11.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨بدانید...
در آن زمان تلخ و غم آلود که فاطمه(سلام الله عليها) مجروح و بیهوش در پس درب نیمه سوخته بر زمین افتاده بود و علی(عليه السلام) را با زور به مسجد میبردند، کسی برای نجات جان حجت الهی باقی نمانده بود. فاطمه(سلام الله عليها) به هوش آمد و سراسیمه به دنبال امامش میگشت.
کوچه شلوغ بود و پر هیاهو. با تن رنجور و حال نزار به میان جمعیّت آمد. بین امام و مهاجمان قرار گرفت و فرمود:
«واللّه لاادعکم تجرّون ابن عمّی ظلماً؛ به خدای سوگند! نمیگذارم پسرعمویم را این گونه ظالمانه به سوی مسجد بکشانید».
«ویلکم ما اسرع ماخنتم اللّه و رسوله فینا اهل البیت و قداوصاکم رسول اللّه(صلّی الله علیه وآله وسلم) باتّباعنا ومودّتنا والتّمسّک بنا فقال اللّه تعالی: (قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)(سوره شوری، آیه 23.)
📙الاختصاص، ص 181
وای بر شما! چه زود به خدا و رسولش درباره ما اهل بیت خیانت کردید! و حال آنکه رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلم) به پیروی و دوستی ما (اهل بیت) تمسّک به ما سفارش نمود. پس خداوند بلند مرتبه فرمود: بگو پاداشی بر رسالت از شما نمیخواهم، جز دوستی بستگانم را .
با شنیدن سخنان زهرا(سلام الله عليها) گروهی حیا کردند و دست از علی(عليه السلام) کشیدند که آن مرد تند خوی( ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 1، ص 183)
کبود چهره(کان ادم شدید الادمه. الاستیعاب : ج3، ص 235)،
عربدهای کشید و غلامش قنفذ به سوی مادر حملهور شد
@ILYA_Mediya
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با غلاف شمشیر میزد یا تازیانه، نمیدانم ولی در همین حال بود که محسنش تلف شد. حضرت بیرمق شده بود و آن قوم بیحیا علی را به سوی مسجد میکشیدند. نه زهرا(سلام الله عليها) از امامش دست بر میکشید و نه آن قوم دون، مولا را رها میکردند.
فاطمه فریاد برآورد رها کنید پسر عموم را! اگر از علی(عليه السلام) دست برندارید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا(صلّي الله عليه وآله وسلم) را بر سر افکنده، به نزد خدای تبارک و تعالی فریاد برمیآورم. یقین بدانید که ناقه صالح در نزد خدا از من گرامیتر و بچّه آن ناقه نیز از فرزندان من قدر و قیمتش زیادتر نبود»
در و دیوار مدینه به لرزه افتاده بود. دیگر فاطمه(سلام الله عليها) طاقت از کف داده بود. چه کند آخر، جان امامش را در خطر میدید. فاطمه(سلام الله عليها) نمیگذارد به علی آسیبی رسانند. دست دو سبط پیامبر را گرفت و به سوی قبر پدر حرکت کرد.
اگر نفرین میکرد زمین کن فیکون میشد.
فقط علی(عليه السلام) میفهمید که اگر نفرین کند چه خواهد شد. سلمان را خطاب قرار داد: فاطمه را دریاب! گویی دو طرف مدینه را مینگرم که به لرزه افتاده. سوگند به خدا! اگر فاطمه ... نفرین و ناله سر دهد، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمیماند و زمین همه آنها را در کام مرگبار خود فرو میبرد.
سلمان سراسمیه خود را به دختر پیامبر رسانید و از فاطمه(سلام الله عليها) خواست که نفرین نکند. ».
اینجاکسیفکرغریبیعلینیست
مظلومیشکشتهمرا،عجِّلوَفاتی...
.....................
@ILYA_Mediya
26.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگهزهراعجلوفاتیرونمیخوندی...
.....................
@ILYA_Mediya
آرامِدلِعلی💔
بهغیرِتلخیِاینچندماههیآخر...
چهخوشگذشتکنارِتوروزگارِعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانومِخونهراهبیا،بازباعلی😭💔
.....................
@ILYA_Mediya
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگر برای سوزاندن یک درب چوبی چقدر هیزم نیاز است ؟
حجت الاسلام بندانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتیدنیایِعلیرفت!...
دنیا؛زهرایِعلیرفت💔
.....................
@ILYA_Mediya