دلم میخواد هودی سبزمو بپوشم ، برم تو حیاطِ خونه ی ویلایی نداشته ام یه فنجون قهوه بخورم و دوربینم رو دستم بگیرم و از آسمون و ماه عکس بگیرم ..
در کمالِ ارامش بدون صدای گریه ی هیج بچه و بدون دغدغه ی امتحانات
یه چیز عجیب غریب بزرگ یه گوشه ی قلبم قایم شده که دربارش با کسی نمیتونم صحبت کنم
هم من بام مشهد رو دوست دارم ، هم خانوادم
اما اونا دوست دارن صبح زود بریم اونجا و چای و کلوچه بخوریم و برگردیم
من دوست دارم نصف شب بریم اونجا عرفان گوش کنیم و بستنی بخوریم و یخ بزنیم
هدایت شده از - کافهشعر .
کافهشعر- تکههایِمن ..mp3
زمان:
حجم:
8.7M
الا یا ایّها الساقی ادر کاسا و ناوِلها ؛
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها !
کاریاز کافهشعر *
- والقلم -
-
زمین بیوقفه به دور خورشیدش میچرخد و ماه ، بدونِ در نظر گرفتن عشق یك طرفه اش به زمین ميچرخد و ميچرخد به دورش ..
روز میشود و شب میشود ..
عقربه های ساعت تند و تند میدوند ، ادمها در خیابانها قدم میزنند ، ماشین ها با صدای بلند موسیقی روی آسفالت ها خاطره میسازند ، باد ميوزد و برگ ها مسافر میشوند ..
کسی منتظر نمیماند تا تو ، باغم ها و بحران های زندگیات کنار بیایی ..
نه زمین دست از چرخش برمیدارد ، نه ماه ، نه چرخ ماشین ها ، نه عقربههای ساعت ..
« قانون دنیا این است » .
غم ها که هجوم آوردند پا پس نکش ، ادامه بده ..
قهوه ای بخور ، شعری بخوان ، گریه ای بکن و امیدوار باش و ادامه بده *