eitaa logo
«پیروان امامین انقلاب»
412 دنبال‌کننده
220 عکس
71 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حسینی قزوینی.mp3
زمان: حجم: 24.42M
┈┅ ❁❁ ┅┈ 🎙 سخنرانی شنیدنی آیت الله حسینی قزوینی در همایش "مرزبان تشیّع" 💥موضوع: بازکاوی مواضع آیت الله العظمی بروجردی (ره) درباره تقریب مذاهب و بهائیت 🔰 برگزارکنندگان برنامه: 🔹پژوهشکده تاریخ معاصر 🔹موسسه امام خمینی (ره) 🔹مدرسه عالی فقه و اصول امام حسین (ع) تحت اشراف آیت الله العظمی مکارم شیرازی ▫️ سالن اندیشه مؤسسه امام خمینی(ره) | ۲۹ مهر ۱۴۰۲ ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ 🌐 eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯
چند خط به بهانه‌ی نشر تهمت شیعه‌ستیزی به مجاهدان فلسطینی ☀️ شکی نیست در شرایطی که جبهه حق در برابر جبهه باطل ایستاده وظیفه‌ هر مومنی تقویت جبهه حق و جلوگیری از هر چیزی است که سبب تضعیف آن شود. ☀️ همچنین شکی نیست که این معرکه، معرکه‌ی حق و باطل است و اسرائیل امروز تجسد خبیث‌ترین دشمن خدا است. 🥀 در سوی دیگر نیز مردم فلسطین هستند که اولاً مسلمان‌اند ثانیاً مظلوم‌اند و ثالثاً در حال نبرد درون جبهه‌ حق هستند. ⬅️ با توجه به این مقدمات، پرسش این‌جاست که چه چیزی مانع از آن است که شیعیان آن‌چنان که باید و شاید به همبستگی با مردم فلسطین بپردازند؟ نگارنده، این سه عامل را مهم می‌داند: 1️⃣ ضعف در فهم جبهه‌بندی حق و باطل 🔖 حتی در سپاه خود وجود مقدس امیر مؤمنان صلوات الله علیه نیز بسیار بودند کسانی که دچار فساد اعتقادی بودند؛ تا جائی که گه‌گاه نسبت به امر و نهی حضرت، صریحاً دهن‌کجی می‌کردند(شاید یکی از گویاترین مثال‌ها نهی حضرت از نماز تراویح باشد) 🔖 بدیهی است مادامی که ایشان در رکاب حضرت شمشیر می‌زنند؛ پیروزی‌شان پیروزی جبهه حق و شکست‌شان شکست جبهه‌ی حق خواهد بود. ⬅️ در نتیجه: ⏺ در چنین صحنه‌ای تقلیل معرکه به دعوای یک مشرک با یک فاسد العقیده ناشی از ندیدن درست صحنه است. ⏺ بی تفاوتی و بی طرفی در چنین معرکه‌ای برای هیچ مومنی سزاوار نیست. 🔖 اگرچه محبت فلسطینیان (مانند اکثر اهل‌سنت) به اهل بیت علیهم السلام محبتی همراه با اعتقاد به افتراض طاعت حضرات نیست اما باید به این نکته توجه داشت که این امر، پیش از هر چیز معلول فرهنگی است که در آن زاده شده، بزرگ شده و تنفس کرده‌اند و لزوما برخاسته از انکار عالمانه امامت حجج طاهرین علیهم السلام نیست. پس، از این جهت ایشان ابدا قابل مقایسه با کسانی نیستند که در حضور حضرت بودند و با این‌که حجت بر آن‌ها تمام بود باز هم به لج‌بازی ادامه می‌دادند. 🔖گرویدن بسیار از فلسطینیان به تشیع پس از انقلاب اسلامی و رواج یافتن توجه به سیدالشهدا علیه السلام خصوصا در سال‌های اخیر خود دلیلی بر این مدعا است. 2️⃣ نشر اکاذیب و تحلیل‌های تفرقه‌افکنانه 🔖همین‌که فتنه‌گرانی که هیچ دلی در گرو مذهب ندارند با انتشار چنین اکاذیبی همراه هستند کافی است برای پی بردن به این‌که این تفرقه به سود چه کسی و به زیان چه کسی است. 3️⃣ تضعیف تشیع به بهانه‌ی دفاع از فلسطین 🔖 قضیه فلسطین در جهان، هواداران بسیاری دارد و هر کسی از ظن خود به یاری فلسطین آمده است؛ برخی از منظر عربیت قضیه را دنبال می‌کنند؛ برخی صرفا از نگاه انسانیت؛ عده‌ای رویکردهای حقوق بین‌الملل یا حقوق بشری دارند و ... 🔖تنها چیزی که یک شیعه پایبند به مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله را به همراهی در قضیه فلسطین وامی‌دارد رسیدن به این تشخیص است که این معرکه، معرکه حق و باطل و در امتداد دفاع از دین حق یعنی مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله است. 🔖متأسفانه عده‌ای به جای تبیین این حقیقت، تریبون دفاع از فلسطین را تبدیل به فرصتی برای ترویج پلورالیسم دینی و ایجاد تردید در حقانیت مکتب کرده‌اند؛ برای نمونه: https://eitaa.com/muslimnair/1641 ❌ در این فرسته، نویسنده، با استناد نادرست به آیاتی که شأن نزول‌شان درباره اهل کتابی است که نسبت به دعوت اسلام تکبر می‌ورزیدند، ساحت بحث شیعه و سنی را از ساحت جدال میان حق و باطل به دعواهای من و توئی فروکاسته‌(گویا هیچ حقیقتی فراتر از فرقه‌گرائی در میان نباشد) و اعتقاد به حقانیت مکتب را مصداق "خودبرتربینی" و "تضمینی تصور کردن نجاتِ خود در قیامت" و "خود بیمه پنداری نزد خداوند" معرفی کرده است. همچنین منحصر دانستن حق در مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله را با تعابیری مانند "منحصر دانستن حق در خود" و "تفرق در دین به جای اقامه‌ی آن در راه گسترش منافع خود" مورد نکوهش قرار داده و آن را از "خصال و اوصاف متعفن" و از "میراث نامیمون اهل کتاب در میان مسلمانان" خوانده است. و در این میان از هیچ توهین و تهمتی نسبت به کسانی که حق را منحصر در تشیع می‌بینند فروگذار نکرده است. حاصل آن‌که نویسنده می‌خواهد به بهانه‌ی دعوت به همبستگی با فلسطین خواننده را در برابر این پرسش قرار دهد که: اصلا از کجا معلوم حق با تو (تشیع) باشد؟ ❌نمونه دیگر، این فرسته است: https://eitaa.com/komeilialireza/407 که دعوت به تبدیل حماس به یک "برند سنی" محبوب در جامعه شیعی است؛ اما اشکال آنجا آغاز می‌شود که نویسنده بر برجسته کردن وصف عنوانی "سنی" اصرار می‌ورزد و در همین راستا حتی اشاره "به اینکه حقیقت بر اینها عرضه اگر بشود چه شود" را نشان از تحجر و قرار گرفتن در جریان تشیع لندنی می‌خواند. ☀️ در جائی که تریبون دفاع از آرمان قدس و مردم مظلوم و مجاهد فلسطین در دست کسانی است که اعتقاد به حقانیت مکتب اهل بیت علیهم صلوات الله را فلسطین‌ستیزی معرفی می‌کنند؛ پس زدن برخی از شیعیان دور از انتظار نیست.
✍️«میثم کشی»؛ انحراف بزرگ جریان های نامنضبط وحدت 🔸«تقیه» در اندیشه فقهی امامیه، شیوه تقابل با مفاسد پیش رو، با تحمل کمترین صدمه احتمالی است. مبنای اصلی تقیه حکم عقل و روش صحیح زیست عقلایی در جامعه است. این مبنا در تمام ادله قرآنی و روایی موجود در این کلان قاعده فقهی، قابل رهگیری است. 🔻ائمه علیهم السلام با سپر تقیه، فضای جامعه اسلامی را مدیریت می کردند. از یک سو در برخی موارد، از نقل هر نوع فضیلت، مطاعن و یا لعن برخی صحابه معروف، نهی می کردند ولی از دیگر سو، در مجالس خصوصی و یا در حضور برخی اصحاب و خصصین خود، علاوه بر نقل مقامات خود، مطاعن دشمنان خود را برمی شمردند و تولی و تبری را علامت اسلام حقیقی معرفی می کردند. 🔺علاوه بر این نکات، معصومین در بسیاری از موارد، با تربیت افسران جنگ نرم، در حوزه دفاع از کیان اسلام و مذهب، آنها را به مناظره و بالاتر «مناضله» و تبیین انحرافات دشمنان و رسوا ساختن فضائح آنها دستور می دادند. 🔹این مدیریت هوشمند باعث شد تا هشام ها و مومن الطاق ها تربیت شوند! در سیره اهل بیت علیهم السلام، بیشترین مودت، توجه صَرف آنها می شد! چرا که مصلحت حفظ اساس تشیع و اساس اسلام، اقتضای این را داشت که از این مدافعان مرزهای تشیع و اسلام حقیقی حمایت شود. 🔺این افراد در جامعه شیعی، هیچ گاه از سوی ائمه علیهم السلام تفسیق نشدند! عناصر افراطی و تند رو قلمداد نشدند! در مقابل، این جریان اختناق و تزویر بود که مومن الطاق ها را «شیطان الطاق» خطاب می کرد! زبان میثم تمارها را _ به دلیل نقل فضائل و مطاعن نواصب_ می برید! 🔸مرز خودی از غیر خودی روشن بود! معتقدین واقعی به ولایت سیاسی امیرالمومنین علیه السلام خودی بودند! دیگران یا «الناس» یا «الحمیر» یا «الناصب» و ... بودند. زیرا در بستر ولایت سیاسی عترت و محوریت حجت و امام مفترض الطاعه است که توحید صحیح و مبارزه با طاغوت حقیقتا شکل می گیرد. ♦️فهم «مدیریت هوشمند» اهل بیت علیهم السلام و تبیین برون رفت از تزاحمات، نیاز به فقاهت دارد چرا که: 👈 از یک سو جریان پلید تشیع انگلیسی، با عدم رعایت مرزهای تقیه، باعث فتنه و ریختن خون شیعیان شده است. 👈 از دیگر سو برخی از کنشگران نامنضبط وحدت به راحتی آب به آسیاب دشمن می ریزند و صدها انگ و برچسب مثل«گروهک»، «افراطی»، «تفسیقی»، «تکفیری» و ... به مرزبانان تشیع در زمان ما می زنند و به راحتی و قربة الی الله، «میثم کشی» می کنند! ✅ هر دو نگاه و جریان، فاقد فهم صحیح از مدیریت هوشمند مفاسد و مصالح است. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
✍🏻 معيار اساسى اخوّت اسلامى، ايمان و اعتصام به حبل ‏اللّه و استقامت در صراط ايمان است؛ به همين دليل است كه آيه وحدت با جملة «اطيعوا الله و رسوله» آغاز شده است؛ چرا كه براى ايجاد و حفظ وحدت بايد به «حبل ‏اللّه» كه همانا قرآن، رسول‏ خدا و ولايت امامان معصوم عليهم السلام‏ است، روى آورد. 📚شفيعى مازندرانى، محمد، درسهايي از وصيت نامه امام خميني(ره)، ص93، 1جلد، دفتر نشر معارف - ايران - قم، چاپ: 58، 1390 ه.ش. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
﷽ ⏹ برخی از کنشگران وحدت در لزوم لعن علنی بنی امیه _خصوصا معاویه _ تشکیک می کنند؛ این در حالی است که امام خمینی در مهم ترین و آخرین بیانات خود در وصیت نامه الهی سیاسی خود می فرماید: ✍🏻 «... و بدانند آنچه دستور ائمه- عليهم السلام- براى بزرگداشت اين حماسه تاريخى اسلام است و آنچه لعن و نفرين بر ستمگران آل بيت است، تمام‏ فرياد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم ‏پيشه در طول تاريخ الى الابد. و مى ‏دانيد كه لعن و نفرين و فرياد از بيداد بنى‏ اميه‏- لعنة اللَّه عليهم- با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده‏اند، فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن اين فرياد ستم‏شكن است...» 📚 خمينى، روح الله ( رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران)، وصيت نامه سياسى - الهى امام خمينى (ره)، ص11، 1جلد، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره)، موسسه چاپ و نشر عروج - ايران - تهران، چاپ: 18، 1387 ه.ش. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
⏺ جهاد تبیین، تبلیغ هجومی و پاسخ به شبهات به قوی ترین شکل ممکن در سیره علمای شیعه ✍🏻حفظ دین و زدودن شبهات و دفاع از کیان مذهب شیعه یکی از مسلم ترین مصالح امت اسلامی است. امام خامنه ای در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی در سال ۱۳۷۴/۰۹/۱۳ خاطر نشان کرده است: 🔸اگر در نیشابور یا بلخ یا هرات یا طوس که اقصی نقاط دنیای اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود، چند نفر شیعه زندگی می کردند و سؤال فقهی یا کلامی داشتند، «شیخ مفید» آنان را از بغداد هدایت و راهنمایی می کرد. یعنی «شیخ مفید» از زمان خودش عقب نبود. 🔹یا در زمان «شیخ طوسی»، اگر دشمنِ مکتبِ اهل بیت می گفت : «أن لا مصنَّفَ لکم»؛ شما کتاب و تصنیف ندارید، «شیخ طوسی» خودش به تنهایی وارد میدان میشد و بزرگترین کتاب رجالی را تلخیص می کرد و اختصاصاً یک کتاب و فهرست رجالی دیگر می نوشت. یعنی بدون معطّلی، رجال «کشّی» را تلخیص کرد، رجال خود را نوشت و فهرست «شیخ» را هم نگاشت! 🔻هنوز پاسخ در خانه‌ی اشکال کننده بود که می گفت فقه ندارید؛ ناگهان یک کتاب عظیم پرفرع پر تحقیق - به حسب سطح تحقیق آن روز - مبسوط از آب در می آمد. اگر «محمدبن زکریای رازی»، چهار کلمه‌ی الحادی بر زبانش جاری می شد، فوراً «سید مرتضای رازی» در ردّ او کتاب می نوشت و نمی گذاشت حرف او بی جواب بماند. اگر فلان نویسنده‌ی معاند اهل بیت، کتابی می نوشت و حقایق و اعمال شیعه را مسخره می کرد، بلافاصله «عبدالجلیل رازی قزوینی» حقّش را کف دستش می گذاشت و کتاب «النقض» را می نوشت. بنابراین، هرکسی که در زمینه‌های فقهی و کلامی - بخصوص - چیزی به شیعه می گفت، شیعه با قدرت و قوت، به زبان علمی به او جواب میداد و سخن تلخِ رقیب و حریف و معاند را به خانه نمی‌برد. 🔺تا اواخر هم وضعیت این گونه بوده است. در هند یک نفر پیدا شد و کتاب «تحفه‌ی اثنی عشریه» را که بر ضدّ و ذّم شیعه و در قدح اهل بیت است، نوشت. «سید حامد حسین»، کتاب «عبقاتِ» به آن عظمت را در جوابش نگاشت و آن‌طور که به نظرم می رسد، شاید حدود ده ردّ بر کتاب «تحفه‌ی اثنی عشریه» نوشته شده است. 🔸من فهرستی را نگاه میکردم که متعلّق به کتب علمای هندىِ شیعه بود که البته بزرگان و اَعلام درجه‌ی یک هم در میان آنان بودند. به نظرم ده ردّ و شاید هم بیشتر علیه این کتاب نوشتند. بنابراین، حوزه های علمیه از زمان خودشان عقب نبودند. یک نفر پیدا میشد حرفی را در یک کتاب خطّی میزد و یک نسخه می نوشت و دیگری پخش می کرد و دیگری می خواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع می شدند؛ عالم شیعه هم برمی‌داشت همین کار را عیناً جواب می داد و گاهی تندتر و سریعتر و بهتر از او اقدام می کرد و عقب نمی‌ماند. 🔹تا زمان «شهید اوّل» کتب فقهی ما غالباً متضمّن آرای فقهای اهل سنّت - مثل کتب «علاّمه» و «فخرالمحقّقین» - هم بوده است؛ ولی بعد از آن زمان، کتب شیعه غالباً دیگر آرای اهل سنّت را ذکر نمیکنند. وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که در آن کتابها، رأی فقهای اهل سنّت، با اَدلّه‌ی متعدّد جواب گفته شده است. فقط کتاب «خلاف» را نگاه نکنید که «شیخ طوسی» در آن‌جا فقط به اجماع تمسّک کرده است. غالباً استدلال های محکمِ کتب «علاّمه» و دیگران و نیز کتاب خودِ«شیخ»، مبسوط است. https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3962 ✅ در اندیشه مقام معظم رهبری، پاسخ عالمانه، به روز، بدون تأخیر، قاطع و هجومی به شبهات مخالفین، سیره مسلم همه علمای شیعه بوده است. به یقین این امر هیچ منافاتی با حفظ وحدت و عدم تنازع میان فرق اسلامی ندارد. روش علمای بزرگی مثل علامه شیخ مفید، شیخ طوسی، میر حامد حسین، علامه حلی، شهید اول، عبدالجلیل رازی قزوینی و ... همین بوده است. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 هم‌اکنون؛ KHAMENEI.IR ✏️ بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت علامه طباطبائی منتشر شد 👈 تشکیل پایگاه فکری تهاجمی را از علامه طباطبائی یاد بگیریم 👈 اغلب شاگردان علامه، جزو نقش‌آفرینان در انقلاب اسلامی‌اند 💻 Farsi.Khamenei.ir
👆👆 اهمیت تشکیل پایگاه فکری تهاجمی از دیدگاه امام خامنه ای
⏺ تبیین دیدگاه امام خمینی نسبت به مانعین تشکیل حکومت از سوی اهل بیت علیهم السلام ✍🏻 سخنرانى امام خمينی در جمع مقامات كشورى و لشكرى تحت عنوان موانع تشكيل حكومت اسلامى توسط ائمه علیهم السلام در صبح 18 مرداد 1363 دارای نکات برجسته ای از آخرین دیدگاه های ایشان است. ✍🏻برای نمونه از دیدگاه امام خمینی، دشمنان امیرالمومنین علیه السلام را _ که مانع تشکیل حکومت از سوی ایشان شدند _ منافق و از کفار بدتر معرفی می کند: 🔻 «...در زمان ساير ائمه- عليهم السلام- هم، حتى زمان حضرت امير كه مواجه بود با آن جنگ هاى داخلى و آن منافق هايى كه از كفار بدتر هستند و نگذاشتند حكومت شكل بگيرد به طورى كه دلخواه باشد. اگر گذاشته بودند، مهلت داده بودند، و لو در يك دوره كوتاهى حكومت تحقق پيدا كرده بود، آن الگويى كه آنها به عالم نشان مى‏دادند، براى بشر تا آخر يك درس بزرگى بود...» 📚صحيفه امام ؛ ج‏19 ؛ ص6 ✅ متاسفانه شاهد هستیم برخی جریان های وحدت نامنضبط در صدد ترسیم چهره ای عادل و اسلامی از این منافقین هستند. بسیار روشن است که دیدگاه این افراد هیچ شباهتی به مبانی فکری امام خمینی ندارد. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341
«پیروان امامین انقلاب»
✍🏻 مولف این کتاب والی هرات در افغانستان است. اخیرا میان پژوهشگران فرق اسلامی مباحثی از دیدگاه های تکفیری نویسنده کتاب درباره دیگر مسلمین خصوصا شیعه مباحثی مطرح شده است. عده ای ریشه کشتارهای شیعه و ترورهای علمای امامیه بعد از روی کار آمدن طالبان را در افکار غلط و انحرافی والی هرات جستجو می کنند. در ادامه تحلیل یکی از پژوهشگران را درباره این کتاب خدمت شما ارسال می کنیم: 👇👇
هدایت شده از محمد یونس عارفی
نگاهی به کتاب مولوی نوراحمد اسلام جار، والی طالبان در هرات و نقش آن در ترور هزاره‌ها/شیعیان افغانستان پس از افزایش حمله‌های تروریستی در شهر هرات، به‌ویژه شهادت پنج‌تن از عالمان مردم هزاره در دو هفته‌‌ای اخیر، علما و متنفذان این مردم نزد مولوی نوراحمد اسلام جار، والی طالبان، رفته و از او خواهان تامین امنیت و پی‌گیری این رویدادهای تروریستی شده‌اند. والی هرات این ترورها را کار دشمنان مردم افغانستان به‌منظور نفاق‌افکنی میان مردم این شهر خوانده است. این‌که دشمنان نفاق‌افکن کی‌ها هستند، شاید نتوان با قاطعیت سخن گفت؛ اما این‌که این تروریست‌ها در سایۀ حاکمیت کدام جریان و با کدام پشتوانۀ فکری و اعتقادی، این چنین بی‌پروا و بدون پی‌گیری به این کشتارها اقدام می‌کنند، نزد مردم افغانستان روشن است. مدت‌ها است که اندیشه‌ و ادبیات تکفیری مولوی‌ منان نیازی، مولوی انصاری، مولوی اسلام جار و مانند این‌ها، هرات را با آن‌ پیشینۀ درخشان از فرهنگ و هنر و مدنیت به سرزمین تکفیر و ترور و خشونت تبدیل کرده است. سال‌ها است که در هرات، ادبیات تکفیری جایگزین عرفان جامی و ادبیات عاشقانه و عارفانه خواجه عبدالله انصاری شده است. این ادبیات، همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام و پیروان مذاهب مختلف در هرات را نشانه رفته و هزاره‌ها را به‌مثابۀ مردم بیگانه هر از گاهی به مسلخ می‌برند. مولوی نوراحمد اسلام جار، استاد دارالحدیث هرات و والی کنونی طالبان در این شهر، کتابی دارد به نام «مُعتَمَدُ ماتُریدُ مِن مُعتَقَدِ ماتُرِید». موضوع کتاب بیان اعتقاد اهل سنت و جماعت مطابق مذهب فقهای ملت؛ ابوحنیفه، ابویوسف، شیبانی و سایر فقهای حنفی و متکلمان ماتریدی خوانده شده است. ماتریدیه، منسوب به محمد بن محمود ابومنصور ماتریدی است که مانند مذهب حنفی در میان اهل سنت، به اعتدال و میانه‌روی مشهور است! کتاب، سه‌سال پیش (۱۴۴۲ق) در هرات به زبان عربی چاپ و در تیراژ ۳۰۰۰ نسخه منتشر شده است. فصل آخر کتاب مربوط به عقاید فرقه های معاصر عصرانیه، علمانیه (سکولاریسم)، شیعه و فرقۀ قرآنیه است. منظور مؤلف از «فرقۀ شیعه» امامیه، اسماعیلیه، نُصیریه، حلولیه و زیدیه است. او بدون تفکیک، حکم همۀ این‌ها را یک‌جا بیان کرده است! مولوی اسلام جار، شیعه را «فرقه قبوریه» (مرده‌پرست)، «تکفیری»، «غالی»؛ اهل افراط درمحبت اهل‌بیت و بغض صحابه به‌ویژه اصحاب عشرۀ مبشره و بنیانگذار شیعه را عبدالله بن سبأ یهودی معرفی می‌کند. او قبیح‌ترین عقیدۀ شیعه را «امامت» و امامت را مستلزم انکار ختم نبوت، بلکه مستلزم انکار توحید می‌داند (ص ۱۷۴). شاید تنها همین اتهام انکار توحید، برای مشرک خواندن شیعه‌ها کافی باشد. قول به‌«تحریف قرآن»، «بدا»، «رجعت»، و «عدل مزعوم» از دیگر عقاید مورد مذمت شیعه است. او «تقیه» را به‌عنوان «زشت‌ترین اعمال شیعه» می‌خواند و نیز شیعه را به «تلبیس» متهم می‌کند؛ تلبیس، یعنی شیعه‌ها برخی چهره‌های مشهورشان را سنی معرفی و بعد ادعا می‌کنند که آن‌ها شیعه شده‌اند و در کتاب‌های‌شان چنین گفته‌اند. او در این مورد از ابن جریر طبری و تیجانی نام می‌برد و در پاورقی از ابن تیمیه نقل قول می‌کند که «شیعه دروغگوترین طوایف است». «سبّ سلف» (پیشینیان از صحابه)، «متعه» (ازدواج موقت)، «مخالفت با جماعت» (در برخی مسایل فقهی)، «اکل خمس» از دیگر موارد و مفاهیمی است که او در معرفی و مذمت شیعه به کار می‌برد. او در یک قضاوت کلی می گوید: «شیعه در طول تاریخ در میان مسلمانان ایادی کفار بوده‌اند». او در این مورد از یک مستشرق نقل قول می‌کند که «اگر صفویه (روافض) در ایران نبودی، امروز ما در بلژیک و فرانسه مانند مردم الجزایر قرآن می‌خواندیم. این صفوی‌ها بودند که دولت عثمانی را مشغول کردند و از استمرار فتوحات شهرهای اروپا بازداشتند» (ص ۱۷۶). اسلام جار، قوی‌ترین شبهه‌های شیعه را استدلال به احادیث «غدیر»، «فدک»، «قرطاس» (طلبیدن کاغذ و دوات هنگام رحلت پیامبر برای معرفی جانشینی حضرت علی ع)،«قتل عمار»، «ثقلین»، «عبا» (اصحاب کسا)، «مشاجرات بین اخیار»، «استخلاف صدیق اکبر» می‌داند و در هر مورد تلاش می‌کند در پاورقی کتاب به این احادیث پاسخ بگوید (ص۱۷۶). در نهایت، در حکم او برای فرقۀ شیعه، منکر ضروریات دین کافر شمرده شده است؛ مانند کسی‌که معتقد به الوهیت علی (ع) باشد، یا معتقد باشد که جبرئیل در وحی اشتباه کرده (یعنی به جای علی وحی را به پیامبر رسانده)، یا معتقد به تحریف قرآن باشد، یا مرتکب قذف نسبت به سیدۀ صدیقه (عایشه) شود. او در پاورقی می‌‌آورد که مرتکب قذف نسبت به سایر زنان پیامبر کافر نیست؛ اما مستحق لعنت است. گفته شده کسانی‌که شیخین را سب و لعن کند، یا کسی‌که منکر امامت ابوبکر باشد، مبتدع است (و کافر نیست).