eitaa logo
°•{دوره های تربیت و تعالی}•°
57 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
151 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پیک صبا
اسوه حسنه.pdf
282.6K
📲 نسخه PDF | رفتار نبوی 👈 مروری بر سیره فردی و اجتماعی پیامبر اعظم(ص) براساس بیانات رهبرانقلاب 🎐 💻 @Khamenei_ir
سه قانون از قوانین مهم کائنات: 1- قانون جبران : در کائنات هر فعلی که برای تو صورت می گيرد يا نعمتی به تو می رسد (حال با هر واسطه اي) بايد در ازاء آن فعلي براي جبران انجام بدهی. چنانچه اين جبران صورت نگيرد، براساس همين قانون، کائنات خودش چيز ديگری را بعنوان جبران از تو مي گيرد. بنابراين هر انساني بايد در زندگی خويش بسيار دقيق باشد و به دقت مراقب باشد که چگونه و چرا نعمتی را جبران نكرده است. جبران از هر طريقی صورت می گيرد. از پرداخت يک مابه ازاء گرفته تا جواب لبخندی را با لبخند دادن. برخی آن را به قانون کارما نيز تشبيه کرده اند. 2- قانون جذب: افكار و ذهن ما هم از جنس انرژي ست. هر يک از ما درست مانند يک فرستنده - گيرنده (هر دو در يک مجموعه) هستيم و انرژی های خاصي را با فركانس های خاص مرتعش و منتشر می کنيم. قانون جذب ناظر بر اين امر است که هرگونه انرژی را (چه مثبت و چه منفی) با هر فركانسی مرتعش کنی، دقيقا" همان را به سوی خودت جذب می کنی. مثال: هرگاه بر اين نگرانی تمركز شديد داری که نكند فلان بيماری لا علاج را بگيرم و به شدت از آن بترسی، خود بخود سيگنالی در اين رابطه با کائنات می فرستی که در سطح فركانس خاصی عمل می کند و (انگار که آنرا از کائنات درخواست کرده باشی) همان را برايت به تحقق درمي آورد. حال اختيار با توست که مدام بترسی، مشكوک باشی، نگران آينده باشی، نگران از دست دادن کسی يا چيزی باشی و ... يا نه، به کائنات اعتماد و اطمينان قلبی داشته باشی و هميشه با اتكاء و اتكال به او، و بدون ترس، با انرژی زنده روزگار را بگذرانی و از من ذهنيت هرچه بيشتر دوری کنی. 3- قانون مزرعه: ركن اول قانون مزرعه : وقتی چيزی می کاری بايد صبر کنی تا در وقت خودش به تو محصول بدهد. غير از اين ممكن نيست. پس "صبر" ركن اول قانون مزرعه است. صبر با تحمل تفاوت دارد. تحمل همراه با نارضايتي است در صورتی که صبر همراه با رضايت و پذيرش است. ركن دوم قانون مزرعه: رسيدگي و مراقبت صحيح از دانه اي که کاشته اي. زماني که داري صبر مي کني بايد با تلاش پيگير همراه باشد (کارهايی هست که بايد در اين مدت انجام بدهی ، و خیلی کارها را هم نباید انجام بدهی). عجله هرگز کاری را به نتيجه نرسانده و نمی رساند و تنها نتيجه اش "زجر درونی" خودت است.
♦️زنی پسرش به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشت. بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه بازگردد. این زن هر روز به تعداد اعضاء خانواده‌اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می‌ گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می‌گذشت نان را بردارد. هر روز مردی گو‍ژپشت از آنجا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آنکه از او تشکر کند می گفت: «هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما بازمی گردد.» این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته های مرد گوژپشت ناراحت و رنجیده شد. او به خود گفت: او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می‌آورد. نمی‌دانم منظورش چیست؟ یک روز که زن از گفته‌های مرد گو‍ژپشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابراین نان او را زهرآلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت: این چه کاری است که می کنم؟ بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژپشت پخت. مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت. آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد. وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباس هایی پاره پشت در ایستاده بود. او گرسنه، تشنه و خسته بود در حالی که به مادرش نگاه می‌کرد، گفت: مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می‌رفتم. ناگهان رهگذری گو‍ژپشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه‌ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت:«این تنها چیزی است که من هر روز می خورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری » وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره‌اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهرآلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهرآلود را می خورد. به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژپشت را دریافت: هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می ‌دهیم به ما باز می ‌گردند
هدایت شده از فاطمه علیخانی
🔰 عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر به قدر علو مرتبه‌ی پیغمبر است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر(ص) به قدر علوّ مرتبه‌ی پیغمبر است. همان رتبه‌ی عظیمی که در عالم وجود از اول خلقت تا آخر با این عظمت خدای متعال موجودی نیافریده است و عظمت امانتی که خداوند بر دوش او گذاشته است. خداوند متعال کتاب مکنون را بر قلب مقدس پیغمبر نازل کرد. بر زبان مطهر و پاک آن بزرگوار جاری کرد. برنامه‌ی سعادت بشر را به طور کامل به او سپرد، بر دوش او گذاشت و او را مأمور کرد که این برنامه را هم عمل کند، هم ابلاغ کند، هم از پیروان خود مطالبه کند. ولادت پیامبر در واقع شروع یک دوره‌ی جدید در زندگی بشر است. بشارتی است برای اینکه یک دوره‌ی تازه‌ای از اراده‌ی الهی و تفضّلات الهی بر بشریت آغاز شد. 🏷 |
🔰 علت تأکید جمهوری اسلامی بر وحدت مقابله با برنامه دشمنان است 👈🏻 انفجارهای اخیر در نمونه‌ای از نتیجه اختلاف افکنی بین شیعه و سنی است 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: علت اینکه ما در جمهوری اسلامی بر وحدت مسلمین زیاد تأکید میکنیم، این است که امروز مرتّباً تلاش میشود که بین فِرق مسلمین، بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد بشود، شما ملاحظه کنید در ادبیات سیاسی آمریکا مسئله‌ی سنی بودن و شیعه بودن چند سال است که وارد شده؛ با اینکه آنها با اصل اسلام مخالفند، دشمنند. اما مسئله‌ی شیعه و سنی را رها نمیکنند. ملاحظه هم میکنید دست‌آموزهای آمریکا در هر جای دنیای اسلام بتوانند فتنه ایجاد میکنند. نزدیکترین نمونه‌اش همین حوادث تأسف‌بار و گریه‌آور افغانستان در این دو جمعه‌ی گذشته است که مسجد مردم و مسلمان را، در حال نماز را، منفجر کردند. چه کسی منفجر میکند؟ داعش. داعش کیست؟ داعش همان مجموعه‌ای است که آمریکایی‌ها - همین گروه دموکرات آمریکا - صریحاً گفتند که این را ما به وجود آوردیم، البته حالا نمیگویند و انکار میکنند. 🏷 |
🔰 باید حق جامعیت دین اسلام را ادا کرد / قدرتهای دنیا با گرایش باطنا سیاسی و ظاهرا فکری سعی میکنند فردی بودن اسلام را تئوریزه کنند 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ و جمعی از مسئولان نظام: اسلام دین جامعی است. باید حق این جامعیت را ادا کرد. قدرتهای سیاسی مادی اصرار دارند بر اینکه اسلام را منحصر کنند در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی؛ این تلاش از قدیم بوده است. در دوره‌ی تشکیل جمهوری اسلامی این تلاش مضاعف شده است. این قدرتها با گرایش باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، سعی میکنند فردی بودن اسلام را تئوریزه کنند. به متفکرین و نویسندگان و فعالان فکری مأموریت داده میشود درباره‌ی این مساله بنویسند و اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریت کاری ندارد و اسلام یک عقیده‌ی قلبی است. ادای حق جامعیت اسلام در درجه‌ی اول این است که تلاش کنیم نظر اسلام را درباره‌ی خودش که به کدام عرصه از عرصه‌های زندگی اهتمام می‌ورزد، در آنها نظر دارد و اقدام دارد، تبیین و ترویج و بیان کنیم؛ اول قدم این است، بعد هم سعی کنیم آن را تحقق ببخشیم. آنچه که اسلام مطرح میکند این است که عرصه‌ی فعالیت این دین تمام گستره‌ی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه‌ی بشریت ارتباط دارد. 🏷 |
🌺پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله وسلم) ♦️بي‌شک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيه‌‌کريمه «و لکم في رسول‌الله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود. ۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت ۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد. ۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. ۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت. ۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد. ۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. ۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد. ۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد. ۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو. ۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود. ۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. ۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست. ۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست. ۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا. ۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن. ۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد. ۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد. ۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. ۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. ۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد. ۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد. ۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد. ۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. ۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. ۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟» ۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد. ۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت. ۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. ۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد. ۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد. ۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد. ۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند. ۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد. ۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد. ۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند. ۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. ۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد. ۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود. ۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت. ۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد. ۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. ۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد. ۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. ۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. ۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. ۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد. ۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. ۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد. ۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد. ۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
🌹از قضا ما را خدا از اهل ایمان می‌نویسد ما "أطیعوالله" می‌دانیم، قرآن می‌نویسد 🌹«قُل تَعالَو نَدعُ» می‌خوانیم، ثابت می‌کند ما مؤمنِ عشقیم، آری آلِ عمران می‌نویسد 🌹در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر ما مسلمانِ علی هستیم، سلمان می‌نویسد.. 🌹صادقُ الوَعدیم، ما را عشق اینسان می‌پسندد صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می‌نویسد 🌹حرف از ابراهیم و آتش می‌شود، کو یارِصادق؟ از تنورِ خانه می‌پرسم، گلستان می‌نویسد 🌹سرّ «تبیاناً لِکلِّ شیء» یعنی او که حتی طفلِ مکتب‌خانه‌اش تفسیر تبیان می‌نویسد 🌹آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل علم یعنی؛ قالَ صادق...اِبنِ حیّان می‌نویسد 🌹خیل عشاقش فراوان‌اند،شاهد دارم از عشق عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می‌نویسد امام صادق علیه السلام
🔴بیعت با انقلاب، بیعت با پیغمبر(ص) ♦️امام خامنه ای: شما امروز وقتی با انقلاب بیعت میکنید و بیعتتان را تازه میکنید و تجدید میکنید، با پیغمبر بیعت کردید. آن‌کسی که امروز با امام خمینی بیعت میکند، با پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم )بیعت کرده. وقتی شما خطّ انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس بشود، نمیگذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع با پیغمبر بیعت کردید؛ با پیغمبر که بیعت کردید، آن‌وقت: اَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلی‌ رَسولِه وَ عَلَی المُؤمِنینَ؛ [این‌] در یک آیه‌ی دیگر [است‌]؛ در این آیه: فَاَنزَلَ السَّکینةَ عَلَیهِم؛ خدای متعال آرامش را به دلها خواهد داد. ♦️وقتی آرامش داشتید، اطمینان قلب داشتید، آن‌وقت در عرصه‌ی مقابله‌ی با دشمن دچار حیرت نمیشوید، دچار ناامیدی نمیشوید، دچار تزلزل نمیشوید؛ امروز براساس این سکینه و این آرامش، انسان میتواند یقین کند که ملّت ایران بر آمریکا و توطئه‌هایش قطعاً پیروزخواهد شد
‏عکس از فاطمه علیخانی
سلام به همگی عصر همگی بخیر وخوبی وخوشی سلامتی باشد ان شاءالله ؛؛؛جواب سوال ها تاامروز وقت داشت حالا خیلی ها که جواب نمی دهند؛؛؛ چرا نمی دونم ؛؛؛انتقاد و پیشنهاد هم که نمی دهند؛؛؛ نمی دونم اصلا سوال ها را مشاهده می کنند؟ یا نه ؟ فایل صوتی گوش می دهند؟ یا نه
گفتم هر کسی که بیشترین جواب بدهد جایزه دارد همراه با انتقاد و پیشنهاد