مردم فریب نخورند و غیر دین به جای دین به آنان معرفی نشود؛ آسیب حکومتهای دینی مصادره شدن دین است و آسیبشناسی فیلسوفان دین راه را باز میکند تا نظام آسیب نبیند؛ یعنی اگر ما جنبههای اثباتی را میگوییم آسیبها را هم بگوییم. آنچه سبب میشود نظام اسلامی از چارچوب دربیاید آن است که ظاهر اسلامی ولی روح آن اسلامی نیست.
من از والدم این سؤال را پرسیدم که چرا امروز قوت و صلابتی را که از نظام اسلامی سراغ داریم در اختیار نیست؟ آیا دولت باید کاری بکند؟ قانون اساسی آمد و استقلال قوا را تثبیت و ارزشهایی را به میدان آورد؛ ایشان فرمودند: اسلام از جامعه یک توقع فوقالعاده دارد البته نه توقعی که انجام نشود. دین جامعه اسلامی را برترین جامعه میداند به واسطه آن که اهل امر به معروف و نهی از منکر هستند، (کنتم خیر امة اخرجت للناس ...)
ما مردم را باد میکنیم ولی این مردم باید چه ویژگی داشته باشند؟ آیا این مردم به حقوق و تکالیف خود آشنا هستند؟ براساس این تکالیف، جامعه رشد میکند، بخشی از جامعه نخبگان هستند ولی آیا این نخبگان که براساس قرآن کریم ولایت آگاهیبخشی و امر به معروف و نهی از منکر(بعضهم اولیاء بعض) را دارند رسالت خود را انجام میدهند؟ ما معروف و منکر را در غیبت نکردن و تهمت نزدن خلاصه کردهایم ولی نخبگان هم حقوق و هم تکالیف جامعه را باید بازگو کنند. یکی از ضعفهایی که امروز با وجود تلاش برخی نخبگان کمرنگ است همین مسئله است.
همانطور که باید از شریعت دفاع کنیم در باب مردم هم همین است؛ نباید اجازه بدهیم مردم هم مصادره شوند، انتخابات و کرسیها و جایگاهها مصارده میشوند و براساس انتخاب تلقی میشوند.
باید آسیبشناسی کنیم که چرا چنین جایگاههایی در نظام سیاسی دید شده ولی کارآمد نیست و وظایف و رسالت حقوقی و قانونی خود را نمیتواند انجام دهد. آیا الان نظام سیاسی اسلامی و دولت اسلامی مبتنی بر آموزههای دینی داریم؟
زمانی تکالیف را برجسته کرده بودیم و الان حقوق و انتظارات را برجسته میکنیم و جامعهای که تکلیفگرا نباشد و حقوق خود را نشناسد نمیتواند ارزشگرا باشد؛ قرآن فرمود است که اگر مردم چشمشان را در راه دیدن حق و گوششان را در راه شنیدن حق باز نکنند از حریم حق و انسانیت بیرون فتهاند.
ما بالاتر از حکمت سیاسی متعالیه چیزی نداریم و اگر هست امام زمان(عج) باید تشریف بیاورند اجرا کنند و ذیل این عنوان باید تلاش و تحقیق صورت بگیرد؛ جنبههای اثباتی را بگوییم و جنبههای سلبی را هم مورد غفلت قرار ندهیم؛ البته این گسستی که بین نظام و این اندیشهها و تالیفات وجود دارد اجازه نمیدهد این اندیشهها مورد توجه قرار بگیرد و این آزاردهنده و به ضرر نظام اسلامی است.
#گفتار
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
🔺آیتالله شیخ جعفر سبحانی: یا این مطالب را اصلاح کنید یا تقریظ مرا از کتابتان حذف نمایید.
آیا ایشان قبل از اینکه کتاب را کامل و دقیق بخواند تقریظ نوشتند؟
#عکس #نقد #تقریظ
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⚡️قبرهای طبقاتی چرا؟
✍ابوالفضل طریقهدار:
یکی از کارهای اشتباهی که پس از انقلاب، پررنگ شد، دفن عالمان دینی، در حرم حضرت معصومه، امام رضا و یا مکانهای زیارتی دیگر در سه رتبه و مکان است: رتبه اول برای مراجع طراز اولی است که هم درجه علمی و فقهی بالایی دارند و هم به هر جهت، حکومت با آنان بر سر مهر است.
درجهی دوم برای عالمانی است که شهرت فقهی ندارند، اما در دانشهای دیگر اسلامی، بسیار برجسته بودهاند و موضع ستیز با نظام ندارند(مثل مرحوم علامه طباطبایی و...) یا عالمانیاند که در حکومت یا نهادهای پشتیبان، قرار دارند(مثلا اعضای محترم جامعه مدرسین).
درجه سوم هم برای عالمان و یا ثروتمندانی است که سیاسی نیستند، اما پارتی های بسیار متنفذی دارند یا بستگانشان پول خوبی میدهند.
اگر توفیق تشرف به حرم حضرت معصومه را داشتهاید، آشکارا این سه درجه را دیدهاید.
اشکال مهمتر، برجسته سازی قبر مشاهیر فقهی با سنگهای بزرگ و اضافه شدن آنهاست، به طوری که هر چند وقت یکبار شاهدیم که سنگهای تازهای از زمین میروید.
اگر این وضع ادامه پیدا کند تا چند سال دیگر، همه حرم، صحنه قبرهایی خواهد شد که با سنگهای جور و واجور، بالا آمدهاند. آن گاه شما به تماشا بنشینید که این چگونه قبرستانی خواهد شد.
بعد تصور کنید که از میان این بزرگان، دو سه نفر، خیلی تأثیرگذار بودهاند و خانواده یا شاگردانشان تصمیم بگیرند سنگ قبر اینها را یک متربالاتر از دیگران بیآورند.
در این صورت و پس از سالها شما کوه بزرگی از سنگهای مرمرین خواهید دید، که آدمیان خلق کردهاند. بستگان این عزیزان بدانند که شاید این کار، یکی از مصادیق«علو فیالارض» باشد: «تلک الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فیالارض و لا فسادا»( قصص، آیه ۸۳)
ما امید داریم که خفتگان در این قبرها با اعمال نیک خود «بهشتی» باشند، ولی پرسش این است که: این تقرب به حرم و تشکیل این نظام طبقاتی اخروی برای چیست؟! اگر برای شفاعت و نجات است، پس چرا برای دیگران فراهم نیست و اگر برای برجستهسازی مشاهیر و تکریم مقام علم و دانش باشد، اولا: اینهمه مشاهیر نداریم، ثانیا: ملاک شهیربودن چیست و چه کسانی آن را تعیین میکنند؟ در ادیان و فرهنگهای غیردینی هم مشاهیر خود را به نوعی، برجسته میکنند، ولی نه با افراطی که ما پیش گرفتهایم!
در قبرستان عمومی شهرهای عالمخیز، مثل بهشت زهرای تهران یا بهشت معصومه قم، قطعه علما و هنرمندان و شاعران هست و هزینه آنچنانی ندارد، چرا در همانجا دفن نمیکنیم؟ بسیاری از عالمان و دانشمندان، در قبرستانهای معمولی شهر، کنار مردم عادیاند، اما سیره اخلاقی، خدمات و یا آثار و تالیفاتشان، آنان را زنده و برجسته کرده است.
بدانیم که کنار امامان دفن شدن، کسی را نجات نمیدهد، هارون الرشید هم که خون مردم را به شیشه کرد، کنار حضرت رضا دفن شده است!
#یادداشت
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
حوزویات
⚡️قبرهای طبقاتی چرا؟ ✍ابوالفضل طریقهدار: یکی از کارهای اشتباهی که پس از انقلاب، پررنگ شد، دفن
محل دفن آیتالله علوی گرگانی در حرم حضرت فاطمه معصومه (س)
#عکس
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بسه بسه بسه بسه!
✨ قرن خمینی تمامی ندارد؛ نوروزتان مبارک ✨
#کلیپ
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⚡️امام فتاوای فقهی خود را قدم به قدم تغییر داد و تکنیکی به کار زد تا بلایی که شیخ فضلالله نوری بر سر مشروطه آورده بود، دیگران بر سر انقلاب اسلامی نیاورند
🔻دکتر حسین واله در گفتگو با مجله خیمه:
الگوی مدیریتی بر اساس رساله عملیه موفق از آب در نیامد، حضرت امام(ره) اولین کسی بود که این موضوع را متوجه شد و برای آن چاره اندیشی کرد. ایشان فتاوای فقهی خود را قدم به قدم تغییر داد و تکنیکی به کار زد تا بلایی که شیخ فضلالله نوری بر سر مشروطه آورده بود، دیگران بر سر انقلاب اسلامی نیاورند. تکنیک این بود که مصلحت را وارد احکام شرعی کرد. حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم تأسیس کرد تا اگر موضوعی بنابه نظر شورای نگهبان، خلاف شرع باشد، مجمع تشخیص مصلحت آن را با مصلحت بسنجد و اگر به مصلحت حکومت اسلامی بود، تصویب کند. واقعاً اینجوری بود که خواست رسالهای کردن و فقهی کردن کشورداری بعد از انقلاب وجود داشت اما رساله از عهده مسولیتی که بر گردنش بود، بر نیامد.
بعضی از دوستان ما که فکر میکنند میتوانند بدون بازنگری فقهی، آزادیهای سیاسی و اجتماعی را در ایران افزایش دهند، اشتباه میکنند. به دلایل تاریخی که سنت با دین یکی پنداشته شده و به دلیل تضاد منافع گروههای اجتماعی که از کیسه ظواهر دین برای تمایزبخشی هویتی خود مایه میگذارند، قدم از قدم نمی توان برداشت مگر با شروع از بازنگری فقهی.
بعضی میگویند فقه را کلاً کنار بگذاریم. جواب من به آنها این است که فرض کنید این کار را کردیم. بعدش چکار کنیم؟ حتی کسانی هم که زندگی دینی نمیخواهند، باید بر اساس یک نظام ارزشی زندگی کنند. ازدواج را چگونه تعریف کنیم؟ مسئولیت زوجین در زندگی را چگونه تعریف کنیم؟
با پیروزی انقلاب، ارزشهایی مثل عدالت و آزادی که دینی هم هستند، در بین مردم، مورد توجه بیشتری قرار گرفت اما باورهای عمده دینی دستخوش تغییر چندانی نشد. غیر از نماز جمعه که امام تأسیس کرد، مناسک دینی چاق و چلهتر نشدند.
اینکه فکر کنیم با پیروزی انقلاب، گرایش همه ملت به اجرای توضیحالمسائل بیشر شد، غلط است. نهایت آنچه رخ داد این بود که نیروی مذهبی که رضاشاه و تا حدی پسرش، سرکوب کرده بودند، بعد از پیروزی انقلاب مثل فنر آزاد شد و خود را نشان داد. در دل این نیرو بودند کسانی که خواهان اجرای توضیح المسائل بودند.
یک تصور عمومی هم در کل جامعه شکل گرفته بود که اسلام (ومراد از آن، این نیروی اجتماعی پیش برنده نهضت بود) راه حل مشکلات جامعه ایران را در آستین دارد، همین. اما اکثریت نیروی انقلابی حاضر در میدان خواستار توضیح المسائل نبودند.
در این ۴۰ سال آن سوختی که در لوکوموتیو جنبش بود، ته کشیده است. این نیروی مذهبی پشت یکسری آرمانها و اهداف و شخصیتی کاریزماتیک مثل امام(ره) جمع شده بود. در آن سالهای اول، امام هر چه گفت، گفتند چشم. چون امام خمینی تقاطع خواست مردم شده و بنا را هم بر خواست مردم گذاشته بود. اما به طور خیلی طبیعی بسیاری از اهداف به نتیجه نرسید و بین نیروهای انقلابی اختلاف نظر بروز کرد. تکثری در شیوه مدیریت کشور به وجود آمد که به نظر من، این تکثر درست اداره نشد. حال اینکه این تکثر چرا درست مدیریت نشده و چگونه میتوانست مدیریت شود، بحث دیگری میطلبد.
جریانی سنتی از متن همین جامعه ایران که پشت امام(ره) هم متحد شدند، واقعاً دنبال این بودند که مملکت را با توضیحالمسائل اداره کنند. اولین دعوا سر حجاب اجباری آغاز شد. یادم هست، این دعوا درون خودِ انقلابیون هم وجود داشت. احمد جلالی که از نزدیکان شهیدمطهری بود، برای من بدون واسطه نقل کرد که شهید مطهری به او گفته امام قصد داشتند فرمان اجبار به حجاب صادر کنند ولی ایشان مانع شده با این استدلال که علت عشق مردم ایران به امام نه فقاهت، بلکه آزادیخواهی ایشان است. لذا اگر چنان دستوری بدهند مردم اطاعت نمیکنند و خوف این است که سبب شود دیگر فرمایشهای ایشان هم کماثر شود.
حالا من اضافه میکنم برآورد شهیدمطهری درست بود. هر کس حجاب داشت که داشت، آنها که نداشتند با دستور و قانون حجابدار نمیشدند. القصه، رئیس جمهور وقت با مجلس، مجلس با شورای نگهبان بر سر فقهیسازی حکومت اختلاف نظر داشتند.
دعوای فقهی کردن یا فقهی نکردن حکومت میان نیروهای انقلابی هنوز وجود دارد و بهخاطر خوب اداره نشدن، موضوع حل نشد و دعوا فیصله نیافت. شاید همین دعوا یکی از دلایلی باشد که اجازه اصلاح مضمونی در دین را نمیدهد.
در حال حاضر در کشور یک قرائت رسمی نداریم. در میان مسئولان رده بالای مملکت هم تکثر نگاه وجود دارد. عدهای معتقدند باید با همان نگاه فقهی که فقهای ۳۰۰، ۴۰۰ سال قبل برای ما به ارث گذاشتهاند، کشور را مدیریت کنیم. عدهای هم معتقدند باید با اجتهاد روشمند، فقه متناسب با روز داشته باشیم. سر این موضوع درون حکومت اختلاف است.
#گفتار
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
🔺پدیده طلاب مجازی؛ جدیدترین دستاوردهای حوزه
#نقد
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ چرا تصویر عمومی از ماه رمضان در کشور ما شاد نیست؟
✍️ حجتالاسلام محمدرضا زائری
درباره شاد نبودن فضای ماه مبارک رمضان در کشورمان دو نکته مطرح است؛
یکی مهجور ماندن عناصر مختلفی است که باید در کنار هم قرار بگیرند برای شکل دادن به فرهنگ عمومی و دیگری کمتوجهی به آیینهای ماه مبارک رمضان است.
در کشورهای اسلامی معمولا به این دلیل که مسلمانان در یک بستر اجتماعی و فرهنگی در تعامل هستند، نهادهای رسمی و حاکمیتی نقش تعیینکنندهای درباره فضای آیینهای مذهبی ندارد و در نتیجه مردم انگیزه و شوق بیشتری پیدا میکنند برای بزرگداشت این آیینها. در خیلی از کشورهای عربی روزهای ماه مبارک رمضان، زمان کار نیست. معمولا ساعت تعطیلی در طول روز بیشتر میشود و برنامههای روزانه مردم به سمت عصر سوق پیدا میکند، بهخصوص در کشورهای حوزه خلیجفارس که هوا گرمتر است، نوعی زندگی شبانه رواج پیدا میکند که شامل شبنشینی و نیز تماشای سریالهای شبانه تلویزیون است. در سالهای اخیر بیشتر مشاهده میشود که شبکههای مختلف تلویزیون در شبهای ماه مبارک رمضان بهترین مجموعهها را به نمایش میگذارند. حالوهوای این شبها شبیه به عید نوروز ماست، چون کشورهای عربی، فرصتی مانند عید نوروز را در اختیار ندارند و جشن آغاز سال آنها شبیه به ما نیست، در نتیجه همه نیاز عمومی برای شادی و جشن روی ماه مبارک رمضان متمرکز میشود.
دومین نکته به شیوه مواجهه متولیان دین با ماه مبارک رمضان مرتبط است. بخشی از ماجرا رمضانهای نهچندان شاد در کشور ما، جنبه تئوریک و نظری دارد که باید از سوی متولیان دینی و نهادهای دینی و علمای دین تبیین و اصلاح شود. معالاسف شناخت و تصویری که از دین ارائه میشود، بیشتر جنبه حزنآلود دارد که البته در این مورد بهجز متولیان دینی، عوامل تاریخی مثل ناکامیهای مردم ایران در طول تاریخ و ظلمها و ستمهایی که تحمل کردهاند، مزید علت شده تا تصویری حزنآلود از ماه مبارک رمضان وجود داشته باشد.
این تصویر حزنآلود بهخصوص در رسانهها به بازنگری نیاز دارد. چرا که بازنمایی رسانهای از مقولات مختلف در عصر ارتباطات اهمیت ویژهای دارد.
لازم است در این باره مطالعات علمی و تجربی صورت بگیرد. شاید نیاز به کارگاهی برای آموزش و تولید برنامه دینی داشته باشیم؛ کارگاهی که در آن آزمون و خطا صورت بگیرد. یکی از خلأهای جدی که این روزها در رسانههای ما وجود دارد، نمایش فضای درونی برخی مجالس مذهبی است که شاید چندان مناسب مخاطب عمومی نباشد یا ارائه و تبیین مضامین دعاها و احادیث و محتوای دینی و مذهبی صرفا به زبان عربی که احتمالا برای مخاطب عام فارسیزبان مناسب نیست. همچنین جایگاه بخشی از مخاطب که علایق مذهبی چندانی ندارد یا حتی مسلمان نیست، در رسانههای ما مشخص نیست و سیاستگذاری مشخصی در این باره صورت نگرفتهاست.
ما در کشورهای اسلامی عنصر رنگ را بیشتر شاهدیم تا در کشور خودمان. به دلایلی که بحث مفصلی است ما از رنگها محروم هستیم. من به عنوان روحانی اگر لباسی بپوشم که رنگش کمی شاد باشد، در فضای عمومی منفی تلقی میشود در حالی که در زمان ائمه اینطور نبودهاست. روایاتی داریم که امام صادق(ع)و امام رضا(ع) لباسهایی با رنگ بسیار شاد تن میکردند در حالی که امروز استفاده از رنگهای بسیار شاد بهخصوص برای متولیان دین و فرهنگ ناخوشایند است. به نظرم این مورد چندان به دین هم ارتباط پیدا نکند و بیشتر متاثر از مولفههای فرهنگ عمومی است. دلایل مختلفی هم دارد که به مرور طی قرنها به اینجا رسیدهاست.
بازنگری در شرایط موجود برای مخاطب جدید و نسل جدید ضروری است. مخاطب گذشته شاید تعلقها و دلبستگیهایی نسبت به مفاهیم دینی داشت و حساسیتی به فضای عمومی جامعه نشان نمیداد اما مخاطب امروز که همه ارتباطش با مسائل دینی از طریق رسانه است و در فضای عمومی از پیامهای رسانهای بسیار تاثیر میگیرد، برای نمادها و نشانههای بیرونی اهمیت زیادی قائل است و این نمادها برای او تعیینکننده هستند. بازنگری و تجدیدنظر در شیوه بازنمایی مضامین دینی برای این مخاطب ضروری است و میتوان در این باره از ظرفیتهای فضای مجازی بهره گرفت.
پیامهای رسانهای ممکن است در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی توسط نهادهای مردمی و غیردولتی و فعالان اجتماعی تولید شود، بهخصوص کسانی که تاثیرگذاری بیشتری دارند، چهره هستند و مورد توجه قرار میگیرند و بیشتر میتوانند مورد توجه قرار بگیرند./جامجم #یادداشت
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ چنین روایتی نداریم!
♨️ نقدی به سخنان اخیر سید احمد علمالهدی
✍️ حجتالاسلام سید ضياء مرتضوی
1️⃣ اخیرا این گفته مطرح و مایه شگفتی شد که «در روایت داریم» روزهدار پیش از افطار مسواک نزند، زیرا فرشتگان از بوی دهان او «لذت» میبرند!
اما به نظر میرسد این سخن با تکیه بر ذهن و بدون مراجعه کافی به منابع و همراه با خلط گفته شده است؛ زیرا نه تنها چنین روایتی، در هیچ یک از منابع حدیثی ما وجود ندارد بلکه روایات چندی برخلاف آن آمده است؛ چنان که در روایتی معتبر و معروف که جناب کلینی نقل کرده آمده است که امام صادق(ع) وقتی روزه میگرفت عطر میزد و میفرمود: «عطر تحفه روزهدار است».
شیخ صدوق نیز به نقل از امام حسن(ع) تحفه مرد و زن روزهدار را از جمله بخور دادن لباس خود به بوی خوش شمرده و افزوده است که امام حسین(ع) نیز وقتی روزه میگرفت عطر میزد و میفرمود: «عطر تحفه روزهدار است». نیز در برخی روایات بر خلاف اینکه توصیه شده روزهدار، از بو کردن گل خودداری کند، اما استفاده از عطر، سنت به شمار رفته است. در روایات چندی نیز افزون بر تصریح به اینکه روزهدار میتواند هر ساعتی از روز که خواست مسواک بزند، در روایتی از امام رضا(ع) بر مسواک زدن روزهدار به عنوان سنت پیامبر(ص) تاکید شده است.
2️⃣ آنچه در برخی روایات آمده این است که بوی ناپسند دهان روزهدار پیش خداوند از مشک برتر یا خوشبوتر است: «خلوف فم الصائم افضل من رائحة المسک». این روایات در راستای تشویق به روزهداری و رفع نگرانی روزهدار است که اگر هم به ناچار چنین وضعی نامطلوب برای او پدید آید و نتواند آن را از میان ببرد، اما ارزش روزهداری او پیش خداوند بسی فراوان است؛ چنان که برابر روایتی، وقتی خداوند با زبان وحی از موسی(ع) پرسید که چرا مناجات با او را رها کرده است، موسی(ع) پاسخ داد که برای رعایت جایگاه خداوند، نخواسته با دهان بدبوی خود به سبب روزه، با او سخن بگوید و خداوند در پاسخ فرمود: "بوی بد دهان روزهدار پیش من، خوشبوتر از بوی خوش مشک است." پر واضح است که این سخن به معنای تشویق و توصیه به ترک مسواک نیست و ربط دادن آن به لذت فرشتگان نیز خطای اشتباه آشکار است.
3️⃣ احتمال دارد آنچه مایه خطا در آن «خطابه» شده است عبارتی از یکی از محدثان (احمد بن محمد اشعری یا حسین بن سعید اهوازی. درباره آن اختلاف است) است که نشان میدهد، به رغم اینکه نخست ذکر میکند که روزهدار هر وقت بخواهد میتواند مسواک بزند، به استناد روایت یادشده میافزاید که به نظر او مسواک زدن برای روزهدار، بعدازظهر کراهت دارد، زیرا باعث از میان رفتن بویی میشود که پیش خداوند برتر است! در حالی که پیداست این سخن، روایت نیست و اگر هم علامه مجلسی به «فقه الرضا» نسبت داده است، اولا در «فقه الرضا» چنین مطلبی نیست و باید دید منشأ این نسبت چیست و ثانیا چنان که بزرگان دیگر گفتهاند، نسبت این کتاب به امام رضا(ع) نادرست است و شاهد آن از جمله در همین بخش، بیان مطالب با تردید است و پیداست چنین امری درباره امامان(ع) معنا ندارد.
4️⃣ وقتی در آموزههای فراوان اسلامی به ویژه روایات اهل بیت(ع) آن همه بر پاکی و پاکیزگی، به ویژه لباس و بدن و به صورت خاص بر بهداشت دهان و دندان از جمله مسواک زدن به عنوان سنت موکد پیامبر اکرم(ص) تاکید شده است و به عنوان نمونه، در روایات تاکید شده است از رفتن به مسجد با دهانی که بوی «سیر» میدهد پرهیز شود و حتی امام باقر(ع) به سبب اینکه «سیر» خورده بود، از مدینه بیرون رفته بود و بیتردید همه اینها مورد اذعان و تاکید آن گوینده محترم نیز هست، لازم است با دقت و به گونهای سخن گفته شود و به متون دینی چیزی نسبت داده شود که مایه پرسش و خردهگیری و چه بسا مایه سخره دیگران نگردد.
#یادداشت
#نقد
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ تأویلات ضد قرآن عرفا
🗯 آیتالله سیدجعفر سیدان در جلسه تفسیر قرآن ماه مبارک رمضان
منظور از تأویل چیزی است که طبق لغت از عبارت استفاده نمیشود ولی معصومین به خاطر اینکه حامل علوم قرآنی هستند تاویلات را میدانند و برای ما بیان کردند. بعضی مطالب اشارات و لطائف است. اشارات و لطائف را افراد غیر معصوم هم میتوانند بفهمند. اگر بخواهم مثال بزنم، صلواتی آخر مفاتیح نقل شده است که قسمتی از آن چنین است: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ وَرَضَّيْتَ بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ». یکبار شخصی به من گفت لطیفه این دنیا در این است که این تعبیر فقط در مورد امام رضا(ع) آمده ولی در مورد سایر ائمه ذکر نشده است که خداوند هرکس را بخواهد راضی کند به وسیله امام رضا(ع) او را راضی میکند.
یکبار خدمت آیتالله وحید بودیم، من این روایت را خواندم که امام مجتبی(ع) در مسجد معتکف بودند. شخصی به حضرت عرض کرد از نظر مالی در مضیقه هستم، قرضی هم دارم که نمیتوانم بپردازم و ممکن است به زندان بیفتم. وساطت کنید تا طلبکار صبر کند. امام به سرعت به طرف درب مسجد حرکت کردند. یکی از اصحاب به ایشان گفت فراموش کردید که معتکف هستید؟ حضرت فرمودند نه، ولی جدم فرمودند «مَنْ سَعی فی حاجَه أَخیهِ المؤمنِ فکأنَّما عَبَدَ اللهَ تِسْعَهَ آلافِ سنَه، صائماً نهارُهُ قائماً لَیلَهُ». آقای وحید فرمودند لطیفهاش این است که روایت میفرماید «مَنْ سَعی»، یعنی کسی که تلاش کند چه به نتیجه برسد چه به نتیجه نرسد. به اینها لطایف میگویند.
تأویل اصلا از ظاهر آیه استفاده نمیشود. معصوم است که به بطون آیات آگاهی دارد و حامل قرآن است و بر تأویلات اشراف دارد. گاهی افرادی در این زمینه ادعایی مطرح میکنند و میگویند این مطلب تأویل آیه است. این تأویلات به درد خود شخص میخورد و برای ما حجت نیست. گاهی عرفای اصطلاحی تاویلاتی بیان میکنند که ضد قرآن است. مثلا قرآن فرموده آتش، آنها میگویند این آتش یعنی آتش محبت و الا در دوزخ خبری از آتش نیست. این تاویلات نه تنها درست نیست بلکه کاملا غلط و نادرست است. در بیانات عرفا فراوان از این تعبیرات هست.
#گفتار
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
حوزویات
📍آیا باز هم مرجعیت موروثی میشود؟ پس از فوت مرحوم آیتالله گلپایگانی نماز میت را داماد بر بدن ابوال
⭕️ اعلام مرجعیت آیتالله کریمی جهرمی!
⚡️آیتالله شیخ علی کریمی جهرمی از اساتید فقه، اصول، اخلاق، تفسیر و حدیث حوزه علمیه قم و داماد مرحوم آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی است که بهمن سال گذشته بر پیکر ایشان اقامۀ نماز کرد.
این عالم 81 ساله از شاگردان آیات عظام: سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، میرزا هاشم آملی، سید محمد محقق داماد، محمدعلی اراکی، عباسعلی شاهرودی و مرتضی حائری یزدی بشمار میرود و نیز یک سال از کرسی درس امام خمینی بهره برده است.
او از ناحیه آیات: گلپایگانی، نجفی مرعشی و اراکی «اجازه روایی» و از آیات: گلپایگانی، سید احمد خوانساری و محمدعلی اراکی اجازههای فقهی در «امور حسبیه» دارد. البته دو تقریظ آیتالله گلپایگانی بر دو کتاب وی، حکایت از جایگاه علمی و فقهی اوست.
تأسیس مؤسسه «راسخون» جهت چاپ و نشر کتابهای فرهنگی- دینی و رسیدگی به امور فقراء از خدمات دینی- اجتماعی او به شمار میرود.
تاکنون بیش از 150 عنوان کتاب در زمینههای مختلف از آیتالله کریمی جهرمی نشر یافته است و آخرین کتاب با عنوان «احکام پرکاربرد روزه، مطابق با فتوای مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی کریمی جهرمی» منتشر شده است.
#خبر
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ فهم شصتپاره از دین!
✍️ حجتالاسلام محمدعلی میرزایی
هر حقیقت یکپارچه و توحیدی را اگر تکه تکه کردیم و به بهانه تخصص گرایی هر تکه اش را به دست کسی دادیم آن حقیقت را از کار انداختهایم. فطرت و عقل انسان زین پس آن را رها میسازد و مشتی ظاهر بین و مرتجع دل در گرو آن خواهند نهاد. درست، مانند این است که گلی را پر پر کنیم و هر گلبرگی را به دست کسی بدهیم. این دیگر گل نخواهد بود. البته حتی در این مثال قدری از گُلیّتِ آن باقی است. اما قرآن کریم یک حقیقت زنده است که اگر تکه تکه شود جان آن را گرفتهایم. بدفهمی ناشی از پاره پاره کردن قرآن و استنباط تقطیعی به جنایت معرفتی و حقائقیِ بزرگی در حق این بزرگترین حقیقت عالم میرسد.
قرآن شسصتپاره برای تسهیل انجام یک ختم شاید! بسختی قابل فهم باشد اما تقطیع اجتهادی هر آیه به تباه شدن و تضییع قرآن خواهد انجامید و عملا معرفتی از دین به دست میدهد که نسبت آن به خدا افترا آمیز خواهد بود.
روح حاکم بر علوم مسلمانان و بویژه فقه اسلامی در تمام مذاهب بگونهای است که این شصتپارگی دین را برای من تداعی میکند. سخنی که سالهای سال است که آن را چونان صلیبی گران و کمر شکن و گاهی مانند چوبه داری بر دوش میکشم . اما وقتی ظرفیتم تمام میشود و جان به لب میشوم دیگر قادر به پنهان کردن آن نیستم. خود را به باد ناسزا میگیرم و از سکوت خیانتبار شاکی خودم در محضر خدا میشوم که ای بیچاره! مگر پاره پاره کردن دین خدا وجان قرآن را گرفتن مصیبتی کوچکتر از اربا اربا کردن بدن مطهر امام حسین است که آنجا در ضجه و گریه و اینجا مهر عافیت طلبی بر لب و بی تفاوت؟ مگر تقطیع اعضای دین کم تبعاتتر از تقطیع اعضای پیکر اولیای الهی است؟!
برای نمونه، باید پرسید که چرا مبنای حیاتیِ "معاشرت و امساک به معروف" و "تسریح و تطلیق به احسان" و صدها نکته بنیادین اخلاقی دیگر در منظومه فقهِ ارتباطات زن و شوهر تقریبا هیچ جایگاهی در احکام فقه ندارد؟ مگر با بریدن پای اخلاق از فقه، فقه میتواند مصداق "فقه اقوم" و "فقه با استقامت" باشد؟
از امتیازات ادبیات قرآن این است که هر موضوعی که در باره خانواده و از جمله مناسبات زن و شوهر در آن آمده در شبکه یکپارچه و در هم تنیدهای از آیات کلامی، اخلاقی وقانونی، در سطح اجتماعی و با روشی بسیار عقلی، علمی و کارآمد در تحقق اهداف وغایات بنیادین، در با شکوهترین قالبهای بیانی آمده است.
حالا ما با این شاهکار الهی که در هر نظم و نظام و منظومهاش با شکوهترین صور اسمای جلال و جمال پروردگار در کنار هم، شگرفترین و جذابترین شبکههای بیانی را پدید آورده است چه کردهایم؟
نگاهی به کتابهای فقهی در این ابواب نشان دهنده آن است که این دستگاه و سیستم وجودی را تکه تکه و تجزیه کردیم. گفتیم این "عاشروهن بالمعروف" و "سرحوهن بإحسان" و امثال آنها از جمله "اخلاقیّات و مستحبّات" است و ورود به آنها در حوزه کار فقیه نیست. نیز صدر و ذیل آیات هم مباحث کلامی و اعتقادات است. آنها هم جزء آیات الآحکام به شمار نمیروند.
همین روش را در باره تمام فقه انجام دادیم. نماز را دو قسم کردیم، صحیحه و مقبوله. آنگاه آشکارا گفتیم فقه کاری به مقبوله ندارد و صرفا شروط ظاهری نماز در قلمروی فقه است. در واقع، فقه، متکفل ظاهر نماز وظاهر همه دین شد و علمای اخلاق متولی حقیقت نماز و دیگر بخشهای دین!
در حالی که اصولا سه لایه کلام، اخلاق و فقه و قانون قابل تفکیک نیستند و این تزامن و بادهم بودگی آنهاست که عامل زندگی وحیات قرآن و دین و بلکه سبب اصلی کارآیی وکارآمدگی ونفع آن برای سعادت آدمیان است.
اگر "معاشرتِ معروفی" و "طلاق و تسریح احسانی" خانواده برود، آن خانه دیگر "بیت" و اهل آن، "اهلِ بیت" نخواهد بود. معاشرت و تطلیق قرآنی بخش بنیادین سیستم "فصل و وصل" این نظام است. بدون این "معروف" و "احسان" در معاشرت و مُتارِکت، هیچ امنیتی نخواهد ماند بلکه هیچ جامعه و تمدنی دوام نخواهد داشت.
همین پاره پاره کردن قرآن در تمام علوم اسلامی وانسانی ما، دیده میشود. بویژه، رفتار اخلاقی در ما بکلی در محاق سیاست و اقتدار محو شده است. نظام حکمرانی هم اگر زاییده فهم اِربًا اِربایِ ما از قرآن و سنت شد، چنین نظامی دیگر کارایی وعقلانیت دینی نخواهد داشت.
در نتیجه، دین یک حقیقت واحدِ به هم پیوسته کلامی -اخلاقی -قانونی است. زمانی دین کار میکند که آنها با هم باشند و بر هم تکیه کنند و در تک تک گزارههای اصلی دین، حضور داشته باشند.
اینطور نیست که بخشی از قرآن، آیات اخلاقی و بخشی، آیات فقهی و بخشی آیات کلامی باشد. کلام و فقه واخلاق مقومات و مؤلفههای تمام احکام دینی است.
#یادداشت
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
«سید حسین نصر»، فیلسوف و سنتگرای ایرانی، استاد دائم دانشگاه جرج واشینگتن، او که پدربزرگ و نیای مادریش شیخ فضلالله نوری بود؛ او که خود را بهنوعی میراثدار علوم اسلامی میداند، با آن سابقه و سن و سال، با اشتیاق سعی دارد در کادر سلفی یک صهیونیست معتقد به نام «بایدن» قرار بگیرد. شاید او در میهمانی افطاری کاخ سفید در جستجوی «امر قدسی» باشد!
#عکس و مکث
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
حوزویات
«سید حسین نصر»، فیلسوف و سنتگرای ایرانی، استاد دائم دانشگاه جرج واشینگتن، او که پدربزرگ و نیای مادر
⭕️ نصر در قاب سلفی بایدن
قدردانی از خدمات جامعه مسلمان به فرهنگ دینی امریکا
پیام ارسالی: درباره موضوع عکس مذکور، از یکی از اساتید همکار استاد نصر در دانشگاه جورج واشنگتن، استفساری شد، ایشان پاسخی دادند که عین عبارت ایشان درج میشود: «طبق سنتی که از زمان جورج بوش پدر آغاز شد کاخ سفید همه ساله روز عید فطر گروهی از استادان و امامان و شخصیتهای برجسته جامعه مسلمان را دعوت میکند تا در مراسم جشن عید شرکت کنند. این دومین بار است که جناب دکتر نصر به این مراسم دعوت شده و دعوت را پذیرفتهاند. این دعوت البته هیچ بعد یا اهمیت سیاسی ندارد و صرفا یک جمع برای به رسمیت شناختن اسلام و مسلمانان و قدردانی از خدمات جامعه مسلمان به فرهنگ وفرهنگ دینی امریکاست.»
پیام یکی از حاضران جلسه که آشنایی با دکتر نصر دارد: «رئیس جمهور خطاب به آقای نصر که پشت مهمانها هنوز نشسته بود، گفت: پیر الهی دان ما جلو میآیند که در سلفی ما قرار بگیرند؟»
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ بجای پیامک زدن و زیرنویس تلویزیون سفارش دادن، به همین «حوزه موجود» رسیدگی کنید
✍ حجتالاسلام سید محمدمهدی رفیعپور تهرانی
جایگاه و رسالت حوزه را اگر درست درک میکردید و رفتار متناسب با عالمان راستین داشتید و آن را تبیین میکردید، مردم به اندازه کافی فرزندان خود را برای طلبه شدن به حوزهها میفرستادند و نیازی به این کارهای بعضا سبک نبود.
وقتی مدیریت محترم اما پر مشغله حوزه برای اساتید سابقهدار و نخبه حوزه وقت ملاقات ندارد! و وقتی وضعیت معیشت اساتید و طلاب حوزه _همانند بسیاری از اقشار جامعه _دچار مشکلات عجیب شده است، طبعا انتظار و توقع بجایی نیست که مردم نوجوانان دسته گلهای خود را تقدیم حوزه کنند و چند سال بعد، طلابی متحیر و سرگشته و افسرده تحویل بگیرند که یا جویای بازار کار هستند یا دنبال دانشگاه یا کارمندی در ادارات و ارگانها و آینده روشنی نمیبینند.
طبعا مواردی استثناء موفق هستند و مد نظر نویسنده... تا رسالت حوزه در دوران معاصر باز تعریف نشود و همراهی حوزویان با مردم و مشکلات فکری و اجتماعی آنها واضح نگردد طبیعی است که علاوه بر کاهش جمعیت کشور که مشکل عمومی پذیرش در همه نهادهای آموزشی است، حوزه علمیه به خصوص مشکل جذب خواهد داشت.
همین عالمان موجود و طلاب فعلی هم برای اقناع فرزندان نوجوان خود برای طلبه شدن راه دشواری دارند و بهتر است روی همین نسل موجود کار کنید و آنها را دلگرم کنید تا خود جوش و مخلصانه و آتش به اختیار برای نسل بعدی تبلیغ کنند.
#یادداشت
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ توکل کنید و طلبه شوید
✍حجتالاسلام مهراب صادقنیا
حوزهی علمیّه، در این روزها (مانند چند سال گذشته) از طریق تلویزیون و رسانههای جمعی برای پذیرش طلبههای جدید تبلیغ میکند. در شهر نیز بیش و کم بَنرها و آگهیهای تبلیغاتیای به چشم میخورد که نشان میدهد "حوزهی علمیّه آمادهی ثبتِ نام از داوطلبهاست." این پدیده تا اندازهای تازه است و با رویّهها و الگوهای سنتی پذیرش طلبه متفاوت است.
از میزان موفقیّت این روشِ تبلیغی بیخبرم؛ ولی جسته و گریخته شنیدهام که در این سالها شمار داوطلبان رو به کاهش رفته و از طلبگی استقبالِ چندانی نشده است.
خیلی دوست داشتم من هم دست بهکار میشدم و به نوبهی خود نوجوانان و جوانان مستعد را برای ورود به سلک طلبگی تشویق میکردم. راستش را بخواهید، با این که دو فضای آموزشی حوزه و دانشگاه را تجربه کردهام، ولی احساس میکنم با طلبگی خویشترم.
اگر چه شوربختانه همواره در حوزه با ممنوعیّتهایی چون "این را نخوان، آن را نگو، و اینگونه ننویس" روبهرو بودهام، ولی عمیقاً، با همهی محرومیّتهای نسبیای که طلبهها با آن روبهرو هستند، جهانِ طلبگی را بیشتر از دانشگاه دوست دارم. به همین دلیل از این که حوزههای علمیّه با آمد و شد طلبهها گرم و آباد باشند، خشنود میشوم.
امّا در عین حال، دستم نمیرود دو خط تشویقنامه بنویسم برای کسانی که در دوراهی آمدن یا نیامدن به حوزهی علمیّه ماندهاند.
دلیلش این است که بر خلافِ روزگاری که ما طلبه شدیم، جهانِ طلبگی پیچیدهتر شده است. انتظارات از طلبهها با چیزی که آنها آموزش میبینند سازگاری ندارد، درسهای پرطمطراقی که طلبهها میخوانند با مشکلاتی که مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند، بیارتباط است، و از همه بدتر تعریف روشنی از هویّتِ طلبگی وجود ندارد. حتّی اگر کجخُلقی برخی از مردم با روحانیون را نادیده بگیریم و آن را کماهمیّت بدانیم، این مسائل دل و دماغِ تبلیغ و تشویق جوانان برای ورود به حوزه را از ما گرفته است.
با این حال، امیدوارم که حوزههای علمیّه از شور آموختن و آموزاندن لبریز باشند و اگر این جملهی من کسی را از دو راهی میرهاند، صادقانه میگویم که "توکل کنید و طلبه شوید."
#یادداشت
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
⭕️ آیتالله سید محمدصادق روحانی، از مراجع و علمای قم، در بیمارستان بستری شد.
✨ در گزیدهی زندگینامه ایشان آمده است: حضرت آيتالله روحانی از شاگردان برجسته حضرت آيتالله العظمی خويی در سن 14 سالگی و به تائيد مكتوب اساتيدشان به درجه اجتهاد نائل شدند.
زمان اولین دوره تدریس دروس خارج فقه و اصول ایشان به سال 1330 (ه.ش) برمیگردد و اولین چاپ رساله توضيح المسائل معظم له نیز مربوط به سال 1340 (ه.ش) میباشد.
ايشان دارای دهها جلد تأليف به زبانهای عربی و فارسی میباشند كه یکی از مهمترين آنها كتاب گرانسنگ «فقهالصادق» میباشد كه به عنوان يكی از منابع مهم تدريس فقه در حوزههای علميه به شمار میرود و در 41 جلد و در 20 هزار صفحه در داخل و خارج از ايران به چاپ رسيده است.
🔻فرزند آیتالله سیدصادق روحانی از کسالت ایشان خبر داد و گفت: آیتالله روحانی هم اکنون در بیمارستان بستری هستند.
چند روز پیش در پی سرماخوردگی دچار تب شدند. علیرغم استفاده از برخی از داروها، اما در نهایت تب ایشان پایین نیامد لذا بنابر تصمیم پزشکان معالج و برای پیشگیریهای احتمالی به بیمارستانی در قم منتقل شدند.
نتیجه آزمایش کرونا منفی بوده است. خوشبختانه با اقدامات انجام شده هم اکنون تب ایشان برطرف شده، حال عمومی ایشان خوب است اما حالت بیحالی ادامه دارد و هم اکنون در بخش عمومی بیمارستان بستری، هستند.
#خبر
http://www.rohani.ir/fa
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
✍️فرید مدرسی نوشت: شکایت پشت شکایت، حکم پشت حکم؛ دادگاه تجدیدنظر، اتهامِ سوپرانقلابیهایِ قم را تایید و مرا محکوم کرد.
انواع اتهامزنی و کلیپسازی علیه من انجام شد و خطاب به نماینده ولیفقیه در سپاه، رئیس بسیج، مدیر حوزه علمیه و دبیر شورای عالی حوزه شرحماوقع دادم اما من محکوم شدم.
⭕️رجانیوز و جمشیدی از اتهام اهانت به آیتالله صافی تبرئه شدند
روز گذشته دادگاه رسیدگی به شکایت هیات نظارت بر مطبوعات، دادستانی کل کشور و مجمع شیعه شناسی از رجانیوز به اتهام اهانت به مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی(ره) برگزار شد.پس از ارائه دفاعیات مدیرمسئول رجانیوز و نویسنده مطلب، هیئت منصفه هر دو متهم را با اکثریت قریب به اتفاق آراء در اتهام یادشده مجرم ندانستند.
گفتنی است، همان زمان دفتر مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی در اطلاعیه ای آورد معظم له از هیچ فرد و نهاد و جریانی، گله و شکایتی ندارند.
#خبر
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این روحانی طلاق را تجربه کرده است. او در توضیح علت جداییاش میگوید: با نامزدم در پارک قدم میزدیم که جوانی آمد و نمیدانم به چه دلیلی آب دهان به صورت من انداخت؛ نامزدم چند روز ناراحت بود و گفت بین من و لباست یکی را انتخاب کن و ...
توضیح: به درخواست مصاحبه شونده و احترام به حقوق فردی چهره مصاحبه شوندگان پوشانده شده است.
#فیلم مستند
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat
◾️دکتر احمد مهدوی دامغانی، ادیب، نویسنده و استاد دانشگاههای تهران و هاروارد، در ۹۶ سالگی بدرود حیات گفت. وی فرزند آیتالله محمدکاظم مهدوی دامغانی بود و دروس حوزوی را تا سطح دنبال نمود و از سوی دیگر در سال ۱۳۴۲ دکتری زبان و ادب فارسی خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد. او همچنین مدتی در مادرید به تدریس ادبیات و فقه اسلامی اشتغال داشت و سالیانی در تهران سردفتری اسناد رسمی را عهدهدار بود. مهدوی دامغانی از ۱۳۶۶ به آمریکا عزیمت نمود و در دانشگاههای مطرح آنجا به تدریس و پژوهش پرداخت. در باغ روشنایی، از علی آموز اخلاص عمل و حاصل اوقات از آثار اوست.
#خبر
♨️«حوزویات» را به علاقهمندان معرفی کنید
🆔 @Howzaviat