eitaa logo
🥀💐🌻💚 یاوران گل نرگس 💚🌻💐🥀
236 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
23 فایل
سلام به شیعیان امام زمان💚⚘ این گروه برای تعجیل در فرج اقا امام زمان بنا شده 🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
2.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹مقام معظم رهبری: 🔻«امام، تیری را به طرف این مرد فاجر و هتّاک پرتاب کرد. این تیر، از چلّه کمان خارج شده و هدف‌گیری هم دقیق بوده‌است. دیر یا زود، این تیر به هدف خواهد رسید. بلاشک، باید این حکم اجرا شود و اجرا هم خواهد شد.» 🗓 ۲۵ بهمن سالروز صدور حکم تاریخی حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ تذکر شهید بهشتی به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان ما با اسم شما کاری نداریم لیبرال یا غیرلیبرال فقط در برابر محرمات الهی حساسیت داشته باشید... وقتی شما رییس یک اداره هستی، و در برابر تبعیض و ظلم و فساد و رشوه حساسی، در برابر فاصله حقوق و درآمد حساسی، در برابر کیفیت پوشش خانم‌های کارمند حساسی، در برابر روابط و طرز گفت و شنود خانم‌ها و آقایان کارمند حساسی و می‌کوشی همه را به راه عفت و پاکدامنی و تقوی و درستی بیاوری بالای چشم ما جا داری، ما با اسمت کاری نداریم.... [آقایان محترم! ما با اسم شما کاری نداریم. اسمتان اصلاح‌طلب باشد یا اصولگرا، اسم دولت شما انقلابی باشد یا اعتدالی، اسم مجلس شما انقلابی باشد یا واداده... فرقی ندارد ما با عمل شما کار داریم، آیا در برابر حرام‌های الهی حساسید؟!]
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# رابطه ی « امام زمان » ( عج ) با مؤمنین اللهم - عجل - لولیک - الفرج @IavaranGolnarges
2.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# با این همه فساد ؛ چطور مسلمان بمانم ؟! # معاویه پسر عموی حضرت علی ( ع) را با یک میلیون درهم خرید ۰ # آیا خللی در اسلام حضرت علی ( ع) وارد می شود ؟! « استاد پناهیان » @IavaranGolnarges
20.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# تحلیلی از زلزله ترکیه ۰۰۰ « استاد مهدی طائب » # زلزله ترکیه نقشه شوم جهان غرب را به هم زد / # زلزله بم نیز نقشه دشمنان داخلی وخارجی را به زد ؟/ @IavaranGolnarges
⚪️✔️حفظ اموال در روز سخت بلا ◻️◽️▫️امام کاظم علیه‌السلام فرمودند : 🔻🔺امام صادق علیه‌السلام در سفری ، همراه گروهی بود که اموالی همراه داشتند . به آنان گفته شده بود که سارقان در راهند و مردم را غارت می کنند . آنان به وحشت و هراس افتادند . امام صادق علیه‌السلام به آنان فرمود : چرا می ترسید ؟ گفتند : اموالی نزد ماست که می ترسیم از ما بگیرند . آیا آنها را از ما تحویل می گیری ؟ شاید اگر ببینند که این اموال از آن شماست ، به آن ها کاری نداشته باشند . فرمود : از کجا معلوم که آنان قصد مرا نکنند و شما با این کار ، مرا در معرض تلف شدن قرار ندهید ؟ پرسیدند : پس چه کنیم ؟ آن ها را دفن کنیم ؟ فرمود : این کار اموال را بیشتر تلف می کند ، شاید کسی به آن ها بر بخورد و آن ها را بردارد . شاید هم بعد از آن ، دیگر اموال را پیدا نکنید . گفتند : چه کنیم ؟ ما را راهنمایی کن . فرمود : آن ها را نزد کسی به امانت بسپارید که هم نگهشان می دارد ، هم از آن ها دفاع می کند و هم آن ها را افزایش می دهد و هر یک از آن ها را بزرگ تر از دنیا و آنچه در آن است ، قرار می دهد . سپس آن ها را به صورت افزایش یافته ، در زمانی که بیشترین نیاز را به آن ها دارید ، به شما بر می گرداند . گفتند : او کیست ؟ فرمود : پروردگار جهانیان است . گفتند : چگونه به او به امانت بسپاریم ؟ فرمود : « تتصدقون بهاعلى ضعفاء المسلمين آن ها را به مسلمانان مستمند ، بدهید » . گفتند : این جا و مستمند از کجا پیدا کنیم ؟ فرمود : « فاعزموا على أن تتصدقوا بثلثها ليدفع الله عن باقيها شما تصمیم بگیرید و نیت کنید که یک سوم آن ها را صدقه بدهید تا خداوند ، بقیه ی اموالتان را از غارت کسانی که ترس دارید ، حفظ کند » . گفتند : تصمیم گرفتیم . فرمود : پس شما در خدایید ، حرکت کنید . به راه افتادند و سارقان ، آشکار شدند و آنان ترسیدند . حضرت فرمود : شما در امان خدایید . چگونه است که می ترسید ؟! غارتگران جلو آمدند ، پیاده شدند و دست امام صادق علیه‌السلام را بوسیدند و گفتند : دیشب ، صلی‌الله علیه و آله را در خواب دیدیم که به ما دستور می داد خود را در اختیار شما بگذاریم . اکنون در خدمت شماییم؛ شما و اینان را همراهی می کنیم تا در برابر دشمنان و دزدان ، از اینان دفاع کنیم . فرمود : به شما نیازی نداریم . همان کسی که از ما در مقابل شما دفاع کرد ، آنان را نیز از ما دور می کند . آنان ، به سلامت به راه افتادند و یک سوم اموال خود را صدقه دادند و تجارت هایشان نیز پیدا کرد و هر درهمی ، ده برابر برایشان سود داد . سپس گفتند : « ما أعظم برکةَ الصادق علیه‌السلام برکت صادق علیه‌السلام ، چقدر بامنفعت است » . امام صادق علیه‌السلام فرمودند : شما جایگاه برکت معامله ی با خدا را دانستید ! پس نسبت به آن مداومت کنید . 📜عیون اخبار الرضا ج ۲ ، ص ۴ @IavaranGolnarges 💞🤲اللهم عجل لولیک الفرج
18.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# اتمام حجت « استاد # رحیم - پور - ازغدی - باهمه مسئولان ومدیران نظام جمهوری اسلامی ۰۰۰۰ # نه تنها سیصد هزار شهید بلکه میلیون ها شهید در طول تاریخ منتظر امروز بودند ! درسته که پیشرفته زیادی داشتیم ولی حکومت پیامبر اکرم ( ص) با اون عظمتش بعد از ۵۰- سال ساقط کردند ! @IavaranGolnarges
+۱۸ آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخن‌های پایم از جا پریدند و افتادند و ناخن‌های دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جری‌تر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزه‌ام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزه‌ام باطل نمی‌شود، چون به زور است. ...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایه‌ای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویله‌ای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دست‌هایم تحمل می‌کرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو می‌رفت. خون به دستم نمی‌رسید. پنجه‌هایم بی‌حس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم... آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم می‌ریخت و می‌سوزاند و پوست را سوراخ می‌کرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضه‌ها می‌گرفتند و موها را آتش می‌زدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را می‌سوزاندند. از سوزش درد به خود می‌پیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را می‌کندند و هی تکرار می‌کردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا می‌بستند و بعد آن را آتش می‌زدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم می‌سوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم می‌ریختند. کاری از دستم برنمی‌آمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد می‌زدم... مرا لخت آویزان می‌کردند و گاهی بر آلت تناسلی‌ام شلاق می‌زدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود... تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که می‌توانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمی‌گیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی می‌ماند. دست‌ها را از مچ با مچ‌بند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچ‌ها را سفت می‌کردند قالب‌ها بر مچ و ساق پاهایم فرو می‌رفت و به اعصاب فشار می‌آورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر می‌کردم خون از محل ناخن‌های دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس می‌شد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر می‌کشید. به دست راست کمتر فشار می‌آوردند، زیرا بعد از پرس دست باد می‌کرد و دیگر نمی‌شد با آن اعتراف نوشت. بعد از مهار شدن دست‌ها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو می‌آمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد می‌کشیدم، صدا در کلاه کاسکت می‌پیچید و گوشم را کر می‌کرد، نه می‌شد فریاد کشید و نعره زد و نه می‌شد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن می‌شد. گاهی شلاق را به کلاه می‌زدند، دنگ و دنگ صدا می‌کرد و سرم دوران می‌یافت و دچار گیجی و سردرد می‌شدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچ‌ها را دائم شل و سفت می‌کردند... کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت می‌کردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندان‌هایم به هم می‌سایید. از دماغ و دهانم بخار بلند می‌شد. دست و بدنم می‌لرزید. نمی‌توانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود... بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت) @IavaranGolnarges
⚠️🔴 زنان تابستان ۱۴۰۲ بدون لباس به خیابان ها خواهند آمد!!! ولی هیچ مسئولی نگران نیست و کاری نمیکند همانطور که نگران بیکاری و اعتیاد و ابتذال جوانان نبوده و نیستند مهم ریاست کردن است و بستن بار و چه بهتر که مردم سرشان به دو قطبیهای با حجاب و بیحجاب اصلاحطلب و اصولگرا قرمز و ابی و...... گرم باشد و کاری به سیاست نداشته باشند @IavaranGolnarges
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ویژه | صدای ملت ایران در شنبه تاریخی 🔺 تصاویر دیدنی گوشه‌هایی از حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ به همراه بیانات امروز رهبر انقلاب 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: لازم میدانم به ملت ایران اظهار تعظیم کنم به خاطر این حرکت ارزشمندی که در بیست و دوم بهمن امسال نشان دادند. امسال این شنبه‌ای که گذشت، شنبه‌ی بیست و دوم بهمن یک شنبه‌ی تاریخی، یک بیست و دوم بهمن تاریخی بود. در سرتاسر کشور مردم به معنای واقعی کلمه حماسه آفریدند. 🔻این همه تبلیغات مخالف، این مشکلاتی که مردم با همه‌ی وجودشان، با جسم و جانشان حس میکنند، تحریکات دشمنان، هوای سرد، در بعضی نقاط کشور هوای زیر صفر، همه‌ی اینها تحت تأثیر گرمای ایمان و بصیرت مردم ایران نادیده گرفته شد، مردم آمدند با این عظمت، این آمدن مردم حقایق زیادی را بیان کرد. اظهار ارادت به ملت ایران در همه جا؛ از منتها الیه شرق کشور تا منتها الیه غرب کشور، از شمال تا جنوب کشور، در شهرهای دوردست، در مراکز، در شهرهای بزرگ مثل تبریز، اصفهان، مشهد و جاهای دیگر تا روستاها؛ همه با هم صدا بلند کردند ملت ایران، خیلی ارزشمند است اینها. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ